بسم الله الرحمن الرحيم والحمد لله
کتاب طهارت
بخش دوم: طهارت با آب که شامل وضو و غسل میشود.
مبحث وضو دارای چهار فصل است:
فصل اول: مواردی که موجب باطلشدن وضو میشود
که شامل شش مورد است: خروج ادرار، مدفوع و باد شکم از محل معمول آن. اگر مدفوع از رودۀ باریک خارج شود، باطلکننده نیست؛ اما اگر از رودۀ بزرگ خارج شود باطلکننده است. اگر مخرج در محل غیرمعمول خود قرار داشته باشد، وضو را باطل میکند؛ همچنین اگر حَدَث [ادرار، مدفوع یا باد شکم] از جای زخمی که بعدها به محل دائمی خروج تبدیل شود بیرون بیاید، باطل کنندۀ طهارت است؛ و نیز خواب بهگونهای که بر دو حس بینایی و شنوایی غلبه کند [انسان نه چیزی ببیند و نه چیزی بشنود] و هر چیز دیگری که عقل را زایل کند ازجمله، بیهوشی، جنون و مستی؛ و «استحاضۀ قلیله» [خروج خون از زن بعد از زمان معمول حیض] نیز باطلکنندۀ وضوست.
موارد زیر باطلکنندۀ وضو نیست: خروج مذی، وذی، ودی، و خروج خون اگرچه از مجرای ادرار و مدفوع باشد، مگر خونهای سهگانۀ (حیض، نفاس و استحاضه) [که مبطل وضو هستند]، استفراغ، خلط انداختن، ناخن گرفتن، تراشیدن مو، دستزدن به آلت مرد و زن یا مقعد آنها، لمسکردن زن، خوردن آنچه آتش به آن خورده باشد و سایر چیزهایی که از راه دو عورت خارج شود، مگر آنکه مبطلات [بول، غائط یا منی] با آن همراه باشد.
فصل دوم: در احکام تخلّی که شامل سه مورد است:
اول: چگونگی تخلّی:
در هنگام تخلّی، پوشاندن عورت، واجب و پوشاندن کل بدن، مستحب است. رو به قبله یا پشت به قبلهبودن حرام است، چه در صحرا و چه در ساختمان. درصورتیکه ساختمان طوری بنا شده است که محل تخلّی رو به قبله یا پشت به آن باشد، باید در آن محل طوری بنشیند که این عمل رو به قبله و یا پشت به آن صورت نگیرد.
دوم: استنجاء (شستن مجرای بول و غائط):
شستن مجرای ادرار با آب، واجب است و در صورت امکانپذیر بودن، غیرازآن کفایت نمیکند. کمترین مقدار شستن مجرای ادرار، دو مرتبه است. مجرای مدفوع نیز تا ازبینرفتن عین نجاست و اثر آن، باید شسته شود، ولی به بوی نجاست اعتنایی نمیشود.
اگر اثر نجاست از مقدار مخرج بیشتر شد، شستن آن با آب واجب است و غیر از آب کفایت نمیکند؛ اما اگر از مخرج تجاوز نکرد، بین شستن با آب و پاککردن با سنگ، مخیّر است و شستن با آب بهتر است و جمع بین هر دو کاملتر است و استفاده از کمتر از سه سنگ کفایت نمیکند. واجب است هرکدام از سنگها را بر محل نجاست بکشد و همینکه عین نجاست با این کار برطرف شود کافی است و لازم نیست اثر آن از بین برود.
اگر با سه سنگ پاک نشد، باید با سنگهای بیشتری ادامه دهد تا پاک شود، ولی اگر با کمتر از سه سنگ پاک شد واجب است تا سه سنگ ادامه دهد و استفاده از یک سنگ از سه جهت کفایت نمیکند. با این چیزها نمیشود استنجا نمود: سنگی که قبلاً برای استنجا استفاده شده است، عین نجاسات، استخوان، سرگین و پِهِن حیوانات، خوراکیها و سنگ صاف که روی نجاست بلغزد؛ که اگر از این موارد استفاده شود موجب پاکی و طهارت نمیگردد.
سوم: سنتهای تخلّی:
که شامل مستحبات و مکروهات است.
مستحبات: پوشاندن سر و بهتر این است که سروصورت با هم پوشانده شود، پناه بردن به خداوند، نام خدا را بردن، ورود با پای چپ، استبراء، دعا هنگام استنجا و بعدازآن و خروج با پای راست و دعا کردن بعد از خروج.
مکروهات: قضای حاجت در خیابان و محل عبور و مرور، ورودی آب رودخانه، زیر درختان میوهدار، محل استراحت قافلهها، محلهایی که موجب لعنت دیگران است، عورت فرد رو به خورشید و ماه باشد، ادرار کردن به سمت باد و روی زمین سفت و در سوراخ و لانۀ حیوانات و در آب ساکن یا جاری، خوردن و آشامیدن و مسواککردن [در حین تخـلّی] و استنجا کردن با دست راست و با دست چپ اگر انگشتری در دست داشته باشد که نام خداوند سبحان یا یکی از پیامبران یا اوصیا و یا حضرت زهرا علیهاالسلام بر آن باشد؛ و سخنگفتن، مگر به ذکر خداوند متعال یا قرائت آیة الکرسی یا حاجتی که ازبینرفتنش سبب زیان شود، همگی مکروه است.
فصل سوم: نحوۀ وضوگرفتن
وضو، پنج عمل واجب دارد:
واجب اول: نیت
نیت، ارادۀ انجام کاری بهصورت قلبی است و چگونگی آن بهاینترتیب است: نیت کند که برای نزدیکشدن به خداوند متعال و پاکی باطن وضو میگیرد. واجب نیست که نیتِ رفع حدث یا مباحشدن عملی که در آن طهارت، شرط است [مانند نماز] و یا نیت وجوب یا استحباب وضو را داشته باشد. برای پاککردن لباس یا چیز دیگری از هرگونه نجاست، نیت لازم نیست. اگر به نیت تقرب به خداوند، قصد خنکشدن یا غیر آن را نیز ضمیمه کند وضویش صحیح است. زمان نیت، هنگام شستن دستها (قبل از شروع وضو) است و پایان وقت آن، زمان شستن صورت است و باید تا پایان وضو بر نیت خود باقی بماند.
تبصره: اگر چند مورد از اسباب وجوب وضو با هم پیش بیاید، یک وضو با نیت قربت کفایت میکند و نیازی به تعیینکردن حدث موردنظر -که میخواهد از آن پاکی بجوید- نیست؛ همین حکم، هنگام واجب شدن چند غسل نیز بر او، جاری میشود.
واجب دوم: شستن صورت
محدودۀ صورت از جهت طولی، از محل رشد موی سر تا چانه و از جهت عرضی، فاصلۀ میان انگشت شصت و انگشت وسط دست است و هرچه خارج آن باشد، جزو صورت نیست. کسی که موی جلوی سرش کمتر یا بیشتر از حد طبیعی باشد، یا کسی که فاصلۀ انگشتانش از عرض صورتش بیشتر یا کمتر باشد، وظیفهاش این است که ببیند مردم، متعارف، تا چه اندازه از صورت را میشویند و همان مقدار را بشوید.
صورت را باید از بالا به پایین تا چانه شست و اگر عکس آن عمل شود، صحیح نیست. شستن قسمتهای پایینی ریش که خارج از صورت است، واجب نیست و همچنین نیازی به رساندن آب به میان محاسن نیست، بلکه تنها شستن ظاهر آن کافی است. اگر در صورت زنی، مو بهقدری بود که ریش بهحساب آید گذراندن آب از میان آن لازم نیست و رساندن آب بهظاهر آن کفایت میکند.
واجب سوم: شستن دستها
واجب در آن، شستن دستها از آرنج تا نوک انگشتان است و دو آرنج نیز باید شسته شود و باید شستن از آرنج آغاز شود. شستن برعکس آن، از پایین به بالا کفایت نمیکند. واجب است ابتدا دست راست را بشوید. اگر فردی قسمتی از دستش قطع شده باشد، باقیماندۀ آن را از آرنج به پایین بشوید؛ و اگر دستش از آرنج قطع شده باشد شستن آن، از او ساقط میشود. اگر از یک آرنج، دو ساعد یا انگشتان زائد یا گوشت اضافه داشته باشد، در تمام حالات، باید آن عضو اضافه را بشوید؛ اما اگر این عضو اضافه، بالای آرنج باشد، شستن آن واجب نیست؛ اگر دارای یک دست اضافه باشد، باید آن را نیز بشوید.
واجب چهارم: مسح سر
مقدار واجب مسح سر، آن است که گفته شود مسح شده است و مقدار مستحب، آن است که از جهت عرض سه انگشت باشد.
مسح سر باید تنها در قسمت جلوی سر، انجام شود و واجب است که با رطوبت باقیمانده از وضو انجام شود و نباید کف دست با آب دیگری مرطوب شود. اگر آب دست خشک شود، از آب روی ریش یا مژهها میتوان برای مسح استفاده کرد و اگر هیچ رطوبتی از وضو باقی نماند [که با آن مسح کند] باید مجدداً وضو بگیرد. بهتر است که مسح سر را رو به جلو انجام دهد و رو به پشت مسح کردن مکروه است. شستن موضع مسح، صحیح نیست [بلکه باید آن را مسح نماید]. مسح بر آنچه موی قسمت جلوی سر و پوست سر نامیده میشود جایز است؛ اما اگر از دیگر قسمتهای سر، مو را جمع کند و بعد روی آن مسح نماید صحیح نیست. همچنین مسح بر روی عمامه و کلاه و آنچه موجب پوشاندن محل مسح سر است، صحیح نیست.
واجب پنجم: مسح پاها
در مسح پاها واجب است از سرِ انگشتان تا برآمدگی [روی] پا مسح شود که دو برآمدگی روی پاست و برعکس نیز جایز است. در مسحکردن پاها ترتیب وجود ندارد. اگر قسمتی از پا که باید مسح شود قطع شده باشد باید باقیماندۀ آن مسح شود، ولی اگر پا از برآمدگی روی پا (کعب) قطع شده باشد، مسح آن ساقط میشود. در مسح پا، واجب است که پوست پا مسح شود و جایز نیست که چیزی نازک یا ضخیم بین پوست پا و دست حایل شود. واجب است که در حد امکان با تمام کف دست، روی پا را مسح کند و واجب نیست که تمام اعضای کف دست، تمام اعضای روی پا را مسح کند، بلکه کف دست از روی پا گذرانده میشود.
هشت مسئله:
مسئلۀ اول: ترتیب در وضو واجب است و باید وضو را با شستن صورت آغاز کند و بعد دست راست، سپس دست چپ و بعدازآن، سر و سپس پاها را مسح کند. اگر وضوگیرنده -از روی عمد یا فراموشی- ترتیب را رعایت نکند و آب وضو خشک شده باشد، باید دوباره وضو بگیرد؛ اما اگر رطوبت باقی باشد، وضو برحسب ترتیب تکرار میشود.
مسئلۀ دوم: موالات در وضو واجب است؛ یعنی نباید بین شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها چنان فاصله بیندازد که از نظر عُرف، یک عمل واحد (وضو) محسوب نشود؛ اگر صورت را شست باید مشغول شستن دست راست و پسازآن دست چپ شود، سپس بلافاصله سر و بعدازآن پاها را مسح نماید و این کار باید بدون سستی و اهمال انجام گیرد.
مسئلۀ سوم: شستن صورت و دستها برای بار اول، واجب، بار دوم سنت و بار سوم، بدعت است؛ و در مسح، تکرار وجود ندارد.
مسئلۀ چهارم: در شستن، آن مقدار که گفته شود شسته شده است، کفایت میکند، حتی اگر بهاندازۀ روغنمالی باشد. کسی که در دست خود، انگشتری یا بند داشته باشد واجب است که آب را به زیر آن برساند و اگر گشاد و فراخ باشد حرکت دادن آن [برای رساندن آب به زیر آن] مستحب است.
مسئلۀ پنجم: کسی که بر اعضای وضویش، جبیره وجود داشته باشد، اگر بتواند آن را برداشته یا با چند مرتبه ریختن آب بر آن، آب را به پوست برساند، واجب است این کار را انجام دهد؛ اما اگر ممکن نبود، مسح بر جبیره کفایت میکند، چه زیر جبیره پاک باشد و چه نجس و هنگامیکه عذر برطرف شد، باید وضو بگیرد.
مسئلۀ ششم: در حال اختیار، جایز نیست شخص دیگری او را وضو دهد؛ ولی در حالت اضطرار جایز است.
مسئلۀ هفتم: کسی که وضو ندارد نباید به کلمات قرآن کریم دست بزند؛ اما لمسکردن قرآن به غیر از نوشتههایش اشکالی ندارد.
مسئلۀ هشتم: دائمالحدث (کسی که از مجرای ادرار او ناخواسته ادرار و کسی که از مجرای شکم او باد و… خارج میشود) اگر بین دو حدث، آنقدر زمان داشته باشد که نماز بخواند، باید در همین فاصله وضو بگیرد و نماز بخواند، در غیر این صورت باید حین نماز وضو بگیرد و نماز را ادامه دهد و به پایان برساند. اگر پاک کردن عین نجاست در حین نماز برای او سخت باشد، وضو کفایت میکند.
سنّتهای وضو:
مستحبات: ظرفی که از آن، آب برمیدارد را در سمت راست خود بگذارد، با دست راست آب بردارد، بسمالله بگوید و دعا کند. دستها را اگر خواب بوده و یا ادرار کرده، یک بار و اگر غائط کرده است، دو بار قبل از داخلکردن در ظرف بشوید. مضمضهکردن آب در دهان و استنشاقکردن بینی همراه خواندن دعا و همچنین خواندن دعا هنگام شستن صورت و دستها و مسح و سر و پاها مستحب است. مستحب است مرد در هنگام شستن ساعدهای خود، نخست قسمت بیرونی را بشوید و بعد قسمت داخلی دست را؛ و مستحب است که زن عکس آن عمل نماید و اینکه وضو با یک مُد آب [750 گرم] انجام شود.
[مکروهات:] کمک گرفتن از دیگران برای وضو و خشککردن اعضای شستهشده بعد از وضو، مکروه است.فصل چهارم: احکام وضو
اگر کسی یقین داشته باشد حدث از او سر زده و شک کند در اینکه طهارت [مثلاً وضو] گرفته است یا نه، یا اینکه یقین دارد حدثی از او سر زده و طهارت هم گرفته است، ولی نمیداند کدامیک از آنها اول و کدامیک بعد اتفاق افتاده است، باید طهارت حاصل کند؛ همچنین اگر یقین کند که عضوی را در وضو ترک کرده است، باید آن عضو و بعد آن را دوباره انجام دهد و اگر رطوبت خشک شده باشد باید از ابتدا وضو بگیرد؛ اما اگر در حال وضو به یکی از اعمال خود شک کند، نخست، عملی را که در آن شک دارد و سپس اعمال بعدازآن را باید انجام دهد. اگر کسی از طهارت خود یقین داشته باشد و شک کند که آیا بعدازآن، حدثی از او سرزده است و یا اینکه بعد از اتمام وضو در انجامدادن یکی از افعال وضو شک کند، لازم نیست دوباره وضو بگیرد.
کسی که محل خروج مدفوع و یا ادرار را نشوید و نماز بخواند -چه از روی عمد باشد یا فراموشکردن یا از روی ندانستن- باید نماز را دوباره بخواند.
اگر کسی به نیت استحباب، تجدید وضو کند و نماز بخواند و بعد از نماز به یاد آورَد که در یکی از اعمال یکی از دو وضویش اشتباه کرده است، طهارت و نمازش، صحیح است؛
اما اگر با هر وضو، یک نماز بخواند باید فقط نمازی را که با وضوی اول خوانده است دوباره بخواند. اگر (در حالتی که با هر وضو، یک نماز خوانده است) بعد از یکی از دو وضو، حدثی از او سر زده باشد و نداند بعد از کدامیک از دو وضو بوده است، اگر نمازها از نظر تعداد رکعات متفاوت باشند، هر دو نماز را باید دوباره بخواند، اما اگر یکسان باشند، ادای یک فریضه به نیت آنچه بر او واجب است کفایت میکند. برای کسی که وضو بگیرد و نماز بخواند، سپس حدثی از او سر بزند و دوباره وضو بگیرد و نماز دیگری بخواند و پسازآن به یاد آورد که در یکی از وضوها یکی از واجبات را بهجا نیاورده، همین حکم جاری است.
اگر پنج نماز شبانهروزش را با پنج وضو انجام دهد و سپس یقین حاصل کند که بعد از یکی از وضوها حدثی از او سر زده است باید سه نماز واجب را دوباره بخواند: یک نماز دورکعتی، یک نماز سهرکعتی و یک نماز چهاررکعتی.
پایان.