بسم الله الرحمن الرحیم
«الله أكبر، الله أكبر، لا إله إلا الله و الله أكبر و الحمد لله على ما هدانا و له الشكر على ما أولانا.» (خدا بزرگتر است، خدا بزرگتر است، خدایی بهجز الله نیست و خدا بزرگتر است؛ و ستایش مخصوص خداوند، نسبت به هدایتی که به ما داده است؛ و نسبت به آنچه به ما بخشود، خدا را شکر).
«اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ، وَجَعَلَ الظُّلُماتِ وَالنُّورَ، ثُمَّ الَّذينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ، لا نُشْرِكُ بِاللَّهِ، وَلا نَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ اِلهاً وَلا وَلِيّاً اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي لا مَقْنُوطٌ مِنْ رَحْمَتِهِ، ولا مَخْلُوٌّ مِنْ نِعْمَتِهِ، وَلا مُسْتَنْكِفٌ عَنْ عِبادَتِهِ، بِكَلِماتِهِ قامَتِ السَّماواتُ، وَاسْتَقَرَّتِ الْأَرَضُونَ، وَثَبَتَتِ الْجِبالُ الرَّواسي، وَجَرَتِ الرِّياحُ اللَّواقِحُ، وَسارَ في جَوِّ السَّماءِ السَّحابُ، وَقامَتْ عَلى حُدُودِهَا الْبِحارُ، قاهِرٌ يَخْضَعُ لَهُ الْمُعِزُّونَ، وَيَذِلُّ طَوْعاً وَكُرْهاً لَهُ الْعالَمُونَ. نَحْمَدُهُ كَما حَمِدَ نَفْسَهُ وَكَما هُوَ اَهْلُهُ، وَنَسْتَعينُهُ وَنَسْتَغْفِرُهُ، وَنَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، وَنَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَنَبِيُّهُ، وَرَسُولُهُ اِلى خَلْقِهِ، وَاَمينُهُ عَلى وَحْيِهِ، قَدْ بَلَّغَ رِسالاتِ رَبِّهِ، وَجاهَدَ في اللَّهِ، الْمُوَلِّينَ عَنْهُ الْعادِلينَ بِهِ، وَعَبَدَ اللَّهَ حَتّى اَتاهُ الْيَقينُ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَالِهِ وَسَلَّمَ. ونشهدُ أنَّ خليفتَه علياً والأئمةَ من ولدِه حججُ الله، أئمةُ هُدىً، وسادةُ تُقىً، ونورٌ يُسلك به إلى الرضوان، ويُنال به جنانُ الرحمن. ونشهدُ أنّ المهديَّ والمهديينَ من ولدِه حججُ الله، أئمةٌ أبرارٌ أخيار، وقوّامٌ أطهار، ورعاةٌ صالحون، وقادةٌ منصَّبون، وسادةٌ يُقتدى بهم، ويُستضاءُ بنورِ علمهِم وسمتِهم وهداهُم، صلى الله عليهم ما بقي الليلُ والنهارُ، وما طلعت شمسٌ أو غربت إلى أبد الآبدين».
(ستایش مخصوص خدایی است که آسمانها و زمین را آفرید و تاریکیها و نور را قرار داد. سپس افرادی که نسبت به پروردگارشان کفر میورزند، سر باز میزنند. نسبت به خداوند، شریکی قائل نمیشویم؛ و بهجز او، خدا و سرپرستی نمیگیریم. ستایش مخصوص خدایی است که هیچ فردی از رحمتش، نا امید نمیشود و هیچ فردی از نعمتش، تُهی و خالی نیست؛ و هیچ فردی از عبادتش [نمیتواند] سر باز بزند. با کلماتش است که آسمانها استوار شده است و زمینها مستقر شده است و کوههای بلند را ثابت کرد و بادهای بارورکننده را فرستاد و ابرها را در جوّ آسمان فرستاد و دریاها در حد و حدود آن استوار شدند. قاهر و چیرهکنندهای که بزرگان، نسبت به او سر فرود میآورند و عالمیان، چه بخواهند و چه نخواهند، نسبت به آن خوار میشوند. همانطور که خود را ستایش کرده است و همانطور که اهلش است، او را ستایش میکنیم و از او استعانت میجوییم و درخواست آمرزش مینماییم؛ و گواهی میدهم که خدایی بهجز الله نیست. تنهاست. شریکی برایش نیست؛ و گواهی میدهیم که محمد، بنده و نبی و فرستادهاش، به سوی آفریدگانش است؛ و امانتدار نسبت به وحی اوست. رسالتهای پروردگارش را رساند؛ و در [راه] خداوند تلاش کرد. افرادی که از سوی او ولی و سرپرست هستند و به واسطهاش عادلاند؛ و خدا را پرستید تا اینکه یقین برایش آمد. درود و سلام، خداوند بر او و خاندانش؛ و گواهی میدهیم که خلیفه او، علی و امامان از فرزندانش، حجتهای خداوند هستند. امامان هدایت و آقایان باتقوا و نوری که به واسطهاش به سوی رضوان خداوند میروند و به بهشتهای رحمان رسیده میشود؛ و گواهی میدهیم که مهدی و مهدیین از فرزندانش، حجتهای خداوند هستند. امامان نیکوی خوب هستند و قائمان پاک و شبانهای شایسته و رهبران منصوبشده و آقایانی که به آنان اقتدا میشود و از نور علم و رَویّه و هدایت آنان، نور گرفته میشود. تا زمانی که شب و روز باقی است، درود خداوند بر آنان و تا زمانی که خورشید طلوع میکند یا غروب میکند تا اَبد الآبدین).
بندگان خداوند! شما و خودم را به تقوای خداوند توصیه میکنم. کسی که نعمت از او تمامی ندارد و رحمتی از او نابود نمیشود. کسی که نسبت به تقوا، تشویق کرده است و در دنیا دعوت به زهد کرده است و از معصیتها بازداشته است و با باقی ماندن بزرگ شده است. آفریدگانش را با مرگ و فنا، ذلیل و خوار کرده است. خدا را یاد کنید تا خداوند شما را یاد کند و او را بخوانید تا شما را اجابت کند؛ و نسبت به او عطوفت و مهربانی داشته باشید تا نسبت به شما عطوفت داشته باشند و شما را رهایی ببخشد و با بخشش و فضل خود، از شما حمایت و دفاع کند؛ زیرا که او جواد رحیم و غیور کریم است. پروردگار بزرگ! چه با برکت و متعالی هستی.
ای مؤمنین و مؤمنات در مشرق و مغرب زمین [تمام نقاط زمین] سلام علیکم و رحمةالله و برکاته. عید فطر، بر شما مبارک باد. عیدی که خداوند، آن را روز خوشحالی و سرور روزهداران قرار داده است. هر سال، در خیر و عافیت و نزدیکی به سوی خداوند باشید.
ای دوستان! برای روزهدار، دو خوشحالی است. خوشحالی هنگام افطارش و خوشحالی هنگام دیدار با پروردگارش؛ همانطور که از پیامبر (ص) آمده است. خوشحالی اول، امروز است که خداوند به ما توفیق داده است و بخشش نموده است تا روزه ماه با فضیلتش را کامل کنیم و ما را نسبت به عبادت و برپایی فرایض و تلاوت کتاب کریمش کمک کرده است. خداوند متعال فرمود: «وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» [بقره 185] «تا شماره [مقرر] را تكميل كنيد و خدا را به پاس آنكه هدایتتان كرده است به بزرگى بستاييد و باشد كه شكرگزارى كنيد.»
روز عید، روز ذکر و تکبیر و شکر خداوند (تبارکوتعالی) نسبت به هدایتش به سوی دینش است و اینکه نسبت به راهی که به سوی آن فراخوانده است، توفیق داده است و این بخشش خداوند نسبت به بندگان است که خوشحالی را میطلبد.
«قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ» [یونس 58] «بگو: “به فضل و رحمت خداست كه [مؤمنان] بايد شاد شوند” و اين از هر چه گرد مىآورند بهتر است».
خداوند، عید را اولین روز در سال قرار داد که خوردن و آشامیدن در آن حلال است؛ به این خاطر که نزد اهل حق، سال از شب قدر، بیست و سوم ماه رمضان آغاز میشود و آن روز را روز تضرع و ذکر و تکبیر و شکر قرار داده است که مسلمانان نسبت به اطاعت از خداوند (عزوجل) جمع میشوند.
از امام رضا (ع) درباره پرسش فردی که پرسیده است: چرا خداوند روز عید فطر را عید قرار داده است؟
ایشان (ع) فرموده است: «به این خاطر که برای مسلمانان، محل اجتماعی است که در آن جمع میشوند و برای خداوند (عزوجل) آشکار میشوند؛ و خداوند را نسبت به منتی که به آنان نهاده است، ستایش میکنند. پس روز عید و روز اجتماع و روز فطر و روز زکات و روز رغبت و روز تضرع است؛ و به این خاطر که اولین روزی از سال است که خوردن و آشامیدن، در آن حلال است. به این خاطر که اولین ماههای سال نزد اهل حق، ماه رمضان است. پس خداوند (عزوجل) دوست داشته است که در این روز، محل اجتماعی داشته باشند که در آن، ستایش میکنند و پاک میشمارند».
روز عید برای سرگرمی و بازی و غفلت از یاد خداوند (عزوجل) نیست. روایت شده است که امام حسن (ع) در روز فطر از قومی عبور میکرد که بازی میکردند و میخندیدند. بالای سرشان ایستاد و ایشان (ع) فرمود: «خداوند، ماه رمضان را مسابقهای برای آفریدگانش قرار داد که با اطاعت به سوی خشنودیهایش، در آن سبقت بگیرند. گروهی پیشی گرفتند و رستگار شدند و دیگران کوتاهی کردند و زیان کردند. واقعاً از فرد خندانی که در این روز بازی میکند، مایه تعجب است. روزی که نیکوکاران، در آن پاداش داده میشوند و افراد باطل، در آن زیان میکنند؛ و سوگند به خداوند! اگر پردهها برداشته شوند، میدانند که نیکوکار به نیکیاش مشغول است و بدکار به بدیاش مشغول است.» و سپس رفت.
همچنین امیرالمؤمنین علی (ع) حقیقت عید را با سخن خوش بیان کرده است: «این عید برای فردی است که خداوند، روزهاش را پذیرفته است و از قیام و برپاییاش تشکر کرده است و هر روزی که در آن نسبت به خداوند سرپیچی و عصیان نشود، عید است.» و از ایشان (ع): «این عید برای فردی است که برایش آمرزیده شد».
بنابراین خوشحالی روزهدار، روز عید است؛ به این خاطر که روزه را با توفیق خداوند کامل کرده است و حال او در آن، بین خوف و رجا است تا اینکه خداوند عاقبتش را به خیر کند و امیدوار است که بخشش و مغفرت خداوند در این روز مبارک شامل او شود. روز مغفرت و بخشش و رحمت. تا از افرادی باشد که مورد رحمت قرار میگیرد و جزو محرومین نباشد. پناه بر خدا.
اما خوشحالی دوم برای روزهدار، در روزی است که با پروردگارش دیدار میکند. این خوشحالی بزرگتر، برای روزهداران است که نسبت به پیمان ثابتقدم ماندند و با بهشت و رضوان خداوند تبارکوتعالی رستگار شدند. چون خداوند، روزهداران را از دربی وارد بهشت میکند که به آن «ریان»: «سیراب و زیبا» میگویند و افرادی بهجز آنان وارد آن نمیشوند. سپس آنان را صدا میزنند: آیا راضی شدید؟ پروردگارا! ما را چه شده است که راضی نشویم؟! به ما چیزی دادی که به هیچیک از آفریدگانت ندادی. ایشان میفرماید: آیا برتر از این به شما ببخشم؟ آیا رضوان خویش را برای شما قرار دهم که پس از آن، اصلاً نسبت به شما خشمگین نشوم؟!
خداوند متعال فرمود: «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» [توبه 72] «خداوند به مردان و زنان با ايمان باغهایی وعده داده است كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است. در آن جاودانه خواهند بود و [نيز] سراهايى پاكيزه در بهشتهای جاودان [به آنان وعده داده است] و خشنودى خدا بزرگتر است. اين است همان كاميابى بزرگ».
فردی به این رستگاری بزرگ دست پیدا میکند که میوههای روزه و عبادت را چیده باشد و هدف موردنظر از آن را محقق نموده باشد که با چند مسئله ظاهر میشود و آقای ما احمد الحسن (ع) ما را نسبت به آن راهنمایی کرده است. از جمله:
- تقوا، به این خاطر که مانعی از محارم خداوند و احترام دیگران، برایت میسازد. فقط با تقواست که به آنچه نزد خداست، رسیده میشود؛ و سید احمد الحسن (ع) حقیقت آن را با سخن خویش بیان کرده است:
«تقوا برای انسان، مراقبی برای خداوند سبحان، در هر یک از حرکات و سَکناتش قرار میدهد. پس این بنده، یاد کننده خداوند سبحان و متعال میشود. پس چگونه خداوند سبحان و متعال، او را یاد نکند و برایش هر آنچه برای نجات و رهایی نیازمند است، بیان و مشخص نکند؟! درنتیجه پرهیزگار، ابزاری به دست میآورد که به واسطهاش بین حق و باطل «نور یا فرقان» جدایی میاندازد. پرهیزگار، حق را میشناسد و از آن دنبالهروی میکند و باطل را میشناسد و از آن دوری میکند. نتیجه تقوا، درجهای از درجههای عصمت است که خداوند، به واسطهاش به فردی منت مینهد که بهایش را پرداخته باشد. همان مراقبت خداوند و یاد او، درهرحال و انجام دادن هر کاری که خداوند از آن خشنود است و دوری از هر مسئلهای که خداوند از او خشنود نیست».
- اینکه با خوشحالی و سعادت خودت، با دیگران مواسات کنی [و آن را تقسیم کنی] و خوبی و سعادت را برایشان آرزو کنی و هر آنچه برای خودت دوست داری، برای آنان دوست بداری و هر آنچه برای خودت مبغوض میدانی، برای آنان نیز مبغوض بداری.
- اینکه با نیازمندان و محرومین و ایتام و افرادی که روزیاش تنگ است، به واسطه بخشش او که بر تو گسترده است، مواسات کنی و برای آنان، بهرهای از مال خویش قرار دهی و به آنان مهربانی کنی و تلاش کنی که ظلم و ستم نسبت به آنان را از بین ببری. به فردی که در زمین است، رحم کنید تا فردی که در آسمان است، به شما رحم کند.
- اینکه به قناعت زینت یابی و بالهایت را با آن همراه کن و نسبت به بخشش خداوند که روزیات نموده است، کفایت کن و نسبت به کالای دنیا که در دستان مردم است، طمع نورز. قناعت، گنجی است که از بین نمیرود. به واسطه آن است که بینیازی حقیقی محقق میشود.
- اینکه با دیگران انصاف را رعایت کنی؛ میخواهد موضع آنان نسبت به تو، هر چه میخواهد، باشد.
- اینکه دل خود را با یقین و طمأنینه و آرامش به یاد خداوند انبوه کنی و جزو افرادی شوی که «الَّذِينَ آَمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» [رعد 28] «همان كسانى كه ايمان آوردهاند و دلهایشان به ياد خدا آرام مىگيرد. آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مىيابد».
- اینکه عبادت تو، تو را به یاد خداوند (عزوجل) نزدیک کند و دربهای ملکوت را برایت میگشاید. دربی که خداوند، آن را برای بندگان شایستهاش باز کرده است.
- اینکه به اخلاق خداوند تبارکوتعالی مُتخلِّق شوی یا حداقل تلاش کنی که نسبت به آن زینت یابی و از هر اخلاق مذمومی تُهی شوی.
- اینکه با خودت جهاد کنی و از بدیاش دوری کنی و افسار نفس خویش را نگاه داری و با دشمنت که بین وجودت است، مقابله کنی که همان منیت است و تلاش کنی که وجودت، برای خداوند باشد و تلاشت، اطاعت از او و رسیدن به خشنودیاش باشد.
اگر شما این مسئله را محقق سازی و به دست بیاوری و به آن عمل کنی، جزو رستگاران در سرای آخرت میشوی و به رضوان خداوند (عزوجل) میرسی و جزو افرادی میشوی که در روز دیدار با خداوند تبارکوتعالی، خوشحال و خندان هستی.
از خداوند خواستاریم که این سال ما را بهترین خیری قرار دهد که بر ما فرود میآید. سال خیر و امنیت و امان، برای امت محمد (ص) و برای همه مردم زمین و آنان را بر کلمه یکسان جمع کند که ولایت محمد و آل محمد است و آنان را بر حق و هدایت جمع کند و علتهای فتنه و جدایی را از بین ببرد که امت را درگرفته است و در برمیگیرد.
و از خداوند سبحان خواستاریم که خشم و انتقام و عذاب خویش را بر دشمنان دین و دشمنان انسانیت، ناصبیهای سفیانی جنایتکار فرود بیاورد و هر جایی که هستند، زمین را قبرشان قرار دهد. آمین یا رب العالمین.
بسم الله الرحمن الرحيم
«إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا» [نصر 1 – 3] «چون يارى خدا و پيروزى فرارسد و ببينى كه مردم دسته دسته در دين خدا درآيند، پس به ستايش پروردگارت نيايشگر باش و از او آمرزش خواه كه وى همواره توبه پذير است».
مکتب سید احمد الحسن (ع) – نجف اشرف
1 شوال 1439 – 25 خرداد 1397
خواندن این متن هم باعث آرامش است
عمل کردن به آن که جای خود دارد
عالی