بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمد لله رب العالمین
و صلی الله علی محمد و آل محمد الأئمة و المهدیین و سلّم تسلیما کثیرا
و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
- يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِّنَ الرُّسُلِ أَن تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِن بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُم بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[1]
در سالروز ولادتِ با سعادت امالائمه و المهدیین، حضرت فاطمه زهرا (س)، سید محمد حسینی قزوینی ،نماینده و مسئول موسسه شیخ ناصر مکارم شیرازی، تهمتها و دروغهایی را علیه دعوت یمانی (ع) بیان کرد و برای مناظره با انصار امام مهدی (ع) و پیروان سید احمد الحسن (ع)، اعلام آمادگی نمود!
https://t.me/Hawzahnews/20433
https://t.me/hosseiniqazvini/41
ابتدا، پیش از آنکه به او پاسخ بدهیم، اعلام میکنیم: دعوت مبارک یمانی (ع) در حدود 18 سال است که به امر امام مهدی (ع) و بهوسیله داعی الله زمان، امام احمد الحسن (ع) علنی شده است و در همان اوایل دعوت، سید احمد الحسن (ع) بزرگان علمای شیعه را مورد خطاب قرار دادند و آنان را به مطالعۀ ادلۀ دعوت یمانی (ع)، تصدیق آن و یا مناظره و مباهله دعوت نمودند …؛ بهعنوان مثال، شیخ ناظم العقیلی، نمایندۀ رسمی سید احمد الحسن (ع)، به سید محمد حسینی قزوینی که در آن زمان، مدیر شبکۀ ماهوارهای ولایت بود، نامه نوشت و البته سالهاست که نه او و نه هیچیک از مدعیان علم به درخواست سید احمد الحسن (ع) پاسخ ندادند. در مقابل، از آن زمان تا به امروز، با تکذیب، تمسخر و فتوای به قتل ایشان، با دعوت امام مهدی (ع) مقابله کردهاند … .
ما انصار امام مهدی (ع) امیدواریم؛ آقای قزوینی و امثال ایشان، بهیاد بیاورند، سید احمد الحسن (ع) و نمایندۀ ایشان ،شیخ ناظم العقیلی، سالها پیش، آنان را به مناظره و مباهله طلبیدند … . شایان ذکر است، شخص مذکور؛ یعنی سید محمد حسینی قزوینی پس از چند سال، نامۀ شیخ ناظم العقیلی را در شبکۀ ماهوارهای خود خواند و بهتازگی مطلع شدیم، وی کلیپی منتشر نموده و در آن، پنج شبهه از دعوت مبارک یمانی (ع) مطرح کرده است و از انصار امام مهدی (ع) درخواست نموده که اگر میتوانند به این اشکالات پاسخ بدهند!
اگرچه، بارها انصار امام مهدی (ع) به این اشکالات پاسخ دادهاند؛ اما بار دیگر از باب قطع عذر و اتمام حجت به او جواب داده شد که در لینک زیر قابل مشاهده است:
https://t.me/Abbas_fathiieh/1022
در همین پاسخ؛ دوباره انصار امام مهدی (ع) آقای سید محمد حسینی قزوینی و دیگر مدعیان علم را به مناظره دعوت نمودند و آنان را به خاطر ردّ ادلۀ دعوت مبارک یمانی (ع) به مبارزۀ علمی (تحدّی) فراخواندند؛ اما متأسفانه نتیجهای نداشت جز:
https://t.me/Abbas_fathiieh/1026
آری، آقای قزوینی و دیگران، اگر توان مقابلۀ علمی با دعوت علمی-عقیدتی یمانی (ع) را داشتند؛ هیچگاه به زور متوسل نمیشدند:
https://t.me/zaman_zohour/3224
اکنون، برخی استادان و طلبهها صرفاً، به دلیل ایمان به فرستاده امام مهدی (ع) در زندان به سر میبرند. بهراستی آنان چه جرم و گناهی مرتکب شدهاند؟ آیا پاسخی دارید؟
https://t.me/yamaniyoon/2216
در پاسخ به سخنان اخیر آقای قزوینی باید گفت: سخنگفتن بر منابرِ یکطرفه آسان است، مرد باشید و با انصار امام مهدی (ع) مناظره کنید: «لَا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ»[2]
آقای قزوینی میگوید:«سید احمد الحسن (ع) و انصار او از داعش و وهابیت خطرناکترند؛ زیرا، علما را هدف گرفتهاند!»
در پاسخ به ایشان میگوییم: آقای قزوینی، مسلماً، شما نیز، عُلَما را معصوم نمیدانید؛ بخصوص که اهل بیت (ع) علمای آخرالزمان را در روایات بسیاری مذمت کرده و آنان را دشمنان قائم (ع) معرفی نمودهاند. دشمنی علما، بزرگان، شخصیتها و مراجع دینی با حجتهای الهی، موضوعی است که دائماً در همۀ دورانها و زمانها تکرار شده است.
قرآن کریم میفرماید: قَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ[3]
و در جایی دیگر میفرماید: قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ[4]
و آیات بسیار دیگری که به دلیل رعایت اختصار آنها را ذکر نمیکنیم. متأسفانه، مطابق با بیانات اهل بیت (ع)، در هنگام ظهور قائم (ع)، بزرگان با حجتهای خداوند و فرستادههای او دشمنی میکنند و علما و فقهای آخرالزمان در مقابل ایشان میایستند؛ چنانکه تاکنون نیز شاهد آن بودهایم؛
بهعنوان نمونه، امیرالمؤمنین علی (ع) میفرمایند: إذا خرج القائم ینتقم من أهل الفتوى بما لایعلموا فتعساً لهم و لأتباعهم أوَ کان الدین ناقصاً فتمموه أم کان به عوجاً فقوموه؛ «زمانی که قائم قیام کند از اهل فتوا (فتوا دهندگان) انتقام میگیرد. کسانی که ندانسته از خود فتوا میدادند. وای بر آنان و پیروان و تابعانشان. آیا دین ناقص بود که آنان کاملش کنند. یا در آن کجی و ناراستی بود که آنان راستش کنند!»[5]یا امام باقر (ع) فرمود: اذا خرج الامام المهدی فلیس له عدو مبین الا الفقهاء خاصه، و لولا ان السیف بیده لأفتى الفقهاء بقتله؛ «زمانی که قائم قیام کند دشمنی آشکارتر از فقها ندارد و اگر شمشیر به دستش نباشد، فقها فتوای قتل او را میدهند.»[6]و همچنین روایات متعدد دیگری که در آنها حال وخیم و خطرناک علمای آخرالزمان بیان شده است.
آقای قزوینی، علما معصوم نیستند و صحت و سقم سخن ایشان با ثقلین سنجیده میشود و البته نیک میدانید، علما نیز مانند دیگران؛ بلکه بیش از سایرین در معرض ابتلا و امتحاناند؛ چنانکه آقای کورانی از بزرگان حوزۀ مهدویت، در کتاب خود به نام «الیمانیون قادمون» سید یمانی را امتحان و آزمایش حوزههای علمیه دانسته و چنین مینویسد: «… السبب الرئیسی الذی لمیجعل الحوزات العلمیه و اهل العلم یومنون بالیمانی الذی هو رسول خاص من الامام المهدی ع لانه یاتی بمایخالف قواعدهم التی درسوها … .»
بنابراین، بهجای فرافکنی و ایجاد هالۀ قداست برای افراد غیر معصوم؛ به سوالاتی که بیش از ده سال است، سید یمانی (ع) از علما پرسیدهاند، پاسخ دهید … و بگویید بدعت وجوب تقلید از غیر معصوم را به چه دلیل بر مردم تحمیل کردهاید؟! حال آنکه وجوب تقلید از غیر معصوم دلیل عقلی و نقلی ندارد و عقل، قرآن و روایات آن را نفی و از آن نهی کردهاند؟!
بار دیگر، شما و استادتان شیخ ناصر مکارم شیرازی را درباره موضوعات زیر، در قالب یک مناظره و گفتگوی مؤدبانه به مبارزه علمی میطلبیم. موضوعات پیشنهادی مناظره به شرح زیر است:
- حاکمیت خدا یا حاکمیت مردم!؟ (از منظر دلیل عقلی و نقلی)
- مصداق حاکمیت خدا چه کسانیاند؟ حجتهای معصوم و منصوص، یا زمامداران و فقهای غیر معصوم که خود را متولّی رهبری دینی و دنیایی مردم کردهاند.
- علت و ماهیت غیبت امام مهدی (ع) چیست و شیعه در زمان غیبت ایشان چه وظیفهای دارد؟
- دلیل عقیده تقلید در دین از فقهای غیر معصوم چیست؟
- قانون معرفت حجت از منظر عقل و نصوص دینی (امام و وصی از چه طریق شناخته و اثبات میشود؟)
- چگونه قانون شناخت خلفای خدا بر شخصیت سید احمد الحسن (ع) منطبق است؟
- روش صحیح فهم دین چیست؟ (اجتهاد مبتنی بر ظنِّ و گمان مجتهد حجت است یا نه)
امیدواریم همچنان که خودتان برای مناظره با انصار امام مهدی (ع) اعلام آمادگی نمودید، بهجای آنکه در تریبونهای یکطرفه، به نشر اکاذیب و تهمتهای بیپایه و اساس علیه دعوت یمانی بپردازید، برای مناظره حاضر شوید تا هم به قولتان عمل کرده و هم مورد لعن خداوند نباشید؛ زیرا، رسول خدا (ص) فرمود: إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِی أُمَّتِی فَلْیُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ یَفْعَلْ فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَّه. «زمانی که بدعتها در امتم ظاهر میشود، بر عالم واجب است که علم خود را آشکار نماید و چنانچه این کار را انجام ندهد لعنت خداوند بر او باد»[7]
آدرس ایمیل موسسه وارثین ملکوت: [email protected]
آیدی تلگرام هماهنگی مناظرات:https://t.me/warethinmalakoot_tahaddi
پاسخ کامل تهمتها و دروغهایسید محمد حسینی قزوینی علیه دعوت یمانی و سید احمد الحسن (ع)
مدتی قبلسید محمد حسینی قزوینی برای چندمین بار تهمتها و دروغهایی را علیه دعوت یمانی (ع) بر زبان راند…
در این گفتار، ابتدا سخنان او را نقل کرده و سپس به پاسخ آن میپردازیم؛ آقای قزوینی در رابطه با دعوت یمانی گفته است:
- قلب میلیونها شیعه هم شهادت میدهد شما راهزن و دروغگو هستید.
- شما نسبت به انبیاء جسارت میکنید و این جسارت شما در حد ارتداد است. شما نسبت به امیرالمؤمنین جسارت میکنید و نسبت به حضرت سیدالشهدا ادعا میکنید که هنوز در وجود او شرک بوده است. خدا میداند زمانی که این مطالب را بیان میکنم بدنم به لرزه درمیآید و اگر مجبور نباشم این مطالب را بیان نمیکنم
- اگر واقعاً حضرت مهدی (علیهالسلام)، احمد الحسن را مأموریت داده برای آماده کردن جهان برای ظهور؛ و شما هم یکی از دلایل خود را خوابهایی میدانید که بعضی از افراد میبینند؛ چرا حضرت مهدی (علیهالسلام) به خواب یکی از مراجع عظام تقلید نمیآید؟ (تا حقانیت شما ثابت شود؟) چرا این خوابها فقط نصیب بعضی از مردم عادی میشود؟ اگر خواب واقعاً حجت است؛ این افراد چه نقشی در جامعه دارند؟ (تا بدینوسیله مردم را راهنمایی کنند؟)
- امام حسن عسکری علیهالسلام برای معرفی وکیل خود نامه نوشت، چرا امام زمان این کار را برای احمد الحسن که مدعی وکالت امام زمان است انجام نمیدهد؟!
البته از این شخص چنین انتظار میرفت که پس از آنکه در نوبت پیشین برای مناظره با انصار امام مهدی (ع) اعلام آمادگی کرده بود، این بار مرد باشد و بجای صحبت در تریبونهای یکطرفه و بیان تهمتهای واهی، به میدان مناظره و گفتگوی علمی بیاید، اما همچنان از مناظره علنی با انصار امام مهدی (ع) فرار میکند!
لینک پاسخ به صحبتهای پیشین حسینی قزوینی:
https://t.me/zaman_zohour/4040
اما در خصوص پاسخ به سخنان آقای قزوینی باید گفت:
- اولاً: دعوت یمانی موعود را بدون سمپاشی و بدون دروغ و تهمت به شیعیان برسانید و اجازه دهید بدون بایکوت و سانسور و در فضایی آزادانه تحقیق کنند و دعوت یمانی را همانطور که هست بشناسند تا ببینید چطور قلب شیعیان برای یمانی آل محمد گواهی میدهد و فوج فوج به سید احمد الحسن (ع) میپیوندند.
آقای قزوینی! همانگونه که نامه امام حسن عسکری به دست شیعیان رسید، اجازه دهید شیعیان وصیت رسول خدا را ببینند و بشنوند و بعد ببینید قلب شیعیان چگونه به این دعوت مبارک یمانی گواهی میدهد و دسته دسته با وصی و فرستاده امام مهدی (ع) یعنی سید احمد الحسن (ع) بیعت میکنند.
کتاب عقاید اسلام و کتاب توهم الحاد و دیگر بیانات سید احمد الحسن را به دست شیعیان برسانید و ببینید چطور قلبها، جویای صاحب کتاب خواهند شد.
و البته که نور خدا را هرگز نمیتوانید خاموش کنید همچنان که قران کریم میفرماید: يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ (صف ۸)
«میخواهند ﻧﻮﺭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺎ دهانهایشان ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻛﻨﻨﺪ درحالیکه ﺧﺪﺍ کاملکننده ﻧﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺖ، اﮔﺮﭼﻪ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺧﻮﺵ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.»
آقای قزوینی! دروغگو و راهزن، علمای بیعمل آخرالزمان هستند که اهلبیت علیهم السلام در روایات متعددی آنان را مذمت کرده و از دشمنی آنان با امر امام مهدی (ع) خبر دادهاند که تعدادی از آن روایات هم در جوابیه پیشین آمد…
- راهزن علمای بیعمل آخرالزمان هستند که بدون داشتن حتی یک نص شرعی، مدعی نیابت امام مهدی و ولایت بر مردم هستند و سالهاست که بدعتهای زیادی را وارد دین خدا کردهاند، علیرغم آنکه دین خداوند به تصریح آیه اکمال دین همیشه کامل بوده است.
- راهزن علمای بیعمل آخرالزمان هستند که بدعت تقلید از غیر معصوم را بر مردم تحمیل کردهاند و حالآنکه هیچ دلیلی از عقل، قران و روایات بر آن وجود ندارد، بلکه عقل و نقل آن را نفی و از آن نهی میکنند.
- راهزن علما و فقهای آخرالزمان هستند چراکه امام حسن عسکری (ع) آنان را راهزن خوانده و در وصف آنان فرموده است: …اَلا اِنَّهُم قُطّاعُ طریقِ المومنین…
«… آگاه باشید که علمای مردمِ آخرالزمان راهزنان دین مؤمنین هستند…(مُستَدرَکُ الوَسائل ج ۱۱ ص ۳۸۰)
- ثانیاً: این شما هستید که به انبیاء و فرستادگان الهی جسارت میکنید و با ورود به تفسیر آیات متشابهی که مربوط به انبیاء است و البته علمش به شما داده نشده، به فرستادههای خداوند جفا میکنید… و در مقابل این سید احمد الحسن (ع) بودند که با تفسیر این آیات، ضمن رمزگشایی از این متشابهات و عظائم، از این اموری که بر شما مشتبه و پوشیده بود، پردهبرداری کرد.
شما را به مطالعه تفسیر سید احمد الحسن از آیات مصاحبت موسی ع و مجمع البحرین، تفسیر برخی از آیات سوره یونس، بیان حقیقت مصلوب و ماجرای شبیه عیسی، چگونگی ولادت عیسی ع بدون پدر، کیفیت طوفان حضرت نوح و گستره آن، چگونگی حیات یونس ع در شکم نهنگ و… توصیه میکنیم.
- ثالثاً: در خصوص تهمت جسارت به امیرالمؤمنین ع و نیز نسبت دادن شرک به امام حسین ع باید گفت:
1. این مواردی که سید احمد الحسن ع به ائمه ع نسبت دادند و تن شما میلرزد، قبل از آن خود اهلبیت ع به خود نسبت دادهاند؛ بهعنوان نمونه:
در دعای کمیل امیر المومنین ع خطاب به پروردگار اینچنین مناجات میکند: «پروردگارا حکمی را بر من جاری ساختی که در آن از هوای نفس خود تبعیت کردم و در آن مواظب زيبا جلوه دادن گناه از سوي دشمن خود نبودم و مرا با آنچه دوست دارم فریب داد، در چیزی که از او بر من جاری گشت از بعضی حدود تو تجاوز کردم و بعضی از اوامر تو را مخالفت کردم و بر من در جمیع آنها حجت از آن توست و در چیزی که از قضاوت تو بر من جاری شد حجتی برای من نیست و حکم تو و بلای تو مرا ملزم ساخت، و به سوی تو آمدم، خداوندا، بعد از تقصیرم و اسرافم بر نفس خود، در طلب بخشش آمدم پشیمان و شکستهدل وگريه كنان به طلب استغفار آمدهام، دست به دامان تو شدهام و اقرار کنان و اذعان كننده به خطاي خود و اعتراف کننده آمدهام و از اعمالی که از من سرزده است راه فراری نمییابم و نه یاریدهندهای که در امر خود به سوی او بروم، غیر از اینکه تو عذر مرا بپذیری و مرا در سعه ای از رحمت خود داخل سازی.». (کتاب مفاتیحالجنان)
و یا امام حسین ع در دعای عرفه خطاب به خداوند عرضه میدارد: «الهی مرا از گمراهی ذلت نفس خویش خارج کن و مرا از شک و شرک خویش طهارت بخش.»، (کتاب مفاتیحالجنان)
اما اهلبیت ع اینگونه کلام را متشابه رها کردند و ما نمیدانستیم این شرک امام حسین ع و این حدی که امیر المومنین ع از آن تجاوز کردند چیست و این سید احمد الحسن ع بودند که آن را رمزگشایی کرده و این متشابه را برای ما محکم نمودند، اکنون اگر شما تفسیر بهتری برای این عبارات سراغ دارید بیان کنید!
2. كسی كه با تفسير اهل بيت (ع) آشنا باشد به خوبی میداند که ايشان يك آيه را به شکلهای مختلف تفسير میکنند و اين نيازی به بيان ندارد. معترضان چیزی از تفسیر متشابهات سید احمد الحسن شنیدهاند، ولی بهدرستی درک نکردهاند…
مضمون حدیثی از امام باقر (ع) را بیان میکنیم، شاید سبب شود که اندکی بیشتر در کلام اهل بیت (ع) تأمل کنیم و بدون تأمل آن را رد نکنیم. به امام باقر (ع) گفتند: بعضی از شیعیان شما گمان میکنند مراد از «البعوضه» (پشه) در آیه «إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها» (بقره/26)، علی (ع) است و مراد از «مافوقها» (مگس) رسول الله (ص) است!
امام باقر (ع) فرمودند: آنها چیزی شنیدهاند، ولی در جایگاه مناسب آن قرار ندادهاند و معنای آن را درست درک نکردهاند. نسبت به خداوند و قدرتش رسول خدا (ص) چیزی نیست مگر مانند مگسی که در ممالک پهناور پرواز میکند و علی (ع) نسبت به خداوند و قدرتش چیزی نیست مگر مانند پشهای که در مجموعه این ممالک. این مطلب رو پیامبر (ص) در مورد بعوضه (پشه) و ذباب (مگس) در این جایگاه گفته است. (تفسیر قمی، ج 1، ص 35؛ تفسیر المنسوب الی الامام الحسن العسکری علیه السلام، ص 209)
- آقای قزوینی در قسمت دیگری از کلام خود میگوید بر فرض حجیت خواب چرا امام عصر ع به خواب مراجع نمیآید؟!
در پاسخ به او میگوییم:
1. مردم عادی با اخلاص خداوند را میخوانند و خداوند جوابشان را میدهد، در روایتی آمده است: رُؤیَا الْمُؤمِنِ تَجْری مَجْرٰی کَلاٰمٍ تَکَلَّمَ بِهِ الرَّبُ عَبْدَهُ. کَنزُالفَوائِد (ج ۲ ص ۶۱)، «رؤیای مؤمن بهمنزله کلامی است که پروردگار با آن با بندهاش صحبت میکند.»
پس اینکه خداوند با کسی در رؤیا صحبت نمیکند باید خود او علت را ببیند و چه بسا برای آن است که خود قبول ندارد رؤیا را و این درب ملکوتی را به روی خود بسته است.
2. از کجا معلوم مراجع رؤیا ندیده باشند و کتمان کنند؟! چنانکه تا دیروز رؤیاها را بر منبرها نقل میکردند و الان در مقابل دعوت سید احمد الحسن منکر رؤیا شدند و ادله حجیت رؤیا را کتمان میکنند؟ از کجا ضمانت داده میشود که اینان مثل کتمان ادله رؤیا در قرآن و روایت، خود رؤیایشان را کتمان نکنند؟
3. اگر نمیدانید خواب حجت است این شما و این کتب انصار امام مهدی ع که در دهها کتاب، ادله عقلی و نقلیِ حجیت رؤیا را آوردهاند؛
- آقای قزوینی! رؤیای صادقه که شما از رویِ استخفاف از آن به خواب تعبیر میکنید، عقلا راه شناخت حجتهای خداوند است؛ عقلا از حکمت و رحمت خدا به دور است که فرستادهای بفرستد و خودش به حقانیت او شهادت ندهد
- آقای قزوینی! آیات متعدد قران نیز گواهی میدهد که رؤیای صادقه، نصی ملکوتی در تائید حجتهای الهی است و این خداوند است که مانند شاهدی بر حجیت فرستادهاش شهادت میدهد؛ آیات متعددی که در آنها عبارتِ “کفی بالله شهیدا” آمده به روشنی گویای این مطلب است و بهعنوان نمونه میتوانید به این آیات مراجعه کنید: نساء ۷۹ و ۱۶۶، رعد ۴۳، اسراء ۹۶، عنکبوت ۵۲، فتح ۲۸
و البته طریقه ایمانِ حواریون به عیسی ع و وحیِ الهی به آنها در قالب رؤیای صادقه (مائده ۱۱۱)، طریقهی اطلاعِ یوسف ع از نبوتش (یوسف ۴)، رؤیای حضرت ابراهیم و تصدیق ان (صافات ۱۰۵)، رؤیای مادر حضرت موسی ع که در ان به نبوت موسی ع بشارت داده شد (قصص ۷) و.نیز مؤید این مدعاست. - آقای قزوینی، روایات اهل بیت نیز پر است از روایاتی که در آنها به جایگاه والای رؤیای صادقه اشاره شده است، بهعنوان نمونه:
– امام رضا ع فرمود: اِنَّ رَسولَ الله ص كانَ اِذا أَصبَحَ قالَ لِأَصحابِه: هَل مِن مُبَشِّرات. يَعني بِهِ الرُّؤيا.
بهدرستی که رسول خدا ص هنگامیکه صبح میکرد به اصحابش میفرمود: آیا مبشراتی دارید؟ و منظورشان رؤیا بود. (کافی ج ۸ ص ۹۰)
– امام صادق ع فرمود: رَأىُ المُؤمِنِ وَ رُؤياه فِي آخِرِ الزَّمان عَلى سَبعينَ جُزءا مِن أجزاءِ النُّبُوَّة.
مکاشفه و رؤیای مؤمن در آخرالزمان بر هفتاد جزء از اجزاء نبوت است. (کافی ج ۸ ص ۹۰)
– و یا پیامبر ص فرمود: اَيُّها النّاس! إنَّه لَم يَبقِ مِن مُبَشِّراتِ النُّبُوَّة إِلّا الرُّؤيَا الصّالِحَة يَراهَا المُسلِم أو تُرى لَه
ای مردم! بهدرستی که از مبشراتِ نبوت چیزی بجا نمانده است مگر رؤیای صالحهای که مسلمان میبیند و یا برایش میبینند.
– و همچنین فرمود: لا نَبُوَّةَ بَعدي إلَّا المُبَشرات. قيلَ يا رسولَ الله، وَ مَا المُبشرات؟ قالَ: الرُؤيا الصالِحة.
پس از من نبوتی نیست مگر مبشرات. گفته شد: ای رسول خدا، مبشرات چیست؟ فرمود: رؤیای صالحه.
– و نیز فرمود: الرُؤيا الصالِحة بُشرى مِن الله وَ هي جُزءُ مِن أَجزاءِ النُّبُوَّة
رؤیای صالحه بشارتی از جانب خداست و جزئی از اجزاء نبوت است.
– و فرمود: رُؤيَا المُؤمِنِ جُزءُ مِن سِتَّة و أربَعينَ جُزء مِنَ النُّبُوَّة
رؤیای مؤمن جزئی از چهل و شش جزء از نبوت است
و دیگر روایات زیادی که دراینباره واردشده و برای مطالعه بیشتر میتوانید به کتب روایی مثل جلد ۵۸ کتاب بحار الانوار مراجعه کنید
- خامسا: درجایی دیگر، آقای قزوینی ضمن اشاره به نامه امام حسن عسکری علیهالسلام برای معرفی وکیل خود میگوید: چرا امام زمان این کار را برای احمد الحسن که مدعی وکالت امام زمان است انجام نمیدهد؟!
در پاسخ به این حرف آقای قزوینی هم میگوییم:
1. مدعیِ وکالتِ امام مهدی، شما و سایر علمای آخرالزمان هستید که خود را نائب و وکیل امام مهدی میدانید و اموال ایشان را که خودشان آن را مباح فرمودند به ناحق بر مردم واجب نموده و میخورید بدون آنکه نصی از امام مهدی برای وکالت و نیابتتان داشته باشید… سید احمد الحسن وصی و فرستاده امام مهدی ع است و این با وکالت متفاوت است اگر متوجه این بشوید!
2. قیاسِ امام حسن عسکری ع که حاضر بودند با امام مهدی که در غیبت هستند قیاسی معالفارق است؛ از آنجا که ۱۲ امام، بهصورت مباشر و بلافاصله، یکی پس از دیگری به امامت میرسیدند، هر امامی بهصورت شفاهی به امام پس از خود نص و وصیت کرده و به او اشاره مینمود…بنابراین باوجود فضای اختناق و تقیه شدیدی که حاکم بود شیعیان و اصحاب خاص ائمه، بهواسطه نص و وصیت امام سابق از امام بعد از او مطلع میشدند…
این برخلاف هنگامی است که حجتی از حجتهای خداوند پس از فترت و بازه زمانی نسبت به حجت قبل، بیاید؛ دران هنگام او به نص و وصیت مکتوبی که از حجت قبل بهجامانده احتجاج خواهد کرد؛ مثل پیامبر نبی اکرم ص که به وصیت حضرت عیسی ع احتجاج کرد و مانند مهدی اول که زمینهساز ظهور امام مهدی است و بعد از فترتی نسبت به دوران امامت ائمه میآید؛ و به همین خاطر است که او برخلاف سایر اوصیای پیامبر، به وصیتی از پیامبر احتجاج میکند، چون اساساً پدر او ظاهر نیست تا به او وصیت کند بلکه در غیبت است و اوست که پیش از پدرش میآید و برای ظهور او زمینهسازی میکند؛ و به همین خاطر است که از میان دوازده مهدی تنها اسم و اوصاف او در وصیت پیامبر ذکرشده، چون او حجتی است که بعد از دوران فترت میآید و به وصیت پیامبر احتجاج میکند، همچنان که در روایات متعدد به شناخته شدن او با وصیت پیامبر اشاره شده است…حال سوال ما از شما این است؛ چه نصی بالاتر از وصیت نبی اکرم میخواهید؟ و اساساً راه شناخت حجتی که پس از دوران فترت میآید در نزد شما چیست؟ اگر شما در زمان ظهور نبی اکرم بودید چگونه ایشان را میشناختید؟ و اصلاً ایشان در ابتدای امر چگونه با مردم احتجاج کردند؟ آیا جز با نصوص تورات و انجیل بود که در آنها اسم و اوصاف ایشان ذکرشده بود؟!
اینها همه فارغ از این است که اگر امام مهدی هم اکنون بیاید و بر فرزندش نص و وصیت کند، شما چگونه میخواهید او را بشناسید؟! اما اعتقاد ما این است که مهدی اول یا همان یمانی، با وصیت نبوی و امام مهدی نیز از طریق یمانی شناخته میشود؛ همچنان که امام باقر در وصف او فرموده است:. یدعو الی صاحبکم…
- سادسا: در جایی دیگر، آقای قزوینی ضمن اعتراف به شهید کردن تعداد زیادی از انصار امام مهدی و پیروان سید احمد الحسن، با بیان اینکه وصی و فرستادهای که غائب است چه فایدهای دارد، تهمتهایی واهی را نیز مطرح میکند بدون آنکه برای حرفهایش کوچکترین مدرکی ارائه دهد، ازجمله تهمتِ سفر سید احمد الحسن به امارات و ارتباط با امریکا و انگلیس…
اما در پاسخ او میگوییم خودتان هم نیک میدانید که سفر به امارات و ارتباط با بیگانگان تهمتی واهی و وصله ایست ناچسب؛ و اِلّا مدرکتان بر ارتباط سید احمد الحسن ع با آمریکا و … چیست؟ حالآنکه سید احمد الحسن ع در عراق مقابل آمریکا ایستاد در هنگامیکه تمام علما سکوت کرده بودند و همینطور آقای کورانی هم دروغگو است و نسبتهایی که در کتابش به سید احمد الحسن ع میدهد دروغ است، دروغ میگوید و از عمامه روی سر خود هم خجالت نمیکشد! این شخص حتی در تلفظِ اسم سید احمد الحسن هم دروغ میگوید و سید احمد الحسن ع دراینباره میفرماید: آیا همین مطلب دلالت بر دروغ او نمیکند تا اتباعش از او دوری کنند؟!
اما اینکه وصی امام مهدی ع اکنون مخفی و فراری هستند به خاطر فتاوای برخی از مدعیان تشیع به قتل اوست و البته علیرغم آن، ایشان رسالت خود را ادا کرده و دعوتشان در جریان است و مکتبی در نجف دارند که نماینده سید احمد الحسن بوده و مسئولیت دعوت او را عهدهدار است و خود ایشان هم بر آن نظارت دارند و با آنها در ارتباط هستند… ادله دعوت او موجود است و انصار او در جایجای این کره خاکی هستند…
مطابق روایات، سید یمانی ممهد و زمینهساز ظهور امام عصر ع است و این زمینهسازی قبل از هر چیزی از اصلاح عقاید باطل و از بین بردن انحرافات واردشده در دین و مذهب و بیان عقیده صحیح شروع میشود… و سید احمد الحسن هم این کار را انجام داده و عقیده صحیح (عقیده آل محمد) را با کتبی که تألیف کردند، بیان کردند… همچنین ایشان حوزه و دانشگاهی را تأسیس کردند که رسالت ان کمک به همین امر است
در پایان، موضوعاتی که در انتهای پاسخ به سخنان پیشین آقای قزوینی مطرح کردیم را مجددا مطرح کرده و میگوییم بار دیگر، شما و استادتان شیخ ناصر مکارم شیرازی را دربارۀ موضوعات زیر، در قالبِ مناظره علنی و گفتگوی مؤدبانه به مبارزۀ علمی میطلبیم.
موضوعات به شرح زیر است:
- حاکمیت خدا یا حاکمیت مردم؟! (از منظر دلیل عقلی و نقلی)
- مصداق حاکمیت خدا چه کسانیاند؟ حجتهای معصوم و منصوص، یا زمامداران و فقهای غیر معصوم که خود را متولّیِ رهبری دینی و دنیایی مردم کردهاند.
- علت و ماهیت غیبت امام مهدی ع چیست و شیعه در زمان غیبت ایشان چه وظیفهای دارد؟
- دلیل عقیدۀ تقلید در دین از فقهای غیر معصوم چیست؟
- قانون معرفت حجت از منظر عقل و نصوص دینی (امام و وصی از چه طریق شناخته و اثبات میشود؟)
- روش صحیح فهم دین چیست؟ (اجتهاد مبتنی بر ظنِّ مجتهد حجت است یا نه)
امیدواریم همچنان که خودتان برای مناظره با انصار امام مهدی(ع) اعلام آمادگی نمودید، بهجای آنکه در تریبونهای یکطرفه، به نشر اکاذیب و تهمتهای بیپایه بپردازید، برای مناظره حاضر شوید تا هم به قولتان عمل کرده و هم به خاطر سکوت و عدم مواجههی رودررو برای ردِّ دعوتی که به زعمتان باطل است، مورد لعن خداوند نباشید؛ زیرا رسول خدا ع فرمود: إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِی أُمَّتِی فَلْیُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ یَفْعَلْ فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَّه.
«زمانی که بدعتها در امتم ظاهر میشود، بر عالم واجب است که علم خود را آشکار نماید و چنانچه این کار را انجام ندهد لعنت خداوند بر او باد»
آدرس ایمیل موسسه وارثین ملکوت:[email protected]
آیدی تلگرام هماهنگی مناظرات:https://t.me/warethinmalakoot_tahaddi
[1]– مائده: ۱۹.
[2]– انبیاء: ۱۳.
[3]– اعراف: ۶۰
[4]– اعراف: ۶۶
[5]– بیانالائمه: ج۳- ص۲۹۸ | الزام الناصب: ج ۲- ص ۲۰۰ | یومالخلاص: ص ۴۱۰
[6]– بیان الائمه: ج۳- ص۹۹.
[7]– كافى: ج1- ص54.
سلام علی من اتبع الهدی
ایت الله قزوینی ظاهرا بارها شماها را دعوت به مناظره و حتی مباهله کرده اند
چرا حضوری یا در فضای مجازی با ایشون مناظره نمیکنید؟
ایا فرار میکنید؟
سلام علیکم و رحمه الله
دعوت مبارک یمانی (ع) در حدود ۱۸ سال است که به امر امام مهدی (ع) و بهوسیله داعی الله زمان، امام احمدالحسن (ع) علنی شده است و در همان اوایل دعوت، سید احمدالحسن (ع)، بزرگان علمای شیعه را مورد خطاب قرار دادند و آنان را به مطالعۀ ادلۀ دعوت یمانی (ع)، تصدیق آن و یا مناظره و مباهله دعوت نمودند …؛ بهعنوان مثال، شیخ ناظم العقیلی، نمایندۀ رسمی سید احمد الحسن (ع)، به سید محمد حسینی قزوینی که در آن زمان، مدیر شبکه ماهوارهای ولایت بود، نامه نوشت و البته سالهاست که نه او و نه هیچیک از مدعیان علم به درخواست سید احمدالحسن (ع) پاسخ ندادند. در مقابل، از آن زمان تا به امروز، با تکذیب، تمسخر و فتوای به قتل ایشان، با دعوت امام مهدی (ع) مقابله کردهاند ….
ما انصار امام مهدی (ع) امیدواریم؛ آقای قزوینی و امثال ایشان، بهیاد بیاورند، سید احمدالحسن (ع) و نمایندۀ ایشان، شیخ ناظم العقیلی، سالها پیش، آنان را به مناظره و مباهله طلبیدند. شایان ذکر است جناب سید محمد حسینی قزوینی پس از چند سال، نامه تحدی شیخ ناظم العقیلی را در شبکه ماهوارهای خود خواند و بهتازگی مطلع شدیم، وی کلیپی منتشر نموده و در آن، پنج شبهه در مورد دعوت مبارک یمانی (ع) مطرح کرده است و از انصار امام مهدی (ع) درخواست نموده که اگر میتوانند به این اشکالات پاسخ بدهند!
اگرچه، بارها انصار امام مهدی (ع) به این اشکالات پاسخ دادهاند؛ اما بار دیگر از باب قطع عذر و اتمام حجت به او جواب داده شد که در لینک زیر قابل مشاهده است:
https://t.me/Abbas_fathiieh/1022
برادر یا خواهر بزرگوار!
فریب بازیهای رسانهای و فرافکنی علما و فقهای آخرالزمان را نخورید.
چرا جناب قزوینی پاسخ نامه سید احمد الحسن (ع) و شیخ ناظم عقیلی را بصورت رسمی و علنی منتشر نمیکند؟!
چرا آقای قزوینی با ارسال نامهای در پاسخ به نامه سید احمد الحسن (ع) و شیخ ناظم عقیلی، موافقت خود را برای مناظره با انصار امام مهدی (ع) بصورت رسمی و علنی به مکتب رسمی سید احمدالحسن در نجف اعلام نمیکند؟! در خانه اگر کس است، یک حرف بس است!