مقدمه:از کسی که مدعی است در مورد حق بحث میکند، عجیب است که دهها کتاب و محصولات منتشرشده و جدید از امام احمد الحسن (ع) که درستی و حقانیت دعوت مبارک یمانی در آنها تبیین شده است را رها کرده و به کتاب العجل (گوساله) مراجعه میکند؛ که امام احمد الحسن(ع) آن را در زمانی تألیف کرده که دعوتش و اینکه فرستاده و وصی امام مهدی (ع) است را علنی نکرده بود.
پس برای کسی که خواهان مناظره و گفتگو و مناقشه در این دعوت است، سزاوارتر است که کتاب وصیت مقدس و یا کتاب عقاید اسلام و کتاب توحید و دیگر کتب را بررسی کند، نه اینکه به کتاب العجل (گوساله) رجوع کند؛ که هدف از تألیف آن تنها توجه و بیداری امت و آمادهسازی آن برای استقبال از امام مهدی (ع) و همچنین برحذرداشتن آنها از فتنه سامری و گوساله وی بوده است.
قسمت اول پاسخ
1. این روایت در خلال استدلال بر خلافت علی (ع) و فرزندانش پس از او آورده شده است. پس این روایت را امام احمد الحسن(ع) برای دلالت بر خلافت علی (ع) و فرزندانش انتخاب کرده است و احتجاج تنها به آن چیزی صورت میگیرد که طرف مقابل بدان ملتزم است؛ و در هنگام تألیف کتاب العجل، نه علماء و طلاب حوزه (کسانی که این کتاب اساساً متوجه آنها و خطاب به آنها بوده) و نه عموم شیعیان، بهجز امامت علی (ع) و یازده فرزندش چیز دیگری را نمیدانستند و بدان التزام نداشتند؛ و به همین خاطر، این روایت دلالتش بر مطلوب، یعنی دلالتش بر اینکه علی (ع) را نیز شامل میشود و نه فقط فرزندان، واضح و روشن است و اگر این توضیح امام دربارۀ این روایت نمیبود، میشد بر آن اشکال گرفت.
2. بهطورکلی آوردن این توضیح در یک چاپ و نیاوردنش در چاپ بعدی مشکلی ندارد. بعلاوه، بهدرستی که نیاز به این توضیح، پس از بیان عقیده مهدیین (ع) رفع شده است؛ چراکه اشکال بر عبارت «و دوازده نفر از فرزندانم» پس از بیان وجود حجتهایی پس از ائمه دوازدهگانه (ع) وارد نیست.
پس این روایت اکنون (در چاپهای جدید و پس از بیان وجود مهدیین) بر مطلوب دلالت دارد و آن همان خلافت فرزندان علی (ع) است؛ پس در این روایت با اطلاقش دو معنا محتمل است و این به موضع احتجاج آسیبی نمیرساند. این علاوه بر آن است که امام (ع) هرگز با این روایت بر مهدیین (ع) احتجاج نکرده است.
قسمت دوم پاسخ
اما کسی که احتجاج کرده و میگوید این تفسیر (تفسیر امام احمد الحسن (ع) ذیل این روایت) در روایات دیگری که با آنها بر مهدیین (ع) استدلال میکنیم نیز جاری است، پس در جوابش میگوییم:
3. ما نمیگوییم هر روایتی که در آن لفظ (دوازده نفر از فرزندانم) آمده باشد، بر مهدیین دلالت دارد. بلکه میگوییم همانا روایات مهدیین و حجتهای پس از امامان دوازدهگانه (ع) متواتر و یقینی و همراه با دلالتی قطعی و صریح است که روایت وصیت پیامبر و روایات «دوازده» و یا «یازده مهدی از نسل امام حسین (ع) و پس از قائم» و روایات «ولیعهدان امام مهدی و امامان پس از او» ازجمله آنها هستند. و بهدرستی که امام احمد الحسن (ع) فرموده است: (… وقتی میخواستم برخی روایات نبوی که دلالت بر اینکه آن حضرت مسلمانان را به صراط مستقیم و اوصیای پس از خود و خلفای الهی در زمین هدایت و ارشاد نموده را برگزینم، حیران ماندم؛ زیرا نمیدانستم که در میان انبوه روایات چه در کتب شیعه و چه در کتب اهل سنت کدام را برگزینم. بههرحال با اینکه به نقل اندکی از آن روایات بسنده نمودم، اما از خداوند درخواست میکنم که همین مطالب محدود را مایه یاری دین و بهرهمندی مسلمین و مؤمنین گرداند:…) سپس تعدادی از روایات را برای گوشزد نمودن حق علی (ع) و امامان از نسل او از کتب اهل سنت آورده و پس از آن روایاتی از کتب شیعه نقل نموده تا بدان جا که میفرمایند: (… و آنچه امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل میکند که حضرت سه مرتبه فرمود: «بشارت دهید بشارت دهید بشارت دهید، مَثل امت من به بارانی میماند که معلوم نیست که آغاز آن بهتر است یا پایان آن و چون باغستانی میماند که گروهی از آن بهرهمند میگردند و چهبسا گروهی که پس از ایشان بیایند، از نعمات وسیعتر و ژرفتر و انبوهتر و نیکوتری بهرهمند گردند. چگونه هلاک گردد، امتی که من و دوازده تن از فرزندانم که همه از نیکبختان و خردمندان هستند، سرآغاز ایشانیم و مسیح پسر مریم آخر ایشان است؛ اما در این میان گروهی سستعنصر و ضعیف الايمان هلاک میگردند که نه ایشان از مناند و نه من از ایشان».(الخصال ص ۴۷۶)
دلایل متعدد برای اثبات حقانیت امامت علی (ع) و یازده فرزندش و خلافت آنها پس از رسول خدا (ص) بسیار زیاد است و شاید بزرگترین آنها سوره: انا انزلناه فی لیله القدر … باشد.
و همچنین تعداد روایات متواتر برای اثبات وجود دوازده مهدی پس از امام زمان (عج) نیز بسیار زیاد است و برخی از آنها را شیخ ناظم عقیلی در کتاب چهل حدیث درباره مهدیین (ع) آورده است.
4. ما همچنین گفتهایم در اینجا تعداد زیادی روایت است که اشاره دارد به اینکه امامان دوازدهگانه از نسل رسول خدا (ص) و نسل علی (ع) هستند و دلالت این روایات بر این مسئله واضح و روشن است.
- روایت اول: روایت وصیت رسول خدا در شب وفاتشان (کتاب غیبت شیخ طوسی)
- روایت دوم: امام صادق (ع) فرمود: «همانا از ما، بعد از قائم (ع) دوازده مهدی از فرزندان حسين (ع) است». (منتخب انوارالمضيئة: ص ۳۵۳ و ۳۵۴؛ مختصر بصائرالدرجات: ص ۴۹؛ بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۴۸)
- روایت سوم: امام صادق (ع) فرمود: «از ایشان درباره امامان پس از پیامبر پرسیدم. پس فرمود: بله امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب و اهلبیتش پس از پیامبر (ص) امام بودند، سپس علی بن الحسین امام بود، سپس محمد بن علی، سپس امام امروزتان؛ هرکس او را انکار کند، مانند کسی است که معرفت خدا و رسول خدا را انکار کند، … پس به من فرمود: همانا این را بیان کردم تا از گواهان خدا در زمین باشد؛ بهدرستی که از ما پس از رسول خدا، هفت وصی امام واجبالاطاعه هستند که هفتمین آنها قائم است اگر خداوند برای او بخواهد؛ و خداوند عزیز و حکیم است؛ سپس بعد از قائم یازده مهدی از نسل حسین است…». (منتخب انوارالمضیئه: ص ۳۵۳ و ۳۵۴؛ مختصر بصائرالدرجات: ص ۴۹؛ بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۴۸)
- روایت چهارم: ابوحمزه از امام صادق (ع) نقل میکند که حضرت (ع) در حديثی طولانی فرمودند: «ای ابوحمزه، از ما بعد از قائم يازده مهدی از فرزندان حسين (ع) است». (کتاب غیبت، شیخ طوسی: ص ۴۷۸)
- روایت پنجم: ابی بصير گويد: «به امام صادق جعفر بن محمد (ع) گفتم: ای پسر رسول خدا از پدرتان امام باقر (ع) شنيدم که فرمود: پس از قائم دوازده امام میباشند. امام صادق (ع) فرمود: بلکه ايشان فرمود دوازده مهدی و نفرمود دوازده امام؛ ولیکن ايشان گروهی از شيعيان ما هستند که مردم را به ولايت ما و شناساندن حق ما دعوت میکنند». (کمالالدین: ص 358)
و این دوازده مهدی، حجتها و اوصیای واجبالاطاعه هستند، اگرچه مانند ائمه (ع) نیستند؛ پس آنها ائمه هدایت، به همراه مهدیین هستند. - روایت ششم: از حبه عرنی نقل شده که گفته است: امیرالمؤمنین (ع) بهطرف حیره خارج شدند و فرمودند: «این با این متصل میشود.» حضرت با دست خویش بهسوی کوفه و حیره اشاره کردند. «تا جایی که یک ذراع از زمین بین آن دو به چند دینار فروخته میشود و مسجدی در حیره بنا میشود که پانصد درب خواهد داشت و جانشین قائم -که خداوند فرجش را نزدیک گرداند- در آن نماز خواهد گزارد، چراکه مسجد کوفه برای آنان کوچک است و در آن دوازده امام عدل نماز خواهند گزارد». (تهذیبالاحکام، شیخ طوسی: ج ۳، ص ۲۵۳)
- روایت هفتم: و در دعای روایتشده از امام رضا (ع) برای صاحبالامر آمده است: «… خداوندا عطا كن به خود او و اهل او و فرزند او و ذريۀ او و امت و رعيت او چيزی كه باعث روشنى چشمش گردد و او را شادمان سازد و حكومت همۀ سرزمینهای دور و نزديك و قوی و ضعيف را براى او جمع كن … خداوندا بر واليان عهد او و امامان بعد از او درود فرست…». (مصباحالمتهجد: ص ۴۰۹؛ جمالالاسبوع: ص ۳۰۷)
- روایت هشتم: و در صلواتی که از امام مهدی (ع) روایت شده، آمده است: (… و بر وليات «امام مهدي (ع)» و واليان عهد او «امام مهدي (ع)» و امامان از نسل او «امام مهدي (ع)» درود فرست و عمرشان را زياد كن و زندگیشان را طولاني گردان و آنان را به بزرگترین آرزوهای دینی و دنیایی و اخرویشان برسان). (کتاب غيبت، شیخ طوسي: ص ۲۸۱، ح ۲۳۸)
و تأویل دیگری در آن راه ندارد، چراکه تصریح دارند به اینکه این حجتها از نسل علی و فاطمه (ع) هستند و یا این روایات آنها را از علی (ع) جدا کرده است؛ و این نمونهای از این روایات است:
مثال ۱: عن أبي جعفر (ع) قال، قال رسولالله: «إني واثني عشر من ولدي وأنت يا علي زر الأرض، يعني أوتادها وجبالها، بنا أوتاد الأرض آن تسيخ بأهلها فإذا ذهب الاثنى عشر من ولدي ساخت الأرض بأهلها ولم ينظروا.» (الكافي: ج 1، ص 534)
رسول خدا (ص) فرمود: «من و دوازده تن از فرزندانم و تو اى على بند و قفل زمين هستيم [يعنى میخها و کوههای زمين]. به سبب ما خدا زمين را ميخ كوبيده تا اهلش را فرو نبرد، چون دوازدهمين فرزندم از دنيا برود، زمين اهلش را فرو برد و مهلت داده نشوند.»
پس عبارت روشن است و احتیاج به تکلف (خود را بهسختی انداختن) ندارد؛ (من و دوازده نفر از نسل من و تو ای علی)
مثال 2: سمعت أبا جعفر (ع) يقول: الاثنا عشر الإمام من آل محمد (ع) كلهم محدثون من ولد رسول الله ومن ولد علي، ورسول الله وعلي (ع) هما الوالدان. (الكافي: ج ۱، ص ۵۳۴)
از حضرت ابى جعفر باقر (ع) شنیدم كه میفرمود: «دوازده امام از آل محمد، تمامى آنها كسانى هستند كه فرشتگان با آنها حديث كنند و از فرزندان رسول خدا (ص) و على (ع) هستند و رسول خدا و على، پدران هستند.»
و این روایت هم روشن است.
مثال 3: عن امیرالمؤمنین (ع): ان لهذه الأمة اثني عشر إمام هدى من ذرية نبيها وهم مني. (غیبه طوسی: ص ۱۵۴)
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «براى اين امت اسلامى دوازده امام هدایت از نسل پيغمبرشان است كه آنها از من هستند.»
از نسل پیامبر بوده و آنها از علی (ع) هستند، کسی که خود او روایت را بیان میکند.
مثال 4: عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى فَاطِمَةَ (ع) و بَيْنَ يَدَيْهَا لَوْحٌ فِيهِ أَسْمَاءُ الْأَوْصِيَاءِ مِنْ وُلْدِهَا فَعَدَدْتُ اثْنَيْ عَشَرَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ (ع) ثَلَاثَةٌ مِنْهُمْ مُحَمَّدٌ وَ ثَلَاثَةٌ مِنْهُمْ عَلِيٌ. (كافى: ج 1، ص 532)
جابر بن عبدالله انصاری میگوید: «بر حضرت فاطمه (س) داخل شدم، درحالیکه لوحی در دست آن حضرت بود که در آن نام اوصیای پیامبر (ص) که از فرزندان حضرت فاطمه (س) بودند نوشته شده بود؛ پس من آنها را شمردم دیدم که 12 نفرند که آخرینشان قائم (ع) بود، سه تن از ایشان محمد و سه تن دیگر علی نام داشتند.»
مثال 5: قال رسول الله (ص) لعلي (ع): يا علي إني مزوجك فاطمة ابنتي سيدة نساء العالمين و أحبهن إلي بعدك و كائن منكما سيدا شباب أهل الجنة و الشهداء المضرجون المقهورون في الأرض من بعدي و النجباء الزهر الذين يطفئ الله بهم الظلم و يحيي بهم الحق و يميت بهم الباطل عدتهم عدة أشهر السنة أخرهم يصلي عيسى ابن مريم (ع) خلفه. (غيبة النعماني: ص 58)
پيغمبر (ص) به حضرت على فرمود: «اى علی من میخواهم دخترم فاطمه را كه بانوى زنان جهانيان است و پس از تو از همه نزد من محبوبتر است، همسر تو سازم و از شما، دو سرور جوانان بهشتى و شهيدان به خون آغشته به دنیا میآیند كه پس از من به آنان ستم خواهد شد و نجيبان تابان كه خداوند بهوسیله آنان تاريكىها را از ميان بردارد و حق را با آنان زنده سازد و باطل را با آنان بميراند. شماره آنان شماره ماههای سال است و عيسىبن مريم پشت سر آخرينشان به نماز خواهد ايستاد.»
عبارت «از شما به دنیا میآیند… تعدادشان تعداد ماههای سال است» و تفسیر این با بیان عقیده مهدیین و حجتهای پس از امامان دوازدهگانه روشن است؛ پس این عقیده با این روایت و روایات متواتر که همین معنا را دارند جمع میشود.
علاوه بر اینکه تفسیر این روایات به تفسیری که در کتاب العجل (گوساله) برای روایت محل اشکال آمده، حتی بهصورت احتمال نیز پذیرفته نمیشود؛ چراکه همچنان که گفتیم به جدا بودن و تمییز علی (ع) از ائمه دوازدهگانه (ع) تصریح میکنند، یا با لفظی که در جداسازی واضح و روشن است بهوسیله بهحساب آوردن او همراه با آنها (دوازده امام) و یا با نسبت آنها با او و یا با فاطمه (ع).
نویسنده: دکتر توفیق مغربی
خدا خیرتون بده
احسنتم انصار الله