خانه > جستجوی تمدن > گفتگوی تمدن‌ها، آری یا نه؟

گفتگوی تمدن‌ها، آری یا نه؟

شاید برخی فکر کنند دین همین است که در دست دین‌داران است و به همین ‌دلیل ارزش ندارد متدین به آن باشیم؛ چراکه سراسر اختلاف و درگیری است. بله اگر دین همین باشد پیروی از آن، ارزشی ندارد.

ولی خوب است بدانیم در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که برای رفع اختلافاتی که در بین نوع بشر در مدیریت جامعۀ بشری و حتی زندگی شخصی وجود دارد، باید فکری کرد که همۀ مردم، چه دین داران و چه دین‌گریزان، با صلح و صفا در کنار هم زندگی کنند و کینه و دشمنی بین آن‌ها نباشد.

سید احمدالحسن به‌عنوان فرستاده‌ای برای نجات و به‌عنوان معلم اخلاق بشریت برای ایجاد وحدت در میان تمام فرزندان بشر، یاران خود را این‌گونه وصف می‌کند: «یاران دین حق الهی برای هدایت مردم و خلاصی آن‌ها از دام‌های شیطان و نجات آن‌ها از آتش و هدایتشان به‌سوی بهشت تلاش می‌کنند و به‌هیچ‌وجه آن‌ها را خواهان کشتار یا اینکه جنگ و پیکار را انتخاب کنند، نخواهید یافت؛

چه خوب است که راهکار مردی آسمانی را نیز بشنویم و منصفانه برخورد کنیم. بزرگ‌مردی که تمام دغدغه‌اش رفع اختلاف از سطح فکر و عمل انسان‌ها و جمع‌کردن آن‌ها در کنار هم است؛ سید احمدالحسن فرستادهٔ الهی برای همۀ انسان‌ها می‌گوید:

«باید به این نکته توجه داشته باشیم که امکان ندارد دین و عقیده با شمشیر منتشر شود، همان‌طور که عقیده با شمشیر کشته نمی‌شود؛ بنابراین راه و روش همۀ ادیان الهی ـ‌از جمله آخرینشان اسلام‌ـ در دعوت به‌سوی خدا، استفاده از گفت‌وگو و پند و اندرز است و وجود کتاب‌های آسمانیِ تورات، انجیل و قرآن بهترین دلیل بر این مدعاست؛ چراکه آن‌ها کتاب‌هایی هستند که از آن‌ها حکمت، گفت‌وگو و دعوت فوران می‌کند، نه شمشیرهایی که خون از آن‌ها می‌چکد!» (جهاد درب بهشت است، ص۸۵)

سید احمدالحسن به‌عنوان فرستاده‌ای برای نجات و به‌عنوان معلم اخلاق بشریت برای ایجاد وحدت در میان تمام فرزندان بشر، یاران خود را این‌گونه وصف می‌کند:

«یاران دین حق الهی برای هدایت مردم و خلاصی آن‌ها از دام‌های شیطان و نجات آن‌ها از آتش و هدایتشان به‌سوی بهشت تلاش می‌کنند و به‌هیچ‌وجه آن‌ها را خواهان کشتار یا اینکه جنگ و پیکار را انتخاب کنند، نخواهید یافت؛ بلکه این وضعیتی است که به آن ناچار می‌شوند و اگر امکان‌پذیر باشد که با حفظ مصلحت دین و گسترش تعالیم خداوند سبحان از این گزینه اجتناب ورزند، باید در این جهت تلاش کنند؛ همان‌طور که رسول خدا(ص) با مشرکان در حُدیبیه چنین کرد و همان‌گونه که موسی(ع) پیش‌تر با فرعون و قومش در مصر انجام داد.

به همین دلیل، آنچه امروزه در سطح جهان با عنوان گفت‌وگوی تمدن‌ها مطرح می‌شود، اگر به حق و در عمل به دنبال مطرح‌کردن و به‌کار‌بردنش باشند، از نظر ما موضوعی مقبول و پسندیده است؛ اما ما عنوان دیگری برای آن برمی‌گزینیم و این عنوان “در جست‌وجوی تمدن” است.» ( کتاب «جهاد درب بهشت است»، ص۸۶)

اما کدام تمدن؟

سید احمدالحسن(ع) بر این اساس که خدای عالَم یکی است و اینکه خودش را سنگ نشانی برای شناخت خداوند معرفی می‌کند و اینکه همه باید به معرفت پروردگارشان دست پیدا کنند و با وجود اختلاف، معرفت برای همۀ انسان‌ها حاصل نمی‌شود، می‌فرماید:

«بیش از یک تمدن حقیقی برای تضارب آرا و گفت‌وگو وجود ندارد. تمدن حقیقی، تمدن روحی و اخلاقی مبتنی بر آن چیزی است که انبیا و اوصیا (ع) آورده‌اند و بیش از یکی نیست: (إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ)(انبیاء، ۹۲) (اين است آیین شما؛ آیینی يگانه، و من پروردگار شما هستم، پس مرا بپرستيد).

…پس اینک اهل زمین نیازمند جست‌وجوی تمدن روحی و اخلاقی الهی هستند؛ و گفت‌وگو باید حول جست‌وجو کردن از آنچه دو طرف دارند و از آنچه طرف مقابل از تمدن روحی و اخلاقی در خود دارد، و همچنین از میزان انحراف دو طرف و میزان انحراف طرف مقابل از آن، صورت پذیرد … .

باید کسی که در پِی جست‌وجو و تحقیق دربارۀ تمدن است بداند که اولاً آن تمدن حقیقی که در جست‌وجویش است منتسب به اخلاق و روح است یا می‌توانیم بگوییم به دین الهی و ارزش‌های اخلاقی، نه به زمین و قوم‌گرایی… پس می‌توان گفت تمدن اسلامی، تمدن مسیحی و تمدن یهودی؛ ولی نمی‌توان گفت تمدن عربی، آمریکایی یا تمدن غربی. همان‌طور که تمدن واقعی اسلامی و مسیحی و یهودی بر آنچه محمد(ص) و عیسی(ع) و موسی(ع) و اوصیای آن‌ها (ع) آورده‌اند مبتنی است، نه بر آنچه حاکمان مسلمانان یا مسیحیان یا یهودیان آورده‌اند و نه بر آنچه علمای بی‌عمل به آن سفارش کرده‌اند. همۀ این‌ها یکی است و آن، تمدن الهی حقی است که به نفع حاکمان طاغوتی و علمای بی‌عمل، از دست رفته و پنهان شده است. (کتاب «جهاد درب بهشت است»، ص۸۹ تا ۹۱)

با ما همراه باشید در کمپین #تولد_معلم_اخلاق

همچنین ببینید

درنگی_بر_یکی_از_علائم_نزدیکی_به_حجت_الهی

بلا و ابتلا در زندگانی مؤمن

درنگی بر یکی از علائم نزدیکی به حجت الهی به‌قلم: محمدرضا عطوف درآمد پروردگار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *