«به نظر من، برای حل این مشکل، میتوانیم چنین فرض بگیریم که اطلاعاتی که بین دو جسم ردوبدل میشود، در کیهان دیگری بین این دو، انتقال مییابد که در آن، این دو ذره دارای یک وجود شَبحگونه هستند و اشیا در آن کیهان میتوانند با سرعتی بیش از سرعت نور حرکت کنند. ایرادی که اینشتین مطرح کرده را میتوان بهصورتی دیگر مطرح کرد: دو جسم به همراه فرآیند اندازهگیری، یک سامانۀ واحد را تشکیل میدهند و از همین رو تعیین مکان ذرۀ دوم توسط ما، بهمجرد درک مکان ذرۀ اول، به این معناست که (اساساً ویژگیهای فیزیکی تا زمانی که موردسنجش و اندازهگیری قرار نگیرند، نامشخص هستند)؛ همانطور که اصل عدم قطعیت در مکانیک کوانتوم، بر این ایده، صحّه میگذارد؛ بنابراین ما با رصد ذرۀ اول، باعث شدیم تابع موج سامانه -بهعنوان یک واحد کلی- فوراً تغییر یابد؛ بهگونهای که باعث شد، ذرۀ دوم دارای مکان یا سرعت مشخصی گردد […].
بهعبارتدیگر، میتوانیم بگوییم، در جهانی که اطلاعاتِ تابع موج در آن منتقل میشود، بُعد زمان، پنهان و محوشده است. این به آن معناست که اگر نسبیت خاص، درست باشد، بهطورقطع، این اطلاعات در جهان دیگری که قوانین آن، اجازۀ این امور غیرممکن در جهان ما را میدهد، انتقال مییابد. جهان مزبور حتماً باید بر جهان ما تأثیرگذار و به آن متصل باشد. چیزهای موجود در جهان ما، در آن جهان، وجودی شبحگونه دارند، به صورتی که میتوانند با آنها ارتباط و اتصال داشته و اطلاعات بین آنها، با سرعت نامتناهی ردوبدل شود، یا شاید ما و سایر موجوداتی که در این جهان هستیم، اشباحی باشیم برای واقعیتهایی لطیفتر که در جهانی لطیفتر از ما جای گرفتهاند.
انسجام کوانتومی یا ناگسستهبودن آن، ابعاد بسیار بزرگتری از وضعیت دو ذره یا دو فوتون را که از یک منبع منتشر شدهاند، شامل میشود؛ زیرا کیهان، جملگی یک رویداد کوانتومی است و به هنگام انفجار بزرگ، به یک اصل و منشأ بازمیگردد. در گذشته، برخی ذرات به یکدیگر نزدیک و چسبیده بودهاند. ذرهای که در گوشهای از هستی یا در جسم یک جاندار دیگر قرار دارد، چهبسا روزگاری و در لحظهای به ذرهای که الآن در جسم ماست، چسبیده بوده و چهبسا با تحت تأثیر قرار گرفتن آن، ما نیز تحت تأثیر قرار بگیریم؛ همانطور که شاید ما نیز به نحوی از آنها و از طریق انسجام کوانتومی بر اشیا اثرگذار بوده باشیم». [3]
منابع:
1. لندلی، عدم قطعیت، ص234 تا 236.
2. احمدالحسن، توهم بیخدایی، ص446.
3. احمدالحسن، توهم بیخدایی، ص446 تا 448.
4. حسين بن معینالدین، ديوان اميرالمؤمنين (ع)، ص175.
عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پساز او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More
مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More
گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More
به قلم: شیث کشاورز امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریهای است که در جامعۀ علمی، بهطور گسترده بهعنوان توضیحی کاملاً… Read More
پاسخ به تئوفان اعترافکننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More
وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More