در مکه همۀ پیروان دین حنیف منحرف نشده بودند و گروه اندکی مانده بودند که بر طریق حق پای میفشردند که عبدالمطلب، جد پیامبر و همچنین عبدالله و ابوطالب، پدر و عموی ایشان از این عده بودند. در وصیت نبی اکرم (صلی الله علیه و اله) به حضرت علی (علیهالسلام) آمده است: ای علی! عبدالمطلب پنج سنت در جاهلیت وضع نمود که خداوند آنها را در اسلام تأیید فرمود:
1. ازدواج با همسر پدر را تحریم کرد و خدا نیز فرمود: (با همسران پدرانتان ازدواج نکنید) (نساء، 22)؛
2. عبدالمطلب با پیکانها قرعه نمیکشید؛
3. بتها را نمیپرستید؛
4. و ازآنچه بر پای بتان ذبحشده بود، نمیخورد؛ و پیوسته میگفت من بر دین ابراهیم (علیهالسلام) هستم.در تاریخ آمده که حضرت عبدالمطلب مکان آب زمزم را پسازآنکه بهمرورزمان ناپدید شده بود، بهوسیلۀ وحی الهی و از طریق رؤیا دریافت و همانجا را که در رؤیا دیده بود حفر کرد و آب زمزم هویدا شد. حضرت ابوطالب، نیز سید پیروان دین حنیف و بلکه از اوصیای حضرت ابراهیم بود و بر پیامبر حجتی بود –پیش از بعثت– و پس از بعثت از پیروان آن حضرت شد؛ چنانکه از معصومین روایت شده است. آن حضرت در مکه، سید مسلمانان بود و روایات بسیاری در فضایل ایشان آمده و اشعار بسیاری از ایشان مانده که بر مسلمانبودن وی دلالت دارد؛ و در یاری اسلام فعالیتهای بسیاری از ایشان نقل شده اما بااینهمه برخی میگویند ابوطالب، کافر مرده است!
و البته دلیلی ندارند و تنها به خاطر بغض و کینهای که از فرزندان وی چون علی (علیهالسلام) دارند چنین میگویند. ابوطالب، کسی است که همگان بر او اتفاقنظر دارند و هیچچیزی که مایه نکوهش، در ویژگیهای جسمی و اخلاقی و دینیاش، نیافتهاند تا بر آن انگشت بگذارند. اگر فقط همین یک بیت از او به ما میرسید برای اثبات مسلمانیاش کافی بود: (آیا نمیدانید که محمد را پیامبری یافتهایم، همچون موسی؛ و این در کتابهای پیشین مقرر گردیده است). حالآنکه تنها این بیت نیست و فعالیتهای آن حضرت در دفاع از اسلام بر همگان واضح بوده و مثل روز روشن است! هرچند وی مانند مؤمن آلفرعون مدتی اسلامآوردن خود را پنهان میداشته است. پایان کلام سید احمدالحسن (ع).
از امام حسن بن علی عسکری از پدرانش (علیهمالسلام) روایت شده است: «خداوند تبارکوتعالی به فرستادهاش وحی فرمود که من تو را با دو گروه یاری میدهم؛ گروهی که تو را پنهانی یاری میدهند و گروهی که آَشکارا یاریات میکنند؛ اما آن گروهی که پنهانی یاریات میکنند آقا و برترینشان عمویت ابوطالب است و آن گروهی که آشکارا یاریات میکنند، آقا و برترینشان فرزندش علی بن ابیطالب.» سپس فرمود: «جز اینکه ابوطالب، همانند مؤمن آل فرعون ایمانش را پنهان میداشت.»
شیخ صدوق در علل الشرائع از علی بن ابیطالب (علیهالسلام) روایت میکند که فرمود: هنگامیکه آیۀ (و خویشاوندان نزدیکت را هشدار ده) نازل شد، رسول خدا، پسران عبدالمطلب را دعوت نمود، آنان در آن هنگام چهل مرد بودند، یکی کمتر یا بیشتر؛ پس فرمودند: کدامیک از شما قبول میکند که پس از من، برادر، وارث، وزیر، وصی و جانشین من باشد؟ این موضوع را بر یکیک آنان عرضه داشت؛ ولی همه رد کردند تا نوبت علی (علیهالسلام) رسید. من عرض کردم: من، ای پیامبر خدا! پس رسولالله (صلی الله علیه واله) فرمود: ای پسران عبدالمطلب! این، برادر، وارث، وزیر، جانشین و خلیفۀ من بین شما پس از من خواهد بود. آن جماعت برخاستند، درحالیکه برخی بر برخی دیگر میخندیدند و به ابوطالب،میگفتند تو را فرمان داد که به حرف این پسر گوش کنی و فرمانش را اطاعت کنی!
عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پساز او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More
مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More
گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More
به قلم: شیث کشاورز امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریهای است که در جامعۀ علمی، بهطور گسترده بهعنوان توضیحی کاملاً… Read More
پاسخ به تئوفان اعترافکننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More
وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More