کودک بودیم و در بین کودکان بازی میکردیم و گاه بر تخت پادشاهی مینشستیم و تعظیم و تکریممان میکردند؛ ساعاتی چند، مشغول بازی و تخت پادشاهی میشدیم، ولی چون به شب میرسید، دست خالی و جیب تهی، پادشاهی را رها میکردیم و به خانه برمیگشتیم!
داستان کودکی من و تو اینگونه بود که گاهی به دنیا مشغول میشدیم و سرانجام نادم و پشیمان به درگاه توبه روی آورده و طلب مغفرت میکردیم؛ اما برای من، برای تو، برای ما که طعم کودکی را با بازی چشیدیم، چنین بود، نه برای علی بن ابیطالب (ع) که در کودکیاش هم به بازی مشغول نشد.
سهطلاقه کردن دنیا توسط مولا علی (ع) را خوانده بودم که امیرالمؤمنین (ع) فرمودند:
یا دنیا! غُرّي غَیري. إليَّ تعرّضت أم إليَّ تشوّفت؟ هیهات هیهات قد بنتک ثلاثاً لا رجعة فیها؛ «ای دنیا! غیر از من را بفریب. آیا برای من خودنمایی میکنی؟ یا شیفتۀ من شدهای؟ هیهات! هیهات! تو را سهطلاقه کردم که در آن هیچ بازگشتی نباشد». (مناقب ابن ابیطالب: ج ۱/ ص ٣٧۰ و ذخایر العقبی: ص ۱۰۰)
اما باز هم مبهوت مانده بودم که معنا و مفهوم سهطلاقه چیست؟ که با کلام نورانی مردی از آل محمد (ع)، احمد الحسن، همان یمانی موعود (ع) آشنا شدم که فرمودند:
«…حضرت علی (ع) در کودکی به بازی و سرگرمی مشغول نشد، در جوانیاش به دنبال زیور و زینت و ظاهر نبود و در کهنسالی چیزی از میراث دنیا نیندوخت. ایشان (ع) همانگونه که خودش میفرماید، از دنیا سه مرتبه برید و دوری کرد؛ همچنین او سه مرتبه دنیا را با تمام وجودش طلاق داد: با وجود ملکی جسمانیاش، با وجود ملکوتیاش در آسمانهای ششگانه و با وجود عقلانیاش در آسمان هفتم». (کتاب متشابهات: جلد ۴ سؤال ۱۳۰)
بسم الله الرحمن الرحیم و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم اللهم صلی علی محمد و آل محمد و سلم تسلیما
دنیا در پیش تو خوار است و جایگاهی ندارد، تو چقدر بزرگی و دنیا چقدر بی ارزش است، مولایم ما را در این دنیا تنها مگذار دستمان را بگیر، تو به راههای آسمان آگاهی
علی جان سلام خدا بر تو از جانب ما، تو آنقدر بلند مرتبه ای که سلاممان را جز خدا نمیتواند به تو برساند، به این خاطر چون تو را مقامیست که ما را به آن راهی نیست