هفته‌نامه زمان ظهور

تفاوت عملکرد امام حسین(ع) و امام حسن(ع)

عاشورا، قصۀ روایت‌نشده
قسمت دوم

گاهی می‌پرسیم چرا امام حسین(ع) قیام کرد، درحالی‌که برادر ایشان امام حسن(ع) صلح را پذیرفت؟

۱. افکار اشتباه

هنگامی که به تاریخ امامت امام حسن(ع) و آنچه در رابطه با ماجرای صلح امام(ع) و نقش ایشان به‌عنوان جانشین پدرش نوشته‌اند مراجعه می‌کنیم، و نیز آنچه را در زمان امام حسین(ع) اتفاق افتاد [می‌خوانیم]، می‌بینیم افرادی که در این زمینه کتاب نوشتند در بین تحلیل وظایف حسن و حسین دچار اشتباه شده‌اند. حتی گاهی تحلیلشان مثل بعضی شیعیان آن زمان است که به او می‌گفتند: «سلام ای ذلیل‌کنندۀ مؤمنان.»

۲. هیچ‌کس حق ندارد بر حجت خداوند اعتراض کند

تردیدی نیست که هر خلیفۀ الهی یا هر شخصیت الهی که ازسوی خداوند سبحان‌ومتعال منصوب شده یا هر فردی که معصوم و منصوص است و خداوند او را معرفی نموده، باید متصل به آسمان باشد، یعنی با خداوند سبحان‌ومتعال ارتباط داشته باشد.
همۀ ما می‌دانیم که امام حسن(ع) امام منصوب‌شده ازسوی خداوند بوده و اطاعت از ایشان واجب است، پس هر نقشی که ایفا کند -چه صلح و چه نشستن و چه قیام کردن- همگی به خود ایشان واگذار شده است.
همۀ طرح‌ها و پروژه‌های معصوم حکمت‌آمیز است؛ و حکمت چنین اقتضا می‌کند که برای اجرای موفقیت‌آمیز پروژه و رساندن صحیح رسالت الهی به مردم، باید شرایط مناسب وجود داشته باشد.
کسی حق ندارد که در هیچ‌یک از افعال خلیفۀ خداوند به او اعتراض کند، چون او ازسوی خداوند سبحان و جد خود صحبت می‌کند. پس اگر کسی به صلح امام حسن اعتراض کند و بگوید باعث ذلت و خواری مؤمنان بوده، این اشتباه بزرگی است و پرده از انحرافات عقایدی بزرگی بر می‌دارد.
«بر ما پاسخ دادن و بر شما سؤال کردن است»، پس امام اگر بخواهد جواب می‌دهد یا جواب نمی‌دهد، این حق او و تکلیف اوست، اما بر من لازم است که اگر امام قیام کرد با او قیام کنم و اگر قیام نکرد بنشینم. این چیزی است که ائمه(ع) در طول تقریباً ۲۰۰ سال انجام داده‌اند.
[این مسئولیت] بر عهدۀ خلیفۀ خداوند است که چه موقع حرکت کند و چه موقع پروژۀ الهی خود را اجرا کند، و این زمانی است که افراد یا همان یاریگر مهیا باشد.

۳. یاری نکردن امام و تنها گذاشتن او ازسوی امت

همهٔ ما می‌دانیم که لشکر امام حسن(ع) او را یاری نکردند و تنهایش گذاشتند، و عبیدالله بن عباس -‌برادر عبدالله بن عباس، معروف به حبر الامة (دانشمند امت)- که از فرماندهان نظامی لشکر امام حسن(ع) بود، امام را تنها گذاشت و با لشکر خود که متشکل از چندین گروهان و 12 هزار نفر سرباز بود به معاویه پیوست و امام حسن(ع) را در منطقۀ «فلوجه» تنها گذاشت.
اگر امت یا اطرافیان معصوم(ع) او را تنها گذاشته و یاری نکنند، معصوم به‌ناچار در تنگنا مانده و فقط در حدواندازهٔ محدودی قادر به حرکت خواهد بود.
امام حسن(ع) ‌ناگهان در یک شب و یک نیمه‌روز دید لشکر از هم پاشیده، و دید که از لشکر چهل هزار نفری، تنها سه یا چهار هزار نفر در کنار او باقی مانده‌اند. قطعاً با این تعداد امکان مقابله با سپاه معاویه که تعدادشان بین 70 تا 100 هزار نفر بود وجود نداشت.

۴. صلحی مثل صلح پیامبر(ص) با مشرکان

ازجهت نظامی امام حسن چاره‌ای نداشت که با معاویه نامه‌نگاری کند و بنابر شرط‌هایی صلح صورت بگیرد.
امام حسن(ع) صلح کرد، ولی این صلح بعد از تسلط حکومت منافقان به سرکردگی معاویه بر قلمرو اسلام صورت گرفت که مرتب درحال توسعه بود. بنابراین هنگامی که امام حسن(ع) دید مسلمانانی که پیرامون ایشان حلقه زده بودند او را تنها گذاشته و یاری نمی‌کنند مجبور به صلح شد؛ پس وظیفه‌ای که انجام داد به اجبار بود، و این صلح مثل «صلح حدیبیه» پیامبر(ص) با مشرکان بود.

۵. حسن و حسین(ع) هر دو امام هستند، چه قیام کنند و چه قیام نکنند

اما اینکه می‌گویند تفاوت بین امام حسن(ع) و امام حسین(ع) این بود که امام حسین انقلابی بود، اما امام حسن نبود، سخنی کاملاً نادرست است.
امام حسن(ع) به‌صراحت فرمودند که صلح ایشان با معاویه با هدف حفظ شیعیان و نگه داشتن حق و اهل حق بوده است.
برای همین تکلیف امام حسین تکلیف الهی بوده و شأنِ انقلاب الهی ایشان کمتر از انقلاب امام حسن(ع) نبود، ولی به‌‌طور کلی وقتی مردم از امام حسین تقاضا کردند تا بیاید و اصلاح کند، امام نیز وظیفۀ خود را به انجام رسانید و قیام کرد و اگر امام حسن نیز سپاه در اختیار داشت و به او این‌طور وصیت شده بود که با معاویه پیکار کند، بدیهی است که با معاویه می‌جنگید، اما در آن زمان یارویاوری نیافت. به همین دلیل اهمیت را در این مسئله دانست که شیعیانِ خود و پدرش را حفظ کند. منظور از شیعه در اینجا یعنی مؤمنانی که در هر حالت و زمانی در کنار امام خود باقی مانده و مطیع و تسلیم او باشند.
بنابراین، به این صورت نمی‌توان حکم کرد که یک امام قیام نکرد و دیگری قیام کرد، یکی روحیه انقلابی دارد و دیگری ندارد. خیر عزیز من، بلکه همۀ امامان افرادی انتخاب‌شده ازسمت خداوند سبحان‌ومتعال هستند و از ناحیۀ او تکلیف دارند، و تنها اشکال فقط در یاری کردن یا عدم یاری مردم است. امام حسین(ع) دعوت شد تا انقلاب کند، گویی که همه‌چیز برای قیام و انقلاب مهیاست، ولی متأسفانه مردم به‌ناگاه حضرت را تنها گذاشتند و اقدام به کشتن ایشان کردند. بنابراین باید نگاهی بی‌طرفانه به تألیفاتی که اهل تسنن یا حتی شیعه دربارهٔ صلح امام حسن(ع) نگاشتند داشته باشیم. باید گذرگاه تاریخ را با نقل حقیقی تغییر دهیم و بگوییم او خلیفۀ منتخب خداوند است و از روی هواوهوس سخنی نمی‌گوید؛ مثل حضرت محمد(ص)، و دقیقاً به آنچه تکلیف شده است عمل می‌کند، نه غیر از آن.
6. امام حسن(ع) برای قیام امام حسین(ع) زمینه‌سازی کرد و قیام امام حسین(ع) نیز برای قیام امام مهدی(ع) زمینه‌سازی کرده است
صلح امام حسن(ع) در اصل زمینه‌سازی برای قیام امام حسین(ع) بود که با این کار قیام امام حسین(ع) زمینه‌سازی برای انقلاب امام مهدی (ع) شد؛ چون پروژۀ الهی، پروژه‌ای واحد است و سیر تکاملی دارد، یعنی هر خلیفه‌ای از خلفای الهی، اعمال خلیفۀ پیشین را کامل می‌کند. پس حرکت تکاملی است و هر خلیفۀ الهی حرکت خلیفۀ گذشته را تکمیل می‌کند تا جایی که امر به خلیفه‌ای برسد که فضای باز و قدرت و تجهیزات و افراد داشته باشد و بتواند دستور خداوند را در زمین اجرا کند و این‌ موارد همه در زمان امام مهدی(ع) است که نتیجۀ آن اصلاح اکثر مردم در زمین و انتشار توحید خواهد بود، اما سایر امامان نیز به‌نوبۀ خود هر کاری که می‌توانستند انجام می‌دادند و در معرض آزارهای روحی و جسمی قرار می‌گرفتند، ولی همۀ کارهایشان در قالب اجرای پروژۀ الهی انجام شد که نتیجۀ آن هم برافراشته شدنِ پرچم «لا اله الا الله، محمد رسول الله» در زمین به‌زودی‌زود خواهد بود.

امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هر دو امام هستند، چه قیام کنند و چه قیام نکنند، پس صلح امام حسن(ع) زمینه‌ساز قیام امام حسین (ع) بود. ایشان وقتی مجبور به صلح شد، جنگی تبلیغاتی را علیه معاویه شروع کرد و هدف ایشان از این کار آماده ساختن امت برای قیام امام حسین(ع) بود و قیام امام حسین(ع) هم خودش زمینه‌ساز انقلاب امام مهدی(ع) بود.
[سید احمدالحسن]: «اگر واقعاً و صادقانه به امام حسین(ع) می‌گویید: «ای کاش با تو بودیم تا به رستگاری بزرگ می‌رسیدیم»، پس این حسین است که توسط فرزند خود امام مهدی(ع) در میان شما ظاهر شده است، حضرت شما را می‌بیند و اعمالتان را در نظر دارد و منتظر یاری شماست و در میان شما ندا سر می‌دهد چرا ما را یاری نمی‌کنید و از ما روی‌گردان هستید؟ گرچه خدا برای ما کافی است و چه پشتیبان نیکویی است

 

ویژه نامه محرم

دانلود تمامی شماره های هفته نامه زمان ظهور

ali03131

Recent Posts

گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت سوم)

عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پس‌از او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More

1 ماه ago

مدعیان خیر

مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More

2 ماه ago

آیا معجزه راه ثابت شناخت فرستادگان الهی است؟

 گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More

2 ماه ago

آیا فرگشت یک هدف کلان دارد؟

به قلم: شیث کشاورز   امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریه‌ای است که در جامعۀ علمی، به‌طور گسترده به‌عنوان توضیحی کاملاً… Read More

2 ماه ago

پاسخ به اتهام فرصت‌طلبیِ پیامبر(ص) و یادگیری ایشان از اهل کتاب

پاسخ به تئوفان اعتراف‌کننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More

2 ماه ago

«رؤیا» دریچه‌ای به‌سوی ملکوت

وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More

2 ماه ago