حبیبالله محمد مصطفی (ص) میفرماید:
[حضرت آية الله] فاطمه زهرا سلامالله علیها پارۀ تن من است…
در آن زمان از تاريخ سياه و تاريك جاهليت كه دختران خويش را زندهبهگور میکردند، مردى مبعوث شد كه خُلقى عظيم داشت؛ در مقابل همۀ ظلمات قد علم كرد و در برابر اذهان متعصب و متكبر آن مردمان، دخترش را اينگونه معرفى كرد:
«پارۀ تنم»
اکنونکه اين عبارت را زمزمه میکنم، در فكر آن قرنهای بسيار دور فرو میروم كه فقط دو حرف از بیستوهفت حرف علم انتشار يافته بود؛ و پس از آن، آدمى با توهم دانايى، سدی به درازاى دوازده قرن بين خويش و علم بنا كرد و چه بىملاحظه بر آثار توهم خود میبالید و مینازید.
علم در سكوت فرو رفت و آدمى در فترت و سرگردانى؛ تا اينكه شكافنده آمد… آن تسلیبخش و رهايىبخش، همان منجى جهانى و مهدی كه در آخرالزمان به دنيا مىآيد.
پرده از غيب برداشت و نظر كردن به ملكوت آسمانها را آسان نمود.
حدود پنجاه جلد كتاب نادر و بینظیر به رشته تحرير درآورد؛ از جمله كتاب گرانسنگ توحيد؛ و آن كتاب را تقديم نمود به الرحيم … يا همان فاطمه زهرا (س) …
الم؛ فاطمه زهرا (س) جزئی از حروف صفوة است؛ يعنى برترين و خالصترين حروف كه اسم اعظم از آن تكوين مىيابد…
تراوشى از مَثَل نور خداوند سبحان …
دروازۀ توحيد …
ظرف نزول قرآن…
اینها را پيونددهندۀ رسالات آسمانى، يمانى آل محمد (ع)، سید احمد الحسن (ع) تشريح نموده و در ادامه میفرماید: «اگر در اين خصوص، اجازه داشتم بيشتر سخن بگويم، سخن میگفتم». درست در همين نقطه، تسليم سكوت معنادارش مىشويم.
گوش جان میسپاریم به سخنانى از ایشان در مورد نقش زنان با فرهنگ دينى زير سايۀ حجت خدا، مهدى (ع)؛
او كه سر مستودع فاطمه زهرا (س) است و از مقام والا و حقيقت ملكوتى مادر خويش پرده برداشت و با لعل كلام خويش و در حد درک ما، اين راز مگو را بیان فرمود:
انسان بدون فرهنگ دينى، انسانى مرده است. چنانكه در طول حيات انسان بر زمين و طىكردن مراحل تكامل و تمدن، نظر به جنس زن، ابزارى و كالایى بوده كه اگر نكوشد كه خود را در صورت و اندام عرضه كند، به باد تحقير و تمسخر و بیفايدگى گرفته مىشد و مىشود!…
در دوران عصيان انسان و آغاز غيبت كبراى بقیةالله، كه انسان از تعليم و تعلم حقيقى سر باز زد و كمكم تحير و سرگردانى خودش را به دست فراموشی سپرد…
و در فقدان قابلين، اعم از مرد و زن، چه كسی میتوانست به زنان یادآور شود كه خالقشان براى خلقتشان غايتى را در نظر گرفته است؟!
و او را متذکر شود که اگر روزى از روزهاى تاريخ در زمان ظهور منجى بشريت قرار گرفت و به سلاح فرهنگ دينى مجهز شد، بداند كه نقش او در برخی موقعیتها از مرد هم برتر است؛ و در مقابل جامعه، مكلف…
زیرا زن خصوصیتی دارد که مرد ندارد؛ و تأثیر اجتماعی زن در برخی موقعیتها بسیار بیشتر از تأثیر مرد است؛ زنِ خردمند و زنی که قدرت مخاطب قرار دادن جامعه و تأثیرگذاری در آن را دارد، قطعاً در برابر جامعه، واجب اخلاقی بر گردن دارد.
پس نقش او بههیچوجه، به خانهاش محدود نيست و در آن خلاصه نمىشود.
اين يكی از بسيار است، از شأن و جايگاه زن، در دولت حق، عدل و راستى.
بهراستی! آيا زمان گسستن بندهاى اسارت و رسیدن به غایت هدف از خلقت خویش فرا نرسیده است؟!
عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پساز او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More
مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More
گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More
به قلم: شیث کشاورز امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریهای است که در جامعۀ علمی، بهطور گسترده بهعنوان توضیحی کاملاً… Read More
پاسخ به تئوفان اعترافکننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More
وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More