شیخ مسعود قربانی از شب تاسوعای سال گذشته، یک سال است که به جرم لبیک به مسلم حسین زمان (ع) و حضور در مجلس عزای حسینی در شهر پردیسان قم، در حین عزاداری همراه با دیگر انصار امام مهدی (ع) دستگیر شدند. او که تا قبل از شنیدن دعوت یمانی، به عشق امام مهدی (ع) در طرح صالحین برای جوانان و دانشجویان و طرح نخبگان به فعالیت و تبلیغ دین میپرداخت، تنها دغدغهاش امام زمان (ع) بود… او در پی نزدیکتر شدن به حضرت ولیعصر (ع)، کار و دانشگاه را رها کرد و به حوزه علمیه رفت!
سرانجام ارادت و توسل همیشگی او به حضرت زهرا (سلام اللهعلیها) او را از ظلمت به سمت نور نجات داد… و پس از چند سال، ذکر الله را دریافت و به حق رسید!
او از انصار سید احمد الحسن (ع) گردید و تمام زمان خود را به این دعوت نورانی اختصاص داد تا آنجا که برخی نتوانستند تحمل کنند و تنها راه خود را زندانی کردن این عزیز و دیگر عزیزان دیدند.
مثل چنین شبهایی بود که مأموران امنیتی و حکومتی با پوتینهای نظامی به مجلس عزای قمر بنیهاشم وارد شده و به سوی عزاداران هجوم آوردند و پرچم عزای سیدالشهدا را از دیوارها کندند و شیوخ و اساتید قم را با پای برهنه و بیرحمی تمام وارد ماشینهای ون کردند و سپس به سلولهای انفرادی انتقال داده شدند. آن هم فقط با اما و اگر و شاید و انتساب اتهامات دروغ، شیوخ مظلوم ما را به خاطر عقیدهشان محکوم به تحمل بیش از «20 سال حبس تعزیری» نمودند.
شیخ مسعود قربانی یکی از دستگیرشدگان واقعهی حمله به عزاداران شب تاسوعاست که نزدیک به یک سال است در زندان به سرمیبرد؛ آن هم فقط به جرم عزاداری برای قمر بنیهاشم بهعنوان یکی از مؤمنان به «وصیت شب وفات رسول خدا». همچنین نزدیک به یک سال است که فاطمه کوچکش تنهاست و حسرت دیدار و آغوش گرم بابا را دارد. به کدامین گناه فاطمه را از پدرش جدا کردید؟
در کجای دین محمد رسولالله (ص) این مطلب نوشته شده که مأموران امنیتی و حکومتی حق هتک حرمت مجلس عزای اباعبدالله الحسین (ع) و چنگ انداختن به دست مداح عزای حسین (ع) برای گرفتن میکروفون را دارند!
در کجای دین اسلام جایز میدانند که کتیبههای متبرک به نام امام حسین سیدالشهدا (ع) را به خاطر کجفهمی و ظنهایمان از دیوارها به شکل بیادبانه بکنیم! آیا اسلام محمدی اجازه میدهد تا مجلس دردانهی فاطمه زهرا (س) را برهم بزنید یا این اخلاق و روش اسلام وهابیت حجازی است که به موکب عزاداران حسینی حملهور میشوند؟!
خواهش میکنیم به «فاطمه قربانی» نگاهی کنید. این طفل معصوم هر روز چادر بر سرش میکند و بر سر سجادهاش بابا را از خدا طلب میکند. به این کودک منتظر بابا رحم کنید. اما جملهای که جدیداً فاطمه کوچولوی قربانی یاد گرفته از زمانی که پدرش برای مرخصی از زندان آمد و رفت این هست که وقتی از او میپرسیم بابایت کجاست؟ میگوید بابایم رفته قم تا به امام زمان کمک کند. آخه بعضی وقتها که دلتنگ بابایش میشود، مادرش میگوید: «دخترم بابایت رفته تا امام زمان را یاری دهد انشاءالله…»
فاطمه دیگر خودش هم میداند. آری کودکانمان هم میفهمند و همهچیز را در ذهن کوچکشان ضبط میکنند و میداند که بابا وقتی نیست کجا رفته است.
سید احمد الحسن (ع): «…شیوخ و سادات و اساتید حوزههای قم و مشهد که به اخلاق و دیانتشان معروف و شناخته شدهاند، دستگیر میشوند و بدون هیچ خجالت و حیایی به خانههای ایشان هجوم برده میشود و دیگر ظلمها…
ای عزیزانم در ایران، ظلمهایی که در این روزها بر شما میرود، برای ما بسیار دردناک و رنجآور است، ولی تسلی ما برای شما این است که بهزودی پیروز میشوید و زندانبانان زیانکار خواهند بود انشاءالله.»
عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پساز او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More
مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More
گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More
به قلم: شیث کشاورز امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریهای است که در جامعۀ علمی، بهطور گسترده بهعنوان توضیحی کاملاً… Read More
پاسخ به تئوفان اعترافکننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More
وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More