خانه > دین آخرالزمان > عقاید یمانی > عذاب الهی چيست؟

عذاب الهی چيست؟

آيا عادلانه است به خاطر عُمری محدود، در عذابی اَبدی باقی بمانيم؟

انسان برحسب اعمالش صورت‌هايی پيدا می‌کند، که حقيقت او را نمايان می‌سازد و در آخرت اين صورت ظاهر می‌شود و همه آن را می‌بينند. این مسئله در نتيجه کشف الغطاء یا کنار رفتن پرده‌ها است. هر عمل شر، صورتی شر در انسان پديد می‌آورد که عبارت است از قسمتی از ظلمت و شری که در فطرت و صفحه وجودِ او به وديعه گذاشته شده است و هر عملِ خير و طاعت خداوند، صورت خير و نور و علم از آن نور و خيری را که در فطرت انسان به امانت گذاشته شده است، به نمايش می‌گذارد. همان فطرتِ انسانی که مرکب از نور و ظلمت يا خير و شر است.

اگر اکنون به هر انسانی در اين دنيا بنگريم و شخصيتش را ملاحظه کنيم می‌توانيم این مسئله را بهتر بفهميم. مثلاً می‌گوييم اين انسان شروری است؛ زيرا حسود و بخيل و پست و … و … و … است. اين حقايقی است که به‌ واسطه اعمالش و از طريق وجود جسمانی‌اش که آن را می‌بينيم بر ما نمايان شده است و آن چيزی جز نتيجه توجهات و انديشه‌های او نيست. برعکس هر انسانی را که درباره آن می‌گوييم، خير است؛ به علت آن است که کريم و رحيم است  و … و …

بنابراين ما در اين عالم نيز اين جهات را در انسان به‌ صورت آشکار و ظاهر می‌بينيم. ولی آن را معنوی حس می‌کنيم و آن را در خارج، به‌ عنوان اعمال و افعال انسان می‌شناسيم يا می‌بينيم. اما در آخرت، اعمال به‌ صورت مفرد نمايان نمی‌شود؛ بلکه خود انسان همه آن را می‌بيند و می‌بيند که چگونه وجود او با صورت‌های خبيث يا پاک نتيجه عمل سابقش در دنيا، شکل گرفته است .

اما اين‌ که اعمال خيرِ انسان و طاعات و عباداتش تبديل به درختان يا قصرهايی يا خيراتی در بهشت شود، به این معنا نيست که عملش به اين صورت درآمده است. بلکه معنايش آن است که اين انسان به‌واسطه عملش به مرتبه بالاتر که در آن خير بيشتر است، صعود کرده و اين‌که اگر انسان کردار ناپسند داشته باشد و اين درختان را که نتيجه پاداش عمل گذشته‌اش است، از دست می‌دهد، به این معنا نيست که آن‌ها از بهشت حذف شدند؛  و امور به اين اندازه، عبث و بيهوده نيست. بلکه به این معناست که انسان به مرتبه‌ای پايين‌تر در بهشت سقوط کرد؛ به‌جایی سقوط کرد که این خيرات در آن نيست.

پس انسان عموماً تأثيری خارجی بر بهشت و آتشی که در آن قرار دارد، نمی‌گذارد. بلکه او از مرتبه‌ای در بهشت بالا می‌رود يا از آن سقوط می‌کند و يا آن‌که به مرتبه‌ای پايين‌تر در آتش می‌رود. آری! انسان بر بهشت و آتش نسبت به غیر خودش تأثیر می‌گذارد. و این به خاطر نتيجه عمل نفس خويش خواهد بود. يعنی خير و راحت و کرامت برای غير از  خودش و يا شر و آزار و ضرر برای غير از خود خواهد بود.

و اين چيزی است که قرآن به‌وضوح از آن تعبير کرده است، که آتشی که در آن عذاب خواهيد شد، زمينی هست که در آنيم. زمينی که نعمت‌های فراوانی که در آن به شما داده شد، به اِسراف مصرف کرديد و به آن چسبيديد و به آن مطمئن شديد و به آن دل بستيد. فقط کافی است پرده از جلوی چشمانتان کنار رود؛ تا بعضی از شما صورت و حقيقت بعضی ديگر را ببينند و در آن وقت هر کدام از شما، چهره و صورت‌های شر بسياری همراه خواهد داشت، که دوستان خود را در آن مسکن قديمی و جديد – که زمين است – آزار خواهد داد.

و این همان‌جا بود که به شما نعمت داده شد و آن نعمت‌ها را به اسراف مصرف کرديد و اکنون تبديل به مسکن جديد يعنی آتش بدبختی‌تان شده آن هم به علت کردار خويش. آری! پس شما آن را برگزيديد و جاودانگی در آن را انتخاب کرديد و شما با کردارتان آن را مُشتعل ساخته‌اید. برای اين‌که امر را به‌صورت واضح‌تری توضيح دهم:  تصور کن خانه‌ای وجود داشته باشد که صد نفر در آن باشند که نفر اول فقط خود را انسان می‌بيند و همه 99 نفر ديگر را به‌صورت شرور و زشت و آزاردهنده و زيان‌آور و ضد خود ببيند. اين صورت‌ها هرگاه که جهت چهره‌ها حرکت کند، تغيير می‌کنند و آن‌ها به تعداد جهات فراوان خود صورت‌ها و چهره‌های مختلف خواهند داشت؛ عذاب اين انسان را تصور کن به‌خصوص اگر که اين صورت‌ها، اَفعی و عقرب و پاره‌های آتش باشند.

  • وَ قُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ ” البقرة 24، تحريم6″ (هيزم آن، مردم و سنگ‌هاست).

هر صورت زشت و آزاردهنده و ضد او، به این دليل است که او انسان می‌باشد و اگر به انسانِ نوع دومی برويم مانند انسان اول که او خودش را انسان می‌بيند و بقيه را حتی نفر اول را از نوع خود نمی‌بيند. بلکه آن‌ها را موجوداتی آزاردهنده که ضد او هستند، می‌بيند. به اين ترتيب نسبت به ديگران، هر فرد در آتش، به‌وسیله شريکانش، در عذاب است. حال اين امر برای شما اين شبهه بعضی را رد می‌کند که می‌گويند: چرا خدا بعضی از مردم را به دليل کفر يا معصيتی محدود که برای زمانی محدود در دنيا انجام دادند، براي ابد در آتش عذاب می‌دهد؟ آیا اين ستم نيست؟ که به نسبتِ گناهی محدود که در زمانی محدود انجام شده، عذاب ابدی داده شود؟

بعد از آن‌که دانستیم آتش چيست و مرتبه‌ای از مراتب آن چگونه است، جايی براي اين اشکال نمی‌ماند. زيرا خدای کريم به آن‌ها، آن چيزی را داد که خودشان برگزيدند. يعنی به آن‌ها بقای در زمين را بخشيد .

  • لَا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ ” الأنبياء : 13″ (فرار نکنيد و به سوی آنچه در آن نعمت داده شديد و به اسراف گذرانديد و مسکن‌هايتان بازگرديد شايد از شما پرسيده شود).
  • و از آنان پرده برداشته شد تا حقايق را ببينند  « لَقَدْ كُنتَ فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ » “ق : 22 “(در غفلت از اين بوده‌ای پس پرده را از جلوی تو برداشتيم پس چشم تو امروز بينا است ).

اين برداشتنِ پرده -کشف غطاء- نيز برای آزار آن‌ها نيست. بلکه لازمه‌ای از لوازم حيات اُخروی است و آن بازگشت انسان به وضعيت طبيعی خويش است و عبارت است از برداشتن پرده‌ای که در مدتی محدود، بعضی از اِدراکش را پوشاند تا امتحان الهی در دنيا بر او اِجرا شود.

این‌گونه است که می‌توانیم بگوييم برای انسان، ممکن است که بر بهشت و يا آتش و غير از آن‌ها بر موجودات ديگر تأثیر بگذارد. لکن تنها در صورتی که موافق با حکمتی الهی و خاص باشد و اين امری متفاوت است و همه  مردم را شامل نمی‌شود. بلکه خاص کسانی است که با عملشان به بالاترين درجات وجودی رسيدند و حقايق بالا را شناختند و صاحب قدمِ صِدق نزد پادشاه مُقتدر شدند و به اين ترتيب، مسائل مهم مخلوقات به آنان داده شد و اينان تعدادِ اندکی از مردم و خلفای الهی در زمين و بعضی از اولياء و ياران خاص آن‌ها هستند.

و نيز قوانين الهی هست که بين اعمال بندگان و مخلوقات يا موجودات ديگر ارتباط برقرار می‌کند. آری! اعمال انسان چه خير و چه شر، بر ديگری تأثیر می‌گذارد. ولی این‌گونه نيست که اعمال مُجسم گردد. بلکه منطبق بر قوانين الهی حکيمانه بر غير از خود تأثیر می‌گذارد و ممکن است اين تأثیر ايجاد يا ظهور موجودات جديد باشد.

همچنین ببینید

حجت شناسی 1

171 – روش استدلال به قرآن کریم برای اثبات اصول امامت و مهدویت

حجت‌شناسی قرآنی (قسمت اول) به قلم: عباس فتحیه   درآمد چند سال پیش در بهار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × یک =