قبل از پاسخ به این پرسشها، از قرآن کریم دربارۀ اسباب نزول عذابها سؤال کنیم. طبق تصریح قرآن، خدای رحمان هیچگاه عذاب بنیانکن خویش را بر مردمی فرو نمیفرستد، مگر آنکه قبل از آن، فرستادهای برای اصلاح انحرافات عقیدتی و عملی آنها برانگیزد:
(… وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا)
(… و ما هیچگاه عذاب نکردهایم؛ مگر اینکه فرستادهای برانگیخته باشیم!) [اسراء، 15]
(وَمَا کَانَ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُرَى حَتَّى یَبْعَثَ فِی أُمِّهَا رَسُولًا یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِنَا وَمَا کُنَّا مُهْلِکِی الْقُرَى إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِمُونَ)
(و پروردگارت بر آن نبوده است که شهرها را نابود کند، تا آنکه [پیش از نابودی] در مرکز آنها پیامبری برانگیزد که آیات ما را بر آنان بخواند، و ما [در هیچ حالی از احوال] نابودکنندۀ شهرها نبودهایم؛ مگر آنکه اهلش ستمکار بودند). [قصص، ۵۹]
(يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ)
(ای دریغ بر این بندگان، هیچ فرستادهای نمیآید، مگر اینکه او را به ریشخند میگیرند). [يس، 30]
اما خدای رحمان بازهم بهصِرف تکذیب و رویگردانی از این فرستادۀ الهی عذاب را نازل نمیکند؛ بلکه آنان را به بلاها و عذابهایی کوچکتر مبتلا میکند شاید بهسوی خدا بازگردند و فرستاده را در اصلاح امور یاری دهند:
(وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ)
(و ما هيچ پيامبری را به هيچ قريهای نفرستاديم؛ مگر آنکه ساکنانش را به سختی و عذاب گرفتار کرديم، باشد که تضرّع کنند). [اعراف، 94]
در این میان گروهی چشمِ خویش را بر نشانههای خشمِ الهی باز کرده، به خود میآیند و به فرستادۀ خدا ایمان میآورند؛ اما بسیاری از مردم که جز عالم ماده هیچچیز دیگری نمیبینند، به رویگردانی خویش ادامه میدهند و مستحق نزول عذاب ویرانگر و نهایی خدا میشوند. اما خدای منتقم این عذاب بزرگ را بدون مقدمه فرو نمیفرستد؛ بلکه آغوش دنیا را بار دیگر برای آنان میگشاید و ناگاه، در حالی که مستِ نعمتها و شهوات دنیا هستند، با عذابی غافلگیرکننده هلاکشان میکند:
(ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لا يَشْعُرُونَ)
(سپس جای بلا و محنت را به خوشی و خوبی سپرديم تا شمارشان افزون شد و گفتند: آنها پدران ما بودند که دچار سختی و بيماری شدند. ناگهان آنان را بیخبر فروگرفتيم). [اعراف، 95][1]
حال برگردیم به سؤال اصلی خویش: آیا عذاب دنیایی خدا ماورائی و فارغ از اسباب مادی است؟ قرآن را بخوانیم:
(فَكُلًّا أَخَذْنَا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِ حَاصِبًا وَمِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ وَمِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَمِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنَا وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ)
(و هريك [از ايشان] را به گناهش گرفتار [عذاب] كرديم: از آنان كسانى بودند كه بر [سر] ايشان بادى همراه با شن فروفرستاديم؛ و از آنان كسانى بودند كه بانگ [صاعقه] آنها را فروگرفت؛ و برخى از آنان را در زمين فرو برديم؛ و بعضى را غرق كرديم؛ و [اين] خدا نبود كه بر ايشان ستم كرد؛ بلكه خودشان بر خود ستم مىكردند.» [عنکبوت، 40]
«أَبَى اَللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ اَلْأَشْيَاءَ إِلاَّ بِأَسْبَابٍ فَجَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ سَبَباً …»
«خدا خوددارى و امتناع فرموده كه كارها را بدون اسباب فراهم آورد؛ پس براى هرچيزى سبب و وسيلهاى قرار داد.» (کافی، ج1، ص183)
حتی طوفان حضرت نوح(ع) نیز بر اثر بارش باران و طغیان رودخانهها آغاز شد و کافرانی مثل پسر نوح(ع) آن را سانحهای طبیعی میدانستند که میتوان با پناهبردن به قلۀ کوهها از آن در امان ماند غافل از اینکه سانحۀ طبیعی بزرگتری در راه بود! آری، شکستهشدن سدّ طبیعی تنگۀ هرمز و جاریشدن امواج کوهآسای دریای عمان در درۀ عمیق و گستردهای که بعدها خلیجفارس نام گرفت![2]
وقتی عذاب بنیانکَنِ خدا چنین باشد عذابهای کوچکتر و انذاردهنده نیز به طریق اولی مادی و طبیعی هستند. به این آیه قرآن خوب توجه کنید:
(فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آيَاتٍ مُفَصَّلَاتٍ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا مُجْرِمِينَ)
(پس طوفان و ملخ و شپش و قورباغهها وخون را که نشانههایی جداگانه بودند بهسوی آنان فرستادیم؛ پس گردنکشی کردند و مردمی گناهکار بودند). [اعراف، 133]
آری، به همین سادگی بلاهایی به ظاهر طبیعی اما پشتسرهم، تأملبرانگیز و هشداردهنده برای بیدارکردن مردمی که حضرت موسی(ع) را مدعی دروغین میدانستند! فکر میکنید مردم بیایمان مصر به عذاببودن آنها اقرار میکردهاند؟ هرگز!
حال بیاییم و به احوال خویش در این سالها، نیک بنگریم:
مردی از نجف برخاسته و پرچم اصلاح دینی برافراشته است. او با صدای بلند فریاد میزند که منشاء همۀ فسادها در زمین، حاکمیت غیرِخداست و هیچ راهحلی جز بازگشت به خدا و خلفای او نیست. این مرد میگوید همان یمانیِ موعودِ اهلبیت(ع) و فرستادهای از جانب مهدی مسلمانان(ع)، عیسای مسیحیان(ع) و ایلیای یهودیان(ع) است و برای اثبات مدعای خویش، به وصیت پیامبر خاتم(ص) و بشارتهای موجود در متون دینی ادیان الهی استناد کرده است، متونی که اسم و اوصاف او را ذکر کرده و از آمدنش خبر دادهاند؛ درست به همان روشی که رسولالله(ص) حقانیت خویش را اثبات کرد.[3] علومی ابراز کرده است که نزد هیچ غیرمعصومی یافت نمیشود و نیز هزاران رؤیای صادقه از پیامبران و ائمه(ع) به حقانیت دعوت او مهر تأیید میزند.
درست در حالی که هر روز دعوت او بیشتر در عالم منتشر میشود و مردم بیشتری رویگردانی خویش را از یاریخواهی او نشان میدهند جهان نیز هرچه بیشتر در گرداب بحرانهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و زیستمحیطی فرو میرود!
تاریخ تکرار میشود و سنتهای خدا تبدیل ناپذیرند:
(سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا)
(سنّت الهى از پيش همين بوده، و در سنّت الهى هرگز تغييرى نخواهى يافت). [فتح، 23]
به خود بیاییم و نگذاریم شیطان پیشدرآمدهای عذاب الهی را در چشمانمان طبیعی و بیمعنا جلوه دهد. مراقب باشیم شیطان ما را سرگرم شبههها و اشکالتراشیهای بیاساس نکند!
هشدارهای او را دربارۀ نزول عذابی فراگیر جدی بگیریم، ایشان فرمودند:
«در خصوص وقوعِ یک رویداد روی زمین و نزول عذابی برای مردمِ زمین، این چیزی است که به آن هشدار دادهام و خداوند هرآنچه بخواهد انجام میدهد، و قبل و بعد از هرچیزِ امر به خدا بازمیگردد؛ خواه سبب این عذاب، نزدیکشدن ستارهای باشد یا برخوردِ شهابسنگ یا سیّارکی یا هرچیز کیهانی دیگر، این امرِ خداوند است و این همان طوفان دوم است که شاید موجب هلاکت بیشتر مردم زمین شود و خداوند هرآنچه بخواهد انجام میدهد… .» (پاسخهای روشنگرانه، ج5، س471).
[1]. سید احمدالحسن(ع) در جلد دوم کتاب “روشنگریهایی از دعوتهای فرستادگان“، دربارۀ اسباب و مراحل نزول عذاب به تفصیل سخن گفتهاند.
[2]. برای مطالعۀ بیشتر دربارۀ طوفان نوح(ع) به فصل پنجم کتاب «توهم بیخدایی» نوشتۀ سید احمدالحسن(ع) مراجعه کنید.
[3]. قرآن تأکید میکند که با وجود بیّنهای که در تورات و انجیل دربارۀ پیامبر اکرم(ص) وجود دارد، دیگر حتی حاجت به هیچ معجزهای نیست. [طه، ۱۳۳]
عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پساز او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More
مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More
گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More
به قلم: شیث کشاورز امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریهای است که در جامعۀ علمی، بهطور گسترده بهعنوان توضیحی کاملاً… Read More
پاسخ به تئوفان اعترافکننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More
وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More
View Comments
اللهم صل علی محمد و آل محمد الائمه و المهدیین و سلم تسلیما کثیرا
سلام بر نائب امام زمان ع سید احمد الحسن ع