خانه > برگزیده > علت ترس از همراهی و یاری دادن قائم (ع) چیست

علت ترس از همراهی و یاری دادن قائم (ع) چیست

درد بزرگی که امروز بخشی از بدنه انصار امام مهدی (ع) را درگیر خود کرده و حرکت دعوت مهدوی به سمت قیام قائم علیه‌السلام را کند کرده است، موضوع تلخی است به نام «توهّم ترس».

علت ترس از همراهی و یاری دادن قائم (ع)
علت ترس از همراهی و یاری دادن قائم (ع)

ترس از جالوت‌ها و طاغوت‌های زمان، همیشه یکی از موانع جدی برای حرکت تبلیغی دعوت‌های الهی و عامل اصلی کندی حرکت‌های اصلاحی رسولان الهی و اوصیای آن‌ها بوده است.

این درد گزنده و تلخ، ما را بر آن داشت تا در تلاش برای حل این مصیبت بزرگ قدمی برداریم و با استفاده از گوشه‌ای از کلام امام احمد الحسن علیه‌السلام این مسئله را تبیین کنیم.

آیات ۹۷ تا ۱۰۰ سوره نساء از جمله آیاتی است که امام احمد الحسن علیه‌السلام در تفسیر آن به این امر مهم یعنی عمل کردن همراه قائم علیه‌السلام که بزرگترین مصداق آن تبلیغ دعوت الهی یمانی آل محمد علیهم‌السلام است تصریح می‌فرمایند.

در این آیات آمده است: “إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَٰئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا (97) إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا (98) فَأُولَٰئِكَ عَسَى اللَّهُ أَن يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا (99) وَمَن يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا (100)”

امام احمد الحسن علیه‌السلام در تفسیر آیه “ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ” (درحالی‌که به نفس خود ظلم کرده‌اند) می‌فرماید: «ظلم اینان به خودشان به خاطر عمل نکردن همراه ولی خداست. اینان ایمان به ولی خدا را اظهار می‌کنند و مدعی آن هستند ولی بدون عذر حقیقی از عمل کردن همراه با او سرپیچی می‌کنند و در دل نفاقی دارند که ابراز نمی‌دارند و با همین نفاق است که می‌گویند: “كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ” (ما در زمین توانایی عمل همراه ولی خدا را نداشتیم)، درحالی‌که استضعاف آنان حقیقی نیست بلکه آنان به خاطر علاقه‌شان به دنیا و دلبستگی‌شان به آن و اینکه دوست دارند زنده بمانند و از مرگ می‌ترسند، خود را به استضعاف کشانده‌اند. آری اینان اگر ایمانشان حقیقی بود، به عمل کردن همراه ولی خدا اقدام می‌کردند ولو این اقدام و عمل خطراتی برایشان داشته باشد.»

در این فراز آیات شریفه دو نکته قابل توجه است:
1. ایمان، بدون همراهی ولی خدا در عمل هیچ سودی ندارد و از نشانه‌های نفاق است. بدیهی است آن کسی که تمام پیامبران و اوصیاء و اولیاء الهی آرزوی دیدارش را داشته‌اند و آرزو می‌کردند که ای‌کاش به جای او بودند این چنین کسی نیست.
کسی که بگوید ایمان دارم ولی در خانه بنشیند و ذره‌ای از غربت امام خود را نچشیده باشد، هم امام خود را نشناخته و هم اقتضای ایمان آوردن را نمی‌داند.
این پیچ تاریخی در عالم خلقت که مسیر حیات مادی و معنوی انسان را در شاهراه اصلی خود قرار می‌دهد، اگر درست فهمیده نشود، قطعاً در تحقق و انجام آن قدمی نخواهیم برداشت.
عزیزان من! ای انصار بزرگوار احمد الحسن علیه‌السلام!
خوب است بدانیم، آنگاه که قیام صورت بگیرد، هیچ‌کس از ما نخواهد پذیرفت که بگوییم: “كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ”(ما در زمین توانایی عمل همراه ولی خدا را نداشتیم).
آن روز، روز کسانی است که با تمام قوا در صحنه خدمت به حجت خدا بوده‌اند و شعارشان “لا قُوّةَ إلّا بِالله” بوده است.

2. نکته بسیار مهم دیگری که از این آیات شریف استفاده می‌شود‌‌،‌‌ وجود خطرات در مسیر خدمت به قائم آل محمد علیهم‌السلام است. بدیهی است با وجود این ‌همه دشمنان مختلف و متعدد در مسیر دعوت مبارک یمانی آل محمد، کار دشواری در تبلیغ این دعوت مقدس فراروی ماست؛ نمی‌شود بدون زحمت و بدون رنج به این مقام شامخ دست یافت.

تمام شیاطین انس و جن بسیج شده‌اند تا طهارت و پاکی به عالم برنگردد و این دعوت مبارک منتشر نشود؛ اما یادمان نرود تمام پیامبران و اولیاء الهی از آدم علیه‌السلام تا به امروز به این دلیل آرزو داشتند از انصار قائم علیه‌السلام باشند که انصار قائم کسانی هستند که از ملامت و سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند و هیچ واهمه‌ای از زندان و اعدام به دل راه نمی‌دهند و آماده‌اند تا کمترین دارایی خود یعنی جان پاکشان را در راه ملکوتی قائم آل محمد علیهم‌السلام هدیه دهند و انتقام خون امام مظلومشان حسین بن علی علیهماالسلام را در رکاب قائم آل محمد علیهم‌السلام و با عمل همراه با قائم علیه‌السلام بگیرند.

بنابراین از خطرات نهراسیم که خدا با ماست و دائماً مورد توجه حجت الهی یعنی امام مهدی علیه‌السلام و فرزند کریمش امام احمد الحسن علیه‌السلام هستیم.

امام احمد الحسن علیه‌السلام در ادامه در تفسیر آیه: “أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا” (زمین خدا وسیع است، پس در آن هجرت کنید)، می‌فرماید: «ولی خدا همان زمین وسیع خداست و علمش گسترده است پس به سوی خدا و ولی‌اش هجرت کنید.»

  • نکته بسیار زیبایی در این کلمات پرمغز وجود دارد. از این کلمات شریف برمی‌آید برای فرار از استضعاف و نجات از این تفکر غلط و نامبارک و قدرت یافتن بر عمل کردن همراه با قائم علیه‌السلام، بهترین کار و تنها راه، رفتن به سوی خود قائم علیه‌السلام است، باید خود را به او بسپاریم و او را در کنار خود ببینیم و یکی از راه‌های رسیدن به معرفت و حس کردن ولی خدا در کنار خود، همان ورود به ساحت مقدس علم او است. باید مسلح به سلاح قائم علیه‌السلام یعنی علم او شویم تا هم لحظه‌به‌لحظه دنیا در چشمان ما کوچک شود و هم لحظه‌به‌لحظه به ملکوت و صاحب آن نزدیکتر شویم که نتیجه این نزدیکی، حذف توهّم ترس از ساحت زندگی ما خواهد شد و در عمل همراه قائم علیه‌السلام موفق خواهیم بود ان شاءالله.

امام احمد الحسن علیه‌السلام فرمودند: “ایها المومنون خافوا الله الذی یقدر علی کل شیء ولا تخافوا من لا یقدر علی کل شیء” «ای مؤمنان! از خدایی بترسید که همه چیز تحت قدرت اوست و از کسی که نسبت به هر چیزی ناتوان است نهراسید.»

در ادامه این آیات شریفه آمده است: “إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا” (به جز آنان از مرد و زن و کودک که ضعیف داشته شده‌اند و چاره‌ای ندارند و راهی به هدایت بر آنان نیست).
امام احمد الحسن علیه‌السلام در تفسیر این بخش از آیه می‌فرماید: «یعنی اینکه قادر به هجرت برای خلاصی از زندان دنیا نیستند و راهی برای عمل به همراه ولی خدا ندارند؛ و اینها کسانی هستند که محدودیت‌هایی آن‌ها را باز داشته است، مثلا مردی بیمار، یا زن یا کودک که به دلیل محدودیت‌های خاص نمی‌توانند در مسیر عمل همراه ولی خدا باشند. آنان مؤمن به ولی خدا هستند ولی عمل در پیشگاه او و نصرتش را ترک می‌کنند، اینها نیز عذرشان پذیرفته نیست زیرا هرکدامشان به حسب توانش باید به یاری ولی خدا بشتابد؛ اما رها کردن یاری ولی خدا کوتاهی و قصوری بزرگ و کوتاهی در اجرای دستور خداست.
خدای متعال درباره اینان فرموده است: “فَأُولَٰئِكَ عَسَى اللَّهُ أَن يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا” (پس آنان امید است که خدایشان بیامرزد و خدا بخشاینده و غفور است).
“فَأُولَٰئِكَ عَسَى” یعنی اینکه آنان مستحق عذاب‌اند و آنان که شرک نورزیدند، امید است مورد عفو و مغفرت قرار گیرند. آری آنان بر ولایت استوارند ولی عملی نمی‌کنند پس بخشایش برای کسی است که دچار کم‌کاری شده اما ترک دوستی با ولی خدا یا دوستی کسی غیر از ولی خدا شرک به خداست و شرک بخشیده نمی‌شود.»
از این کلام شریف برداشت می‌شود ملاک اصلی در ادعای ایمان به حجت خدا، کار خستگی‌ناپذیر و عمل مداوم در کنار حجت خداست و در غیر این صورت چنین ایمانی موجب کمال و تعالی انسان نخواهد شد و هیچ ضمانتی در ثبات چنین ایمانی وجود ندارد.
با توجه به این نکته، آنانی که به خاطر عذری واقعی در همراهی با ولی خدا کم‌کاری می‌کنند و کار برای ولی خدا را ترک می‌کنند (مصادیقی که در آیه ذکر شده) مستحق عذاب‌اند، چون اینان نیز هرکدامشان به حسب توانش باید به یاری ولی خدا بشتابد؛ لکن خدای متعال به خاطر ایمانشان و عدم ترک ولایت ولی خدا، امید است که آن‌ها را مورد مغفرت خود قرار دهد.

در ادامه‌ی آیات شریفه آمده است: “وَمَن يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا” (و هرکه در راه خدا هجرت کند، در زمین گشایش و عطای بزرگی به دست خواهد آورد و هرکه از خانه‌اش به سوی خدا و رسولش خارج شود، سپس مرگش برسد پاداشش با خدا خواهد بود و خدا بخشاینده و مهربان است.)
امام احمد الحسن علیه‌السلام در تفسیر آیات مذکور فرمودند: «سبیل الله، همان ولی خدا است، پس هرکس همراه او به سوی خدا هجرت کند، گشایش و عطای بزرگی خواهد یافت و خداوند مانند آنچه به پیامبران و فرستادگانش عطا فرمود به او عنایت خواهد کرد، همان‌گونه که به مالک اشتر عطا فرمود. مالک به جایی رسیده بود که با اینکه صدها کیلومتر از علی بن ابی طالب علیه‌السلام دور بود اما بعضی شب‌ها می‌نشست و گریه می‌کرد و وقتی از علت آن می‌پرسیدند، می‌گفت از شنیدن صدای مناجات علی گریه‌ام گرفت؛ آری برای مالک، راه‌های ملکوت آسمان‌ها گشوده شد همان‌گونه که بر انبیاء و مرسلین گشوده شده بود.»

از آنچه گذشت درمی‌یابیم مهم‌ترین عامل رسیدن به ملکوت آسمان‌ها و قرار گرفتن در درجه پیامبران و فرستادگان الهی کار و تلاش خستگی‌ناپذیر و مداوم در کنار قائم آل محمد علیه‌السلام و تبلیغ دعوت مبارک یمانی آل محمد علیهم‌السلام است و بزرگترین عامل در کم‌کاری و تنها گذاشتن قائم علیه‌السلام، توهّم ترسی است که بر دل‌های ما سایه افکنده است و دشمنان قائم علیه‌السلام و شیاطین تلاش می‌کنند تا آن را بر قلب‌های ما چیره کنند.
پروردگارا، توفیق کار و تلاش پیگیر، مداوم، صادقانه و خالصانه به همه ما انصار قائم آل محمد علیهم‌السلام عنایت بفرما.

والحمدلله رب العالمین
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
ابو محمد الانصاری

همچنین ببینید

چرا خدا از آنچه برای حسین ع رخ داد جلوگیری نکرد؟

چرا خدا از آنچه برای حسین (ع) رخ داد، جلوگیری نکرد؟

عاشورا، قصۀ روایت‌نشده قسمت چهارم برخی می پرسند چرا خداوند سبحان از آنچه برای امام …

6 نظر

  1. همه می دانیم که در اصول دین نباید تقلید بکنیم و امامت از اصول دین است. پس برای شناخت و استقبال از مهدی موعود ع خودمان دست به کار شویم و تحقیق کنیم.
    چون شریح قاضی یکی از علماست و اوست که به قتل امام حسین ع فرمان داد.
    پس برای نجات خودمان قدم برداریم و نگذاریم دیگران برایمان تصمیم بگیرند.

  2. احسنتم. جزاكم الله خيرا

  3. سلام عليكم
    مطالب بسیار زیبا هستند. خدا به شماها جزای خیر دهد.

  4. سلام خدمت انصار الله عزیز. انصار عزیز که این مطلب رو نوشتید. خیر دنیا و آخرت نصیب شما باد.
    عزیزان من، خود من و شما وقتی از جریان‌های زمان امام موسی کاظم (ع) و جریانات سایر ائمه حدیث می‌خوانیم، متوجه می‌شویم ائمه از شیعیان می‌خواهند با تقیه و مواظبت کامل اقدام به دعوت، اون هم به افراد مطمئن انجام دهند. در ادامه نیز وقتی از مراتب ایمان سوال می‌شود، جواب آن ایمان سه قسمت است. ایمان سه قسمت دارد. ایمان قلبی- ایمان قلبی و زبانی- ایمان قلبی و زبانی و عملی- فکر نمی‌کنید وقتی مؤمنین قلبی را (البته پایین‌ترین درجه ایمان) شما طبق آیه بالا به قعر جهنم می‌فرستید جالب نیست. همه ما قبول داریم کسی که تمام زندگی دنیا را پشت سر گذاشته و خودش رو وقف امام (ع) می‌کند بالاترین درجه ایمان را داراست. ولی رد کردن همه جالب نیست.

  5. سلام بر امام غریب و مظلوم محمد ابن الحسن ع و فرزند و فرستاده بر حق ایشان یمانی موعود سید احمد الحسن ع.
    لبیک یا مولای یا سیدی احمد الحسن ع.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *