راه شناخت جانشینان خدا

علم الهی، معجزۀ فرستادگان

در آخرالزمان، مدعیان زیادی می‌آیند. اصل اولیه چیست؟ آن‌ها را تکذیب کنیم؟ آیا راه شناختی وجود دارد؟

امام صادق (ع) پاسخ می‌دهد:

«اگر کسی مدعی شد، از عَظائم (بزرگ‌ترین امور) از او بپرسيد؛ اموری که مثل او پاسخ می‌گوید.» (غیبت نعمانی، ص۱۷۸)

اگر یک شخص سرمایه‌دار که شخص عاقلی است، تأسیسات و کارخانه‌ای راه‌اندازی کند و دو نفر را داشته باشد که بتوانند این کارخانه را مدیریت کنند، اما یکی از دیگری داناتر و توانایی مدیریت قوی‌تری داشته باشد، شخص صاحب کارخانه کدام‌یک را باید مدیر قرار دهد؟

خدای متعال جهانی بااین‌همه عظمت و با جزییات فراوان خلق کرده که متغیر است و رخدادهایش مدام در حال تغییر و دگرگونی!

چه کسی را به‌عنوان خلیفه و جانشین خود در زمین قرار دهد که وظیفۀ مدیریت مُلک خدا را به بهترین نحو انجام دهد؟ مسلماً او داناتر به انتخاب این شخص است و لازم است حتماً او را مشخصاً تعیین کند.

ولی آنچه ما به دنبال آن هستیم نه‌تنها عالم‌بودن، بلکه اعلم‌بودن این شخص است.

اهل‌بیت در وصف قائم و حجت آخرالزمان فرموده‌اند با علم یا سلاح رسول خدا شناخته می‌شود. مسلماً پیامبر با قرآن و علمی که آورد، با همۀ ادیان و عقاید روبرو شد نه با شمشیر؛ پس سلاح حقیقی پیامبر، علم اوست نه شمشیر.

در آخرالزمان، مدعیان زیادی می‌آیند. اصل اولیه چیست؟ آن‌ها را تکذیب کنیم؟ آیا راه شناختی وجود دارد؟

امام صادق (ع) از غیبت قائم یاد کرد و اینکه غیبتی دارد که به‌سوی اهل خود برنمی‌گردد؛ از ایشان سؤال شد، پس ما چه‌کار کنیم؟ فرمود: «اگر کسی مدعی شد، از عَظائم (بزرگ‌ترین امور) از او بپرسيد؛ اموری که مثل او پاسخ می‌گوید.» (غیبت نعمانی، ص۱۷۸؛ کافی، ج۱، ص۳۴۰)

تا شخصی علم نداشته باشد، چگونه می‌تواند پاسخگو باشد؟ پس علم یکی از راه‌های شناخت است.

اما دلیل ما:

اول، نمونه‌هایی از قرآن ذکر ‌می‌کنیم، سپس به سراغ روایت می‌رویم.
در داستان انتخاب آدم به‌عنوان خلیفه در زمین، ملائکه اعتراض کردند و گفتند چرا یکی از ما را که اهل تسبیح و تقدیس تو هستیم، انتخاب نکردی؟ خداوند برای اینکه برتری آدم را به آن‌ها بشناساند، به‌خاطر استعداد آدم، علمی به او داد که فرشتگان قادر به درک آن نبودند. فرشتگان وقتی علم آدم را دیدند، در برابر او به سجده افتادند و مطیع محض او شدند. (رجوع کنید به سورۀ بقره، آیات31 تا 34)

در قرآن از قول حضرت ابراهیم (ع) آمده است:
(یا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِی مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یأْتِكَ فَاتَّبِعْنِی أَهْدِكَ صِرَ‌اطاً سَوِیا). (مریم، ۴۳)
(ای پدر! علمی برای من آمده كه برای تو نیامده است؛ بنابراین از من پیروی كن، تا تو را به راه راست هدایت كنم).

و نمونه‌های بسیار دیگری از پیامبران.

اما نمونه‌هایی از روایات:

حارث بن مغیره گوید، به امام صادق (ع) عرض كردم صاحب این امر با چه چیزی شناخته می‌‌شود؟ فرمود: «با آرامش و وقار و “علم” و وصیت.» (بصائر الدرجات، ص۵۰۹)

امام صادق (ع) فرمود: «صاحب این امر با سه خصوصیت شناخته می‌شود كه در هیچ‌كس جز او نیست. او نزدیک‌ترین مردم به كسی است كه قبل از اوست و او وصی‌اش است. با او «سلاح رسول‌الله» و وصیت رسول‌الله (ص) است.» (بصائر الدرجات، ص202؛ الكافی، ج۱، ص۳۷۹)

خلیفهٔ خدا همان عالِمی است که می‌تواند از غیر خودش بی‌نیاز باشد و هیچ‌یک از مردم، از او و علمش بی‌نیاز نیستند؛ چون خداوند هرچه در دین حادث شود و هرآنچه اهل زمانش در امور دین نیاز دارند، به او وحی می‌کند.

فرستادۀ امام مهدی (ع)، علاوه بر علمی که باید همراه حجت خدا باشد تا به‌وسیله آن مردم را به خدا برساند، مسائل علمی فراوانی را پاسخ داده است؛ به‌عنوان‌مثال، چند مسئله را اجمالاً بیان می‌کنیم:

یمانی آل محمد، متشابهات قرآن و مسائل حل‌نشدنی، نزد دین‌پژوهان را پس از سال‌ها اختلاف، پاسخ داده است.

سید احمدالحسن، کتاب‌های آدم و شیث را تبیین نموده و یگانگی ریشهٔ ادیان را در چشم‌اندازهایی به اثبات رسانده است.

امروزه ملحدین، اشکالات فراوانی بر ادیان گرفته‌اند و علمای ادیان هرگز قادر به پاسخگویی نبوده‌اند. پس از قرن‌ها انتظار، مناظره‌ای علمی بین نمایندۀ حقیقی دین و نمایندگان الحاد شکل گرفته است. شما می‌توانید این رویارویی را در کتاب توهم بی‌خدایی، نوشتۀ سید احمد‌الحسن مطالعه کنید.

با ما همراه باشید، در کمپین مهدوی #زمینه_ساز_شو