اگر مصائب همه یک چیزند و شایستۀ پاداشاند، پس اندوهی که بهخاطر ناکامیهایمان دچارش میشویم نیز باید پاداشی در بر داشته باشد؟
امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند:
«هركس دو روزش با يكديگر برابر بود مغبون است و هركس فقط همتش دنيا باشد، از دنيا اندوهش سخت است و هركس فردايش از امروزش بدتر باشد، محروم است و هركس چون امور دنيايش روبهراه شود، اهميتى ندهد كه كار آخرتش تباه شود، نابود شده است و هركس در چارهجويى براى رفع نقص خود نباشد، هواى نفس بر او چيره شده است و هركس روى به نقصان داشته باشد، مرگ براى او بهتر است. همانا دنيا سرسبز و شيرين است و براى آن گروهى هستند. گروهى هم براى آخرتاند، دلهاى آنان مفاخرت دنياداران را طلاق داده است. آنان دربارۀ دنيا چشموهمچشمى ندارند و به خرمى آن شاد و از سختى آن اندوهگين نمىشوند. همانا طالب دنيا را مرگ طلب و جستوجو مىكند و اگر او غافل است، ولى از او غافل نيستند. و همانا باقىمانده هم از پى ازدسترفته، از ميان مىرود. همانا خداوند متعال گروهى را آفريده است كه با نظر محبت دنيا را برايشان سخت و تنگ قرار داده است و آنان را در آن به زهد و پارسايى واداشته است و آنان به دار السلامى [بهشت] كه آنان را بهسوى آن فراخوانده است، رغبت كردهاند و با سختى زندگى شكيبايند و بر ناخوشی صبر مىكنند و به كرامتهايى كه در پيشگاه خداوند است مشتاقاند و جانهاى خود را براى كسب رضاى خداوند مىبخشند و سرانجام كارشان شهادت است و به ديدار خدا مىروند درحالیكه خداوند از ايشان خشنود است و مىدانند كه مرگ راه گذشتگان و بازماندگان است و آنان براى آخرت خود توشهاى غير از سيم و زر برمىگيرند. جامۀ خشن مىپوشند و فقط بهاندازۀ روزى و ميزان لازم قناعت مىكنند و آنچه فزون است، پيش مىفرستند و فقط در راه و براى خدا، ديگران را دوست و دشمن مىدارند. آنان چراغهاى تاباناند و در آخرت برخوردار از نعمتهايند. والسلام.»[13]
بنابراین طبق کلام ایشان (ع) دو نوع اندوه وجود دارد: اندوهی که برخی مؤمنان آن را احساس میکنند و با اندوه حاصل از دنیا متفاوت است و اندوهی که بهخاطر دنیا حاصل میشود. و البته که اندوه نخست ستایش شده و اندوه دوم مذمت شده است، اما سؤال اینجاست که انسان چه چیز را اندوه مینامد؟
پساز مرگ اندوه دوم وضعیتش تغییر میکند و بر شدت آن اضافه میشود. اندوهی که در دنیا آن دسته از مؤمنان به دوش میکشیدند و برایشان مایۀ آرامش بود، همانگونه باقی خواهد ماند؛ و از اندوهی که دیگران در دنیا و بهسبب آن رنج میبردند چیزی جز افسوس باقی نمیماند. درست مانند دنیایی که زمانی در آن زندگی میکردیم و بر وهمهایش دلخوش بودیم. تنها چیزی که برایمان باقی میماند این است که آیا در آخر تسلیم خواهیم شد و بر آنچه داریم و مستحقش هستیم راضی میشویم تا خداوند ما را با رحمتش آسایش بخشد یا آنکه به لجاجت ادامه خواهیم داد و از او تقاضا میکنیم فرصتی دیگر برایمان فراهم کند و سوگند میخوریم که دوباره چنین نخواهیم کرد و دست بر بهانهتراشی خواهیم زد.
(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) ([آن روز گویند:] ای کافران، امروز عذرخواهی مکنید، فقط آنچه را همواره انجام می دادید، جزا داده می شوید). (تحریم، 7)
اندوه را نباید با خودخواهی اشتباه گرفت. هرآنچه ما را غمگین میکند، لزوماً اندوه نام ندارد. چراکه انسان بهخودیخود وجودی مستقل ندارد و ازاینرو، آنچه بر او اتفاق میافتد، در حقیقت اتفاقی واقعی محسوب نمیشود، زیرا تأثیری بر وجود او نخواهد گذاشت. چیزی هم وجود ندارد که بتواند بر تنها وجود نامتناهی (خداوند) تأثیر بگذارد.
وضعیت اندوه بر انسان نیز چنین است. آن اندوهی که انسان برای خود احساس میکند، سهمی از وجود او نخواهد داشت. آنچه از اندوه باقی میماند، تأثیری است که بر امتداد وجود (انسان) که با عدم درهمآمیخته، و حاصل میشود. به عبارتی دیگر، بر آن قسمت از ما که وجود در آن سهم دارد، آسیب وارد خواهد شد. اما هر آسیبی که بر دیگر قسمتها وارد شود، مفهومی نخواهد داشت؛ چراکه از آغاز عدم بوده است و با جهل، وجود پنداشته میشود.
به همین دلیل است که سید احمدالحسن اندوه شدید امام حسین (ع) را باطل شدن حق به دست باطل توصیف کردهاند. همانطور که گفتیم، نهتنها برای امام حسین (ع)، بلکه برای تمام مقربان درگاه خداوند سبحانومتعال، اندوه همین معنا را دارد. در حقیقت، حق که توصیفی از خداوند است و در مخلوقاتش تجلی یافته، در دنیا مغلوب خواهد شد و این موضوعی است که قلب مؤمنان آگاه را به درد میآورد.
و همانگونه که استاد زکی الانصاری در متن زیر توضیح میدهند، این نافرمانی و پیروزی بر حق تنها در عالم ملک اتفاق میافتد:
«برخلاف تصویر مرئی در عالم ملک که میتواند تصویری آشفته و ساختگی و غیرحقیقی باشد، جعل و تحریف تصویر در عالم ملک بسیار محتمل است، درحالیکه چنین چیزی در عالم ملکوت، کاملاً ناممکن است؛ زیرا عالم ملکوت، جهانی است که در آن، حتی لحظهای خداوند سبحان معصیت نشده و جهان اطاعت است؛ اماعالم ملک تنها عالمی است که خداوند در آن معصیت و نافرمانی شده است. چنین معنایی از امیرالمؤمنین روایت شده است؛ آنجا که میفرماید: «از پستی و فرومایگی دنیا در برابر خدا همین بس که خداوند جز در دنیا معصیت نشده، و جز با ترک آن، نمیتوان به آنچه نزد خداست رسید.«[14]
سخن پایانی
سخن چه کسی را به هنگام شنیدن ارج می نهیم؟
آیا سخن کسی را ارج مینهیم که با اندک دانشی که در اختیار دارد حروفی را بههم میبافد، یا کسی که پیش از ادعایش با دانشی که دارد نتیجهای را برایمان حاصل کرده باشد؟ چگونه باید داوری کرد میان شیونگران و جنگجویان دانایی که با قربانی کردن خویش، ابعاد آنچه را اتفاق افتاده و ما از آن بیخبریم به تصویر میکشند؟
تمام آنچه در این کوتاه سخن خود بر آن انگشت اشاره نهادهایم، ذرهای است از دریای حکمت بیانتهای پروردگارمان که بیذرهای منت ازسویش، بر این سپیدی نامتناهی کاغذ نقش بسته است.
پرده برداشتن از مصیبت امام حسین (ع) به یاری سید احمدالحسن که جایگاهی عظیم بهواسطۀ سخن بزرگان در میان گذر تمام این سالها از عمر بشریت بر خود گرفته بود، اولین قدم برای رنگ زدن بر این سفیدی بود.
دومین قدم، نتیجهگیری از میان شواهدی بود که ایشان برایمان در میان سخنانشان قرار داده بودند که ما را به درک درستی از مفهوم مصیبت رساند.
سومین گام که با دنبال کردن یافتههای قبلی به دست آمد، چگونگی رخ دادن مصیبت بود. پشتبند آن، سخن از فایدۀ وجود مصیبت و وارد آمدن آن بر ما به میان آمد. در آخر نیز ابهامزدایی مختصری به عمل آمد از آنچه انسان بیآنکه بخواهد قدری به خودش زحمت بدهد میتواند برای خودش به تصویر بکشد. آن تصویر بدیهی نیز اطمینان سادهپندارانهای بود که به آدمی آنچه را از مصیبت در نظر داشت گوشزد میکرد که با اشارهای به کلام امیرمؤمنان (ع) تصویر دورتری از مصیبت را به تصویرهای حاضر در نزدمان اضافه کرده و اینگونه با بهرهبرداری از کلام این بزرگان سخن را به پایان رساندیم.
منابع
[1] سید احمدالحسن، وصی و فرستادۀ امام مهدی، حضرت عیسی و حضرت ایلیاست. ایشان همان یمانی موعود و مهدی و قائم نامبرده شده در برخی روایات نزد شیعیان و اهلسنت و منجی وعدهدادهشده در تمام ادیان الهی و همان تسلیدهندۀ آخرالزمان است که وعده داده شده است. برای دریافت اطلاعات بیشتر به ادلۀ دعوت مهدوی مراجعه کنید: https://almahdyoon.co/
[2] ازجمله کتابهایی که میتواند برای علاقهمندان به این موضوع بسیار مفید واقع شود، کتاب «متشابهات» و «پاسخهای روشنگرانه بر بستر امواج» نوشتۀ سید احمدالحسن و کتاب «دفاع از قرآن» نوشتۀ دکتر علاء السالم است. برای دریافت کتابهای فوق میتوانید به آدرس درج شده مراجعه کنید:
https://almahdyoon.co/category/mahdavi-library/
[3] سید احمدالحسن، متشابهات، ج4، سؤال 122.
[4] میتوانید کتابهای «توقفگاههایی برگزیده از چشماندازهای سومر و اکد» نوشتۀ سید احمدالحسن و «اسراری از سومر و اکد» نوشتۀ دکتر علاء السالم را در این زمینه مطالعه فرمایید. برای تهیه کتابهای فوق میتوانید به آدرس درج شده مراجعه کنید: https://almahdyoon.co/
[5] شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ترجمه الهی قمشهای.
[6] به کتابهای «در پیشگاه صیحه، واکاوی روشمند و علمی رؤیاها» نوشتۀ دکتر زکی الانصاری، گروه مترجمان انتشارات انصار امام مهدی (ع)، ص 17 و «دفاع از قرآن» نوشتۀ دکترعلاء السالم، گروه مترجمان انتشارات انصار امام مهدی (ع)، ص 143 و 146 مراجعه کنید.
[7] المجلسي، جلاء العيون، ص565 و 564.
[8] سید احمدالحسن، متشابهات، ج4، سؤال 123.
[9] سید احمدالحسن، متشابهات، ج 3، سؤال 115.
[10] «شناخت محمد (ص) همان شناخت خداوند است و شخصی که خواستار شناخت خدا باشد، خداوند خودش را به او میشناساند.» «متشابهات، سید احمدالحسن، ج3، سؤال 69؛ ج4، سؤال 156.
[11] سید احمدالحسن، متشابهات، ج4، سؤال 165.
[12] از ابوجعفر [امام محمد باقر] (ع) روایت شده است که فرمود: «… و اینکه با مهدی دینم را پیروز میگردانم و دولت و حکومتم را آشکار میسازم و با او از دشمنانم انتقام خواهم گرفت و با او عبادت خواهم شد، چه با اکراه و چه با رضایت.» بصائرالدرجات، ص 90، ح 2.
[13] ترجمه روضة الواعظين ،ص 700-701.
[14] دکتر زکی الانصاری، در پیشگاه صیحه، واکاوی روشمند و علمی رؤیاها، گروه مترجمان انتشارات انصار امام مهدی (ع)، ص 29.