برگزیده

چراییِ قیام عاشورا

امام حسین(ع) حقانیت خود را در روز عاشورا اثبات می‌کند.

به قلم: کاظم محمدی

رسول‌الله (ص) فرمود: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا»[1] «همانا برای قتل حسین (ع) گرمایی در قلوب مؤمنان است که تا ابد سرد نمی‌شود.»

رسول‌الله (ص) در وصف امام حسین (ع) فرمودند: «… قسم به کسی که مرا به حق به نبوت برانگیخت، به‌درستی که حسین بن علی (ع) در آسمان بزرگ­تر از حسین بن علی (ع) در زمین است و به‌درستی که در راست عرشِ خداوندِ عزیز و بزرگ نوشته است مصباح هدایت و کشتی نجات و امامی که کم‌ارزش نیست، عزیز و مایۀ فخر و دریای علم و گنجینه است… .»[2]

به این شکل، رسول‌الله (ص) بیان فرمودند که مردم قدر و ارزش امام حسین (ع) را به‌درستی نمی‌دانند و او در آسمان شناخته‌شده‌تر است. همچنین ایشان (ص) فرمودند امام حسین (ع) نقشی اساسی در تثبیت و ترویج دین خدا و نجات مردم دارد. در همین حدیث و قبل از این کلمات، رسول اکرم (ص) راجع به امام حسین (ع) فرمودند: «يَا زَيْنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِين»‏ «ای زیبایی آسمان‌ها و زمین‌ها»[3]. این بدین معناست که امام حسین (ع) به آسمان‌ها و زمین‌ها ارزش می‌دهد.

آنانی که امام حسین (ع) را نمی‌شناسند و راه امام حسین (ع) را تنها به مظلومیت و تشنه ­بودن اصحاب کربلا و گاهی به قدرت و حجم بازوی حضرت ابوالفضل العباس (ع) تعبیر و تفسیر می­‌کنند، از فهم و درک هدف و قدر و منزلت امام حسین (ع) عاجزند. اما برای کسانی که با احادیث اهل‌بیت (ع) آشنایی دارند، غریب و دور از ذهن نیست که امام حسین (ع) حتی تا آخرین لحظات نیز دست از تلاش برای هدایت مردم بر نمی‌دارد و سعی می‌کند آنان را به صراط مستقیم دعوت نماید.

اما مردمی که دائماً دنبال شبهه‌افکنی و بهانه‌جویی هستند تا از فرستادگان الهی پیروی نکنند، چگونه باید مجاب شوند که از امام حسین (ع) پیروی کنند؟ اگر آنها، همان‌طور که عادت همیشگی شکاکان و بهانه‌جویان است، شبهه‌ای مطرح کنند مبنی‌بر اینکه «حرکت امام حسین (ع) موجب تفرقه و دودستگی بین مسلمانان و قتل آنان می‌شود» یا اینکه «ما در سرحدات روم درحال نبرد با دشمنان اسلام هستیم و حرکت امام حسین (ع) موجب تضعیف مسلمانان می‌شود» چه پاسخی در برابر آنها وجود دارد؟

حقیقت این است: مردمی که برای قتل امام حسین (ع) یکدیگر را تشویق می‌کردند و از همدیگر سبقت می‌گرفتند تا به خیال خود به‌سمت بهشت بشتابند[4] گرفتار همین شبهات شده بودند و امام حسین (ع) را به‌جرم نپذیرفتن حکومت وقت، مرتد و خارج از دین می‌پنداشتند.

وقتی شرایط این‌گونه است، یا باید با دلایل قاطع با مردم مواجه شد یا آنها را به حال خود رها کرد تا در ظلمات گمراهی خود هلاک شوند.

امام حسین (ع) می‌توانست با یک تیر به دو نشان بزند، یعنی هم تلاش کند تعدادی را از گمراهی نجات دهد؛ و هم بنیانِ دین شورایی را متزلزل کرده[5] و همان‌طور که سید احمدالحسن بیان می‌کند، تیر خلاص را به پیکر شیطان فرود بیاورد:

«حسین (ع) در اتفاق کربلا غل‌وزنجیر را در دستان و پاهای ابلیس (خدا لعنتش کند) قرار داد و نیزه‌ای را در سینه‌اش وارد نمود. در نتیجه او در اثر این اتفاق بزرگی که بر او فرود آمده است، در خونش می‌غلتد تا اینکه قائم (ع) گردنش را در مسجد کوفه بزند.»[6]

حال‌که چنین است او دست از تلاش برنخواهد داشت تا اینکه آنچه خداوند بر عهده‌اش گذاشته را به سرانجام برساند؛ چراکه او فدای عرش الهی است و خود به‌وضوح فرمود: «…. و من به‌سمت آنان خواهم رفت با این خانواده با ]علم به[درنده‌خوییِ دشمن و زیاد بودن تعدادشان و کسانی که باید ما را یاری می‌کردند ما را تنها رها کردند. بدانید که مگر به‌اندازۀ سوار شدن بر اسب، نخواهند ماند. تا اینکه آسیاب جنگ بچرخد و گردن­ها بیاویزند. اين است عهد پدرم با من؛ پس شما كار خود را فراهم آوريد و سپس دست به كار شويد و مرا مهلت ندهيد. من به خداوند كه پروردگار من و شماست توكّل كردم و هيچ جاندارى نيست مگر آنكه زمام و سرنوشتش به دست اوست، به‌راستى پروردگارم بر راه راست است.»[7]

بنابر این امام حسین (ع) برای انجام چنین تکلیف عظیمی که لازمه‌اش قربانی کردن پاک‌ترین انسان‌ها برای تحقق آن است، به دلیلی­ بسیار محکم نیاز دارد تا مردم زمان خود و تمام زمان‌ها را با آن مجاب کند که او نه‌تنها مرتد و خارجی نیست، بلکه امامی ا­ست که پیروی از او واجب است.

امام حسین (ع) در روز عاشورا برای اثبات حقانیت خود، وصیت پیامبر (ص) را بر مردم عرضه کرد:

«…ضَرَبَ الْحُسَيْنُ (ع) يَدَهُ عَلَى لِحْيَتِهِ وَ جَعَلَ يَقُولُ ….. وَ اشْتَدَّ غَضَبُهُ عَلَى قَوْمٍ اتَّفَقَتْ‏ كَلِمَتُهُمْ عَلَى قَتْلِ‏ ابْنِ‏ بِنْتِ‏ نَبِيِّهِم»[8]‏ «… امام حسین (ع) دست بر ریش خود کشید و شروع کرد به گفتن….. و غضب خداوند بر قومی که بر قتل پسرِ دخترِ پیامبرشان اتحاد کردند شدت گرفت.» همچنین فرمود:«اللَّهُمَّ إِنِّي‏ أَشْكُو إِلَيْكَ مَا يُفْعَلُ بِابْنِ‏ بِنْتِ‏ نَبِيِّك»[9]‏ «خدایا به تو شکایت می‌کنم از آنچه با پسرِ دخترِ پیامبرت می‌شود» و در نهایت ایشان (ع) فرمودند: «إِلَهِي أَنْتَ تَعْلَمُ‏ أَنَّهُمْ يَقْتُلُونَ‏ رَجُلًا لَيْسَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ ابْنُ بِنْتِ‏ نَبِيٍ‏ غَيْرُه[10]‏ «خدایا تو می­دانی که آنها مردی را می‌کشند که به‌جز او پسرِ دختر پیامبری غیر از او بر زمین نیست.»

کودکانه­ است اگر کسی تصور کند امام حسین (ع) که به شهادتِ رسول‌الله (ص) کشتی نجات، چراغ هدایت، دریای علم و زیبایی آسمان‌ها و زمین‌هاست، این سخنان را از روی ضعف و احساسات یا برای ثبت خویشاوندیِ خود با رسول‌الله (ص) در تاریخ به زبان آورده است.

امام حسین (ع) در این کلمات به آیاتی از قرآن اشاره می‌کند که براساس آن، زمین هیچ­گاه از هدایتگری الهی خالی نمی‌شود:

 (وَ يَقُولُ الَّذينَ كَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّه‏ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ)[11] (و کسانی که کافر شدند گفتند چرا آیه‌ای از سوی پروردگارش نازل نمی‌شود؟ تو فقط ترساننده‌ای و هر قومی هدایتگری دارد). همچنین او اشاره می‌کند طبق سُنَّتِ تخلف‌ناپذیر خداوند، خلافت الهی در آن زمان تنها مخصوص اوست:

 (إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمين‏ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليم‏)[12] (خداوند آدم و نوح و آل‌ابراهیم و آل‌عمران را بر جهانیان برگزید، فرزندانی بعضی از آنها از بعض دیگر و خداوند شنوا و داناست).

آری، زمین از هدایتگر خالی نمی‌شود و تنها ذریۀ پیامبر در آن زمان امام حسین (ع) بود و ازآنجایی‌که خداوند در قرآن فرمود برگزیدگان الهی، هرکدام از نسل برگزیدگان دیگر هستند و در نتیجه حاکمیت الهی منحصراً باید از نسل پیامبر یا وصی پیامبری باشد و به‌این‌ترتیب امکان ندارد یزید -لعنت الله علیه- که از فرزندان مشرکانی همچون ابوسفیان و معاویه بود، حاکمی الهی باشد. همچنین هیچ‌کس دیگری غیر از امام حسین (ع) روی زمین نبود که از نسل برگزیدگان الهی باشد تا بتوان گفت کسی غیر از امام حسین (ع) خلیفه‌ای الهی است. با این استدلال قرآنی، امام حسین (ع) ثابت کرد که تنها کسی که از جانب خداوند تعیین شده است خود اوست. و به این صورت امام حسین (ع) اثبات کرد که حاکمیت از آنِ خداست و حکومت یزید که حکومتی برخاسته از خواست غیرخداست باطل و پیروی از آن حرام است.

در این رابطه سید احمدالحسن می‌گوید: «حسین (ع) در کربلا چه‌چیزی ارائه کرد؟ او وصیت رسول خدا (ص) به پدرش، به برادرش، به خودش و به فرزندانش (ع) را تقدیم کرد. علم و معرفت خود را عرضه داشت و پرچم «البیعة‌لله» (حاکمیت از آنِ خداست) را ارائه کرد؛ پرچمی که با به‌‌ دوش‌ کشیدنش در رویارویی با پرچم «حاکمیت مردم» ـ‌که جبهۀ مقابل، آن را بر دوش می‌کشید‌ـ تنها و یگانه بود؛ همان پرچم «حاکمیت مردم» که پیش‌تر جدش، پدرش و برادرش (ع) با آن مقابله کرده بودند.»[13]

(قُلْ هذِهِ سَبيلي‏ أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‏ بَصيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَني‏ …)[14]‏ (بگو این راه من است. به‌سمت خدا دعوت می‌کنم من و کسانی که از من پیروی کردند…) ازآنجایی‌که انبیاء برای بالا بردن سطح فهم و رشد ارزش‌های انسانی آمده‌اند، نه برای غلبه و دنیاطلبی، هیچ‌گاه مردم را به پیروی کوکورانه یا قهرآمیز دعوت نمی‌کنند. آنها همیشه و حتی در سخت‌ترین شرایط جنگی نیز به فکر و فهم انسان‌ها احترام گذاشتند. و در مقابل، کسانی که امام حسین (ع) را فقط برای گریستن می‌خواهند، با مانع شدن از معرفی حسین حقیقی و آنچه او می‌خواست و برای آن خون مبارکش بر زمین جاری شد که همان «حاکمیت­الله» است، در از بین بردن راه و هدف مقدسش با یزید شریک هستند. و بلکه بالاتر از این، با راضی بودن به آنچه یزید می‌خواست که همان «حاکمیت مردم» است در قتل حسین (ع) شریک‌اند.

بکوشیم تا نهضت حسینی را به‌درستی بشناسیم و هوشیار باشیم تا در ضدیت با حاکمیت خداوند، در صف یزید و سپاهیان ملعونش قرار نگیریم.

منابع

[1] حسين بن محمد تقى، نورى، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، مؤسسة آل‌البيت عليهم‌السلام – قم، چاپ: اول، 1408ق. ج‏10، ص318. [2] محمد باقر بن محمد تقى، مجلسى، بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربي، بيروت، چاپ: دوم، 1403ق، ج‏36، ص205. [3] سید احمدالحسن می‌گوید: «به آسمان جسمانی (تمام کهکشان‌ها و سیارات و خورشیدهایی که دیده می‌شود) زمین اطلاق می­گردد و بدین ترتیب به تمام آسمان مادی زمین اطلاق می‌شود.» در محضر عبدصالح، ج1، ص123. [4] «ثُمَّ نَادَى عُمَرُ يَا خَيْلَ‏ اللَّهِ‏ ارْكَبِي‏ وَ بِالْجَنَّةِ أَبْشِرِي‏» «سپس عمر سعد فریاد زد: ای سپاهیان خدا سوار شوید و به بهشت بشارتتان باد.» مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق، ج‏44، ص391. [5] «حسین (ع) در رویارویی نخستینی که در آن به «رستگاریِ شهادت» نائل آمد، توانست بسیاری [از مؤلفه‌ها] را برای حاکمیت خدا محقق نماید و خون‌ ایشان (ع) امکانِ باقی ‌ماندن و شکل‌ گرفتن امت اسلامی حقیقی را فراهم ساخت؛ همان امت حسینیِ محمدی که به حاکمیت خدا ایمان دارد و به حاکمیت مردم کفر می‌ورزد! این امت در طول تاریخ «رافضی» نامیده شدند، چراکه در طول بیش از هزار سال، حاکمیت مردم را نپذیرفتند. این امت مبارک درد و رنج‌های بسیاری را در راه به ‌‌دوش‌ کشیدن پرچم حاکمیت خدا از ناحیۀ طاغوتیان متحمل شده‌اند؛ لکن امروز متأسفانه ابلیس توانسته است به‌واسطۀ فقهای گمراهی، نسل‌های امروزی را برخلاف نسل‌های نیکوکار پیشین خود که به حاکمیت خدا اعتراف می‌کردند به انحراف بکشاند.» (سید احمدالحسن، خطبه محرم). [6] سید احمدالحسن، خطبۀ نصیحتی به طلبه‌های حوزه‌های علمیه. [7] حسن بن على، ابن‌شعبه حرانى، تحف العقول عن آل الرسول صلى الله عليه و آله، جامعه مدرسين- قم، چاپ: دوم، 1404/ 1363ق، ص 242.

 [8] مجلسی، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربي- بيروت، چاپ: دوم، 1403ق، ج‏45، ص12.

 [9] محمد بن محمد، شیخ مفيد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، كنگره شيخ مفيد – قم، چاپ: اول، 1413 ق، ج‏2، ص109.

[10] على بن موسى ابن طاووس، اللهوف على قتلى الطفوف/ ترجمه فهرى، جهان – تهران، چاپ: اول، 1348ش، ص121. [11]  رعد، 7. [12] آل­عمران،33-34. [13] سید احمدالحسن، خطبۀ محرم.

  [14] یوسف، 108.

esra

Recent Posts

گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت سوم)

عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پس‌از او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More

1 ماه ago

مدعیان خیر

مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More

2 ماه ago

آیا معجزه راه ثابت شناخت فرستادگان الهی است؟

 گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More

2 ماه ago

آیا فرگشت یک هدف کلان دارد؟

به قلم: شیث کشاورز   امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریه‌ای است که در جامعۀ علمی، به‌طور گسترده به‌عنوان توضیحی کاملاً… Read More

2 ماه ago

پاسخ به اتهام فرصت‌طلبیِ پیامبر(ص) و یادگیری ایشان از اهل کتاب

پاسخ به تئوفان اعتراف‌کننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More

2 ماه ago

«رؤیا» دریچه‌ای به‌سوی ملکوت

وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More

2 ماه ago