«عاشورا، قصۀ روایتنشده» عنوان مستندی ۹ قسمتی است که به واکاوی قیام امام حسین(ع)، هدف ایشان(ع) و آنچه پیرامون واقعۀ عظیم عاشورا رخ داده است میپردازد. این مستند عبارت است از: بازخوانی مجموع کلمات سید احمدالحسن دربارۀ نهضت حسینی(ع) در مصاحبه با شیوخ و اساتید حوزهٔ علمیۀ مهدوی.
بر آن شدیم تا ترجمۀ مکتوب این مستند را در هفتهنامۀ «زمان ظهور» منتشر کنیم.
با ما همراه باشید.
عاشورا، قصۀ روایتنشده
قسمت اول
گویندۀ برنامه: شاید همگی ما از خود پرسیده باشیم چرا امام حسین(ع) خروج کرد. و چه بسا دراینباره تفسیرهای زیادی را هم بر منبرها شنیدهایم. گفتهاند که خروج ایشان برای مطالبهٔ حکومت نبود، بلکه برای اصلاح خروج کردند.
1. خروج برای اصلاح
شیخ رحیم شُکری: پیش از آنکه به این دعوتِ حق قائم آلمحمد و دعوت امام مهدی -صلوات الله و سلامه علیه- وارد شویم، وقتی بالای منبر میرفتیم و از ما میپرسیدند که چرا امام حسین(ع) خروج کرد…
شیخ احمد خالدی: پیش از این، همگان واقف بودند که قیام امام حسین(ع) هدفی فراگیر و کلی داشت. این هدف را میتوان از فرمایش ایشان استنباط کرد، آنگاه که فرمودند: «من برای اصلاح [امور امت] خروج کردم… .»
شیخ احمد حلّی: پیرامون قیام امام حسین(ع) مورخان شیعه و سنی قلمفرساییهای بسیاری کردهاند. اما برخی در تبیین انگیزۀ قیام ایشان و اینکه آیا هدفشان کسب قدرت و حکومت بوده یا هدفی والاتر، دچار اشتباه شدهاند.
شیخ رحیم شکری: در بسیاری از مجالس، این کلام امام حسین(ع) را میخواندیم که فرمودند: «من از برایِ تفريح و خوشگذرانی و استكبار و فساد و خرابی و ظلم و ستم خروج نکردم، بلكه خروج من برای اصلاح امت جدم محمد(ص) است. میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و سیرۀ جد و پدرم را زنده سازم.» به این سخنان که میرسیدیم بیان میداشتیم که امام حسین (ع) بهدنبال کسب حکومت نبوده و طلب قدرت را برای ایشان ناپسند میدانستیم.
شیخ احمد خالدی: هنگامی که به بحث در خصوص ماهیت «اصلاح حقیقی» که امام حسین(ع) برای آن خروج کردند میپردازیم، به این سؤالات برمیخوریم: آیا هدف ایشان از این خروج، اصلاح رفتار مردم و ترغیب آنها به انجام عباداتی مانند نماز بود؟ آیا ایشان به قصد آموزش احکام دین مانند روزه، نماز و حج قیام کردند؟
2. حقیقت آن اصلاح چه بوده است؟
شیخ رحیم شُکری: پساز ورود به دعوت حق، دعوت قائم آلمحمد، دعوت امام مهدی(ع)، حقیقتی عمیقتر از آنچه میپنداشتیم آشکار شد. و آن این بود که هدف قیام امام(ع)، طلب حاکمیت خداوند متعال بوده است.
شیخ احمد حلّی: برخی به اشتباه تصور میکنند امام حسین حکومت را طلب نکرد. امام حسین(ع) یک شخصِ منصوب ازجانب خدا و خلیفهٔ خداوند بود؛ پس وقتی دست به کار شد و از مدینه به مکه و سپس به عراق خروج کردند و آنگونه با لشکر پیاده و سوار اموی و کوفی مواجه شدند، این برایناساس بود که وی خلیفهای از خلفای خدای سبحان است…
شیخ احمد خالدی: وقتی حقیقت اصلاحی را که حسین(ع) بههمراه آورد از زبان پسرش، سید احمدالحسن میشنویم، متوجه میشویم تفاوت واضح و بزرگی بین توضیح سید و توضیحات پیش از ایشان وجود دارد. اصلاح حقیقی که حسین(ع) برای آن آمده بود و آن را بیان فرمود، آن بود که حاکم باید ازسوی خدای سبحان منصوب شده باشد. هنگامی که حقیقت اصلاحی که امام حسین(ع) به ارمغان آورد را از زبان فرزند ایشان، سید احمدالحسن میشنویم، تفاوت آشکار و عمیقی میان تفسیر ایشان و تفاسیر پیش از ایشان آشکار میشود. اصلاح حقیقی که امام حسین(ع) برای آن قیام کرده و آن را بهوضوح بیان فرمودند، این بود که حاکم باید ازسوی خداوند سبحان منصوب شده باشد.
3. مطالبۀ حاکمیت و حکومت از آنِ خداست
شیخ احمد خالدی: حسین(ع) ندا سر داد و خون شریف خویش را فدا کرد و اهلبیت خویش را هم فدا کرد برای آنکه ثابت کند که دین بر پایه و اساسی بسیار مهم پابرجاست و آن این است: «حاکمیت از آنِ خداوند سبحان است.»
شیخ رحیم شُکری: از [آموزههای] قائم آلمحمد (برترین صلواتها و سلامها بر او باد) این را دریافتیم که ازجمله واجباتی که بر عهدۀ امام(ع) هست، طلب حاکمیت خداوند سبحان است.
4. حاکم حقیقی را خدا منصوب میکند
شیخ احمد خالدی: هنگامی که امام حسین(ع) مشاهده فرمودند که زمام امور امت به دست فردی است که با خدای سبحان مرتبط نیست [از مسیر الهی و احکام خداوند متعال دور است] دست به قیام زدند.
شیخ احمد حلّی: خواستار اصلاح بودن، صرفاً بهمعنای برپایی یک نهضت یا انقلاب نیست. خیر، اصلاح حقیقی باید ازطریق رهبری الهی و توسط خلیفهای منصوب ازجانب خداوند متعال صورت بگیرد.
شیخ رحیم شُکری: همانطور که در زیارت جامعه میخوانیم: «وَ سَاسَةُ الْعِبَادِ وَ أَرْكَانُ الْبِلَادِ» ([ائمه(ع)] سیاستگذار بندگان و ارکان سرزمینها هستند)؛ سیاستمدار حقیقی [و الهی]، همان خلیفۀ خداست. ازاینرو، هنگامی که ایشان(ع) طلب حکومت میکند، نهتنها مذمتی برای ایشان نیست، بلکه مایۀ افتخار [و عزت] ایشان است.
شیخ احمد خالدی: و قیام ایشان به این دلیل بود که ثابت کند امکان ندارد دین از این حقیقت کامل جدا شود که: حاکم باید ازجانب خدا منصوب شود.
شیخ رحیم شُکری: اما هنگامی که فردی غیر از امام معصوم(ع) ادعای حکومت کند، این امر برای او ننگ و عاری بزرگ محسوب میشود؛ چراکه حاکمیت و زمامداری امت، حقی منحصربهفرد برای خلیفۀ الهی است. حاکمیت از آنِ خدای سبحانومتعال است. [و هیچکس در این دنیا حق ندارد بدون اذن و تنصیب الهی، بر مردم حکومت کند].
شیخ احمد خالدی: هنگامی که امام حسین(ع) مشاهده فرمودند که حاکم با خدا مرتبط نیست، و در آینده خونها [به ناحق ]ریخته خواهد شد، نوامیس [مردم] هتکحرمت میشود، اموال مردم به تاراج میرود و هیچ حرمتی برای هیچکس باقی نخواهد ماند، اگر حاکم ازطرف خداوند سبحان منصوب نباشد.
5. اصل دین، خلافت و جانشینی خداوند است
شیخ احمد خالدی: اساس دین خداوند سبحان بر پایۀ تنصیب الهی بنا شده است. این امر، حقیقت مهم [و انکارناپذیری] است که بر هر انسانی واجب است به آن اذعان کند. پس هر انسانی باید معتقد باشد که دین بر این پایه استوار است که: «حاکم باید ازجانب خدا منصوب باشد.» ازاینرو، هر انسانی موظف است که در جستوجوی حاکم الهی و منصوب ازجانب خداوند برآید.
شیخ احمد حلّی: ازآنجاکه حسین(ع) در آن زمان دارای سلطه و قدرت نبود (منظور سلطۀ دنیوی است) پس چطور میتوانسته به اصلاح بپردازد [اصلاحگر باشد]؟ پس باید برای طلب مُلک قیام کند تا بر حکومت و بر مردم سلطه داشته باشد تا بتواند باعدالت حکومت کند. این در رابطه با قیام ایشان برای مطالبهٔ اصلاح بود.
شیخ رحیم شُکری: حکومت برای جانشین خداست. حاکمیت از آنِ خداوند سبحان است.
شیخ احمد خالدی: حقیقت این است که این پاسخها را پیش از این نمیدانستیم و اصلاً جایی ندیده بودیم و در هیچ کتابی از کتب مسلمانان نخوانده بودیم مگر هنگامی که سید احمدالحسن تشریف آوردند و این پاسخها را برای ما فرمودند و توضیح دادند و در واقع سیره و روش آلمحمد همین است.
گویندۀ برنامه: باید علت خروج امام حسین(ع) را بشناسیم و [بدانیم] اصلاح حقیقی که هدفش بود و برای آن فداکاری کرد چیست؟ برای دانستن این مطلب، کلام سید احمدالحسن را میخوانیم تا دلیل این خروج و معنای اصلاح حقیقی را برای ما توضیح دهد. پس [سید احمدالحسن] میگوید:
«هرچیزی که مظلومیت حسین را برای مردم بیان کند، مستحب و پسندیده است و اجری عظیم در آن نهفته است و با اجرترین آنها شناخت و معرفتِ علت خروج امام حسین و بیان آن برای مردم است؛ اینکه حسین برای اصلاح امت خروج کرد؛ برای خارج کردن امت از سرگردانی که در آن داخل شده بود، پساز آنکه امت از خواست و ارادۀ خداوند سرپیچی کرد و چنین مقرر داشت که خواست و ارادۀ خودش را به اجرا درآورد؛ امتی که تنصیب خداوند را نپذیرفت و مقرر داشت که خودش (حاکم را) منصوب کند. امتی که با سینهای گشاده تنصیب عمر را به دست ابوبکر پذیرا شد، و با جَزم و قاطعیت تنصیب محمد(ص) فرستادۀ خدا، علی(ع) -که به امر خداوند سبحان بودـ را نپذیرفت؛ همان امتی که کارش به جایی رسید که یزید فرزند میسون (لع) را خلیفه و جانشین خداوند بر زمینش دانست و حسین فرزند فاطمه را خارجی قلمداد کرد؛ همان امتی که سقیفه را به نیکی ستود. سقیفهای که منجر به شکستن سینۀ فاطمۀ زهرا و اسارت زینب حورا و دختران رسول خدا گردید. قطعاً زنده نگاه داشتن یاد شهادت حسین در عاشورای محرم هرسال، احیا و زنده نگهداشتن دین الهی از زمان نزول آدم است؛ چراکه حسین با خونش قربانی شد تا بگوید «تنها خداوند مالک سلطنت است و او کسی است که خلیفه و جانشینش در زمینش را منصوب میکند» (وَ إذْ قالَ رَبُّکَ للْمَلائکَة إنِّی جاعلٌ فی الْأَرْض خَلیفَة…) (و چون پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین خلیفه و جانشینی میگمارم…) و هنگامی که ملائکه اعتراض کردند (و قالُوا أَتَجْعَلُ فیها مَنْ یفْسدُ فیها وَ یسْفکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بحَمْدكَ وَ نُقَدِّسُ لَک) (گفتند: آیا کسی را قرار میدهی که در آنجا فساد کند و خونها بریزد و حالآنکه ما به ستایش تو تسبیح میگوییم و تو را تقدیس میکنیم؟) حقتعالی به آنان پاسخ داد: (قَالَ إنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُون) (گفت: من چیزی میدانم که شما نمیدانید). پس آیا اصحاب سقیفه، علم خداوند سبحانومتعال را از آنچه خود توصیف میکنند دارند تا هرکه را بخواهند منصوب کنند؟! حسین برای پرچم رسول خدا (البیعة لله = بیعت از آنِ خداوند است) قربانی شد. حسین قربانی شد تا بنای باطل -یعنی حاکمیت مردم- را بشکند و شالودۀ حق -یعنی حاکمیت خداوند- را بنا کند. پس کسی که حقیقتاً میخواهد یاد عاشورا را زنده کند باید هدف از آن -یعنی حاکمیت خداوند سبحانومتعال- را زنده کند.
سید احمدالحسن: «همانا حسین(ع) مسیر دولت عدل الهی را زمینهسازی فرمود. گویی حسین(ع) در کربلا سر بریده شد تا قائم از نسل او حکومت کند. و گویی حسین(ع) فدایی دولت عدل الهی و حکومت خدای سبحان شد: (و فدیناه بذبح عظیم) (ما فدایی او را با ذبح عظیمی دادیم). به همین ترتیب این فدایی واضحترین علامت مسیر بهسوی خداوند سبحان است. علمای گمراه و بیعمل در طی قرون و اعصار نتوانستند حسین(ع) را بکشند و ترور کنند یا او را مُندَرِس و کهنه و فرسوده سازند. و حسین همچنان پرچمی است که در آسمان در اهتزاز است برای هرآنکه حق را میجوید.»