«شناخت خلفای خدا با معجزه!»
یمانی: برادر زورائی عزیز، فقط بگو قانون معرفت و شناخت حجت چیه؟ یعنی چطور خلفای خدا رو میشناسی؟ چطوری خلفای قبلی خدا رو شناختی؟
زورائی: ما حجت خدا رو با معجزه میشناسیم. پیامبر و امام باید معجزه داشته باشند.
یمانی: یعنی شما از همه انبیاء و ائمه (ع) معجزه دیدی که بهشون ایمان آوردی؟
زورائی: الآن زمان اونها نیست که کسی بخواد بهشون ایمان بیاره. الآن احمد الحسن ادعای مهدویت و امامت کرده و باید معجزه بیاره برای ما.
یمانی: عزیزم، یعنی الآن اگر کسی دین نداشته باشه، یا یهودی باشه، یا مسیحی باشه، یا سنی باشه، یا زیدی باشه، آیا نباید به امام صادق (ع) و امام مهدی (ع) ایمان بیاره؟! یعنی الآن بقیه ائمه ادعای امامت ندارند؟
زورائی: بله همه ائمه حق هستند و هر کسی باید به همهشون ایمان بیاره.
یمانی: چطوری؟ از کجا بفهمه که آنها خلفای خدا بودند؟ باید بره ازشون معجزه طلب کنه؟
زورائی: مغالطه نکن. اونها از دنیا رفتند. چطور معجزه بیارند؟
یمانی: یعنی ائمه (ع) الآن زنده نیستند؟! پس چرا ازشون طلب حاجت میکنید و بعضی از مردم از ائمه (ع) کرامت میبینند؟
زورائی: خُب درسته. ائمه همیشه زنده هستند. معجزه هم میتونند بکنند. خیلی از کرامتها و معجزات هم ازشون دیده شده.
یمانی: آفرین. پس ما حق داریم که به مخالفان و محققان بگیم: برید از ائمه معجزه طلب کنید؛ اگر بهتون معجزه نشون دادند ایمان بیارید، وگرنه تکذیبشون کنید؟!
زورائی: نه دیگه. خیلی مغالطه میکنی.
یمانی: کجا مغالطه کردم؟ شما مگه نمیگید که قانون شناخت همه حجتهای خدا معجزه است؟
حجتهای خدا که همه زنده هستند و همهشون مدّعی امامت و خلافت بودند. پس همهشون باید برای ما معجزه بیارند تا حقانیتشون اثبات بشه. این قانونی که شما معرّفی کردی، معناش همینه.
زورائی: نه داداش. شما خودت هم میدونی که احمد الحسن با ائمه ما قابل مقایسه نیست. داری یک مدعی یمانی رو با ائمه اطهار مقایسه میکنی؟ خجالت بکش.
یمانی: یعنی چی؟ یعنی میخواهی بگی که ائمه خیلی بلند مرتبهتر از یمانی هستند؟ درسته؟
زورائی: صد در صد. اصلاً قابل مقایسه نیستند.
یمانی: آفرین. پس اونها که مقامشون خیلی بالاتره، باید خیلی بیشتر معجزه نشون بدن به همه. پس چطور به صد و چهل و چهار هزار پیامبر و دوازده امام، حتی بدون یک معجزه ایمان آوردید، ولی برای ایمان به یمانی میخواهید که برای هر کدومتون یک معجزه بیاره؟
زورائی: خیلی شما یمانی ها مغالطههای پیچیدهای میکنید. الآن باید برم بخوابم. فردا با هم صحبت میکنیم. خودت هم بیشتر فکر کن و دست از این انحرافات بردار.
یمانی: چشم عزیزم. من بیشتر فکر میکنم. ضمناً یک ساعت مونده به اذان صبح. بهتره که نخوابی، چون نماز صبحت شاید قضا بشه.