احمد، گنجینۀ محفوظ خداوند
با آشکار شدن راه شناخت فرستادگان الهی و چگونگی شهادت خداوند به حقانیتشان در مقالات گذشته، زمان آن رسیده که آن نشانهها را بر سید احمدالحسن تطبیق دهیم…
نوشتهای که با آن گمراه نمیشوید!
برترین خلق خداوند، محمد ص، در اواخر زندگی نورانی خود جملهای بر زمان مبارکش جاری شد که دست شیاطین را در همان ابتدا و تا قیامت آشکار ساخت. وصیتی که فقط با پیروی از آن میتوان راه رستگاری را در میان هزاران فتنه یافت… حدود سه ماه پس از واقعۀ غدیر و آخرین لحظات وحی خداوند به رسولش ص که عصارۀ تمام رسالت اوست.
رسول خدا ص در شبهای آخر زندگی خود (سه روز قبل از وفات) فرمود: «کاغذ و دواتی برای من بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که پس از آن گمراه نشوید.»
با وجود مخالفت عُمر و تهمت زشت هذیانگویی به رسول خدا ص، این وصیت بازدارنده از گمراهی در شب وفات رسول خدا ص توسط امیرالمؤمنین ع مکتوب شد.
اکنون این وصیت تنها وصیتی است که با لفظ «وصیت شب وفات» در کتب معتبر شیعه وجود دارد و سید احمدالحسن اولین شخصی است که به آن احتجاج و از اسرار آن پردهبرداری کرده است؛ در حالی که قرنها اهل علم از فهم آن عاجز بودند! و از پرداختن به آن دوری میکردند؛ به نحوی که گویا چنین وصیتی وجود ندارد!
بله آن وصیت بازدارنده از گمراهی قرنها توسط خداوند محفوظ مانده بود تا به دست صاحب آن آشکار شود و نص الهی و سند حقانیت وی باشد.
عبدالاعلی میگوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: کسی که منصب امامت را غصب کرده است و به ناحق ادعا میکند، چه دلیلی بر رد او وجود دارد؟ فرمود: «از حلال و حرام از او بپرسید.» سپس به من رو کرد و فرمود: «سه دلیل هست که جز در صاحب امر امامت در شخص دیگری جمع نشود: او سزاوارترین مردم نسبت به امام قبل از خود است، سلاح نزد اوست، و او صاحب وصیت ظاهره است… .» (١)
و در روایتی دیگر هشام بن سالم و حفص بن بختری از امام صادق ع نقل میکنند که به ایشان گفته شد: امام چگونه شناخته میشود؟ امام صادق ع فرمود: با «“وصیت آشکار” و با فضیلت.» (٢)
همچنین حارث بن مغیره میگوید: به امام صادق ع عرض کردم: صاحب این امر با چه اموری شناخته میشود؟ فرمودند: «با آرامش و وقار و علم و “وصیت”.» (٣)
اما روایات راه شناخت حجت را با روایتی زیبا از امام باقر ع به پایان میرسانیم که اتمامحجتی است برای کسانی که چشم بر حقیقت بستهاند. امام باقر ع فرمود: «هر چیزی برای شما ایجاد اشکال یا شبهه کند عهد و پرچم و سلاح [علم] پیامبر خدا ص جای هیچگونه شبهه و اشکالی برایتان باقی نمیگذارد… بر حذر باشید از کسانی که خود را به دروغ به آلمحمد نسبت میدهند که همانا برای آل محمد و علی ع پرچمی (یک پرچم) است و برای دیگران پرچمها؛ پس در جای خودت ثابت باش و از هیچکسی ابداً تبعیت نکن تا مردی از فرزندان حسین ع را ببینی که با او “عهد رسول خدا ص” و پرچم او و سلاح او باشد.» (۴)
رسول خدا ص در شب وفاتش اسامی اوصیای خود تا قیامت را بیان فرمود؛ دانستن این اسامی و ایمان و شناخت به آنها همان کلید هدایت تا روز قیامت است!
سلیم بن قیس میگوید: شنیدم سلمان میگفت: بعد از آنکه آن مرد آن سخن را گفت و رسولالله (ص) غضبناک شده و آن استخوان کتف را کنار انداخت، علی (ع) فرمود: «آیا از رسولالله (ص) نپرسیم که قصد نوشتن چه چیزی را در آن استخوان کتف داشت، که اگر آن را مینوشت هیچکس گمراه نمیشد و حتی دو نفر نیز با هم اختلاف پیدا نمیکردند؟» پس سکوت کرد تا هرکه در خانه بود بیرون رفت و علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) ماندند. من و دوستانم ابوذر و مقداد نیز بلند شدیم که برویم. علی (ع) به ما فرمود: «بنشینید.» خواست از رسولالله (ص) سؤال کند و ما میشنیدیم. پس رسولالله (ص) خود کلام را آغاز فرمود: «ای برادرم! شنیدی دشمن خدا چه گفت؟ قبل از آن جبرییل نزد من آمد و به من خبر داد که او سامری این امت و رفیقش گوسالۀ آن است؛ و اینکه خداوند تفرقه و اختلاف را بر امتم بعد از من مقدر فرموده است. پس به من امر کرده که آنچه را که میخواستم در آن استخوان کتف بنویسم برای تو بنویسم و این سه نفر را شاهد بگیرم. پس برایم صحیفهای حاضر کن. پس علی (ع) صحیفهای آورد و رسولالله (ص) نام ائمه هدایت را پس از خود یکبهیک به او املا فرمود و علی (ع) به دست خویش آن را نوشت.» (۵)
این وصیت در کتاب غیبت طوسی، چاپ فارسی، صفحه ٣٠٠ موجود است و نکتۀ کلیدی آن اشاره به دوازده مهدی ع پس از دوازده امام ع و شخصی از فرزندان امام محمد بن حسن عسکری ع بهنامِ «احمد» بهعنوان اولین مهدیین و اولین مؤمنان در زمان ظهور است.
و اما سؤال مهم این است که از کجا مشخص میشود این وصیتِ مذکور که راه شناخت حجت در آخرالزمان است، مربوط به یمانی موعود ع است؟
و پاسخ: به این دلیل که اگر این وصیتِ آشکار و نص تشخیصی را به امام دوازدهم محمد بن حسن عسکری ع نسبت دهیم باید توجه داشته باشیم که امام مهدی ع قرنهاست به وصیت ائمه ع بهعنوان امام دوازدهم احتجاج کرده است و نیاز به احتجاج دوباره نیست و میدانیم که اولین احتج،اجکننده به وصیتِ حجتهای سابق، صاحب آن است؛ پس چگونه این نص تشخیصی در زمان ظهور میتواند مربوط به امام زمان ع و راه شناخت ایشان باشد؟
از سویی با روایاتی مواجه میشویم که همراستا با وصیت شب وفات رسول خدا ص در خصوص شخصی دارای عصمت و واجبالاطاعه صحبت میکنند که قبل از ظهور، دعوتش را آغاز میکند و اولین قیامکننده (قائم) بهسوی حق و تنها پرچم هدایت و زمینهساز حکومت امام زمان ع است.
از این شخص مبارک در روایات با نام «احمد» و القابی همچون یمانی، وزیر مهدی، طالع مشرقی، امیر جیشالغضب، اولین مهدیین (مهدی) و اولین قائم یاد شده است.
بر این اساس این یمانی است که دست ما را در دست امام مهدی ع خواهد گذاشت؛ پس اگر او را بشناسیم امام مهدی ع را هم خواهیم شناخت و اگر با او دشمنی کنیم با امام مهدی ع دشمنی کردهایم.
نتیجه: آن وصیتی که راه شناخت قائم ع در زمان ظهور است، وصیتی است که یمانی موعود به آن احتجاج میکند؛ وصیت آشکاری که با لفظ بازدارنده از گمراهی در اختیار ما بوده، اما از درک آن عاجز بودهایم و سرانجام به دستان یمانی موعود سید احمدالحسن آشکار و به آن احتجاج شد و معمای چندصدسالۀ آن حل و چشمۀ زلال علم آلمحمد ص به ریشۀ خشک اسلام آخرالزمان جاری شد.
با ما همراه باشید…
منابع:
١. الخصال: ج١ ص١١٧؛ بحارالانوار: ج٢۵ ص١٣٨؛ الکافی: ج١ ص٢٨۴.
٢. الکافی: ج١ ص٢٨۴.
٣. بصائر الدرجات فی فضائل آلمحمد ع: ج١ ص۴٨٩؛ بحارالانوار: ج٢۵ ص١٣٨.
۴. تفسیر العیاشی: ج١ ص۶۴؛ بحارالأنوار: ج۵٢ ص٢٢٢؛ الزام الناصب: ج٢ ص٩۶.
۵. کتاب سلیم بن قیس، ص ٣٩٨ و ٣٩٩.
نویسنده: میعاد مسعودی