نویسنده: علی تهرانی
در قسمت قبل بیان کردیم از جمله مسائلی که بین مراجع و فقهای شیعه دربارهاش اختلافنظر است، قمهزنی است. تا جایی که در این باره، برخی قائل به واجببودن و برخی قائل به استحباب و برخی حتی قائل به بدعت و حرمت این مسئله شدند. نظرات چند تَن از مراجع شیعه را بیان کردیم. در این قسمت که بخش پایانی است، قصد داریم نظر صحیح را بیان کنیم؛ نظر سید احمدالحسن، وصی و فرستادۀ امام مهدی (ع).
وقتی برای یکی از ما مصیبتی رخ بدهد و پدر یا مادر یا یکی از نزدیکان ما فوت کند، ممکن است در عزا و از دستدادن آنها به سر و صورت خودمان بزنیم و حتی ممکن است سر و صورت خودمان را چنگ بزنیم و خونین شویم. از قول امام مهدی (ع) مطلبی در زیارت ناحیۀ مقدسه بیان شده است که جای تأمل دارد. اینقدر مصیبت امام حسین (ع) و یارانش بر ایشان سخت است که میفرماید: «أَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً» «هر صبح و شام بر تو گريه و شيون مىكنم و در مصيبت تو بهجای اشک، خون مىگريم.» [1]بسیار جا دارد اندکی در محضر سخن سید احمدالحسن باشیم و جایگاه امام حسین (ع) و عزاداری برای ایشان را درک کنیم:
«امام حسین(ع) فرزند شیرخوارش را برد تا برایش درخواست آب کند در حالی که آن حضرت میدانست او کشته میشود؛ و بدان که باطل را جولانی است و حق را دولتی، و برای اینکه جولان باطل به نهایت خود برسد، لشکر شیطان که خداوند لعنتش کند باید در هر ورطۀ تاریکی فرو روند و باید در نبرد با لشکر خدا، هرآنچه را که در چنته دارند و هرآنچه را که در آن غوطهور شدهاند از خود بروز دهند.
و بدان که مصیبتهای امام حسین (ع)، از شدت ظلمهای بسیار بسیار زیاد ظالمان که شما را یارای تحمّلشان نیست، کاسته است تا به رضای خدای سبحان دست یابید و شما را در بهشتهایی که نهرها از زیر آن جاری است داخل نماید.
امام حسین(ع) خون شریفِ مقدس خود را فدای خونهای شما کرد و برترین زنان عالم از اولین و آخرین پس از مادرش حضرت فاطمه (س) را ـکه زینب (س) استـ فدای زنان و ناموسهای شما گردانید و شیرخوارش را فدای فرزندان شما کرد. بارِ فضل حسین (ع) بیشتر از همۀ خلق خدا بر دوش امام مهدی (ع) و منِ بندۀ فقیر و مسکین سنگینی میکند، و دین حسین (ع) بر پشتم سنگینی میکند و تابوتوان ادای آن را ندارم مگر اینکه خداوند خودش یاریام فرماید.
بدان، هنگامی که امام مهدی (ع) دربارۀ امام حسین (ع) میفرماید «بر تو بهجای اشک خون میگریم» حقیقتاً میفرماید نه از روی مبالغه؛ ازآنرو که امام حسین (ع) خون شریف خود و نفْس مقدسش را فدای قضیۀ امام مهدی (ع) گردانید و خودش را فدای قضیۀ امام مهدی (ع) کرد. آن حضرت ذبیحالله است؛ یعنی همان طور که شما وقتی خانهای میسازی یک گوسفند قربانیاش میکنی، خداوند سبحانومتعال نیز هنگامی که عرش خود و آسمانهایش و زمینش را بر پا نمود، حسین (ع) را فدای آنها کرد.
قضیۀ امام مهدی (ع) همان قضیۀ خداوند و سرمنزل اِنذار الهی است، و همان قضیۀ عرش خدای سبحان و مُلک او و حاکمیت او در زمینش است. حقتعالی میفرماید: (وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ) (و او را به فدیهای (قربانی) بزرگ بازخريديم)؛ یعنی با امام حسین (ع)؛ و کسی که فدیه برایش انجام شده، امام مهدی (ع) است؛ پس سلام بر ذبحشدۀ آرامش و حق و عدالت است.» [2]باید توجه داشته باشیم که برای بزرگداشت و یادآوری مصیبت امام حسین (ع)، هر مسئلهای که مظلومیت حسین (ع) را بیان کند، پسندیده و خوب است. سید احمدالحسن میفرماید: «هر چیزی که مظلومیت حسین (ع) را برای مردم بیان کند مستحب و پسندیده، و اجری عظیم در آن است و با اجرترینِ آنها شناخت و معرفت علت خروج امام حسین (ع) و بیان آن برای مردم است؛ اینکه حسین (ع) برای اصلاح امت خروج کرد؛ برای خارجکردن امت از سرگردانی که در آن داخل شده بود، پس از آنکه امت از خواست و ارادۀ خداوند سرپیچی کرد و چنین مقرر داشت که خواست و ارادۀ خودش را به اجرا درآورد؛ امتی که تنصیب خداوند را نپذیرفت و مقرر داشت که خودش (حاکم را) منصوب کند؛ امتی که با سینهای گشاده تنصیب ابوبکر برای عمر را پذیرا شد، و با جَزم و قاطعیت، تنصیب محمد فرستادۀ خدا (ص) برای علی (ع) را ـکه به امر خداوند سبحان بودـ نپذیرفت؛ همان امتی که کارش به جایی رسید که یزید فرزند میسون (لعنهالله) را خلیفه و جانشین خداوند بر زمینش دانست و حسین فرزند فاطمه (ع) را خارجی قلمداد کرد؛ همان امتی که سقیفه را به نیکی ستود؛ سقیفهای که منجر به شکستن سینۀ فاطمۀ زهرا و اسارت زینب حورا و دختران رسول خدا (ص) شد.» [3]لذا محور اصلی عزاداریها برای امام حسین (ع) باید بررسی و علت خروج ایشان یادآوری شود. باید از کار امام حسین (ع) در جهت پیروزی خود و سربلندآمدن در امتحان در این زمان استفاده کرد. ایشان برای زندهنگاهداشتن حاکمیت خداوند خروج کرد و اینکه در هر زمانی، از سمت خداوند متعال نمایندهای وجود دارد. ایشان در ادامۀ سخن خویش میفرماید:
«قطعاً زندهنگاهداشتن یاد شهادت حسین (ع) در عاشورای محرم هر سال، احیا و زندهنگهداشتن دین الهی از زمان نزول آدم (ع) است؛ چراکه حسین با خونش قربانی شد تا بگوید تنها خداوند مالک سلطنت است و او کسی است که خلیفه و جانشینش در زمینش را منصوب میکند: (وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَة…) (و چون پروردگارت به فرشتگان گفت من در زمین خلیفه و جانشینی میگمارم…). و هنگامیکه ملائکه اعتراض کردند و (قالُوا أَتَجْعَلُ فیها مَنْ یفْسِدُ فیها وَ یسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَك) (گفتند آیا کسی را قرار میدهی که در آنجا فساد کند و خونها بریزد و حالآنکه ما به ستایش تو تسبیح میگوییم و تو را تقدیس میکنیم؟) حقتعالی آنان را پاسخ فرمود: (قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُون) (گفت: من چیزی میدانم، که شما نمیدانید). [4] پس آیا اصحاب سقیفه، علم خداوند سبحانومتعال از آنچه را که خود توصیف میکنند دارند تا هرکس را که بخواهند منصوب کنند؟!»[5]حسین(ع) خروج کرد تا به مردم بفهماند خلیفۀ خداوند در هر زمان، با وصیت و نص از جانب خداوند متعال و علم شناخته میشود؛ و ایشان برای پرچم رسولالله (ص) ذبح شد: «حسین (ع) برای پرچم رسول خدا (ص) (البیعة لله = بیعت از آنِ خداوند است) قربانی شد. حسین (ع) قربانی شد تا بنای باطل ـیعنی حاکمیت مردمـ را بشکند و شالودۀ حق ـیعنی حاکمیت خداوندـ را بنا کند؛ پس کسی که حقیقتاً میخواهد یاد عاشورا را زنده کند باید هدف از آن ـیعنی حاکمیت خداوند سبحانومتعالـ را زنده کند.» [6]حال که هدف امام حسین (ع) از خروجش را متوجه شدیم، سراغ شیوه عزاداری میرویم که محل بحث ماست. ایشان در پاسخ پرسش دربارۀ قمهزنی میفرماید:
«قمهزنی بهخودیِخود اگر فقط جراحتی سطحی برای خارجکردن خون باشد و آسیبی به مؤمن نرساند جایز است؛ اما اگر موجب تنفر مردمِ عامه از اسلام یا باعث طعنه واردکردن به اسلام شود جایز نیست؛ و این، همان چیزی است که این روزها حاصل میشود!
بنابراین کسی که میخواهد قمه بزند میتواند در خانه و بهدور از چشم مردم این کار را انجام دهد و این کار برای او فضیلت بیشتری نیز دارد، تا به این ترتیب عملش خالصانه برای خدا باشد، اگر در عمل بهدنبال رضایت خداوند است؛ اما کسانی که این عمل را بهصورت منظم و دستهجمعی و در حضور مردم عامه ـبهخصوص مخالفان و غیرمسلمانانـ انجام میدهند، موجب تنفر و بیزاری مردم از اسلام میشوند و به این ترتیب عمل آنها مضرّ است.» [7]ایشان در حکم دیگری اینگونه میفرماید:
«پرسش 4: نظر سید احمدالحسن دربارۀ قمهزنی در عزاداری چیست؟
پاسخ: خداوند شمارا توفیق عطا فرماید! بهتر است از آن اجتناب شود؛ حتی اگر ضرر قابلتوجهی به جسم وارد نکند.» [8]در نتیجه اگر قمهزنی فقط جراحت سطحی باشد و آسیب قابلتوجهی به فرد نرساند، جایز است. ولی باید بدانیم که این عمل باید در خانه و بهدور از چشم مردم، انجام شود؛ به این خاطر که عملش خالصانه باشد. ولی افرادی که به شکل دستهجمعی و در ملأ عام اقدام به این کار میکنند، کارشان صحیح نیست و باید از این کار دوری کنند و جایز نیست. به این خاطر که باعث تنفر افراد از اسلام میشود و باعث ضرر و زیان به دین است.
اکنون بهروشنی دیدیم که فقهای شیعه چگونه دراینباره نظر دادند و هرکدام به یک وادی رفتند و سید احمدالحسن، چگونه دراینباره نظر حقیقی را بیان کرد. با مقالات بعدی و در موضوعات بعدی با ما همراه باشید.
پانوشت:
- بحارالأنوار، ج 101، ص 238.
- متشابهات، سید احمدالحسن، ج 4، پرسش123.
- پاسخهای فقهی، مسائل متفرقه، جلد1، پرسش 1.
- بقره، 30.
- پاسخهای فقهی، مسائل متفرقه، جلد1، پرسش 1.
- پاسخهای فقهی، مسائل متفرقه، جلد1، پرسش 1.
- پاسخهای فقهی، مسائل متفرقه، جلد1، پرسش2.
- پاسخهای فقهی، مسائل متفرقه، جلد1، پرسش4.