خانه > پاسخ شبهات > 149 – پس از سال‌ها انتظار…

149 – پس از سال‌ها انتظار…

نمونه‌ای از ردیه‌های نوشته‌شده در ضد دعوت یمانی

توسط سید کمال حیدری

مؤسسۀ اندیشه و فرهنگ امام جواد (ع) سخنی از سید کمال حیدری را تحت عنوان «اسباب و علل شکل‌گیری حرکت‌های انحرافی، که دعوت یمانی نمونه‌ای از آن‌هاست» نقل کرده که در آن به بررسی دعوت یمانی پرداخته است.
حال ببینیم او چه گفته است:
«این یک پدیدۀ شناخته‌شدۀ جعلیِ خرافی است که دست‌های نامعلومی در پسِ آن قرار دارند. عمدۀ روایات مورد اعتماد آن‌ها ـ‌که البته در غیر از مفهوم خودشان به کار برده شده‌اند‌ـ از کتاب غیبت نعمانی نقل شده‌اند؛ وگرنه در هیچ منبع دیگری ذکری از آن‌ها به میان نیامده است. این علاوه بر اشکالات فراوان دیگری است که به آن وارد است. اینکه کسی بگوید اسم کسی [در روایات] وارد شده و او این‌چنین نامیده شده است، ما می‌بینیم عباسیان اسم بسیاری از فرزندان خود را مهدی می‌گذاشتند تا روایات وارد‌شده از پیامبر در خصوص مهدی بر «مهدی عباسی» منطبق شود… .
این پدیده امروز نیز خودش را نشان می‌دهد و با تأسف بسیار بعضی از فرزندانمان به چنین کارهایی گرایش پیدا کرده‌اند؛ اما این وظیفۀ مؤسسات دینی است که در برابر چنین پدیده انحرافیِ خطرناک در جهان تشییع بایستند؛ زیرا مسئلۀ مهدویت را از محتوای حقیقی خود خالی می‌کند؛ و هنگامی که دشمنان این امت نتوانستند از خارج ضربه‌ای به اسلام بزنند از داخل شروع به فعالیت کردند؛ پس بهترین راه برای فیصله‌دادن به این قضیه و نظریه و عقیدۀ مهدویت آن است که از طریق مسئلۀ یمانی و امثال چنین خزعبلات و خرافاتی که در هر جا در حال انتشار است به تخریب اصل مهدویت بپردازند؛ و مقابله با آن وظیفۀ مؤسسات دینی است. پس وظیفۀ اصلی مؤسسات دینی حفظ عقیدۀ صحیح برای مردم است.»

درس خارج اصول/ سنت نبوی/ ۲۲تاریخ ۱۳صفر۱۴۳۶

مناقشه کمال حیدری با دعوت یمانی
مناقشه کمال حیدری با دعوت یمانی


توضیح:


۱. لازم بود سید کمال حیدری ـ‌به‌عنوان یک عالم دینی و مرجع تقلید، به آن صورتی که خودش را برای مردم به تصویر کشانده است‌ـ از بیان اتهامات بی‌شرمانه دست بردارد. وی در برابر دو انتخاب قرار گرفته است: یا باید برای رد دعوت یمانی دلیلی ارائه می‌داد؛ یا سکوت اختیار می‌کرد و آبروی خود را حفظ می‌کرد.
حمله به دعوت یمانی و توصیف آن با عبارت‌هایی مثل پدیده‌ای ساختگی، خرافاتی، دست‌هایی در پس آن است، خزعبلات و خرافات و عبارت‌هایی از این دست آن هم بدون ارائۀ هیچ دلیل و مدرکی، از هوا و هوس این مرد و خارج‌شدنش از توازن و امانت‌داری و واقع‌گرایی علمی و … حکایت می‌کند؛ یعنی از خصوصیاتی که یک عالم باید به آن‌ها آراسته باشد؛ در غیر این صورت چه تفاوتی میان او و دیگر ناسزاگویان و دشنام‌دهندگان و دیگر کسانی که ورع دینی ندارند و مردم را بدون هیچ دلیل و مدرکی در دینشان متهم می‌کنند وجود دارد؟!


۲. حقیقتاً بنده نمی‌دانم از چه زمانی کتاب «الغیبة» که شاگرد ثقة‌الاسلام کلینی شیخ ابوزینب نعمانی (رحمه‌الله) تألیف کرده است باعث شرمساری کسی خواهد شد که روایتی از آن نقل کند؟! این نکتۀ اول.


دوم: این گفتۀ کمال حیدری که عمدۀ روایاتی که به آن‌ها اعتماد کرده و در غیر محل خود استفاده کرده‌اند همه از کتاب غیبت نعمانی نقل شده‌اند، وگرنه در هیچ کتابی دیگری ذکری از آن‌ها به میان نیامده است، کاملاً نادرست است.
همه می‌توانند به کتاب‌های دعوت یمانی ـ‌چه کتاب‌هایی که خود سید احمدالحسن نوشته است، و چه کتاب‌هایی که یا انصار ایشان نوشته‌اند‌ـ مراجعه کنند تا دریابند روایاتی که به آن‌ها استناد شده است در کتاب‌های کافی کلینی، کمال‌الدین و تمام النعمه، الخصال شیخ صدوق، الغیبه، التهذیب شیخ طوسی، مختصر بصائر سلیمان حلی، و دیگر منابع اصلی شیعه وجود دارند؛ و از جملۀ این کتاب‌ها، کتاب غیبت نعمانی است. دستِ‌کم روایت «وصیت مقدس» ـ‌به‌عنوان مثال‌ـ در کتاب غیبت طوسی نقل شده است؛ همان طور که از مجموع روایات امامان دوازده‌گانه از فرزندان رسول خدا و علی، هفت روایت از آن‌ها در کافی نقل شده است، و نیز روایات مهدیین در منابع شیعه به‌وفور روایت شده‌اند. حال چرا وی چنین اسلوب بی‌ارزشی را که جهل گوینده و عدم اطلاع او را می‌رساند در پیش گرفته است؟!


۳. اما در خصوص نام‌گذاری فرزندان عباسیان به اسم «مهدی» و اینکه کمال حیدری می‌خواهد از طریق این موضوع، شنونده را به این شبهه بیندازد که احتجاج به وصیت مقدس پیامبر هیچ‌گونه ارزشی ندارد، باید گفت این قیاس وی قیاسی مع‌الفارق است؛ زیرا از پیامبر (ص) نقل نشده است که دربارۀ تمام روایاتی که بیان فرموده است گفته باشد نوشتار بازدارندۀ امت از گمراهی هستند، تا به این ترتیب مدعی این جایگاه در یکی از این روایت‌ها نقضی برای استدلال به روایت وصیت مقدس بشود؛ همان وصیت مقدسی که پیامبر (ص) آن را به‌عنوان نوشتار بازدارنده از گمراهی برای کسی که به آن تمسک بجوید توصیف کرده است؛ همان وصیتی که خداوند عهده‌دار محافظت از آن در برابر ادعای باطل‌پیشگان شده است؛ همان طور که سید احمدالحسن در کتاب «وصیت مقدس، نوشتار بازدارنده از گمراهی» روشن فرموده است.
به‌علاوه خاطرنشان می‌کنم هیچ‌کدام از کسانی که کمال حیدری به آن‌ها استناد می‌کند یافت نمی‌شود که وصیت را ادعا و به آن استدلال کرده باشد تا حق وصیِ احتجاج‌ِکننده به آن در زمان حال از بین برود!
کتاب «وصیت مقدس، نوشتار بازدارنده از گمراهی» در دسترس همۀ شماست، و کمال حیدری و دیگران می‌توانند به آن پاسخ دهند تا مردم به سطح دانش آن‌ها پی ببرند؛ ولی باید توجه داشت پاسخ به این کتاب واقعاً به‌صورت علمی باشد، و صرفاً بیان اتهاماتی از اینجا و آنجا نباشد! به صورتی که گویی در بازار مکاره مشغول خریدوفروش هستیم!


۴. کمال حیدری همچنین می‌گوید: وظیفه مؤسسات دینی، موضع‌گیری در برابر این افراد ـ‌دعوت یمانی‌ـ است! بنده واقعاً متوجه نمی‌شوم منظور ایشان از مؤسسات دینی چه‌کسانی است. بعید نیست منظور وی از توصیف بزرگان مؤسسات دینی، همان کسانی باشد که آن‌ها را تهی‌مغز و بی‌سواد و ساخته‌وپرداختۀ سرویس‌های اطلاعاتی غرب توصیف کرده است، و همه ـ‌از جمله خود این مؤسسات دینی‌ـ از نقطه‌نظرات وی اطلاع دارند.
اگر منظور وی خودش باشد، بنده بشخصه در طول تحقیقاتم دربارۀ دعوت یمانی به دفتر کمال حیدری رفتم در حالی که کتاب متشابهات سید احمدالحسن را در دست داشتم و از وی خواستم در خصوص محتوای این کتاب مطلب بنویسد و بطلان نویسنده را با دلیل بیان کند. در آن زمان شیخ علی شکری در قید حیات و در کنار ایشان بود؛ ولی وی با چنین مضمونی به من پاسخ داد: «این قضیه کاملاً سیاسی و مربوط به عراق است، و من در سیاست دخالت نمی‌کنم.» و بنده پاسخ دادم: چگونه می‌تواند فقط یک مسئلۀ سیاسی باشد در حالی که وی می‌گوید وصی و فرستادۀ امام مهدی به‌سوی مردم است. او پاسخ داد من وقت این کارها را ندارم، و تمام شد. بنده از نزد وی برگشتم، و او حتی زحمتِ گرفتن کتاب را هم به خود نداد.
به باور بنده سید کمال حیدری این موضوع را باید دقیقاً به خاطر داشته باشد. به او کتابی را یادآور می‌شوم که بنده خودم برای او نوشتم و او اسم مرا از چاپ‌های اخیر حذف کرده و فقط اسم خودش را روی آن باقی گذاشته است!
به‌طور کلی سید کمال می‌تواند با رد علمی بر دعوت یمانی، به طرفداران خود هدیه‌ای اهدا کند؛ حال هرکدام از کتاب‌های سید را بخواهد می‌تواند انتخاب کند و ردیۀ خود را بنویسد!
حتی بنده کتاب «تحقیقی در ادلۀ تقلید» را پیشنهاد می‌کنم؛ رساله‌ای است مختصر که توسط بنده (علاء سالم) نوشته شده و در آن به ادلۀ سید کمال حیدری و دیگران در خصوص تقلید پرداخته شده است، و او هرآنچه را که بنده توضیح دادم و تبیین کردم به من پاسخ بدهد؛ یا اینکه اگر خودش وقت ندارد، مؤسسۀ اندیشه و فرهنگ را ـ‌همان طور که خودش را به مردم معرفی کرده است‌ـ به نوشتن ردیه علیه آنچه نوشته‌ام تکلیف کند؛ و به این ترتیب حقیقت برای مردم و تاریخ آشکار می‌شود، و صاحب حجت حقیقی بلندمرتبه خواهد شد و میدان علمی با مناقشات علمی واقعی به‌دور از اتهامات‌زنی‌های بی پایه و اساس پُربار و پرثمر خواهد شد… .


و الحمد لله اولا و آخرا
نوشتۀ دکتر علاء السالم
ترجمۀ سید علاء علوی

۱۴۹ – هفته نامه زمان ظهور- ۴ فروردین ۱۴۰۲

دانلود تمامی شماره های هفته نامه زمان ظهور

همچنین ببینید

گفت‌وگوی_داستانی_دربارۀ_دعوت_فرستادۀ_عیسای_مسیح

گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت سوم)

عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پس‌از او …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *