برخی از معاندین دعوت یمانی معتقد به وجود مغایرت بین مطالب کتاب توهم بیخدایی (یعنی صحیحدانستن نظریۀ تکامل) و آیۀ 59 سورۀ آلعمران هستند؛ همچنین مدعی وجود تناقض بین مطالب کتاب توهم بیخدایی با جلد دوم کتاب پاسخهای روشنگرانه (ص77) هستند. در این مقاله سعی داریم عدم وجود تناقض بین نظریۀ تکامل و آیات قرآن و نیز کلام احمدالحسن را با نقل مطالبی از کتاب توهم بیخدایی اثبات کنیم.
در آیۀ 59 سورۀ آلعمران میخوانیم:
(إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ) (مثل عیسی نزد خدا، چون مثل آدم است که او را از خاک بیافرید و به او گفت موجود شو، پس موجود شد).
طراحان اشکال از یک جهت آیۀ فوق را مغایر با متن زیر میدانند:
«آدم(ع) به طور قطع و یقین فرزند پدر و مادر خویش بوده است.» (احمدالحسن، توهم بیخدایی، ترجمۀ فارسی، ص 122)
و از جهت دیگر متن بالا را با متن زیر در تعارض میدانند:
«عیسی(ع) فقط از مادر و بدون پدر متولد شد؛ بهعبارت دیگر خلقت او با آدم(ع) که بدون پدر و مادر متولد شد، متفاوت میشود.» (پاسخهای روشنگرانه، ج2، ص77)
در حقیقت اگر طراحان اشکال، فصل سوم کتاب توهم بیخدایی، بهخصوص دو بخش «عمر آدم از دیدگاه دین، و عمر سنگوارهای انسانی روی زمین بر مبنای علم» و «برخی متون دینی که به گمان عدهای با تکامل تعارض دارد» را با دقت خوانده بودند، دیگر برایشان هیچ تناقضی باقی نمیماند؛ اما افسوس که آنکه در دلش مرض است، همواره در پیِ شبهات میرود و آنها را یکی پس از دیگری دستاویز سقوطِ خود به درجاتِ پایینتر قرار میدهد!
(…فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ…) [1]
(…و اما کسانی که در قلبهایشان مرض است، برای فتنهانگیزی و طلب تفسیر، از متشابهات پیروی میکنند، در حالی که تفسیر آن را بهجز خدا و راسخون در علم کسی نمیداند…).
پیش از توضیحِ مسئله، لازم به ذکر است، همۀ ما پیش از پاگذاشتن به دنیا، در آفرینش نخستین، یا عالم ذر، آفریده شده و امتحان شدیم و جایگاهمان را مشخص کردیم؛ سپس برای تکرارِ امتحان پا به این دنیا گذاشتیم. وجود عالم ذر یا پیدایش نخستین چیزی است که در قرآن کریم، و در روایات اهلبیت(ع) اثبات شده است.
(وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ) [2]
(و هنگامی که پروردگارت از صلب بنیآدم ذریهشان را پدید آورد، و آنان را بر خودشان گواه گرفت آیا من پروردگار شما نیستم، گفتند آری، گواهی دادیم، تا روز قیامت نگویید ما از این بی خبر بودیم).
با این توضیحات، ما با دو مرحله از خلقت روبهرو هستیم: آفرینش نخستین در آسمان اول و تولد جسم زمینی در دنیا؛ بنابراین در ابتدا نفس آدم(ع) در آسمان اول خلق شد و سپس هبوط کرد و به جسم زمینی خود متصل شد.
در آیات متعددی از قرآن کریم به هبوط آدم(ع) و اسکان او در زمین اشاره شده است:
(… وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتٰاعٌ إِلىٰ حِينٍ) [3]
(و در این هنگام به آنها گفتیم همگی به زمین فرود آیید، در حالیکه بعضی دشمن بعض دیگر خواهید بود).
(وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتٰاعٌ إِلىٰ حِينٍ) [4]
(گفتیم همگی از آن فرود آیید! هرگاه هدایتی از طرف من برای شما بیاید، کسانی که از آن پیروی کنند نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین شوند).
طبق نصّ قرآن کریم و روایاتِ بیشمارِ اهلبیت(ع) اولین نفْس انسانی که در آفرینش نخستین یا آسمان نفسها خلق شد، نفس آدم(ع) و از ترکیبِ خاکِ زمینی و نفخۀ روح در آن بود:
(يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً…) [5]
(ای مردم، نسبت به پروردگارتان تقوا پیشه کنید. کسی که شما را از نَفسی واحد آفرید، و از آن جفتش را بیافرید و از آن دو، مردان و زنانِ بسیاری را پدید آورد).
امام جعفر صادق(ع) میفرماید:«ملائکه از کنار آدم(ع) یعنی صورت او عبور میکردند، در حالی که او در بهشت از خاک آفریده شده بود. ملائکه میگفتند تو برای چه آفریده شدهای؟» [6]
بنابراین آدم(ع) در آفرینش نخستین، از خاک و بدون پدر آفریده شد؛ و میدانیم که عیسی(ع) بر زمین از مادر و بدون پدر (با نفخۀ مستقیم روح) آفریده شده است. پس آفرینش آدم(ع) از خاک و نیز آفرینش او از این نظر که در آسمان انفس، بدون پدر بوده مانند عیسی(ع) است که با این توضیحات هیچ تناقضی با (آلعمران، آیۀ 59) باقی نمیماند.
حالا میرسیم به آفرینش جسم زمینی آدم(ع) در عالم دنیا. اینکه آدم(ع) از نظر جسمانی پدر و مادر داشته است، موضوعی است که نظریۀ تکامل آن را به اثبات میرساند. در اینجا بهدنبال اثبات نظریۀ تکامل نیستیم؛ بلکه صرفاً خاطرنشان میکنیم که آن نظریهای اثباتشده با دلایل فراوانِ علمی است، و در همۀ مراکز علمی معتبرِ جهان پذیرفتهشده است؛ بهخصوص با پیشرفت علمِ ژنتیک دیگر راهی برای انکارِ این نظریه باقی نمیماند، مگر برای انسانی که چشم و گوش و عقلِ خود را بسته و از کورانی که عصاکشِ کورانِ دیگر هستند، تبعیت و تقلید میکند. اگر میخواهید دربارۀ دلایل اثبات نظریۀ تکامل بدانید به فصل دوم کتاب توهم بیخدایی مراجعه کنید.
در آفرینشِ جسمانی، آدم(ع) از پدر و مادر متولد شده، اما عیسی(ع) فقط با شرکتداشتنِ جسمِ مادرش ـبا توجه به تخمکِ کاملی که داشتهـ و بدونِ دخالت مردی که تخمک را بارور کند، به دنیا آمده است. از این نظر آفرینش این دو با هم متفاوت است، اما از این نظر که پدر و مادر آدم(ع) از نوعِ نفسانی او نبودهاند، و عیسی(ع) پدری از نوع نفسانیِ خود نداشته، آفرینششان مشابه یکدیگر است. در حقیقت، در هر دو دخالت الهی وجود داشته، و اگر بخواهیم ابتدای آفرینش جسمِ آدم(ع) بهعنوان نخستین انسان زمینی از نوع نفسانیِ خودش را دنبال کنیم، به خودنسخهبردارهای اولیه که در محیطی دارایِ آب و خاک زمینی بوده، میرسیم. پس از این نقطهنظر هم آفرینشِ این دو پیامبر بزرگ الهی مشابه بوده و ابتدای سلسلهآفرینشی که به تشکیل جسمِ آدم(ع) انجامیده، به خاک بازمیگردد؛ پس هیچ تناقضی با (آلعمران، آیۀ 59) باقی نمیماند.
ما با بررسیِ آفرینشِ نفسانی و جسمانیِ آدم(ع) و عیسی(ع) نشان دادیم، از چه نظر آفرینش این دو با یکدیگر متفاوت و از چه نظر مشابه است و چگونه آفرینشِ آدم(ع) به خاک برمیگردد؛ پس هیچ تناقضی در کلام سید احمدالحسن و بین کلام ایشان با قرآن کریم باقی نمیماند، مگر نزد مغرضِ لجوج!
شاید این مسئله به این علت طراحان اشکال را به شبهه انداخته که اولاً به سراغِ تفسیرِ دلبخواهیِ آیاتِ متشابه قرآن کریم رفتهاند؛ کاری که اهلبیت(ع) بهشدت از آن نهی کردهاند. [7] ثانیاً مفاهیمی مثل تشبیه تام یا اجمالی را نمیدانسته، یا شاید از ابتدا منکر وجود عالمی دیگر مثل عالم نفسها بوده که همهچیز را در این عالم پستِ مادّی خلاصه کردهاند. در نهایت پیشنهادِ چندینبارۀ ما به کسانی که بهدنبال حقیقت هستند، این است که خودتان بخوانید و حق را بجویید، و آن را از دهان مردمان نگیرید؛ چراکه فردا هرکس برای اعمالِ خودش محاسبه میشود.
نویسنده: محمد انصاری
1. آلعمران، 7.
2. اعراف، 172 .
3. بقره، 36.
4. بقره، 38.
5. نساء، 1.
6. راوندی، قصصالأنبیاء، ص ۴۱.
7. ابنحجاج گوید حضرت صادق(ع) به من فرمود: از دو صفت بپرهیز که هرکس هلاک شد، از آن جهت بود: بپرهیز از اینکه طبق رأی و نظر خویش به مردم فتوا دهی، یا به آنچه نمیدانی عقیدۀ دینی پیدا کنی. کافی، ج1، ص60