بحثی کوتاه و مهم در رابطه با ابنعُقدة
ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید هَمْدانی، مشهور به اِبْنعُقْده (249-332ق)، از محدثان کوفه و پیرو مذهب جارودیه (از شاخههای فرقۀ زیدیه) است.
ابنعقده از کسانی به شمار میرود که بیشترین کتابها را در زمینۀ رجال نگاشته است؛ شیخ طوسی در مقدمۀ کتاب رجال به این مطلب تصریح کرده و مینویسد:
«بهجز موارد کوتاهی که هرکسی بخشی را برشمرده بود کتاب جامعی از علمای شیعه در این خصوص نیافتم، مگر آنچه ابنعقده اصحاب امام صادق(ع) را برشمرده بود. او در این خصوص کار را به نهایت رساند، اما اصحاب امامان دیگر را به شمار نیاورده است.» [1]
دکتر شیخ ناظم عقیلی با اشاره به کلام شیخ طوسی مینویسد:
«ابنعقده از مؤلفینی به شمار میرود که بیشترین تألیف را در زمینۀ رجال داشته، همچنان که شیخ طوسی در مقدمه کتاب رجال به آن گواهی داده است.» [2]
همچنین وی دربارۀ ابنعقده و نقش او در آثار طوسی و نجاشی مینویسد:
«بزرگترین پشتوانۀ متقدمین و مخصوصاً شیخ طوسی در علم رجال، کتاب رجالِ احمد بن محمد بن سعید بن عقدة زیدی جارودی است. کسی که دربارۀ او میگویند: چهار هزار نفر از اصحاب ثقه و معتبر امام صادق(ع) را گردآوری کرده است. ابنعقده اگرچه [از سوی نجاشی و طوسی] توثیق شده است، اما او نیز بر اساس نقل راویان توثیق نموده؛ بهعلاوه، او زیدی جارودی است و چنانکه شیخ طوسی تصریح میکند بر همان عقیده نیز درگذشته است، و مهمتر از آن، ما سلسلهسند و طریق ابنعقده در این توثیقات یا تضعیفات را نمیدانیم و اینکه آیا اصلاً سندی داشته یا خیر، یا اینکه آیا راویان سندش ثقه و معتبر بودهاند یا خیر؟!» [3]
و در جایی دیگر مینویسد:
«پشتوانۀ آنها در توثیق راویان امام صادق(ع)، کتاب رجالِ ابنعقده است؛ حال آیا ما باید گردن خود را به دست ابنعقده زیدی جارودی بدهیم؟ بهطوری که هرکسی را که او به وثاقت وی حکم کرد، ثقه بشماریم و هرکسی را که او توثیق نکرده بود مجهول یا ضعیف بدانیم؟!
علاوه بر آن، ما نمیدانیم که آیا ابنعقده آنان را از طریق حدس و اجتهادش توثیق نموده یا از طریق نقل؟ اگر از طریق اجتهادش باشد که فاجعهای بزرگ است، و اگر از طریق نقل باشد سند و طریق او به آن توثیقات کجاست؟!» [4]
از کلمات دکتر شیخ ناظم عُقیلی میتوان فهمید که روش سندی در ارتباط با ابنعقده و قضاوتهای او ـ بهعنوان کسی که بخش زیادی از منابع رجالی شیعه از آثار او گرفته شده ـ حداقل با دو اشکال جدی روبهروست:
اولاً: سنجش اعتبارِ اصحاب اهلبیت بر اساس قضاوتهای یک فرد زیدیمسلک، کار نادرستی است؛ چون هیچ تضمینی وجود ندارد که او معیارهای مذهبی و اعتقادی خود را در قضاوتهای رجالیاش دخالت ندهد. مؤید این مطلب هم توقفکردن علامه حلی نسبت به توثیقات ابنعقده است؛ در این خصوص دکتر شیخ ناظم عُقیلی مینویسد:
«احمد بن محمد بن سعید: او همان ابنعُقده زیدی جارودی است. او از سوی نجاشی و طوسی توثیق شده. اما تکیه بر یک انسان زیدی جارودی در حکم به توثیق و تضعیف اصحاب ائمه، خالی از اشکال نیست! زیرا چگونه صحیح باشد که ما دینمان را از افرادی با عقاید منحرفانه بگیریم؛ بهطوری که متون شرعی که آنها راویانش را توثیق کردهاند پذیرفته و متون شرعی را که راویانش تضعیف نمودهاند رد کنیم! چه تضمینی وجود دارد که آنها در بررسی و قضاوت راویان، تعصبات مذهبی را دخیل نکرده و بهدنبال آن برخی از مخالفینشان را تضعیف نکرده و برخی از موافقان یا کسی را که به او گرایش دارند توثیق نکنند؟ بهعلاوه، روش آنها در تضعیف و توثیق چیست و گفتهها و نظرات خود را در باب تضعیف و توثیق بر چه اساسی بنا گذاشتهاند؟! به همین دلیل میبینیم که علامه حلی در آن دسته از تضعیفات و توثیقات ابنعقده که جز او فرد دیگری نگفته، توقف کرده است.» [5]
دکتر شیخ ناظم عُقیلی در ادامه به بیانِ نمونههایی از کلام علامه حلی میپردازد که نشان میدهد او در جاهایی که یک راوی تنها توسط ابنعقده توثیق شده، توقف میکند و این یعنی علامه حلی نیز به قضاوتهای ابنعقده اعتنا نکرده و ترتیب اثر نمیدهد. [6]
همچنین شیخ حر عاملی نیز تضعیف نجاشی و طوسی نسبت به محمد بن سنان را که از وکلای مدحشدۀ اهلبیت(ع) بوده است، بهنقل از ابنعقده دانسته و آن را دارای اشکال میداند. [7]
در ثانی: ابنعقده در سال 249ق به دنیا آمده؛ یعنی نزدیک به آغاز دوران غیبت صغرا؛ در نتیجه، اشکالی که پیشتر بهطور کلی در رابطه با سند منابع موردِ استناد طوسی و نجاشی بیان کردیم، در رابطه با آثار ابنعقده نیز مطرح است؛ زیرا او کتب خود را همزمان با غیبت صغرا نوشته و این یعنی او دوران بسیاری از راویان و اصحاب ائمه را درک نکرده است؛ در نتیجه این سؤال و ابهام وجود دارد که توثیقات و تضعیفات وی بر چه پایه و اساسی انجام گرفته است؛ حدس و اجتهاد، یا نقل؟! قضاوتهای حدسی که فاقد اعتبار است، اما اگر مستند قضاوتهای او نقل باشد، باید سند آن نقلها بررسی شود؛ در نتیجه قضاوتهای ابنعقده نیز مرسل (بدون سند) و فاقد اعتبار به شمار میرود. [8]
دکتر شیخ ناظم عُقیلی در این خصوص مینویسد:
«مثلاً ابنعقده همعصرِ امام صادق(ع) یا همعصرِ اصحاب او نبوده است؛ امام صادق(ع) در سال 184ق درگذشت، و ابنعقده ـ آنطور که شیخ طوسی میگویدـ در سال 249ق به دنیا آمد. این یعنی بین وفات امام صادق(ع) و ولادت ابنعقده 65سال فاصله است؛ بنابراین او نه با امام صادق(ع) همعصر بوده است و نه با اصحاب وی؛ پس یا باید آن توثیقات را از دیگران نقل کرده باشد یا آنکه صرفاً نظرات و اجتهادات خود ابنعقده است؛ بنابراین باید سند ابنعقده را در نقل آن توثیقات ببینیم و اینکه آیا آنها ثقه بودهاند یا خیر، و بهدنبال آن ببینیم که آیا میتوان بر آنها تکیه کرد یا خیر.» [9]
——-
1. حلی، علم الرجال بین النظریة و التطبیق، ص127 و 199، بهنقل از: طوسی، رجال طوسی، ص17.
2. شیخ ناظم عقیلی، ارزش ذاتی متن دینی، ص200 (ترجمۀ فارسی این کتاب ارزشمند بهزودی منتشر خواهد شد).
3. شیخ ناظم عقیلی، انتصاراً للوصیة، ص15-16 (ترجمه فارسی این کتاب در سایت و کانال انصار امام مهدی(ع) منتشر شده است).
4. شیخ ناظم عقیلی، انتصاراً للوصیة، ص22.
5. شیخ ناظم عقیلی، ارزش ذاتی متن دینی، ص203.
6. شیخ ناظم عقیلی، ارزش ذاتی متن دینی، ص203-204، بهنقل از: علامه حلی، خلاصة الأقوال، ص93 و ص108-109.
7. مراجعه کنید به: شیخ ناظم عقیلی، انتصاراً للوصیة، ص35، بهنقل از: حر عاملی، وسائل الشیعة، ج30، ص473.
8. از یاد نمیبریم که سند طوسی و نجاشی به آثار ابنعقده نیز مخدوش و ضعیف بود!
9. شیخ ناظم عقیلی، ارزش ذاتی متن دینی، ص205.