سید احمدالحسن میفرماید:
آیا «یگانه پرچم حاکمیت برای خدا بودن» (برای دلالت بر حق بودن) کفایت نمیکند؟ [1]
اگر بخواهیم این کلام سید احمدالحسن را توضیح دهیم میتوان گفت کسی که به حاکمیت مردم (به هر شکلی) دعوت کند، در هیچ صورت نمیتواند فرستاده و دعوتکننده به خدا باشد؛ زیرا اگر در ادعایش راستگو باشد باید تابع ارادۀ رأیدهندهها باشد و اگر دروغگو باشد پس یک دیکتاتور فریبکار است و دنبال حاکمیت ارادۀ خودش است، نه حاکمیت خدا.
بنابراین هرکسی که مردم را به دیکتاتوری و دموکراسی دعوت میکند، قطعاً نمیتواند حامل پرچم «البیعة لله» و دعوتکننده به حاکمیت خدا باشد.
اما با توجه به اینکه پرچم «البیعة لله» و گفتمان دعوت به حاکمیت خدا جزو نشانههای مهدی موعود (ع) است، سؤال مهم این است که چطور دعوت به حاکمیت خدا میتواند نشانۀ شناخت مهدی آل محمد (ص) باشد؟
هرکسی که پرچمی برافراشته و ادعا و دعوتی دارد، یا مردم را به حاکمیت مردم دعوت میکند ـکه فهمیدیم نمیتواند فرستادۀ خدا باشدـ یا حاکمیت مردم را نفی میکند و همه را بهسمت حاکمیت خدا دعوت میکند.
اگر کسی خودش یک مدّعی باطل و غیرمنصوب از سمت خدا باشد، انگیزهای برای دعوت به حاکمیت و تنصیب الهی ندارد؛ چون کسی ریشۀ درختی را که بر آن نشسته قطع نمیکند!
بنابراین سید احمدالحسن میفرماید:
«زمین هرگز از هدایت و حق خالی نخواهد شد و اگر از پرچم برافراشتهای که دعوت به حاکمیت خدا بکند خالی باشد، باید بگوییم که در آن هنگام زمین از هدایت و حق تهی است. پس دعوت به حاکمیت خدا بهخصوص هنگامیکه داعی بهسمت حق (خلیفه خدا) تنها کسی است که به آن دعوت میکند، دلیلی برای طالبان شناخت حق است که دلیل نص و وصیت پیشین را تأیید میکند؛ یعنی دعوت به حاکمیت خدا با انضمام به نص دلیلی بر حقانیت خلیفۀ خدا خواهد بود؛ یعنی دلیلی است که نص را یاری میکند و یقین مؤمنان به حقانیت او را فزونی میبخشد.
البته مقصود از حاکمیت خدا تنها در حد قانونگذاری نیست، بلکه در سطح اجرا و حکومت نیز هست؛ با اینکه اساساً امکان ندارد کسی قائل به حاکمیت خدا در سطح قانونگذاری، بدون حاکمیت در سطح اجرا و حکومت باشد؛ زیرا قانونگذاری امری متجدد و بهروز است؛ پس ناچار باید دریچهای متصل به خدا باشد تا حکم هر مسئلۀ جدید و حادثی را خداوند به او برساند؛ و لازم نیست خلیفۀ خدا مستقیماً خودش متولّی حکومت شود، بلکه لازم است که بر نظام حکومت و بهخصوص بر جان مردم مسلط باشد؛ مانند مسائل ویژۀ مربوط به تصمیمات جنگ و صلح یا قصاص، یعنی احکام اعدام. » [2]
حال اگر همۀ پرچمداران و مدّعیان و دعوتکنندگان امروز را بررسی کنید، خواهید دید تنها کسی که بهطور کامل حاکمیت مردم را نفی کرده و فقط به حاکمیت الهی (یعنی انحصار مشروعیت در حکومت امام منصوب از سمت خدا) دعوت میکند، سید احمدالحسن است؛ چنانکه در کتاب «نصیحتی به طلبههای حوزههای علمیه و همۀ حقخواهان» میفرماید:
«… همه به حاکمیت مردم دعوت میکنند. تنها همین دعوت مبارک یمانی است که دعوتکننده به تنصیب الهی است، نه هیچکس دیگر؛ تأکید میکنم نه هیچکس دیگر! من همه را به تحدّی دعوت میکنم تا تنها یک مثال دیگر غیر از آنچه در این دعوت مبارک یمانی مطرح شده است بیاورد؛ دعوتی که به تنصیب الهی با نص و وصیت رسول خدا (ص) حضرت محمد (ص) فرامیخواند. » [3]
میدانیم که زمین از حجت خدا خالی نمیشود و در هر زمان خداوند حداقل توسط یک نفر پرستیده میشود که اطاعت و عبادت خدا جز از طریق اطاعت او میسر نیست. سید احمدالحسن امروز تنها کسی است که دعوت به حاکمیت خدا میکند؛ خصوصاً اینکه در این زمان مطرحکردن حاکمیت خدا به شجاعت و فداکاری زیادی نیاز دارد؛ زیرا نهتنها منفعت و جذابیتی ندارد، بلکه در جامعۀ کنونی که ارزشهای الهی بهسبب رفتارهای ناپسند مدّعیان دین در حد عجیبی بیارزش شده، شعارهای دینی بهخصوص حاکمیت الهی هیچ جاذبهای برای مردم این عصر و حتی متدینان ندارد و مطرحکردن چنین گفتمانی و بلند کردن چنین پرچمی هیچ انگیزهای جز رضایت خدا و انجام مأموریت و رسالت الهی نمیتواند داشته باشد!
از این روست که سید احمدالحسن میفرماید: اینکه دعوت قائم (ع) از خورشید روشنتر است، برای همین است که در این زمان تنها کسی که مردم را بهسمت حاکمیت خدا و نفی حاکمیت مردم دعوت میکند من هستم.
اینک نص کلام سید احمدالحسن در کتاب «در محضر عبد صالح» را ملاحظه کنید که در آن حجتی است بر هرکسی که با عقل خود منصف باشد:
«بنابراین نیاز به “هدایتکننده” وجود دارد. با این توصیف به نظر آنها چهچیزی مانع فرستادن اوست، در حالی که حکمت اقتضاکنندۀ فرستادنش است خصوصاً با وجود آینده؟! آیا با توجه به اینکه همه امروزه از انتخابات دم میزنند دعوتکنندهای به دین خدا باقی میماند؟ آیا کسی که بر راه و روش حسین (ع) حرکت کند باقی میماند؟ مسلماً خیر؛ یعنی کسی که بگوید الملک لله (سلطنت مخصوص خداست) باقی نمیماند؛ کسی که خدا را عبادت و اطاعت کند و حتی کسی که کلمه الله را بر زبان براند نیز دیگر بر جای نمیماند. همه از انتخابات سخن میگویند و حال آنکه انتخابات در جهت عکس آنچه خداوند سبحان اراده نموده قرار دارد. اگر خدای متعال بخواهد در زمینش عبادت شود حکمت اقتضا میکند که یک هدایتکننده و راهنما برای حفظ دین بفرستد؛ آیا این گونه نیست؟!
کسی که در خصوص این مطلب اخیر اندیشه کند، هیچ راهی برای مردود کردن آن نمییابد. لذا اعتراض به روایت سمری، هیچ معنایی ندارد و حتی اعتقاد به این که هرگز هدایتکننده و راهنما وجود نخواهد داشت نیز بیمعنا خواهد بود. هر آنچه اینجا هست میتوان دربارهاش پژوهش نمود و آن را از بین پرچمهای برافراشته تشخیص داد. شکر خدا کسی غیر از او سخن از حاکمیت خدا نمیگوید. آیا این امتحان را سخت میبینی؟
درک این موضوع به بحث، پژوهش، روایات یا هیچچیز دیگری نیاز ندارد؛ فقط کافی است که مردم بدانند دین خدا همان حاکمیت خداست، و این موضوعی ثابتشده در مذهب اهلبیت(ع) است.
از آنجا که در زمان فعلی، این امر به یک شخص، محدود و منحصر است، لذا انسان به چیز دیگری برای شناخت حق نیاز ندارد و به همین دلیل است که ائمه (ع) فرمودهاند:«أمرنا أبين من الشمس: امر ما روشنتر از روز است.» زیرا منحصر به یک نفر خاص است و در کسی غیر از او یافت نمیشود؛ و حال آنکه بقیه دعوتکننده به حاکمیت مردماند.
در قرن گذشته علمای شیعه، مشارکت در انتخابات را گمراهی و انحراف میدانستند؛ حال چه تغییری ایجاد شده است؟! آیا اکنون این کار هدایت است؟ خیر؛ ولی اینکه خداوند امر را منحصر و مشخص نموده، رحمتی از جانب او بر مردم است.
به خدا سوگند من از این مردم در شگفتم که چگونه منحرف میشوند؛ آیا هدایت را در جای دیگری میبینند که امر بر آنها مشتبه شده است؟ و آیا دیگران که همگی و بدون استثنا با فریاد و هیاهو از حاکمیت مردم دم میزنند بر باطل نیستند؟ حتی کسانی که مدعیاند مردم را به امام مهدی (ع) دعوت میکنند نیز جملگی جزو تأییدکنندگان و شرکتکنندگان در انتخابات مییابیم!
در همه حال خدا را شکر! سپاس خدایی که دنیا را روزگاری چند قرار داد که سپری میشود و ما از این کسانی که سخنی را درنمییابند جدا میشویم.» [4]
در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که منظور سید احمدالحسن از اختصاص مشروعیت به حاکمیت خدا و رفض و نفی مطلق حاکمیت مردم، عدم مشروعیت انتخابات (بهصورت مطلق نیست)؛ بلکه همان گونه که در مصاحبه با رادیو “المنقذ العالمی” در دیترویت بیان کردند، آنچه بدعت و مخالف دین خداست، تعیین حاکم مسلط بر جان مردم توسط انتخابات است. به نص کلام سید احمدالحسن توجه کنید:
«انتخابات بهخودیِخود و بهعنوان ابزاری برای انتخابِ یک شخص بهعنوان نمایندۀ مردم اشکالی ندارد؛ یعنی شخصی را انتخاب کنند که از طرف آنها سخن بگوید یا مثلاً چیزی را که متعلق به آنهاست، مدیریت کند… همچنین در برگزاری انتخابات در حکومت الهی (یعنی در حکومتی که حاکم اصلی خلیفۀ الهی باشد و او دربارۀ مسائل مربوط به جان مردم حکم کند) اشکالی نیست. اشکال این است که گفته شود با انتخابات حاکم اصلی برگزیده شود؛ (یعنی) فردی که قرار است دربارۀ جان مردم قضاوت کند و این امری است که در عراق اتفاق افتاده و همان چیزی است که باعث شده تا ما بگوییم: این نظام از جهت شرعی و دینی ـبا توجه به شناخت و اعتقاد ما دربارۀ دین خداـ باطل است. نظامهای دیگر نیز همانند همین نظام (حاکم در عراق) هستند، و معتقدیم فردی از فقها که شرعیبودن این نظام را تایید کرده -ـو باعث شده برخی از شیعیان آل محمد (ص) تصور کنند این نظام شرعی استـ (این فرد) مسئول خونهایی است که زیر نظر این نظام و از روی ستم، به زمین ریخته شده است. طبعاً میبینیم فردی که شرعیبودن این نظام را تأیید کرده بود، امروز تلاش میکند خود را از کارها و نتایجی که این نظام در آن فرو رفته تبرئه کند. درهر حال یادم میآید وقتی فقهای نجف، مردم را به رأیدادن برای تصویب قانون و بعد به انتخابات دعوت کردند، بلکه بعد از آن مردم را به انتخاب افراد معینی فراخواندند (و همین علت بدبختی و بیچارگی شد که امروز عراق و مردمش را در بر گرفته است) در آن زمان از مؤمنین درخواست کردم در انتخابات شرکت نکنند و بیان کردم که این کار در این زمان فریبدادن شیعه اهل بیت (ع) است.»
———
1. سید احمدالحسن، خطبۀ پنجم محرم.
2. سید احمدالحسن، عقاید اسلام، ص ۱۴۰ و ۱۴۱.
3. سید احمدالحسن، نصیحتی به طلبههای حوزههای علمیه و همۀ حقخواهان، ص ۳۹.
4. سید احمدالحسن، در محضر عبد صالح، ص ۵۶ و ۵۷.
153 – هفته نامه زمان ظهور- 12 خرداد 1402
دانلود تمامی شماره های هفته نامه زمان ظهور
عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پساز او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More
مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More
گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More
به قلم: شیث کشاورز امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریهای است که در جامعۀ علمی، بهطور گسترده بهعنوان توضیحی کاملاً… Read More
پاسخ به تئوفان اعترافکننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More
وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More