بهقلم: امیر سلطانیفر
سؤالی که باید از خود بپرسیم این است که عبادات و طاعات ما چگونه باید باشد تا مورد رضایت خداوند متعال قرار بگیرد؟
سید خمینی (ره) در کتاب چهل حدیث خود میگوید عبادات ما از گناهان کبیره محسوب میشود.
آیا واقعاً عبادات ما از گناهان کبیره محسوب میشود؟
این سؤال از سید احمدالحسن، پرسیده شده است.
پرسش:
سید خمینی (ره) در کتاب اربعین مطلبی با این مضمون میگوید: «طاعات ما نزد خداوند جزو گناهان کبیره است.» این گفته تا چه حد صحّت دارد؟
پاسخ:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اگر منظور ایشان خود طاعت باشد، خیر؛ ولی اگر مقصودش ادای طاعت باشد، آری صحیح است؛ و این به آن سبب است که نوع ادای طاعت توسط مردم، برای آنها گناه محسوب میشود؛ چراکه آنها نمیدانند چهکسی را عبادت میکنند و حتی بیشتر مردم هنگام نماز در حضور خداوند سبحانومتعال، از او غافلاند و افکار (گوناگون) همانند امواج، آنها را به راست و چپ میکشاند.
برای اینکه موضوع روشنتر شود، مثالی برایتان میزنم: تصور کن شما رو بهسوی شخص بزرگی نمودهای و با او گفتوگو میکنی و امید داری او به شما توجه و با شما صحبت کند؛ ولی هنگامی که وی رو بهسوی شما میکند شما از او چهره برگردانی و به چپ و راست متوجه شوی و با لاشۀ مردار بدبویی که بر روی زمین افتاده، مشغول شوی. آیا این شخص عظیمالشأن بر شما خشم نمیگیرد؟ و آیا اگر خشمگین شود، مردم نمیگویند او حق دارد و شما را خطاکار به شمار نمیآورند؟ و آیا مردم شما را سفیه نمیخوانند؟!
حتی کسی که در نمازش، با خشوع و خضوع و تذلّل فقط به خدا توجه دارد و افکار مختلف او را نمیرباید، او نیز در زمرۀ کسانی است که به مقدار جهلی که نسبت به خدای سبحان دارد، از او رویگردان است.» [1]
آنچه در این کلام سید احمدالحسن، مورد تأمل است، حضور قلب و توجه به خداوند سبحانومتعال است. وقتی ما از طریق روایات اهلبیت (ع) حالات اهلبیت (ع) را هنگام عبادت، میخوانیم، میبینیم در نمازشان رنگ رخسارشان تغییر میکند. یکی از یاران امام صادق (ع) نقل میکند به ایشان عرض کردم: امام سجاد (ع) را دیدم هنگامی که به نماز ایستاد، رنگ چهرهاش دگرگون شد. امام صادق (ع) به من فرمود: «به خدا قسم، علی بن الحسین (خدایی) را که برایش به نماز میایستاد، میشناخت.» [2]
اهلبیت (ع)، خداوند متعال را بهگونهای عبادت میکردند که گویا خداوند سبحانومتعال را میدیدند، و حضور و عظمت خداوند سبحان را درک میکردند و میدانستند چهکسی را مخاطب قرار میدهند.
امام صادق (ع) در ارزش و جایگاه این امر فرمودهاند:
«مَنْ صَلَّی رَکعَتَینِ یعْلَمُ مَا یقُولُ فِیهِمَا انْصَرَفَ وَ لَیسَ بَینَهُ وَ بَینَ اللَّهِ ذَنْبٌ: کسی که آگاهانه و با توجه به مفاهیم دو رکعت نماز بخواند، در حالی نمازش را به پایان میبرد که میان او و خدایش هیچ گناهی نمانده است.» [3]
و از طرفی پستی دنیا را چنان درک کردند که آن را لاشۀ مردار بدبویی میبینند؛ لذا دنیا در نزد اهلبیت (ع) ارزشی ندارد که به آن فکر کنند؛ همان طور که امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: «دنیا در نزد من همانند استخوان خوکی در دست جزامی است.»
کسی که حقیقت دنیا را درک کند، در محضر خداوند سبحانومتعال، نهتنها برای دنیا لهله نمیزند، بلکه به دنیا فکر هم نمیکند.
امام حسین (ع) در دعای عرفه میفرماید: « إِلَهِي مَنْ كَانَتْ مَحَاسِنُهُ مَسَاوِيَ فَكَيْفَ لاَ تَكُونُ مَسَاوِيهِ مَسَاوِيَ: خدایا کسی که اعمال نیکش ناپسند است، چگونه اعمال ناپسندش، ناپسند نباشد؟»
میبینیم که امام حسین (ع) عبادات و نیکیهای خود را گناه میشمارد؛ پس عبادات ماچگونه خواهد بود؟
در انتهای مطلب، سید احمدالحسن میفرماید: «هرکس به مقدار جهلی که به خدای سبحان دارد، همان اندازه از خدای سبحان رویگردان است؛ لذا میبینیم امام حسین (ع) در دعای عرفه میفرماید: “الهی أنا الجاهل فی علمی فکیف لاتکون جهولا فی جهلی: خدایا من در عین دانشمندی نادان و جاهلم؛ پس چگونه در حین نادانی، نادان نباشم.” امام حسین (ع) در هر حالتی نادانی خود نسبت به خداوند را متذکر میشود.
معرفت و حضور قلبی که رسول خدا(ص) در یاد خدا و نماز داشت، بهمراتب بیشتر از امیرالمؤمنین (ع) و اوصیای بعدش بود، و همین طور به ترتیب هرکه مقامش بالاتر، معرفت و حضور قلبش بیشتر، و جهلش کمتر است، و این نسبت به بندگان متفاوت و مختلف است، بنا بر معرفتی که دارند.
نتیجه: نباید به عبادات و طاعات خود مغرور شویم؛ بلکه آنکس که معرفتی داشته باشد، نهتنها مغرور نمیشود، بلکه از عبادات خود شرمنده و شرمسار است و به اعمال و طاعات خود تکیه نمیکند، بلکه همیشه از خداوند میخواهد علم و معرفتش را بیشتر کند تا جهلش روزبهروز کمتر شود.
———
1. متشابهات، جلد سوم، پرسش 71.
2. بحارالانوار، ج 46، ص 66.
3. الکافی، ج۳، ص۲۶۶.