از زن بودن شرمنده نباش
نوردخت مهدوی
مقدمه
سال دوم دانشگاه بودم؛ استادی معمم داشتیم که کتاب «اخلاق» درس میداد. در یکی از جلسات که بحث دربارۀ امیرالمؤمنین (ع) بود، دختر دانشجویی که در صندلی سمت چپ من نشسته بود گفت: «استاد، من حضرت علی (ع) را خیلی دوست داشتم، اما بعد از اینکه متوجه شدم او گفته است «عقل زنان ناقص است»، دیگر محبتم به ایشان مثل قبل نیست و دیدگاهم تغییر کرده.» سختش بود که این جملات را بازگو کند. دختر بیچاره گمان میکرد چون استاد طلبه است، حتماً مثل همیشه جواب در آستین دارد و او را از این حس ناخوشایند میرهاند؛ اما استاد معمم و کلاس، همه در سکوت فرورفته و از اینکه پاسخی نداشتند، معذب بودند. آن زمان هنوز ابلیس اینگونه ارتشش را بهسوی اعتقادات بشر نگسترانده بود؛ اکثر قریب به اتفاق، اهلبیت (ع) را دوست داشته و برایشان احترام قائل بودند. حس عجیبی بود. هیچکس پاسخی نداشت. هیچکس حتی نگفت علی (ع) و اینگونه حرفها! محال است… حتی من؛ منی که علی (ع) را عاشقانه دوست میداشتم دفاعی نکردم. بیست سالم بود و از دین چیز زیادی نمیدانستم، جز حب اهلبیت عصمت و طهارت.
این سؤال و خاطرۀ آن روزِ کلاس درس، سالها روح مرا میخراشید؛ نه میتوانستم از علی (ع) دست بکشم، نه میتوانستم این قبیل سخنان را بپذیرم. یعنی چه عقل زنان ناقص است؟! مصیبتبار اینکه برخی از زنان نیز به پذیرشِ این مسئله رسیده و یکدیگر را با همین سخنان، سرکوب و تحقیر میکردند.
تلخ، اما واقعی! شاید شما بانوان هم از عمق جانتان کلامم را درک کنید؛ اینکه سالها، بلکه قرنها با جملاتی ناخوشایند روحت را بیازارند؛ جملاتی از این قبیل: عقل تو که ناقص است، دینت هم که ناقص! تو چه میفهمی با آن عقل ناقصت؟ چه کسی از تو نظر خواست! گفتهاند با زنان مشورت کنید و مخالفش عمل کنید!
آیا در حقیقت در دینی که ناجی دختران از پدیدۀ شوم زندهبهگوری شد و رسولش زن را تکریم کرد و جایگاه از دسترفتهاش را با تدوین قوانینی، با عزت به او بازگرداند، دینی که فاطمه (س) در آن سرور زنان جهانیان است و زینب (س) عالمۀ تعلیمندیده، چنین کلماتی از جانب سخنگوی آن دین (علی بن ابیطالب (ع)) صادر میشود؟ ظاهراً ما علی (ع) را نشناختهایم.
علی (ع) کیست؟
از علی (ع) چه میتوانم بگویم؟!
برای علی (ع) همین بس که نبی محمد (ص) او را اینگونه توصیف میکند:
«یَا عَلِیُّ مَا عَرَفَ اللَّهَ إِلَّا أَنَا وَ أَنْتَ وَ لَا عَرَفَنِی إِلَّا اللَّهُ وَ أَنْتَ وَ لَا عَرَفَکَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَا» «ای علی! هیچکس خدا را نشناخت جز من و تو، و هیچکس من را نشناخت جز خدا و تو و هیچکس تو را نشناخت جز خدا و من.» [1]
«دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسم خدا را» [2]
همچنین میفرماید:
«یَا عَلِیُّ أَنْتَ وَصِیِّی وَ أَبُو وُلْدِی وَ زَوْجُ ابْنَتِی وَ خَلِیفَتِی عَلَی أُمَّتِی فِی حَیَاتِی وَ بَعْدَ مَوْتِی أَمْرُکَ أَمْرِی وَ نَهْیُکَ نَهْیِی أُقْسِمُ بِالَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّةِ وَ جَعَلَنِی خَیْرَ الْبَرِیَّةِ إِنَّکَ لَحُجَّةُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ أَمِینُهُ عَلَی سِرِّهِ وَ خَلِیفَتُهُ عَلَی عِبَادِهِ» «ای علی، تو جانشین من، پدر فرزندانم، همسر دخترم و جانشین من بر امتم در حیات و پس از مرگم هستی؛ امر و نهی تو امر و نهی من است. قسم به آنکه مرا به نبوت برانگیخت و مرا برترین مخلوقات قرار داد، تو حجت خدا بر مخلوقاتش و امین او بر اسرارش و خلیفهٔ او در بین بندگانش هستی.» [3]
«نه خدا توانمش خواند، نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را» [4]
علی (ع) رکنی است از ارکان هدایت؛ رکنی که با شهادتش جبرائیل (ع) ندا سر داد: ««تهدمت والله ارکان الهدی» «به خدا سوگند، ارکان هدایت ویران شد.» [5]
علی (ع)، دروازۀ شهر علم است؛ همانگونه که محمد (ص) فرمود:
«من شهر علم هستم و علی باب آن.» و او تنها کسی است که محمد (ص) را در مقام «قاب قوسین او ادنی» میشناسد. [6] «علی (ع) سرگشته و مجنون به ذات الله است.» [7]
با این توصیفها و همۀ آنچه در خصوص امیرالمؤمنین در کلام نمیگنجد، آیا علی (ع) میتواند چنین بگوید: «عقل و دین زنان ناقص است!»
خلقت یک زن مبنای آفرینش افلاک
دکتر شیخ ناظم عقیلی یکی از مسئولان دفتر رسمی سید احمدالحسن در نجف اشرف میگوید: «خطابی منصفانه به کسانی که میگویند در اسلام زن در حاشیه است: این در اسلام است که جهان بهخاطر یک زن خلق شده است «ای احمد، اگر نبودی افلاک را خلق نمیکردم، و اگر علی نبود تو را خلق نمیکردم و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را خلق نمیکردم.» و نتیجه آنکه اگر فاطمۀ زهرا (س) نبود خداوند افلاک را خلق نمیکرد.» [8]
فاطمه (س) نیز رکنی است از ارکان هدایت؛ [9] تجلی «رحیم» در خلق است؛ [10] «امابیها»ست؛ حجت خدا بر اهلبیت (ع) است؛ [11] «الف» در «الم سورۀ بقره» است. [12] … و فاطمه (س) زن است.
در کنار فاطمه (س) دخترش زینب (س) نیز جایگاه رفیعی در اسلام دارد؛ تاجاییکه امام سجاد (ع) دربارهاش فرمود: «يا عمة انت بحمد الله عالمة غير معلمة، و فهمة غير مفهمة» «عمه جان! تو به حمد الهی عالمهای هستی كه نزد كسی تعلیم ندیدهای و دانایی هستی كه نزد كسی نیاموختی.» سید احمدالحسن نیز زینب (س) را عاملی برای تداوم امامت و خلافت الهی میداند. [13] پس چطور ممکن است در دینی که اینگونه زن را میستاید، گفته شود: «عقل زنان ناقص است» و نهتنها عقلشان که در دینشان هم نقص وجود دارد؟ یا اینکه با زنان مشورت کنید و خلافش عمل کنید!
سید احمدالحسن پرده از حقیقت برمیدارد
گویا باز هم بازیگران بنیامیه صحنهگردان این ماجرایند! سیرک خیمهشببازی معاویه و عمروعاصها، بهانه به دست مردان سلطهجویی داد که بهمانند خودشان، زن را همچون بازیچهای برای هوسرانی و خوشگذرانی به تماشا بنشینند؛ و آنچه از اذهان آلودۀ پرنیرنگشان برمیخیزد، به علی (ع) نسبت بدهند؛ اما باز هم در بزنگاهی خطیر سید احمدالحسن راز این ماجرا را برملا میکند.
زنان خوب سرزمینم، بدانید و آگاه باشید: آنچه تا به امروز در خصوص «روایت عقل زنان» به نام علی (ع) در گوشهای ما فریاد کردند هرگز کلام علی (ع) نبوده است؛ همانگونه که سید احمدالحسن میگوید: «این کلام را مخالفان آلمحمد (ع) روایت کردهاند و صحیح نیست.» [14]
در جای دیگری بانویی از سید احمدالحسن پرسید:
«کدام مشورت است که مردها باید با آن مخالفت کنند؟ زیرا همیشه وقتی موضوعی پیش میآید و زنها با مردها دربارهاش صحبت میکنند و نظرشان را بیان میکنند، آقایان میگویند: «شاوروهن و خالفوهن» «با زنان مشورت کنید و مخالف آن عمل کنید.» این باعث حیرت و دلشکستگی میشود؛ زیرا آنها با اهلبیت (ع) با ما احتجاج میکنند.»
و ایشان در پاسخ نوشت:
«این از سفاهت است که بگوییم با کسی مشورت کن، و برخلافش عمل کن! حتی این کار مصداق بیادبی است! اینگونه نیست که هرآنچه از اهلبیت (ع) روایت شده صحیح باشد. گاهی اوقات کسی در نقل مطلب از آنها اشتباه کرده و گاهی اوقات کسانی هستند با هدف اهانت به آنها، به ایشان نسبت دروغ دادهاند. هرچه دیدید که با قرآن و اخلاق قرآن مخالف است، قطعاً از اهلبیت (ع) صادر نشده؛ بلکه یا نقل اشتباه بوده یا تحریف شده یا کلامی است که به دروغ به این بزرگواران نسبت داده شده است.» [15]
آری، این احمدالحسن است که تمامقد از علی و اولاد او (ع) دفاع میکند؛ زیرا مردی است از تبار علی (ع).
سخن پایانی
در دینی که معتقد است بنای آفرینش افلاک بر خلقت یک زن (فاطمه (س)) پایهگذاری شده است و رسولش نجاتبخش زن در جزیرةالعرب بوده، چنین سخنانی جایگاهی ندارد؛ زیرا سخنانی که خلاف قرآن و اخلاق قرآن باشد قطعاً از اهلبیت عصمت و طهارت (ع) صادر نشده است.
به امید اینکه این نوشتار برسد به دست دختر دانشجویی که در کلاس درس «اخلاق» در صندلی سمت چپ من نشسته بود و علی (ع) را دوست میداشت.
بازیگران صحنۀ محمد و آلمحمد (ع) باشیم، نه مخالفان ایشان.
____________________________
منابع:
1. مختصر بصائر الدرجات، ص 125؛ تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، صفحه 145.
2. دیوان اشعار، شهریار.
3. شیخ صدوق، أمالی، ص 96، ح 4.
4. دیوان اشعار،استاد شهریار.
5. جهت کسب اطلاعات بیشتر رجوع کنید به: سید احمدالحسن، متشابهات، ج 1، سؤال 9.
6. ر.ک: سید احمدالحسن، متشابهات، ج 2، سؤال 55؛ متشابهات ج 1، سؤال 2.
7. ر.ک: سید احمدالحسن، متشابهات، ج 1، سؤال 10.
8. دکتر شیخ ناظم عقیلی، صفحۀ فیسبوک، 3فوریه2021م.
9. ر.ک: سید احمدالحسن، متشابهات، ج 1، سؤال 9.
10. ر.ک: سید احمدالحسن، متشابهات، ج 1، سؤال 8.
11. امام حسن عسکری (ع) میفرماید: «ما حجتهای خداوند بر خلق هستیم و فاطمه حجت خدا بر ما.» (اسرار فاطمیه، شیخ محمد فاضل مسعودی، ص 69، روایتشده از تفسیر «اطیب البیان»).
12. سید احمدالحسن در کتاب متشابهات، جلد اول، سؤال 8 مینویسد: در سورۀ بقره «الم»، م: محمد، ل: علی و الف: فاطمه است.»
13. سید احمدالحسن، صفحۀ فیسبوک، 29آگوست202:
14. زن در اسلام، ص 46؛ وبسایت رسمی منتديات أنصار الإمام المهدي (ع)؛ 02/09/2015.
https://vb.almahdyoon.com/showthread.php?t=33539
15. سید احمدالحسن، پاسخهای روشنگرانه، ج 6.