خانه > جستجوی تمدن > اجتماعی > 173 – بانوان تاریخ‌ساز، الگویی برای زنان عدالت‌خواه و ظلم‌ستیز

173 – بانوان تاریخ‌ساز، الگویی برای زنان عدالت‌خواه و ظلم‌ستیز

به قلم: ستاره شرقی

مقدمه

با توجه به اینکه در اسلام به نقش زن و اهمیت جایگاه زن سفارش شده [۱] متأسفانه شاهد برخوردهای ناشایستی با زنان در محیط خانواده و جامعه هستیم و آن هم گاهی به‌دلیل روایات تحریف‌شده‌ای است که صحت‌و‌سقم آن را جز معصوم فرد دیگری نمی‌داند.
روایاتی که گاهی زندگی افراد بر اثر آن به بدترین شیوۀ ممکن اداره می‌شود یا از هم پاشیده می‌شود؛ زیرا در آن زندگی، صحبت زوجین اثر مطلوب بر یکدیگر ندارد و هرکس درصدد غلبه بر فرد مقابل است. این شیوۀ برخورد، همان جهل است از جانب ابلیس که جنودش را همواره بر انسان‌ها مسلط گماشته و با کمترین ناخودآگاهی دچار غفلتشان کرده و سبب می‌شود زوجین زندگی را به کام یکدیگر تلخ کنند.

روایاتی ازجمله:
«عقل و دین زنان ناقص است… .»[۲] «با آنها مشورت کنید و مخالف آن عمل کنید… .»[۳] «همۀ زن شر است… .»[۴] «صدای زن عورت (مایۀ شرمساری) است… .»[۵]

این روایات سبب شده تا مردان سلطه‌گرا نگاه تحقیرآمیزی به زنان و توانایی‌هایشان داشته باشند و در پاره‌ای از مسائل چه بسا، بسیاری از مسائل آنها را دست‌کم گرفته و توجهی به آن‌ها نشود.
یمانی آل‌محمد (ع)، سید احمدالحسن در پاسخ به روایت دین و عقل زن ناقص است چنین بیان داشتند: «این روایات را مخالفان آل‌محمد (ع) روایت کرده‌اند و صحیح نیست.» [۶] ایشان در ادامه، روایت همۀ زن شر است را چنین پاسخ می‌دهند: «صحیح نیست.» [۷] همچنین در خصوص مشورت با زنان و عمل برخلاف آن چنین بیان داشته‌اند: «این از سفاهت است که بگوییم با کسی مشورت و برخلافش عمل کن! حتی این کار مصداق بی‌ادبی است! این‌گونه نیست که هرآنچه از اهل‌بیت (ع) روایت شده است صحیح باشد. گاهی اوقات کسی در نقل مطلب از آنها اشتباه کرده است و گاهی اوقات کسانی هستند با هدف اهانت به آنها، به ایشان نسبت دروغ داده‌اند. هرچه دیدید که با قرآن و اخلاق قرآن مخالف است، قطعاً از اهل‌بیت صادر نشده است؛ بلکه یا نقل اشتباه بوده یا تحریف شده یا کلامی است که به دروغ به این بزرگواران نسبت داده شده است.» [۸]

سید احمدالحسن در روایت (صدای زن مایۀ شرمساری است) آیاتی از قرآن کریم را می‌آورد که تنها به‌معنای آن بسنده می‌کنیم:
«خداوند در آیۀ ۳۲ سورۀ احزاب چنین می‌فرماید: (ای زنان پیامبر، شما مانند دیگر زنان نیستید؛ اگر از خدا می‌ترسید پس به نرمی سخن مگویید تا مبادا آن مردی که در قلبش مرضی هست به طمع افتد؛ و سخن پسندیده بگویید.»
همچنین در آیۀ ۵۳ سورۀ احزاب می‌فرماید: (و اگر از زنان پیامبر چیزی خواستید، از پشت‌پرده بخواهید. این کار هم برای دل‌های شما و هم برای دل‌های آنها پاکیزه‌تر است. شما را نرسد که پیامبر خدا را بیازارید و نه اینکه زن‌هایشان را بعد از وی هرگز به زنی گیرید. این کارها نزد خدا گناهی بزرگ است).
و نیز خطاب به مریم (س) در آیۀ 26 سورۀ مریم می‌فرماید: (پس ای زن، بخور و بیاشام و شادمان باش و اگر از آدمیان کسی را دیدی بگو برای خدای رحمان روزه نذر کرده‌ام و امروز با هیچ بشری سخن نمی‌گویم).
این آیات به‌وضوح جایز بودن سخن گفتن زن با مرد را نشان می‌دهد. آیۀ آخر دلالت روشنی دارد بر اینکه مریم با آنها سخن می‌گفت و در گفت‌وگوی او با آنها مانعی نبوده، اما وی فقط در آن هنگام از سخن گفتن با آنها امتناع ورزیده بود، زیرا او روزه نذر کرده بود؛ بنابراین فقط در آن هنگام با کسی از آنها سخن نگفت، همان‌طور که آیه نشان می‌دهد. در ضمن اگر شما سیرۀ زهرا (س) و زینب (س) را مطالعه کنید، درمی‌یابی آنها سخن گفته‌اند و از حق جانشینان خدا بر زمینش دفاع کرده و با طاغوتیان و هواداران آنها رویارو شده‌اند… .» [۹]

در این مجال مختصر سعی بر آن است که طبق دیدگاه اسلام حقیقی به جایگاه زن نگاهی بیندازیم، تا روایات جعلی و رفتارهای ناشایستی را که در پی آن خرافه‌گویی‌ها، دامن‌گیر زنان شده برملا کنیم. اسلام آن‌گونه که تحریف شده نیست، بلکه اسلام حقیقی زنان را دوشادوش مردان قلمداد کرده و به هر اندازه که مردان در ایمان و عمل صالح می‌توانند ارتقا یابند، زنان نیز این توانایی را دارند و می‌توانند به مقامات عالی کمال، دفاع از حق، ظلم‌ستیزی و عدالت‌خواهی دست یابند. با توجه به آیات قرآنی و روایات، کم نیستند زنانِ ظلم‌ستیز و عدالت‌خواهی که نامشان بر قلۀ رفیع تاریخ حک شده و نمونه‌های کاملی از بانوان تأثیرگذار به شمار می‌آیند. بانوانی که در مسیر یاری حق و خلفای برگزیدۀ زمان تا پای جان ایستادگی کردند.

زنان مؤمن و همسران دیوصفت

در طول تاریخ کم نبوده‌اند زنانی که بر بدرفتاری‌ها و خشونت‌های همسرانشان با اخلاق نیکو و کریمانه، صبر و بردباری پیشه نکرده باشند. مردان غیرمؤمن و کافری که به‌خاطر ایمان زنانشان به آزار و اذیت و حتی شکنجۀ آنان اقدام کرده و آنها را از همراهی و یاری دادن حجت‌های الهی منع کرده‌اند.
نمونۀ این همسران را در زمان کنونی بسیار شاهد بوده‌ایم؛ ازجمله زنی مؤمن به دعوت یمانی آل‌محمد (ع) که همسر غیرمؤمنی داشت و از ترس او ایمان خود را در مقابلش پنهان می‌کرد؛ چون او بسیار وحشیانه با او رفتار می‌کرد. روزی شوهرش به‌طرز ناپسند و نکوهیده‌ای او را کتک زده بود و او بر اثر این برخورد وحشیانه، با قلبی شکسته برای مولایش سید احمدالحسن نامه‌ای می‌نویسد و از ایشان چاره‌جویی می‌کند. [۱۰] همچنین دراین‌خصوص می‌توان به آسیه همسر فرعون زنی عدالت‌خواه و حق‌جو اشاره کرد. زنی عفیف و پاک‌دامن که موسی (ع) را به فرزندخواندگی پذیرفت. او یکتاپرست بود و ایمان خویش را از فرعون مخفی می‌داشت. از چگونگی برخورد فرعون با همسر پاک‌دامنش آسیه (س) این‌گونه در روایات آمده است:
«هنگامی که فرعون از ایمان او آگاه شد، از او خواست تا از پرستش خدا دست بردارد اما آسیه نپذیرفت و فرعون دستور داد دست و پای او را به میخ‌های اوتاد بسته، بدنش را در آفتاب قرار داده و سنگ بزرگی بر سر او فرود آورند که در اثر همین شکنجه‌ها کشته شد.» [۱۱]

خداوند در قرآن می‌فرماید: (و ضَربَ اللهُ مَثَلاَ لِّلَّذینَ‌ ءامَنوا امرَاتَ فرعَونَ اِذ قالَت رَبِّ ابنِ لِی عِندَکَ بَیتاً فِی الجَنَّهِ وَ نَجِّنی مِن فِرعَونَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی مِنَ القومِ الظّالِمینَ) (خداوند مثلی برای مؤمنان ذکر کرده، همسر فرعون را، در آن زمان که به پیشگاه خدا عرضه داشت: پروردگار من! خانه‌ای برایم در جوار قربت در بهشت بنا کن و مرا از فرعون و کارهایش رهایی بخش و مرا از این قوم ظالم نجات ده). [۱۲]

برگزیدگانِ مطیع

از نمونه زنان پاک‌دامن و مؤمن و مطیع امر خدا، می‌توان به مریم دختر عمران مادر حضرت عیسی (ع) اشاره کرد که خداوند در قرآن می‌فرماید: (وَ اِذ قالَتِ الملائکةُ یمَریمُ اِنَّ اللهَ اصطَفَئکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصطَفَئکِ عَلَی نِساءِ العَلمِینَ) (و یاد کنید هنگامی که فرشتگان گفتند: ای مریم، قطعاً خدا تو را برگزیده و (از همۀ آلودگی‌های ظاهری و باطنی) پاک ساخته و بر زنان جهانیان (زمان خودت) برتری داده است). [۱۳]

همچنین در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: (وَ مریَمَ ابنتَ عِمرانَ الّتی اَحصَنَت فَرجَها فَنَفَخنا فیهِ مِن رُّوحِنا وَ صَدَّقَت بِکَلِمتِ رَبِّها وَ کُتُبِهِ وَ کانَت مِنَ القَنتینَ) (و نیز مریم دختر عمران (را مثل زده است) که دامان خود را پاک نگه داشت؛ و در نتیجه از روح خود در او دمیدیم و کلمات پروردگارش و کتاب‌های او را تصدیق کرد و از اطاعت‌کنندگان فرمان‌های خدا بود). [۱۴]

از دیگر زنان مطیع فرمان الهی می‌توان به مادر حضرت موسی (ع) اشاره نمود که خداوند او را خطاب قرار داده، می‌فرماید: (وَ اوحَینا اِلی اُمِّ موسی اَن اَرضِعِیهِ…) (ما به مادر موسی الهام کردیم که او را شیر بده…). [۱۵]

جهاد زنان با اموال

بخشش مال در راه خدا و یاری دادن حجت‌های الهی با بخشودگی اموال، یکی از مواردی است که در پیشبرد دعوت الهی نقش بسزایی دارد.
خداوند در قرآن می‌فرماید: (لا یَسَتَئذِنُکَ الَّذینَ یومِنوُنَ بِاللهِ وَالیَومِ الاَخِرِ اَن یُجَاهِدُوا بِاموالِهِم وَ اَنفُسِهِم وَاللهُ عَلیمُ بِالمُتَّقین) (آنان که به خدا و روز قیامت ایمان دارند از تو برای باز ایستادن از جهاد با اموال و جان‌هایشان اجازه نمی‌خواهند؛ بلکه در هر شرایطی مشتاقانه به‌سوی میدان نبرد بیرون می‌روند و خدا به پرواپیشگان داناست). [۱۶] نمونه‌ای از زنان جهادگر و یاری‌رسان دعوت‌های الهی با بخشودگی تمام اموال و دارایی‌شان، نامشان را در دفتر تاریخ اسلام به ثبت رساندند.

در میان زنانی که نامشان در قرآن ذکر شده، می‌توان به بلقیس ملکۀ سرزمین سبا اشاره کرد که بعد از ایمان به حق، تمام دارایی و تاج و تختش را با میل و رغبت در اختیار سلیمان قرار داد.
خداوند در قرآن می‌فرماید: (…قالَت رَبِّ اِنّی ظَلَمتُ نَفسی وَ اَسئلَمتُ مَعَ سُلَیمانَ لِلّه رَبِّ العالَمینَ) (بلقیس گفت: پروردگارا من به خودم ظلم نمودم و اینک خود را برای پروردگار جهانیان تسلیم سلیمان می‌کنم). [۱۷] چنان‌که ملکه بلقیس اموال و دارایی‌اش را در اختیار سلیمان قرار داد؛ خدیجه دختر خویلد همسر گرامی رسول مکرم اسلام حضرت محمد (ص)، تاجر بزرگ و بنام مدینه اموال و دارایی‌هایش را در اختیار پیامبر (ص) قرار داد تا در یاری دین اسلام و آیین ناب محمدی به کار گیرد.

علامه مجلسی راجع به اموال حضرت خدیجه (س) بیان می‌کند: «در شهر مکه کسی از ایشان ثروتمندتر نبود و در هر سو و ناحیه غلامان، احشام و اغنام فراوانی داشتند و بیش از ۸۰ هزار شتر در مناطق مختلف برای تجارت داشتند و در مناطق مختلفی چون مصر و حبشه تجارت‌خانه داشتند و عده‌ای برای ایشان مشغول تجارت بودند.» [۱۸] خدیجه (س) پس‌از ازدواج با پیامبر (ص) اموالش را در اختیار ایشان (ص) گذاشت و آن حضرت هم اموال را در راه خدا به مصرف رسانید. [۱۹]

رسول گرامی اسلام (ص) در وصف حضرت خدیجه (س) چنین می‌فرماید: «به خدا قسم، خداوند بهتر از او را به من نداده؛ زمانی که تمام مردم به رسالتم کافر بودند، او به من ایمان آورد و زمانی که مردم مرا تکذیب کردند، مرا تصدیق نمود و با مال خویش مرا دلداری داد و خداوند از او فرزند به من عطا کرد و از داشتن فرزند از زنان محروم ساخت.» [۲۰]

همچون آمنه دل‌سوز فرزند

فاطمه بنت‌اسد همسر ابوطالب (ع) دومین زنی بود که در صدر اسلام بعد از حضرت خدیجه (س) به دعوت حق لبیک گفت. [۲۱] زمانی که پیامبر(ص) از نعمت پدر محروم شد، عمویش ابوطالب او را به فرزندی برگزید و همسرش فاطمه بنت‌اسد او را مورد محبت و احترام قرار می‌داد. پیامبر (ص) در خصوص ایشان می‌فرمود: «او به‌راستی مادرم بود؛ چه کودکان خود را گرسنه می‌گذاشت و مرا شسته و آراسته می‌داشت، راستی که مادرم بود.» [۲۲]

سید احمدالحسن در تبیین زنان یاریگر حق که موضع‌گیری‌های مبارکی از خود نشان می‌دادند، از فاطمه بنت‌اسد مادر امیرالمؤمنین علی (ع) هم نام برده است. [۲۳] دل‌سوزی‌های مادرانه با آغوش گرم فاطمه بنت‌اسد از محمد (ص) قدمی بزرگ در یاری رساندن دعوت و استمرار ولایت دارد. کودکی که با وجود ابوطالب و فاطمه غم یتیمی را از خاطر می‌زدود و با تکیه بر خداوند و یاری خالصانۀ همراهانش، به پیشروی آیین اسلام ادامه می‌داد.

فاطمه (س) نمونۀ کامل یک زن

فاطمه زهرا (س) یگانه دختر رسول مکرم اسلام، همسر علی بن ابی‌طالب (ع)، از برترین زنان دو عالم است. سراسر زندگی حضرت فاطمه (س) مملو از مکارم اخلاق و رفتارهای نمونۀ انسانی است. زهد، تقوا، عبادت، ساده‌زیستی و تحمل مشکلات سبب شده تا فاطمه زهرا (س) نمونۀ کامل اخلاقی برای عموم بشر به حساب آید.
ایشان تنها زنی بودند که همراه پیامبر (ص) در روز مباهله خارج شدند و از اصحاب کساء هستند. حضرت فاطمه (س) نمونۀ کاملی از یک دختر، همسر و مادر در طول تاریخ بوده‌اند. زمانی که در خانۀ رسول‌الله (ص) بود، پیامبر(ص) را بسیار اکرام می‌داشت. رفتار او با پدرش همچون رفتار مادر با فرزند بود، از او نگهداری می‌کرد و زخم‌ها و درد و رنج‌هایش را التیام می‌بخشید. [۲۴] پیامبر (ص) با داشتن چنین دختری لقب (اُمّ‌اَبیها) را به او داده بود و او را این‌چنین خطاب می‌کرد. [۲۵]

حضرت فاطمه (س) نمونۀ برجستۀ یک مادر در تربیت درست و صحیح فرزندانش بود؛ فرزندانی چون امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و زینب کبری (س) که هرکدام اسوۀ تمام‌عیار جهان اسلام در زمان خودشان به شمار می‌رفتند.
در حدیث قدسی از عظمت فاطمه زهرا (س) چنین آمده است: «ای احمد، اگر تو نبودی آسمان‌ها را خلق نمی‌کردم و اگر علی نبود تو را خلق نمی‌کردم و اگر فاطمه نبود شما دو تن را خلق نمی‌نمودم.» [۲۶] پیامبر (ص) راجع به ایشان چنین می‌فرماید: «نخستین کسی که وارد بهشت می‌شود فاطمه است.» [۲۷] و «خداوند با خشم فاطمه به خشم می‌آید و با خشنودی او خشنود می‌شود.» [۲۸] امام حسن عسکری (ع) در مقام و مرتبه فاطمه (س) می‌فرمایند: «ما حجت‌های خدا بر مخلوقاتیم و جد ما فاطمه (س) حجت بر ماست.» [۲۹]

حضرت زهرا (س) نقش برجسته و کمال‌یافته از یک زن است؛ کسی که با حیا و عفت خویش سرمشق و سرلوحۀ تمام زنان بلکه تمام مردان بود. زنی مبارز، ظلم‌ستیز و عدالت‌خواه که از حق امام علی (ع) دفاع کرد؛ نه‌تنها به این خاطر که علی بن ابی‌طالب (ع) همسر ایشان است؛ بلکه برای دفاع از وصیت رسول‌الله (ص) و استمرار امر ولایت از علی (ع) و گسترش حاکمیت الله چنین شجاعانه در جایگاه یک زن ایفای نقش نمود.

حضرت فاطمه (س) بعد از وفات پدر تنها ۷۵ روز در این جهان زندگی کردند و در طول آن مدت،غم و اندوه زیادی را تحمل نمودند. [۳۰] ازجمله: شورای سقیفه، غصب خلافت و مصادرۀ فدک.
به‌رغم تنصیب علی (ع) توسط رسول اکرم (ص) در روز غدیر و مکتوب نمودن وصیت، غاصبین آن را انکار کردند و پیشوای گمراهی را بر امر حکومت گماشتند.

حضرت فاطمه (س) برای دفاع از وصیت پیامبر (ص) و امر حاکمیت الهی دچار تهدیدات و ناملایماتی از جانب شورای سقیفه (ابوبکر، عمر و پیروانشان) شدند؛ ازجملۀ این تهدیدات آتش زدن درب خانۀ ایشان توسط آنها بود. [۳۱] بیعت نکردن علی (ع) و عدم بیعت مخالفان با ابوبکر، سبب شد پیشوایان گمراهی که حقد و کینۀ اهل‌بیت (ع) را در سینه داشتند، به خانۀ ایشان حمله کنند و درب خانه را آتش زنند.
در پی این حادثه، با مقاومت حضرت فاطمه (س) در پشت درب برای ممانعت از ورود آنها و گرفتن بیعت اجباری از علی (ع) سبب شد فاطمه زهرا (س) دچار آسیب شوند و جنینشان سقط شود.
این فاجعۀ مصیبت‌بار را از زبان بانوی دو عالم فاطمۀ زهرا (س) می‌شنویم: «هیزم بسیار بر درب خانۀ ما گرد آوردند و آتشی آوردند تا خانه و نیز ما را به آتش بکشند. من چهارچوب در را گرفتم و گفتم: شما را به خداوند و پدرم رسول‌الله (ص) سوگند می‌دهم که از ما دست بردارید و ما را یاری دهید‌. عمر تازیانه را از دست قنفذ [غلام ابوبکر] گرفت و با آن بر بازویم زد. تازیانه بر بازویم پیچید تا همچون دستبندی شد. در را با لگد کوبید و آن را به طرف من باز کرد، درحالی‌که من باردار بودم. من با صورت افتادم، آتش زبانه می‌کشید و صورتم سیلی خورد. او با دستش چنان بر صورتم سیلی زد که گوشواره‌ام از گوشم افتاد و درد بارداری سراغم آمد و محسن کشته شده، بی‌هیچ جرمی سقط شد.» [۳۲]

فاطمه زهرا (س) آن یاس سفید نبوی، با شکنجه‌ای که غاصبان خلافت بر جسم نحیفش وارد ساختند، سبب بیماری، سقط جنین و در نهایت شهادت ایشان شدند.
ماجرای بانو فاطمه زهرا (س) اولین شهید مدافع وصیت را از زبان سید احمدالحسن می‌خوانیم: «مظلومیت زهرا (س) حقیقت دارد و ازجمله اسباب و عوامل وفات وی آزارهایی بود که در خانه‌اش بر او رفت. آنگاه که درب خانه‌اش به آتش کشیده شد، پهلویش شکست، جنینش سقط شد و علی را دست‌بسته بیرون آوردند تا با زور و اجبار با ابوبکر بن ابی‌قحافه بیعت کند.» [۳۳] فاطمه (س) این بانوی مدافع ولایت تا پای جان از ارزش‌های اسلامی و دین حق و وصیت برجای‌مانده از رسول مکرم اسلام دفاع کردند و در اوج مظلومیت به شهادت رسیدند. ایشان نمونۀ بارز و یگانه‌ای از یک بانوی اصلاحگر، ظلم‌ستیز و عدالت‌جو در تاریخ اسلام بودند.

دختری دل‌سوز پدر و هم‌رکاب برادر

در میان زنان، فاطمه معصومه (س) دختر امام موسی کاظم (ع) و خواهر علی بن موسی‌الرضا (ع) نیز در دفاع از ولایت و امامت نقش بسزایی داشتند. در شرایطی که امام رضا (ع) با تهدید به مرگ ناچار به پذیرفتن ولایتعهدی مأمون بود، باید مدافعان امامت این نکته را برای مردم روشن می‌کردند؛ چنانچه حضرت زهرا (س) در دفاع از امیرالمؤمنین (ع) به‌عنوان جانشین پیامبر (ص) این دفاعیه را انجام دادند.
حضرت معصومه (س) نیز در دوران هارون و مأمون، با نقل احادیث متواتر و قطعی مربوط به امامت و خلافت خصوصاً حقانیت امیرالمؤمنین(ع) اقداماتی انجام داد؛ ازجمله نقل حدیث غدیر، حدیث منزلت، حدیث معراج و ولایت حضرت علی (ع). بیان این احادیث از جانب حضرت معصومه (س) در دوران خلافت هارون و مأمون که خود را پیشوای برحق مسلمانان می‌دانستند، در اثبات حقانیت امام کاظم (ع) و امام رضا (ع) بسیار تأثیر داشت و جانانه‌ترین دفاع از امامت به حساب می‌آمد. [۳۴] حضرت معصومه (س) نیز مانند هر زن عدالت‌خواه و ظلم‌ستیز دیگری، با خواندن احادیث مربوط به امر ولایت که در حق ائمۀ اطهار (علیهم‌السلام) نقل شده از حق برادرش دفاع کرد.

بانوان عاشورایی

در تاریخ عاشورا و قیام حسینی کم نبوده‌اند زنانی که در دفاع از حجت زمانشان نام‌آور شدند. زینب کبری (س) دختر بانو فاطمه زهرا (س) و امام علی (ع) پرآوازه‌ترین زن حماسه‌ساز عاشورا در جهان اسلام است. قبل از بیان ویژگی‌های این بانوی مطهر به بیان نام غرورآفرین زنان عاشورایی می‌پردازیم:
«۱. (امّ‌وهب) اولین زن شهید کربلا؛
۲. (ام‌خلف) مادری که فرزند خود را فدای فرزند پیامبر(ص) کرد؛
۳. (بحریه) مادری که به فرزند خود لباس رزم پوشاند؛
۴. (اسما) همسر مختار؛
۵. (روحیه) دختری که پدرش (عمر بن حجاج) در لشکر دشمن بود. روحیه همسر هانی بن عروه بود که با ورود مسلم به کوفه از مسلم در منزل خویش پذیرایی کرد؛
۶. (فکهیه) اسیر شام شد. فکهیه در خانه رباب همسر امام حسین (ع) خدمت می‌کرد؛
۷. (حسنیه) به امام زین‌العابدین (ع) خدمت می‌کرد و در قیام عاشورا به اسارت گرفته شد.» [۳۵]

زنی به وسعت تاریخ

علاوه‌بر زنان شجاع و مبارزی که در آیات و روایات نامشان به میان آمده، می‌توان به زینب کبری (س) دختر امام علی(ع) و حضرت فاطمه (س) اشاره کرد. ایشان از ابتدای قیام سیدالشهدا تا لحظۀ وداع از پیکر بی‌جان برادر، او را همراهی کرد و نقش مهم و اساسی در دفاع از حق و قیام حسینی بر عهده داشت.
سید احمدالحسن در پاسخ به این سؤال که «چرا فقط چهار زن آسیه (س)، خدیجه (س)،مریم (س) و فاطمه زهرا (س) به مراحل بالای کمال رسیده‌اند؟» [۳۶] این‌گونه می‌فرماید: «موضوع انحصار به کمال رسیدن زنان به چهار نفر درست نیست. صحیح آن است که هر انسان طبق علم و اخلاصش جایگاهی نزد خداوند سبحان دارد؛ چه این انسان مرد باشد چه زن! اما اینکه برتر خواندن یک انسان معین و اینکه او از تمام انسان‌های پیش از خود برتر یا برترین اهل زمان خود است یا حتی بر تمام انسان‌ها برتری دارد، فقط و فقط از طریق تصریح خداوند سبحان توسط فرستادگانش ثابت می‌شود. از طریق خبری که پیامبر (ص) به نقل از خداوند سبحان و دانای غیب‌ها داده، ثابت شده است که فاطمه (س) سرور زنان عالمیان (دو جهان) است؛ همچنین ثابت شده است که مریم، آسیه و خدیجه فضل و مقامی نزد خداوند دارند؛ ولی این قضیه فقط به همین عده منحصر نمی‌شود؛ بلکه زنان بسیاری هستند که نزد خدا مقام و منزلت والایی دارند. حتی بانویی هست که از این عده برتر و والاتر است؛ زینب (س) دختر علی (ع) پس از مادرش فاطمه (س) برترینِ زنان جهانیان است. این سخن شما که زنان با فضیلت فقط همین چهار نفرند، چندان دقیق نیست، و شما بدان که باب بر تمام زن‌ها تا روز قیامت گشوده است تا با عمل و اخلاصشان بتوانند جزو برترین زنان دو عالم شوند.»[۳۷] همان‌طور که در کلام سید احمدالحسن مشخص است حضرت زینب (س) بعد از مادرش فاطمه (س) به‌عنوان بانوی والامقام و با فضیلت به شمار می‌آیند.

حضرت زینب (س) بانوی دلیر و مبارزی که نه‌تنها در میان زنان، بلکه در مردان عالم کمتر نظیرش را می‌توان دید. زنی به وسعت تاریخ که زبان از وصف شجاعتش قاصر است، پرستار کودکان و زخم‌خوردگان عاشورا، عابدی که دست از عبادت معبودش حتی در سخت‌ترین لحظات بر نمی‌داشت. در روایتی در وصف عبادت و نماز شب زینب کبری (س) چنین آمده: «امام حسین (ع) هنگام وداع در روز عاشورا، به زینب (س) سفارش کرد که خواهرم مرا در نماز شب فراموش نکن.» [۳۸] مصیبت‌های روز عاشورا همچون باران بر سرش می‌بارید و باوجود داغ یک‌به‌یک عزیزانش و با تمام این مشکلات شکسته نشد و فرمود: «این مصیبت بر من آسان است؛ چراکه در محضر خداست.» [۳۹] زینب (س) وقتی با بدن پاره‌پارۀ برادر روبه‌رو می‌شود می‌فرماید: «خداوندا، این قربانی اندک را از ما بپذیر.» [۴۰]

زینب (س) بانویی شجاع و خطیب که با اُبهت در میان کاخ دشمن‌ترین دشمنان اسلام چنان با صلابت و غرّا سخنرانی کرد که پایه‌های حکومت فرزند معاویه را به لرزه درآورد.
حذیم بن شریک الاسدی دربارۀ خطبۀ حضرت زینب (س) می‌گوید: «سوگند به خدا، کسی را مانند زینب (س) در سخنوری توانا ندیدم؛ چنان‌که گویی از زبان امیرالمؤمنین علی (ع) سخن می‌گوید. بر مردم نهیب زد خاموش باشید! با این نهیب، نه‌تنها آن جماعت انبوه ساکن شدند، بلکه زنگ شتران نیز از صدا افتاد. او خدا را ستایش کرد و بر رسول او درود فرستاد و مردم کوفه را به‌خاطر رفتار دوگانه‌شان و کوتاهی در یاری امام حسین (ع) نکوهش کرد و آنان را به کیفری بزرگ برای کشتن سید جوانان اهل بهشت وعده داد. پس ‌از سخنان زینب (س) مردم حیران شده بودند و دست‌ها به دندان می‌گزیدند.» [۴۱]

درهای کمال و ارتقا بر روی زنان گشوده است

زینب (س) نقش بزرگی در واقعۀ عاشورا ایفا کرد. ایشان الگوی کاملی از یک زن، برای دفاع و یاری از حجت الهی به شمار می‌آید. ظلم‌ستیزی، شجاعت، صبر و استقامت او بر مشکلات از پرآوازه‌ترین ویژگی‌های اوست.
سید احمدالحسن می‌گوید: «زینب ـ‌دخت علی‌ـ عاملی برای تداوم امامت و خلافت الهی بود، با وجود آنکه امام و خانوادۀ خود را از دست داده بود… و بهترین‌های اهل زمین ـ‌یاران برادر و پدر خود‌ـ را از دست داده بود… و همۀ این‌ها در یک لحظه رخ داد… ولی شکسته نشد؛ چنانچه حالت طبیعی ژنی انسانی این‌طور اقتضا می‌کند. ایشان بی‌درنگ قیام را انتخاب کرد… و در دهم محرم و پس‌از آن، به‌تنهایی سپاه و امتی شد… خودش را با کرامت و سخاوت به مرگ عرضه کرد، و هدف خود را به بهترین وجهی که قابل تصور است به انجام رسانید و از زندگانی علی بن حسین سجاد (ع) محافظت کرد. به همین سبب ایشان باب استمرار امامت و سلسله جانشینان و پیامبران خداوند سبحان، دارای مقام بزرگی است.» [۴۲] ایشان، زینب (س) را به‌عنوان سمبل و نماد عالی زن و انسانیت معرفی می‌کند که دیگر زنان در هر زمان و مکان که برایش مقدور است به ایشان اقتدا کنند.

سید احمدالحسن دربارۀ وظیفه زنان در نصرت حق چنین می‌گوید: «زن مؤمن مانند مرد مؤمن است. زن مؤمن نماز می‌گزارد، روزه می‌گیرد و به آنچه مورد رضای خداوند است، عمل می‌کند… زن مؤمن مکلف است نسبت به دین خود معرفت یابد و در حد وسعش حق را به مردم بشناساند و ابلاغ کند:(لایُکَلّفُ اللهُ نَفساً اِلّا وُسعَها لَها ما کَسَبَت وَ عَلَیها مَا التَسَبَت) (خدا هیچ‌کس را جز به‌اندازۀ طاقتش مکلف نمی‌کند. نیکی‌های هرکس از آنِ خود اوست. و بدی‌هایش از آنِ خود اوست). [۴۳] … همچنین بانوان مؤمن می‌توانند به اندازۀ وسع و توان خود کارهایی برای خویش تنظیم و تعریف کنند و به برپایی مجالس عزا در مناسبت‌های مربوط به مصائب آل‌محمد(ع) اقدام کنند و حق را به مردم بشناسانند و باطل را تبیین کرده و اهل باطل را مفتضح سازند. حضرت زینب (س) پس از واقعۀ کربلا نقش بسیار عظیمی در تبیین حق و رسوا نمودن باطل بر عهده داشت.» [۴۴]

سخن پایانی

به روایاتی در ابتدای مقاله اشاره شد که دلیل بی‌توجهی و کم‌ارزش بودن زنان در دیدگاه بعضی از مردان، از آنها نشئت می‌گرفت. در صحت‌وسقم آن روایات، کلام سید احمدالحسن را بیان کردیم. چنانچه گفته شد زنان نه‌تنها بی‌ارزش نیستند، بلکه می‌توانند به‌اندازۀ وسع و توانشان در یاری حجت الهی تأثیرگذار باشند و این امر از زنان ساقط نشده است، همان‌طور که از زنان پاک‌دامن و مؤمنی همچون آسیه، خدیجه، مریم، مادر موسی، فاطمه زهرا، زینب سلام ‌الله علیهن اجمعین و… سخن به میان آمد. آنها در یاری حجت خدا از هیچ کوششی دریغ نکردند و تا پای جان یاری‌رسان حجت‌های الهی بودند. پس این کلامی که مردان نسبت به زنان روا می‌دارند ناشی از کج‌فکری آنهاست؛ بلکه در زمان گذشته و حال بوده و هستند زنان موفقی که در انجام امور تواناتر از مردان عمل می‌کردند.
سید احمدالحسن می‌گوید: «برای هر زنی امکان دارد برای بزرگ‌ترین هدف در زندگی دنیا که همان ایستادگی به‌همراه حق و عدالت و انصاف علیه باطل و ظلم و طغیان است به پا خیزد.» [۴۵] لذا امید بر آن است که دختران و زنان مؤمن و پاک‌دامن در مسیر حجت زمانه و گسترش دین حق پرتوان‌تر از همیشه یاری‌رسان باشند و به گفته‌های بی‌پایه و اساسی که از خلال ذهن بیمارگونه برخی مردان برمی‌خیزد توجهی نشان ندهند.

منابع

1. ازجمله می‌توان به دیدگاه قرآن اشاره کرد که به تساوی زنان و مردان در ایمان، عمل صالح و جزای الهی اشاره می‌کند. آیۀ ۱۲۴ سورۀ نساء (وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ نَقِيراً) (و هر فردى كه كارهاى شايسته انجام دهد، چه مرد باشد و چه زن، درحالى‌كه مؤمن باشد، پس آنان به بهشت وارد مى‌شوند و كمترين ستمى به آنان نمى‌شود)؛ همچنین روایتی از پیامبر اکرم (ص) که می‌فرمایند: «زنان نیمۀ دوم مردان هستند.» (سیوطی، حدیث۲۵۶۰).
2. اشاره به روایتی از پیامبر (ص) که در صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، ج۱، ص۶۱ وارد شده است.
3. نهج‌البلاغه، نامه۳۱ (در وصیت‌نامه امام به فرزندش)
4. اشاره به روایتی در نهج‌البلاغه،ج۳، ص۲۰۶.
5. احکام نورانی اسلام، ج۲، ص۲۱۳.
6. پرسش‌های مربوط به زنان و زندگی مشترک در تالار انصار امام مهدی(ع)؛ زن در اسلام، ص۴۶.
7. سید احمدالحسن، پاسخ‌های روشنگرانه ج۴، ص ۳۶؛ زن در اسلام، ص۴۸.
8. سید احمدالحسن، پاسخ‌های روشنگرانه، ج۶، ص۶۲؛ زن در اسلام، ص۴۷.
9. سید احمدالحسن، پاسخ‌های روشنگرانه، ج۴، ص۵۳؛ زن در اسلام، ص۴۹ و ۵۰.
10. برگرفته از مقالات هفته‌نامه زمان ظهور، نشریۀ شماره ۱۶۹، شوهر وحشی.
11. طبرسی، مجمع‌البیان ۱۳۷۲ ش، ج۱۰، ص۷۳۹.
12. سورۀ تحریم، آیۀ ۱۱.
13. سورۀ آل‌عمران، آیۀ ۴۲.
14. سورۀ تحریم، آیۀ ۱۲.
15. سورۀ قصص، آیۀ ۷.
16. سورۀ توبه، آیۀ ۴۴.
17. سورۀ نمل، آیۀ 44.
18. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۱۶، ص ۲۱ و ۲۲.
19. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۷۱.
20. صحیح بخاری، ج ۱، ص۲۳۰.
21. ابن‌صباغ مالکی، الفصول المهمة، ۱۴۳۲ق، ص۳۷؛ ابن ابی‌حدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۳۷۸ق، ج ۱، ص ۱۴.
22. ترجمه تاریخ یعقوبی ص ۳۶۸ و ۳۶۹ به نقل از آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص ۴۹.
23. سید احمدالحسن، پاسخ‌های روشنگرانه، ج ۴، سوال ۳۲۲.
24. رحمانی همدانی، فاطمه زهرا (س) بضعة قلبی مصطفی (ص)، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۰۴.
25. اربلی کشف الغمه، منشورات الرضی ج۱، ص ۴۳۸.
26. سید احمدالحسن، متشابهات ج۱، سوال ۸.
27. ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال ج۲ ص۶۱۸.
28. کنز العمال ج۶، ص۲۱۹ و ج۱۲، ص۱۱۱؛ بحارالانوار، ج۳۰، ص۳۵۳.
29. شیخ حر عاملی، الانتصار، ج۷.
30.الکافی ج۱، ص۲۴۱ حدیث ۵؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۴۱.
31. ابن ابی‌شیبه کوفی، المصنف ۱۴۰۹، ج۸، ص۵۷۲.
32. بحارالانوار ج۳۰، ص ۳۴۸؛ بیت الاحزان، ص۱۲۱؛ عبدالعالی منصوری، فاطمه صدیقه شهیده، ص۲۵۶.
33. سید احمدالحسن، پاسخ‌های روشنگرانه ج۶، ص۶۴۴.
34. برگرفته از سایت حوزه نت، hawzah.net.
35. زنان نامداری که در کربلا حضور داشتند farsnews.ir؛ دانشنامه امام حسین(ع)،ج ۱۶، ص۳۲۱ تا ۳۳۱.
36. پرسشگر به روایت زیر اشاره می‌کند: پیامبر(ص) فرمودند: «هیچ‌یک از زنان کامل نشدند مگر چهار نفر: آسیه بنت مزاحم، مریم بنت عمران، خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت‌محمد.» که در کنزالعمال، ج۱۲، ح۳۴۴۰۸ و مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۴۸ آمده است.
37. سید احمدالحسن، پاسخ‌های روشنگرانه، ج۶، ص۴۰؛ زن در اسلام، ص۵۳.
38. محلاتی، ریاحین و الشریعه،۱۳۴۹ ش، ج۳، ص۶۲.
39. اللهوف فی قتلی الطفوف، قم انوار الهدی ۱۴۱۷ ق، چاپ الاولی، ص ۶۹.
40. اعیان الشیعه، ج۱، ص۵۹۷.
41. طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص۱۰۹ و ۱۱۰.
42. سید احمدالحسن، صفحۀ فیس‌بوک، ۲۹ آگوست ۲۰۲۰؛ زن در اسلام، ص۲۷.
43. سورۀ بقره، آیۀ 286.
44. سید احمدالحسن، در محضر عبد صالح، ج2، (نقش زنان در یاری حق)؛ زن در اسلام، ص۳۲.
45. سید احمدالحسن، صفحۀ فیس‌بوک، ۲۹آگوست۲۰۲۰؛ زن در اسلام، ص۲۷.

دانلود تمامی شماره های هفته نامه زمان ظهور

همچنین ببینید

گفت‌وگوی_داستانی_دربارۀ_دعوت_فرستادۀ_عیسای_مسیح

گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت سوم)

عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پس‌از او …