به قلم: ستایش حکمت
صیانت و حفاظت از میراث فرهنگی و اجتماعی اجداد و نیاکان و آنچه به یادگار گذاشتهاند، نشانۀ قوت روح تمدن و باورهای آن جامعه است. امروزه زمان سرعت شگفتانگیزی به خود گرفته و گویی با تمام توان بهسمت آنچه نیل کرده، شتابان میرود. در این رویارویی نابرابر میان زمان و بشر، تغییر و تحولات آنقدر عجولاند که گاهی فقط یک لبخند به لب خشکیده یا حتی حسرتی دردناک برجای مانده است؛ و دردناکتر اینکه تو به غفلت مشغول باشی و بعد از آن، به یاد آوری تمام آنچه شتابان از تو گرفتند، سرمایههای ناب و باورهای ارزشمند تو بوده است.
افسوس دیرزمانی است این داراییهای تو در دل خاکِ فراموشی دفن شده.
دستت را به من بده تا تو را با خود گامبهگام به دیدن این واقعۀ تلخ تاریخ ببرم.
محو خانۀ وحی در دل زمین!
تخریب و خاموشی خانۀ رسول خدا (ص) در دل خروارها خاک، در مکه!
خانهای که فاطمه (س) در آن رشد یافت و همچون قبرش در پسِ کینه و دشمنیها نهان گشت.
آری، اینها اشتباهات شهرسازی در بافت شهر نیست؛ اینها تیغ تیز خنجر دسیسههای پیروان سقیفه است که اسلام و پیروان راستینش در طول قرنها از آن زخم برداشته و بسی جای تأسف! تیزی این تیغ از غفلت من و توست.
آری، این فقط یک تخریب ساده و دفن یک خانه زیر آوارهای شهر نیست. این تدفین نمیتواند نامی جز دهنکجی به باورهای اسلام حقیقی، بیتوجهی به شعائر دین الهی و ناسپاسی در حق بنیانگذار آن، یعنی محمد (ص) باشد؛ همو که حبیب خداوند سبحان شد و وعدهگاه ملاقاتش را نزدیکترین جایگاه تقرب به خویش (قاب قوسین اَو اَدنی) اختیار نمود. [۱]
تخریب این اثر ارزشمند افزون بر سبک شمردن و توهین به شعائر الهی، نشانۀ زوال اندیشه و سقوط و انحطاط فکری است که به مرور زمان به رکود و خمودگی فرهنگ و باورهای انسانی منجر میشود.
از اهمیت این خانه همین بس که «جلالالدین سیوطی» نقل میکند:
«وقتی رسول اکرم (ص) آیۀ شریفۀ (فِی بُیُوت اذِنَ اللّهُ انْ تُرْفَعَ وَیُذْکَر فِیهَا اسْمُهُ) [۲] را در مسجد تلاوت نمود، فردی برخاست و پرسید: مقصود از این خانهها چیست؟ پیامبر گرامی (ص) فرمود: خانههای پیامبران. در این موقع ابوبکر برخاست و به خانۀ علی و زهرا (ع) اشاره کرده و گفت: ای پیامبر خدا! این خانه از همین خانههاست که خدا رخصت بر رفعت و منزلت آنان داده است؟ حضرت فرمود: آری از برترین آنهاست.» [۳]
قطعاً سازه و دیوارهای آن خانهها بهخودیِخود ارزشمند نبودند که اعتبارشان وامدار صاحبانی بوده که آن خانهها را بنا کرده و تمام سختیهای رسالت الهی را یکتنه به دوش کشیدند؛ چنانکه رسول خدا (ص) فرمود: «ما أُوذِی نَبِی بمِثْلَ مَا أُوذِیتُ» «هیچ پیامبری به اندازۀ من اذیت نشد.» [۴]
خانۀ رسول خدا (ص) میراث معنوی جماعت مؤمنان است. این خانه نظرگاه خداوند، محل تلاقی نور با حکمت و سرور، معبد مناجات شبانه و مهبط نزول وحی، محل فرود جبرائيل سلاماللهعلیه، و یادگار بانوی بزرگ اسلام خدیجه (س) و جایگاه انس وی به محمد (ص) است.
آری، هر خشت این بنا به میزان صبر و ارادتش در راه محمد (ص) شهادت میدهد. به مناجاتهای بریده و پنهانیاش با خدای سبحان، به ایمانِ این تنها زنِ مؤمن به رسول خدا (ص) در دوران بسیار سخت بعثت گواه است.
در روايتی در منزلت بزرگبانوی اسلام نزد خدای سبحان میخوانیم:
«إنَّ جَبْرَئيلَ أتي النَّبِيَّ صلي الله عليه و آله فَقالَ إقْرَءْ خَديجَةَ مِنْ رَبِّها السَّلامَ فَقالَ رَسولُ الله صلي الله عليه و آله: يا خَديجَةُ هذا جَبْرَئيلُ يُقْرِئُكَ مِنْ رَبِّكِ السلامَ، قالَتْ خَديجَةُ: اللهُ السَّلامُ وَمِنْهُ السَّلامُ وَعَلي جَبْرئيلَ السّلام» «همانا جبرائيل نزد پيامبر آمد، پس گفت: به خديجه از طرف پروردگارش سلام برسان؛ پس حضرت فرمود: ای خديجه، اين جبرائيل است كه از طرف پروردگارت سلام میرساند. خديجه (س) گفت: خدا سلام است و سلام از اوست و بر جبرائيل سلام باد.» [۵]
این قضیه شاهدِ اعتبارِ خانۀ رسول خدا (ص) معدن وحی و رسالت و محل نزول فرشتۀ وحی است؛ چنانکه مخزن اسرار خدا و سرچشمۀ علم و حکمت الهی است.
پس چهچیز ما را به این غفلت وا داشت تا دست روی دست گذاشته، شاهد تلخترین تدفین معنویت باشیم؟!
با یک سیر کوتاه در تاریخ و حقایق گزندۀ آن درخواهیم یافت که بدایت این عداوت و نهایت شقاوت از کجاست!
تفاوت میان آموزههای اسلام حقیقی و اسلام وهابیت، بلکه میان آموزههای دینی مسلمانان (اعم از شیعه و سنی) و دین وهابیت از زمین تا آسمان است.
در اینجا بر آنچه در دل تاریخ نهفته است مروری گذرا خواهیم داشت تا به درک بهتری از این اسلام خودساختۀ عدهای کجفهم و ظاهرگرا برسیم که بویی از حقیقت وحی الهی نبردهاند:
فرقۀ وهابیت یکی از فرقههای افراطی نوظهور است که خود را به اسلام منتسب میداند و عمرش در تاریخ طولانی اسلام به دو قرن هم نمیرسد. آنها خود را سلفی و پیرو افرادی چون «ابنتیمیه» میدانند و از اندیشه و خطمشی فکری (محمد بن عبدالوهاب) بنیانگذار این دین جعلی تبعیت میکنند.
«به عقیدۀ این فرقه حضرت محمد (ص) فقط نقلکنندۀ قرآن است و روح و حقیقت ایشان چه در زمان حیات و چه در زمان انتقال به ملأ اعلی هیچ سود و زیانی نخواهد داشت. از دیدگاه آنان اعتقاد به اینکه روح آن حضرت(ص) زیان میرساند یا نفعی دارد، شرک صریح و ارتداد از اسلام است؛ همچنین اگر کسی بگوید «لا اله الا الله محمد رسولالله»، ریختن خونش را جایز میدانند. چون گویندۀ این شهادتین قائل به نفع و ضرر روح محمد (ص) بعد از انتقال آن به عالم دیگر است.» [۶]
آری، وهابیت در شرک قلمداد کردن بسیاری از دستورات اسلام حقیقی، همانند توسل جستن به اولیای الهی و تبرک جستن به اماکن مقدس ابایی ندارند؛ لذا تلاش کردند حتی با محو آثار فرهنگی–اجتماعی و میراث معنوی اسلام، اندیشۀ محمدی و اسلام حقیقی را محو کنند.
پس سوار بر اریکۀ ظلم شدند و بیوقفه تاختند تا آنجا که خانۀ خدیجه (س) ـزادگاه دخت رسول خدا (ص)ـ را نیز تخریب کردند.
این اندیشۀ شوم، میراث «محمّد بن عبدالوهاب» است که از اسلاف خود «عبدالوهّاب بن تيميّه» به ارث برده است.
«وهّابیون در سال ۱۲۱۸ پس از مسلط شدن بر مکّه تمام آثار بزرگان دین را تخریب کردند. آنان در «مُعَلّی» قبّۀ زادگاه پیامبر گرامی (ص) و قبّۀ زادگاه علی بن ابیطالب (ع) و حضرت خدیجه (س) را ویران و با خاک یکسان کردند. آثار باستانیای که در اطراف خانۀ خدا و بر روی زمزم بود نیز تخریب کرده و در تمام مناطقی که مسلط میشدند آثار صالحین را نابود کردند. آنان هنگام تخریب این اماکن مقدس، طبل میزدند و به رقص و آوازخوانی میپرداختند.» [۷]
رذالت و شقاوت این قوم در حق محمد و آلمحمد (علیهمالسلام) تا آنجا ادامه یافت که محل هبوط جبرائیل فرشتۀ وحی الهی را ـکه قدمگاه بهترین و محبوبترین خلق خدا محمد (ص) بودـ تخریب کردند تا با از بین بردن آثار و نشانههای ظاهری، نام و یاد محمد (ص) هم از یادها برود. عقیده و اعمالی که با موازین کتاب و سنت، دو یادگار برجایماندۀ رسول خدا (ص) در تضاد بوده، و باعث پدید آمدن مشکلات فراوانی در جامعۀ مسلمانان شده است.
ما با میراث رسولالله (ص) چه کردیم؟
ما بهعنوان شیعه و مدعی پیروی از آلمحمد (علیهمالسلام) با این ظلم کنار آمدیم و سکوت پیشه کردیم؛ بلکه چشم فرو بسته و براساس مصالحی دستِ دوستی بهسویشان دراز کردیم. آیا این جور و ستمی بزرگ در حق اهلبیت عصمت و طهارت (ع) نیست؟! امروز باید فریاد مظلومیت خدیجه بنت خویلد (س) باشیم.
امروز باید همنوا با آلمحمد (علیهمالسلام) در این ظلمی که به این خاندان شده به نشر مظلومیت بپردازیم.
امروز باید صدای مردی از آلمحمد (ع) باشیم که در دفاع از اجداد طاهرش تمامقد ایستاده و خواهان احیای خانۀ وحی است.
سید احمدالحسن فریاد مظلومیت محمد (ص) را بلند کرده و از همۀ مسلمانان خواهان بازگشت به فطرت خداجویشان شده است: «خداوند به مسلمانان توفیق دهد تا صدای خود را بلند کرده و خواستار آشکار ساختن خانۀ مقدس وحی شوند.» [8] فطرتی که حجت تام خدا در زمین را واسطهای بین خالق و خلق میداند؛ فطرتی که به شرک پشتپا زده و توحید حقیقی را در خود متجلی کند.
او ـیمانی موعودـ خواستار هدایت و بازگشت انسان بهسوی خدای یکتایی است که خلق کرد تا عبادت شود.
(ما خَلَقتَ الجِن والانس اِلّا لِیَعبُدُون) (جن و انس را نیافریدم مگر برای عبادتم). [9] و این عبادت تنها در سایۀ تعالیم الهی خلیفۀ او در زمین محقق میشود.
وقت آن رسیده که دور یگانه پرچم حق گرد آییم و او را در احقاق حق محمد و آلمحمد (علیهمالسلام) یاری دهیم.
و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین.
__________________
منابع:
1. سورۀ نجم، آیۀ 9.
2. سورۀ نور، آیۀ ۳۶.
3. سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج 6، ص 203.
4. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۹، ص۵۶.
۵. کشف الغمة فی معرفه الائمة، ج۱، ص۵۱۲.
6. برگرفته از کتاب توحید، نوشتۀ سید احمدالحسن، حدود افراط، ص۹۳.
7. امین، سید محسن،کشف الارتیاب، ص۲۷ به نقل از تاریخ الجبروتی.
8. سید احمدالحسن، صفحۀ فیسبوک، 2 دسامبر2023م.
9. سورۀ ذاریات، آیۀ 56.
دانلود تمامی شماره های هفته نامه زمان ظهور
عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پساز او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More
مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More
گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More
به قلم: شیث کشاورز امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریهای است که در جامعۀ علمی، بهطور گسترده بهعنوان توضیحی کاملاً… Read More
پاسخ به تئوفان اعترافکننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More
وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More