خانه > دین آخرالزمان > اخلاق احمدی > 177 – خشمی برای خدا

177 – خشمی برای خدا

به قلم: نوردخت مهدوی

چندی پیش بعد از اینکه آلودگی هوا و سنگینی کیسه‌های خرید رمق از جانم گرفته بود، همین‌که خواستم از این سوی خیابان به آن‌سویش بروم، پسربچه‌ای شاید 12‌ساله در دو متری‌ام ترقه‌ای انداخت و شادمان گریخت. از ترس به هوا پریدم. اصلاً قالب تهی کردم و در همان لحظه زیرلب به پسربچۀ بازی‌گوشِ سربه‌هوا گفتم: «ای بمیری… .» به خودم آمدم و خود را نهیب زدم از اینکه: پسر مردم بمیرد به‌خاطر رفتاری که شاید اقتضای سنش است؟! به‌خاطر یک ترقه انداختن! بمیرد واقعاً؟ کلامم را برگرداندم، برایش دعا کردم و گفتم: الهی رعنا شوی و مادرت دامادت کند… همۀ این‌ها زیرلب بود. او رفته بود و مرا با گفت‌وگوی ذهنی شدیدی درگیر ساخته بود.

خشم… می‌خواهم از خشم سخن بگویم. خشم در حین رانندگی، در دعواهای خیابانی، در بگومگوهای زن‌وشوهری، در یک لحظه فرو رفتن در عصبانیتی شدید که شاید به قتل منجر شود؛ کشتن یک جان!
بسیاری از مشکلات خانوادگی و اجتماعی به‌دلیل بروز خشم است. وارد دادگاه‌ها که بشوید انواع و اقسام پرونده‌های کیفری را می‌بینید که زاییدۀ خشم‌اند.
با خیال من به یکی از دعواهای خیابانی بیا. مثلاً مسئله‌ای ناموسی در گرفته و مردِ ماجرا، خون جلوی چشمانش را گرفته و داد می‌زند: می‌کشمت… و می‌کشد! جان یک انسان را می‌گیرد! بدون توجه به اینکه اصل ماجرا چه بوده؟! لحظه‌ای به خود می‌آید که در دستش چاقویی است به رنگ خون! چه اندازه باید شانس با او همراه باشد که ضربات چاقو مهلک نباشد که متأسفانه در اکثر موارد خشم به‌حدی غالب شده که دیگر کار از کار گذشته است.

نمی‌خواهم از دیدگاه روان‌شناسی به مسئلۀ خشم بپردازم که نه این مقاله گنجایشش را دارد و نه من از علم روان‌شناسی سررشته‌ای دارم؛ پس بُعد روان‌شناسی‌اش را می‌سپارم به اساتید این فن.
خشم از سربازان جهل است. [1] سربازان جهل قد علم کرده‌اند روبه‌روی سربازان عقل. مقاومتی عجیب در کشاندن انسان به‌سمت تاریکی دارند، زیرا سرچشمۀ آن‌ها تاریکی است… عدم، نیستی. سربازان جهل نور را برنمی‌تابند. کشان‌کشان فرد را با خود تا دل تاریکی می‌برند. حال چه کنیم؟ همراهشان شویم؟ یا خود را رها کنیم از ظلمتی که نهایتش هم ظلمات است؛ یعنی تاریکی اندر تاریکی.
در رهگذار زندگی ناچاریم خیر را بشناسیم؛ خیری که وزیر عقل است. خیر مفهوم گسترده‌ای دارد که اینجا درصدد بیانش نیستم؛ اما نیک می‌دانم برای گذر از شر که وزیر جهل است و خشم نیز از انواع آن است باید خیر را شناخت. باید مجهز شد به سربازان عقل. سرباز عقلی که مقابل خشم می‌ایستد، رضایت و خشنودی است؛ خوش به‌حال کسی که دیر به خشم می‌آید و زود راضی می‌شود.
امام علی (ع) خشم را سرباز عظیم شیطان به شمار می‌آورد؛ عظیم است چون می‌تواند زندگی فرد را نابود کند. رسول خدا (ص) به زیبایی دراین‌باره می‌فرماید:
«خشم از شيطان و شيطان از آتش آفريده شده است و آتش با آب خاموش مى‌شود؛ پس هرگاه يكى از شما به خشم آمد، وضو بگيرد.» [2]

این کلام حضرت ختمی‌مرتبت (ص) مرا به یاد جملۀ ذریه‌اش سید احمدالحسن، وصی و فرستادۀ امام مهدی (ع) انداخت که برای انصارش این‌گونه فرمود:
«مانند آب باشید که نجاست را پاک می‌کند و در آن وارد می‌شود و به‌همراه آن حرکت می‌کند تا وقتی که آن را از بدن پاک کند. به آرامی ‌و بدون آسیب‌ رساندن به بدن. مانند چاقو نباشید که گوشت را به‌همراه نجاست قطع می‌کند و باعث درد برای بدن می‌شود. و شاید او به‌سبب همین درد، به‌جای پاک شدن و طهارتی که شما به او می‌دهید نجاست را انتخاب کند.» [3] قرآن هم به زیبایی برای رسولش بیان می‌کند: «…اگر خشمگین و سنگ‌دل بودی قطعاً از اطرافت پراکنده می‌شدند…» [4] و خدا محمدش را رحمةٌ لِلعالمین قرار داد تا مهربانی‌اش حجتی شود برای کسانی که به‌سمتش رو می‌کنند و حتی از او روی‌گردان می‌شوند.

خشم و خشنودی در تقابل با هم‌اند و بی‌شک آن‌که خشم خود را فرو برد در آرامشی وارد می‌شود که نظیری برایش نخواهد یافت. حتماً شما هم امتحانش کرده‌اید. هنگامی که خشم همۀ وجودتان را فرا گرفته، چه به حق چه ناحق، وقتی در لحظه چشمان خود را می‌بندید و گذر می‌کنید از عامل خشم و می‌نشینید و شاید هم آبی می‌نوشید و زیر لب می‌گویید: خدا لعنت کند شیطان را، آرامشی را سر می‌کشید که گذر از طوفانِ خشم نصیبتان می‌کند. اگر هنوز امتحانش نکرده‌اید و خشمگینانه بر سر همسر و فرزندان یا… به‌خاطر هر مسئلۀ کوچک و بزرگی فریاد می‌کشید، لحظه‌ای درنگ کنید و گذر کنید از هرآنچه شما را به‌سمت تاریکیِ خشم می‌کشاند و با خود بگویید: به‌راستی ارزشش را دارد که دل همسر و فرزندانم را بلرزانم؟ یا آن زمان که خون جلوی دیدگانت را فرا گرفته و نمی‌دانی از خشم شکم کدام بدبختِ بیچاره‌ای را سفره کنی، لحظه‌ای با خود مرور کن هرآنچه قرار است بعدش اتفاق بیفتد و تا پای طناب دار خودت را تصور کن و بگو: ارزشش را دارد؟! برایت می‌گویم: نه، ارزشش را ندارد. ارزشش را ندارد که خشم زندگی تو را نابود کند، نه‌فقط زندگی تو را به نابودی بکشاند که زندگی خانواده و اطرافیانت را هم تحت‌تأثیر قرار دهد.

اگر می‌خواهی خشمگین شوی برای خدا خشمگین شو؛ چراکه رستگاری و رضای پروردگار در چنین خشمی است، خشمی برای خدا.
امام علی (ع) می‌فرماید: «…جهاد چهار شعبه دارد: امر به معروف، نهى از منکر، پایدارى در جبهه‌ها و کینه‌توزى با فاسقان. پس هرکه امر به معروف کند پشت مؤمن را محکم ساخته و هرکه نهى از منکر کند بینى کافر را به خاک مالیده و هرکه در جبهه‌ها پایدارى کند به عهد و وظیفۀ خود عمل نموده و هرکه با فاسقان کینه توزد براى خدا خشم گرفته و هرکه براى خدا خشم بگیرد حقیقتاً مؤمن است‏. پس این است ایمان و پایه‌هاى آن». [5]

سید احمدالحسن:
«… ای مؤمنان، شکیبایی ورزید و صبور باشید و بر کارها مواظبت داشته باشید و امیدوار به خداوند سبحان‌و‌متعال باشید. رضای شما برای خدا و خشمتان برای خداوند باشد. به‌خاطر خداوند دوست داشته باشید و به‌خاطر او دشمن بدارید. بر کفّار سخت و گران و با یکدیگر مهربان باشید و در راه خداوند، سرزنش سرزنشگر ناامیدتان نکند. به خداوند پناه جویید که اگر هریک از شما یکی از هزار باشد و کوه‌ها متلاشی شود، از فرمان خداوند سبحان‌و‌متعال و جهاد در راه او دست نخواهد کشید. خداوند یار و یاور شماست… .» [6] _____________________
منابع:
1. ر.ک: کلینی، کافی، ج 1، ص 20؛ کتاب عقل و جهل، ح 14.
2. گردآوری و ترجمه ابوالقاسم پاینده، نهج الفصاحه، ح 660.
3. سید احمدالحسن، بیانیه نصیحتی به انصار.
4. آل‌عمران، 159.
5. شیخ مفید، الامالی، ص 278، کنگره شیخ مفید، قم‏، چاپ اول، 1413ق‏: «وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِینَ غَضِبَ لِلَّهِ وَ مَنْ غَضِبَ لِلَّهِ تَعَالَى فَهُوَ مُؤْمِنٌ حَقّاً فَهَذِهِ صِفَهُ الْإِیمَانِ وَ دَعَائِمُه‏».
6. سید احمدالحسن، متشابهات، ج2، مقدمه.

دانلود تمامی شماره های هفته نامه زمان ظهور

همچنین ببینید

گفت‌وگوی_داستانی_دربارۀ_دعوت_فرستادۀ_عیسای_مسیح

گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت سوم)

عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پس‌از او …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *