معنای شناخت امام
به قلم: کاظم محمدی
میتوان گفت تقریباً هر شیعهای تاکنون این حدیث معروف را شنیده است: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» «هرکه بمیرد و امام زمان خود را نشناسند به مرگ جاهلیت مرده است»، اما آیا تمام کسانی که این حدیث را شنیدهاند معنای درست آن را نیز دریافتهاند؟
مسلماً شناخت امام معصوم فقط برای افزودن بر اطلاعات عمومیمان نیست؛ بلکه بدون شناخت حجت خدا فواید دنیوی و اخروی برای ما میسر نخواهد بود. در واقع آنها هیچ نیازی به پیروی ما ندارند، و این ماییم که به آنها و به پیروی از آنها نیاز داریم. اگر حجت خدا را نشناسیم چگونه میتوانیم آنها را بهدور از تهمتها بدانیم و معتقد باشیم اولیای الهی بهدنبال قدرت، شهرت، ثروت و شهوت نبودهاند؟ اما شاید گروهی در این توهم فرورفتهاند که دانستن اسم و نسب امام برای آنها کافی است. البته نگارنده علم غیب ندارد تا بداند آنها دقیقاً چه فکری در سر دارند و البته قصد تهمت زدن هم ندارد؛ اما یک سؤال جدی مطرح میشود که عموم شیعیان در جهان غیر از اسم امام زمان (ع)، از امام مهدی (ع) چه میدانند؟
سؤال بعدی اینکه دانستن نام و نسب امام مهدی (ع) چه دردی را از آنها دوا میکند؟ این مسئله اگرچه کاملاً عقلانی است و هر عقل سلیمی بدون نیاز به تلاش زیادی به آن میرسد، اما اجازه دهید تا از کلام امام کاظم (ع) دراینخصوص بهره بگیریم؛ چراکه آنها معدن علم و حکمتاند: «عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ مَنْ مَاتَ بِغَيْرِ إِمَامٍ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً إِمَامٍ حَيٍّ يَعْرِفُهُ فَقُلْتُ لَمْ أَسْمَعْ أَبَاكَ يَذْكُرُ هَذَا يَعْنِي إِمَاماً حَيّاً فَقَالَ قَدْ وَ اللَّهِ قَالَ ذَاكَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) قَالَ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ يَسْمَعُ لَهُ وَ يُطِيعُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة»[1] «عمر بن یزید میگوید از امام کاظم (ع) شنیدم که فرمود: کسی بدون امام زندهای که او را بشناسد بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است. پس به او عرض کردم این را از پدرتان [امام صادق (ع)] نشنیدم که امام زنده ]را باید بشناسیم[، امام کاظم (ع) فرمود: به خدا سوگند این را پیامبر (ص) فرمود و فرمود کسی که بمیرد درحالیکه امامی ندارد که از او بشنود و از او اطاعت کند به مرگ جاهلیت مرده است.»
کاملاً واضح است شناخت امامِ معصوم برای شنیدن از اوست. به این معنی که حقایق دین را باید از امام بگیریم و در عمل به دین خدا باید از او اطاعت کنیم. حتماً خوانندۀ گرامی تأیید میکند دانستن اسم امام غایب برای کسانی که هیچ ارتباطی با او ندارند تا دین خود را از او بگیرند و از او پیروی کنند هیچ کمکی نمیکند. بهخصوص وقتی تقریباً تمام امت اسلامی به این مسئله اقرار دارند که گذشت زمان و تغییر جامعه و روابط انسانی مستلزم تغییر در فهم از دین است،[2] باید بدانند که شناخت از امام باید شناخت حقیقی و با آثار واقعی باشد، نه اینکه برای هر هدف درست یا غلطی فقط نام امام مهدی (ع) را بهخاطر بسپارند. این مضمون از امام صادق (ع) نیز نقل شده: «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ مَاتَ وَ هُوَ لَا يَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً فَعَلَيْكُمْ بِالطَّاعَة… .»[3] «امام صادق (ع) فرمود پیامبر (ص) فرمود: کسی که بمیرد درحالیکه امامش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است، پس بر شماست اطاعت کردن… .»
کلام امام صادق (ع) بهخوبی این مسئله را روشن میکند که شناخت امامِ معصوم مسئلهای پوچ، نمادین و تزیینی نیست؛ بلکه بر ما لازم است از او پیروی کنیم. روشن است وقتی او را نشناسیم، نخواهیم توانست دستورات او را دریافت کنیم و نخواهیم توانست از او پیروی کنیم. تمام اینها مستلزم شناخت امام است و نه شناخت اسم او. امام رضا (ع) در حدیث معروف سلسلةالذهب میفرماید: «… اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا»[4] «… لا اله الّا الله اگر چه دژِ خداوند است و هرکسی به آن وارد شود از عذاب خداوند در امان خواهد بود؛ اما همو فرمود این مسئله شروطی دارد و من جزء شرطهایش هستم.» معنای حدیث مذکور این است که اگر کسی «لا اله الّا الله» را فقط بر زبان بیاورد یا صرفاً نام و نام خانوادگی امام زمانش را بداند، هیچ فایدهای برای او نخواهد داشت مگر هنگامی که از امام زمان خود پیروی کند. چراکه همگان امام رضا (ع) را با اسم، نسب، کنیه، لقب و اوصاف ظاهری و علمی و… میشناختند و برای همین پای صحبتهای او مینشستند، پس چه دلیلی دارد امام رضا (ع) بگوید من جزء شرایط ورود به دژ الهی هستم؟ آیا بدین علت نیست که امام (ع) اعلام میکند شناخت ظاهری اهمیت ندارد؟ اگر این مسئله را تأیید کنیم، معنای حدیث بعدی نیز مشخص خواهد شد: «في الحديث النبوي (ص) من مات و لم يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهلية و من عرفه كفاه به معرفة إذا عرفه حق معرفته»[5] «در حدیث نبوی وارد شده کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است و کسی که او را بهدرستی بشناسد همین او را کفایت میکند.» طبق این حدیث، تنها راهِ نجات از مرگ جاهلی، شناختِ حقیقیِ امامِ معصوم است. شناخت حقیقی امام معصوم این نیست که کودکانه بگوییم امام دوازدهم م ح م د (ع) فرزند امام حسن عسکری (ع) است.
بیایید جایگاه حقیقی امام معصوم را از خود امام معصوم بشنویم: «و عن أبي الجارود قال: سمعت أبا جعفر (ع) يقول: من مات و ليس عليه إمام حي ظاهر مات ميتة جاهلية، قال: قلت إمام حي جعلت فداك؟ قال: إمام حي، إمام حي»[6] «ابوجارود میگوید: از امام محمد باقر (ع) شنیدم که فرمود: هرکس بمیرد و امام زندۀ ظاهر نداشته باشد به مرگ جاهلی مرده است. عرض کردم: فدایت شوم، امام زنده؟ امام (ع) فرمود: امام زنده، امام زنده.» همانطور که مشاهده کردید امام محمد باقر (ع) میفرماید امامِ زندۀ ظاهر تنها راهِ نجات است. امام اگر ظاهر نباشد ما نمیتوانیم دین را از او بگیریم و وقتی نتوانیم دین را از امام زمان خود بگیریم، چگونه میتوانیم دیندار باشیم؟ دین با استدلالات و استنتاجات و استحسانات حاصل نمیشود؛ چون دین، خودِ امام است و اوست که حلال را حلال و حرام را حرام میکند. «و عن عمار الساباطي عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال: لا تترك الأرض بغير إمام يحل حلال اللّه و يحرم حرام اللّه، و هو قول اللّه تعالى: يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ ثم قال: قال رسول اللّه (ص): من مات بغير إمام مات ميتة جاهلية»[7]
عمار ساباطی از امام صادق (ع) نقل میکند که ایشان (ع) فرمود: زمین بدون امامی که حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام میکند، رها نمیشود. سپس فرمود: پیامبر (ص) میفرماید: کسی که بدون امام بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است.» آری، امام حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام میکند. بدون امام انسان دیندار به حساب نمیآید؛ چون امام خودِ دین است و کسی که امام ندارد، دین ندارد. امام صادق (ع) در تعریف دین خدا میفرماید: «… ثُمَّ إِنِّي أُخْبِرُكَ أَنَّ الدِّينِ وَ أَصْلَ الدِّينِ هُوَ رَجُلٌ وَ ذَلِكَ الرَّجُلُ هُوَ الْيَقِينُ وَ هُوَ الْإِيمَانُ وَ هُوَ إِمَامُ أُمَّتِهِ وَ أَهْلِ زَمَانِهِ فَمَنْ عَرَفَهُ عَرَفَ اللَّهَ وَ مَنْ أَنْكَرَهُ أَنْكَرَ اللَّهَ وَ دِينَهُ وَ مَنْ جَهِلَهُ جَهِلَ اللَّهَ وَ دِينَهُ وَ حُدُودَهُ وَ شَرَائِعَهُ بِغَيْرِ ذَلِكَ الْإِمَامِ كَذَلِكَ جَرَى بِأَنَّ مَعْرِفَةَ الرِّجَالِ دِينُ اللَّه….»[8] «… سپس من به تو خبر میدهم که دین و اصل دین یک مرد است و آن مرد همان یقین است و او همان ایمان است و او امام امتش و اهل زمانش است. کسی که او را بشناسد خدا را شناخته و کسی که او را انکار کند خدا و دین خدا را انکار کرده و کسی که او را نشناسد، خدا و دین و حدود و شرایع او بدون آن امام را نشناخته و اینچنین جریان پیدا کرد که شناخت مردان ]الهی[ دین خداست… .» طبق کلام امام صادق (ع) دین شرعیات و شکیات نیست، بلکه دین و ریشۀ دین و یقین و ایمان، خودِ امامِ معصوم است. پس بیایید افکار کودکانه را کنار نهیم و بهصورت جدی با این مقولۀ بسیار مهم و اساسی در دین خدا روبهرو شویم. هرچند ممکن است این راه، سختیهایی نیز در پی داشته باشد؛ همانطور که برای سلمان و ابوذر و مالک اشتر داشت. از مجموع این احادیث چنین نتیجه گرفته میشود که نقش امامِ معصوم در دین خدا بسیار حائز اهمیت است چنانچه بدون امامِ معصوم دین اصلاً معنایی ندارد. همچنین دانستیم امام معصوم باید ظاهر و زنده باشد و انسان باید او را با آن جایگاهی که خداوند برای امام معصوم تعیین کرده است بشناسد و از او تبعیت کند. و متوجه شدیم شناخت اسم امام فایدهای بهحال انسان نخواهد داشت.
منابع:
محمد بن محمد، شیخ مفيد، الإختصاص، النص، ص۲۶۸.
برای نمونه آقای مرتضی مطهری کتابی با عنوان “اسلام و مقتضیات زمان” به نگارش در آورده است که نشان میدهد در شناخت دین مسئلۀ تغییر زمان و جامعه تا چه اندازه مهم و واقعی است.
احمد بن محمد بن خالد برقى، المحاسن، ج۱، ص۱۵۴.
شیخ صدوق، امالی، ص۲۳۵.
محمد محسن بن شاه مرتضى فيض كاشانى، الوافي، ج۷، ص۵۹۱.
محمد بن حسن، شیخ حر عاملی، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۱، ص۱۶۸.
محمد بن حسن شيخ حر عاملى، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۱، ص۱۶۵.
محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات في فضائل آلمحمد (ص)، ج۱، ص۵۲۹.
هفته نامه شماره 180