قسمت اول
به قلم: ارمیا خطیب
برخی از مخالفان این دعوت مانند علی شریفی ادعا میکنند که سید احمدالحسن خود را ربالارباب حقیقی جهان معرفی کرده است.[1] ریشۀ این ادعای آنان بر پایۀ کتاب «نامۀ هدایت»[2] است؛ بنابراین به بررسی این ادعا خواهم پرداخت.
سید احمدالحسن در کتاب نامۀ هدایت به نکاتی از آیات عهد جدید -که مسیحیان به آن اعتقاد دارند- میپردازد و توضیحاتی دربارۀ این آیات ارائه میکند و بیشترین تمرکز را بر کتاب مکاشفۀ یوحنا میگذارد؛ کتابی که در فصل اول آن آمده است:
«۱ مکاشفۀ عیسی مسیح که خدا به او داد تا اموری را که میباید زود واقع شود بر غلامان خود ظاهر سازد و بهوسیلۀ فرشتۀ خود فرستاده، آن را ظاهر نمود بر غلام خود یوحنا، ۲ که گواهی داد به کلام خدا و به شهادت عیسی مسیح در اموری که دیده بود.»
سید احمدالحسن نشان میدهد برهای که یوحنای رسول در رؤیای خود دیده است، برخلاف تصور مسیحیان به مهدی اول اشاره دارد. ایراد مخالفان سید احمدالحسن وقتی شروع میشود که یوحنای رسول دربارۀ این برّه میگوید:
«۱۲ و آن ده شاخ که دیدی، ده پادشاه هستند که هنوز سلطنت نیافتهاند بلکه یک ساعت با وحش چون پادشاهان قدرت مییابند. ۱۳ اینها یک رأی دارند و قوت و قدرت خود را به وحش میدهند. ۱۴ ایشان با بره جنگ خواهند نمود و بره بر ایشان غالب خواهد آمد؛ زیراکه او ربالارباب و پادشاه پادشاهان است و آنانی نیز که با وی هستند خوانده شده و برگزیده و امیناند.»[3]
و چند فصل جلوتر نیز ما دوباره تکرار این توصیف را دربارۀ برّه -که همان سوار بر اسب سفید است- میبینیم:
(و بر لباس و ران او نامی مرقوم است یعنی «پادشاه پادشاهان و ربالارباب»).[4]
مهم است که بدانیم سید احمدالحسن در کتاب نامۀ هدایت هرگز دربارۀ چرایی توصیف قائم به ربالارباب صحبت نکرد! اما مخالفان او که حتی به این متن در کتاب مقدس ایمان ندارند[5] شروع به تفسیر آن کردند و به این نیز اکتفا نکردند و این را نیز به آن افزودند که چون سید احمدالحسن ادعای ربالارباب بودن دارد و این عبارت هم فقط برای خدا استفاده میشود، پس سید احمدالحسن ادعای خدایی کرده است! اما ازآنجاکه باید مطالب بسیار مهمی را بگویم، فعلاً به بررسی این کلمه نمیپردازم.
پس مشخص شد این توصیفی است که از سالهای طولانی پیش از آنکه سید احمدالحسن کتاب نامۀ هدایت را بنویسد، دربارۀ منجی بیان شده است.
جالب است که اساتید ادیانِ آنها به کتاب مکاشفه و شخصیت برّه اشاره میکنند و آن را امام حسین (ع) میدانند!
در اینجا دو فرد را نام میبرم:
اول. سید محمدرضا طباطبایی [6] شخصیت برّه را به امام حسین (ع) تفسیر میکند.[7]
دوم. حبیب عباسی [8] نیز شخصیت برّه را به امام حسین (ع) تفسیر میکند.[9]
پس لازم است به این پرسش برسیم که آیا برّه دانستن امام حسین (ع) در کتاب مکاشفه توسط طباطبایی و عباسی، موجب شد که امام حسین (ع) را خدا تلقی کنند و مشرک شوند؟! قطعاً خیر! و آیا امثال شریفی که به قول حسینی قزوینی میگفت: «نه حوزه خوانده نه دانشگاه رفته، سیکل هم نمیدانم دارد یا ندارد»، سوادش از متخصص و کارشناس ادیان که تحصیلات حوزوی نیز دارند و در شبکۀ ولایت کار کردهاند بالاتر است؟!
اما موضوع مهمتری که وجود دارد این است که ممکن است این تفکر را القا کنند که کتاب مقدس تحریف شده است و به همین خاطر تمام آن بیاعتبار است و ارزشی ندارد! همانطور که شریفی در تلاش بود اینگونه القا کند! چرا؟ زیرا اگر به تقدس آن یا بخشی از آن اقرار کند، با این پاسخ مخاطب روبهرو میشود که اگر آن یک متن مقدس باشد، پس معنی آن همانطور که تو فکر میکنی نیست! و سید احمدالحسن ادعای لاهوت مطلق بودن ندارد!
البته کسی که کتاب مقدس را بخواند بهراحتی میتواند بگوید که ادعای بیاعتبار بودن تمامی کتاب مقدس گزاف و بیارزش است و نشانۀ بیسوادی شریفی و امثال اوست؛ زیرا باورمند به این موضوع، قرآن و احادیث را نیز بیاعتبار میداند؛ به این دلیل که مطالب بسیاری در تورات و انجیل وجود دارد که منطبق بر ثقلین است! همانطور که تقدیم شد اساتید آنها نیز چنین ادعایی ندارند!
حتی در کتاب شیخ مکارم شیرازی آمده است:
«ولى بااینحال، شک نیست که قسمتى از تعلیمات موسى و عیسى (ع) و محتواى کتب آسمانى آنها، در ضمن گفتههاى پیروانشان به این کتابها انتقال یافته است، به همین دلیل، نه مىتوان همۀ آنچه را در «عهد قدیم» (تورات و کتابهاى وابسته به آن) و «عهد جدید» (انجیل و کتب وابسته به آن) آمده است، پذیرفت و نه همۀ آن قابل انکار است، بلکه مخلوطى است از تعلیمات این دو پیامبر بزرگ، با افکار و اندیشههاى دیگران.»[10]
بنابراین نمیتوان تمامی مطالب کتاب مقدس را از اعتبار ساقط کرد.
سه نکتۀ مهمی که تا اینجا بیان شد این است که:
اول. توصیف ربالارباب در کتاب مکاشفه دربارۀ منجی جهان بیان شده است (بحث دربارۀ این عبارت در آینده تقدیم میشود)
دوم. اساتید مخالف نیز به این موضوع اشاره کردهاند که برّه در مکاشفۀ یوحنا به امام حسین (ع) اشاره دارد و بنابراین صرف این اعتقاد موجب نمیشود که بهخاطر ربالارباب بودن برّه، آنها ادعای لاهوت مطلق داشتن را برای امام حسین (ع) داشته باشند!
سوم. نمیتوان همۀ مطالب کتاب مقدس را بیپایه و اساس و بیارزش دانست.
منابع
1-http://dl.valiasr-aj.com/tv/clip/1400/11/1400-11-20-00-00-10.mp4
2- نسخۀ عربی، ص۱۴.
3- مکاشفه، فصل ۱۷.
4- مکاشفه ۱۶:۱۹.
5- ایمان ندارند؛ چراکه اگر داشتند حداقل میدانستند کلام الهی قائل به الوهیت مطلق بودن یک انسان نیست و اگر انسان با صفت ربالارباب وصف شود بهمعنای ربوبیت مطلق نیست.
6- او دانشآموختۀ حوزۀ علمیۀ قم است که با تخصص در گرایش ادیان، در زمینۀ مباحث مربوط به ادیان و فرقههای نوظهور در عرصۀ رسانه، پژوهش، تألیف و تدریس فعالیت میکند. از سوابق او این است که دو سال کارشناس ادیان در شبکۀ ولایت بود.
7- http://fna.ir/AOJZ6Z
8- او تحصیلات خود را تا پایان سطح سه حوزۀ علمیه ادامه داد. زمینۀ تخصصی كارشناسی او، ادیان و مذاهب است و از سوابق او كارشناسی در شبكۀ جهانی ولایت را میتوان نام برد.
9- https://www.aparat.com/v/hq1nL
10- تفسیر نمونه، ج۲۴، بخشِ «بشارات عهدین و تعبیر فارَقلیطا».
هفته نامه شماره 183
دانلود تمامی شماره های هفته نامه زمان ظهور
عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پساز او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More
مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More
گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More
به قلم: شیث کشاورز امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریهای است که در جامعۀ علمی، بهطور گسترده بهعنوان توضیحی کاملاً… Read More
پاسخ به تئوفان اعترافکننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More
وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More