سلسلهمقالات پاسخ به موسی بن میمون
قسمت ششم
اعتقاد ابنمیمون دربارۀ لزوم آینده بودنِ زمان فعل در پیشگویی اشتباه است
به قلم: یهوشوع ربوبی
• مقدمه
در این قسمت، به یکی دیگر از اشکالات موسی بن میمون بر استنادات مسلمانان خواهیم پرداخت؛ یعنی تثنیه ۲:۳۳ و خواهیم دید که آیا اشکال او ارزش علمی دارد یا خیر؟
• دربارۀ افعال گذشته در پیشگوییها
موسی بن میمون میگوید:
«استدلال از عبارت «او از کوه فاران درخشان گردید» (تثنیه ۲:۳۳) بهراحتی قابل رد است. درخشان گردید زمان فعل گذشته است. اگر کتاب مقدس از زمان آینده «او از کوه فاران درخشان خواهد شد» استفاده میکرد، ممکن بود فریبکاران، ظاهری از حقیقت را در کنار خود داشته باشند. بااینحال، استفاده از زمان گذشته «او درخشان گردید» نشان میدهد که این عبارت رویدادی را توصیف میکند که روی داده است؛ یعنی ظهور خدا به انسان بر [کوهِ] سینا.» پایان نقلقول.
اعتقاد ابنمیمون دربارۀ لزوم آینده بودن زمان فعل در پیشگویی اشتباه است؛ زیرا پیشتر مشخص شد که خود او دربارۀ رؤیای دانیال (ع) از عبارت «پیشگویی الهامشدۀ الهی» استفاده کرد درحالیکه افعال آن پیشگویی گذشته بودند:
«پس در این شاخها تأمل مینمودم که اینک از میان آنها شاخ کوچک دیگری برآمد و پیشِرویش سه شاخ از آن شاخهای اول از ریشه کنده شد و اینک این شاخ چشمانی مانند چشم انسان و دهانی داشت که به سخنان تکبرآمیز متکلم بود.»[1]
این متن که حاوی پیشگویی است نشان میدهد که دانیال (ع) از افعال گذشته استفاده کرده است و نفرمود «از میان آنها شاخ کوچک دیگری برخواهد آمد و پیشِروی سه شاخ از آن شاخهای اول از ریشه کنده خواهد شد»!
برای توضیح بیشتر:
او میتوانست به دو طریق پیشگویی را بگوید:
اول. آنچه را دید دقیق بگوید که در این صورت افعال گذشته میشوند همانگونه که در دانیال ۸:۷ میبینیم.
دوم. هرچه را از آینده دید با این نگاه که رخ خواهند داد، با زمان فعل آینده بگوید همانطور که یکی از حاضران به دانیال (ع) گفت:
«۲۴ و ده شاخ از این مملکت، ده پادشاه هستند که خواهند برخاست و [شاخ] دیگری بعد از ایشان خواهد برخاست و او مخالف اولین خواهد بود و سه پادشاه را به زیر خواهد افکند. ۲۵ و سخنان به ضد حضرت اعلی خواهد گفت و مقدسان حضرت اعلی را ذلیل خواهد ساخت و قصد تبدیل نمودن زمانها و شرایع خواهد نمود و ایشان تا زمانی و دو زمان و نصف زمان به دست او تسلیم خواهند شد.»[2]
در نتیجه چه شد؟ اتفاقی که برای آینده رخ میدهد با دو زمان متفاوت فعل بیان شدند!
• پاسخ به تحریف و تناقضگویی
ابنمیمون در ادامه میگوید:
«هنگامی که خدا میخواست خود را در سینا آشکار کند، نور آسمانی ناگهان مانند رعدوبرق نازل نشد، بلکه به آرامی فرود آمد و بهتدریج ابتدا از بالای یک کوه، سپس از کوه دیگر ظاهر شد تا زمانی که به محل اقامت خود بر سینا رسید. این مفهوم در آیۀ «خداوند خود را در سینا آشکار کرد، پس از آنکه نورش از سعیر به آنها تابیده بود و از کوه فاران درخشید» آمده است. (تثنیه ۲:۳۳).» پایان نقلقول.
میگویم:
او تثنیه ۲:۳۳ را اینگونه نقل کرده است «خداوند خود را در سینا آشکار کرد، پس از آنکه نورش از سعیر به آنها تابیده بود و از کوه فاران درخشید.» این نقل از آیه که او آورده است دستخوش تحریف است؛ به متن آیه توجه کنید:
«[…] یهوه از سینا آمد، و از سعیر بر ایشان طلوع نمود و از جبل فاران درخشان گردید. […]»
ابنمیمون در ادامه میگوید:«اگر خوب علامتگذاری کنید، عبارت «بر ایشان» به اسرائیل اشاره دارد.» پایان نقلقول.
دربارۀ اینکه او مخاطب کل آیه را بهخاطر وجود عبارت «بر ایشان» بنیاسرائیل تفسیر میکند، میگویم:
مخاطب دعوت محمد (ص) نه فقط بنیاسماعیل بلکه بنیاسرائیل نیز بود؛[3] در نتیجه عبارت (بر ایشان) حتی اگر بنیاسرائیل باشند، خللی در این موضوع ایجاد نمیکند که درخشش خدا از فاران در این آیه به محمد (ص) -پیامبری از فرزندان اسماعیل (ع)- اشاره دارد.
موضوع دیگر آن است که اندکی جلوتر میبینیم ابنمیمون به گفتههای بزرگان مذهبی یهود در خصوص این آیه اشاره میکند که مضمون آن این است پیامبری سوی رومیان میرود و تورات را تقدیم میکند و آنها نمیپذیرند و پیامبر دیگری سوی اعراب میرود و به همین صورت رد میشود و سپس موسی تورات را برای بنیاسرائیل میآورد و آنها میپذیرند! بنابراین طبق این افسانۀ بزرگان مذهبی یهود، آیا عبارت (بر ایشان) نتوانست بر رومیان و اعراب تطبیق پیدا کند؟!
ابنمیمون در ادامه میگوید:
«همچنین توجه داشته باشید که چگونه کتاب مقدس درجهبندیهای مختلف در شدت شکوه الهی را نشان میدهد. از نوری که از کوه فاران میدرخشد و از سینا دورتر میشود صحبت میکند، اما از نوری که از کوه سعیر که به آن نزدیکتر است تابیده میشود و سرانجام از ظهور شکوه کامل خداوند در کوه سینا که هدف ظهور خدا به انسان بود همانطور که در آیه آمده است: «و جلال خدا در کوه سینا اقامت گزید» (خروج ۲۴:۱۶)، «و خداوند از سینا آمد» (تثنیه ۲:۳۳). به همین ترتیب، این ایده که نور بهتدریج از کوهی به کوه دیگر فرود آمد، در توصیفی که دبورا از عظمت اسرائیل در مکاشفهای در سینا هنگامی که فریاد زد «ای خداوند، آنگاه که از سِعیر بیرون رفتی، و از دیار اَدوم پیش راندی، زمین به لرزه آمد و آسمانها باریدن گرفت» (داوران ۴:۵) صحیح است.» پایان نقلقول.
در پاسخ میگویم:
اول. تثنیه ۲:۳۳ اینگونه نیست که ابتدا از فاران و سپس به سعیر و سینا اشاره کند، بلکه اول از سینا و دوم به طلوع و ظهور جزئی خدا در سعیر و سوم از درخشش یا ظهور کامل در فاران صحبت میکند!
دوم. آنچه موسی بن میمون از داوران نقل میکند ارتباطی با تثنیه ۳:۳۳ ندارد و او باید مطابقت آن را نشان میداد؛ مطابقت باید به این شکل باشد اتفاقی که در سعیر رخ میدهد، نمایانگر ظهور جزئی خدا باشد و این اتفاق باید قبل از ظهور کامل در فاران باشد! همچنین از دیگر اشتباهات این تفسیر آن است که یهود این آیه را به دوران موسی و قبل از او (ع) تفسیر کردهاند، درحالیکه حبقوق (ع) که صدها سال بعد از موسی میآید با استفاده از فعل آینده نشان میدهد که کسی حداقل بعد از او از فاران خواهد آمد که دلایل آن در آینده تقدیم میشود.
در نتیجه تفسیر ابنمیمون بهروشنیِ تمام اشتباه و فریبکارانه است.
• تا اینجا
فعلهای یک پیشگویی برخلاف نظر ابنمیمون میتوانند گذشته باشند؛ چراکه وقتی نبی موضوعاتی از آینده را میبیند، آنها را به شکلی تعریف میکند که اتفاق افتادهاند. همچنین مشخص شد به فرض درست بودن تفسیر موسی بن میمون از عبارت (بر ایشان) در متن تثنیه 33:2، یهودیان نیز در کنار سایر مذاهب و ادیان دیگر، مخاطب دعوت محمد (ص) بودند و او برای یهودیان نیز مبعوث شد؛ پس محمد (ص) میتواند مصداق درخشش خدا در فاران باشد و حتی ربطی به این ندارد که او بنیاسماعیلی بود!
منابع:
1- دانیال ۸:۷.
2- 24:7-25.
3- آلعمران:۶۴؛ مائده:۱۵و۱۹و۷۷.
هفته نامه شماره 185