به قلم: هلن انصاری و مریم احمدیار
هر روزه انسانها دادههای بسیاری را از طریق اندامهای حسی خود دریافت میکنند. این دادهها و اطلاعات دریافتی به ما کمک میکند دنیای پیرامون خود را کشف کنیم و با آن سازگار شویم، یا اینکه موقعیتی را که در آن قرار گرفتهایم تحلیل کرده و رفتار مناسبی را به کار بگیریم. در بیشتر موارد آنها «انتخابی» هستند؛ یعنی انتخاب میکنیم که به چه اطلاعاتی بیشتر توجه کنیم؛ دادههای دریافتی با توجه به تجارب مشابه و اطلاعات قبلی در مغز پردازش میشوند. [1] این امر باعث میشود که انسانها درک متفاوتی از یک اتفاق واحد داشته باشند. در واقع «توجه» مانند یک دوربین عمل میکند که اگر بر اطلاعات خاصی متمرکز شود ما را از اطلاعات و دادههای دیگر غافل میکند و البته سیستم پردازش مغز را براساس محتوای همان دادهها و منطبقسازی آن با اطلاعات و تجارب قبلی مشابه فعال میکند.
برای مثال یک روز برفی را تصور کنید که در ایستگاه اتوبوس به انتظار نشستهاید. ممکن است تمام حواستان به خیابان باشد تا ببینید کی اتوبوس از راه میرسد. این توجه انتخابی باعث میشود افکار خودآیندی به ذهنتان خطور کند: «چرا اتوبوس نمیآید؟… وای چقدر دیرم شده… توی هوای سرد چقدر منتظر ماندن سخت است… خسته شدم از انتظار و…» ازطرف دیگر ممکن است توجه شما از اتوبوس به کودکی جلب شود که زیر برف درحال بازی کردن است. این امر چرخۀ افکار منفیتان را متوقف و حسوحال بهتری در شما ایجاد میکند. در واقع مسیر چرخۀ افکار خودآیندتان تغییر میکند و توجه شما را مانند یک دومینو به خاطرات زیبای دوران کودکیتان میبرد و لبخند ظریفی را گوشۀ لبتان مینشاند.
برایناساس دادههای محیطی میتوانند بر چرخۀ افکار و احساسی که تجربه میکنیم تأثیر بگذارند. میتوانیم بگوییم که آنها ذهن ما را تغدیه میکنند و براساس این دادههای ورودی، سلسلهافکار مشخصی در ذهن ما پرورش پیدا میکنند؛ پس اجازه دهید آنها را «خوراک ذهن» بنامیم.
آیا تاکنون مراقب ذهن خود بودهاید تا با خوراکهای ناسالم بیمار نشود؟ یا بهتر بگوییم آیا مراقب هستید تا ذهنتان با هر خوراکی که در محیط اطراف، توجه شما را به خود جلب میکند تغذیه نشود؟
اگر جواب شما به این سؤالات «نه» هست، نگران نباشید؛ زیرا شما درحال مطالعۀ مقالهای هستید که قرار است خوراکهای ذهنی مناسبی را به شما معرفی کند که شاید تاکنون نسبت به آنها بیتفاوت بودهاید. این خوراکها میتواند شروع فوقالعادهای برای یک رژیم ذهنی سالم باشد.
حسهای پنجگانۀ انسان در واقع دروازهای برای «توجه» هستند. توجه یک فرایند شناختی است که فرد فعالانه اطلاعات مختلف را در محیط پردازش میکند. اطلاعات حسی که از کانال توجه به دست آمده باعث به راهاندازی چرخۀ افکار میشود و ذهن فرد، اطلاعات جدید را با اطلاعات قبلی منطبق میکند تا بتواند الگوی رفتاری مناسبی را برای سازگاری با محیط انتخاب کند. [1] بنابراین ورودیهای ذهن (خوراک ذهن) میتوانند بر خروجیهای ذهن (رفتار) تأثیرگذار باشند.
اما سؤال اساسی اینجاست که آیا در یک موقعیت واحد، انسان با دادههای متفاوتی روبهرو است؟! در پاسخ باید بگوییم بله، انسان در هر موقعیتی با دادهها و آموختههای بسیاری روبهرو میشود، ولی گاهی اوقات آنها را نمیشنود یا نمیبیند. کریستوفر چابریس و دانیل سایمونز آزمایشی را به نام «گوریل نامرئی» طراحی کردند که بهدلیل طراحی و اجرای آن موفق به دریافت جایزۀ نوبل روانشناسی شدند. آزمایش از این قرار است که از افراد خواسته میشود به تماشای فیلمی بنشینند که در آن چند دانشآموز درحال پاس دادن توپ به یکدیگرند. آزمایششوندگان باید تعداد پاسهای دانشآموزان سفیدپوش را بشمارند. در این حین، فردی با لباس گوریل وارد صحنه میشود و پساز لحظاتی صحنه را ترک میکند. جالب اینجاست که بیشتر از پنجاه درصد آزمایششوندگان اصلاً متوجه حضور گوریل نمیشوند و در واقع گوریل برای آنها کاملاً نامرئی است. [2] با توجه به این آزمایش میتوان نتیجه گرفت حتی اگر اتفاقی در حوزۀ دید ما رخ بدهد، ممکن است متوجۀ آن نشویم. بنابراین ما نسبت به بسیاری از دادهها و اطلاعات پیرامون خود دچار غفلت هستیم. سید احمدالحسن در کتاب «سفر موسی(ع) به مجمعالبحرین» در خصوص اطلاعات و آموختههایی که پیرامون ما وجود دارد اینگونه مینویسد:
«اطلاعات و دادههایی که انسان دارد، برخی از آن از این عالم جسمانی و به عنوان مثال از چشم و گوش سرچشمه میگیرد، و پارهای از آن، از ملکوت اعلی میآید. مثال اطلاعاتی که از ملکوت اعلی نشئت میگیرد، وحی بر انبیا(ع) و رؤیای صادقه است.» [3]
در واقع منبع این دادهها یا از عالم ملکوت است یا از عالم جسمانی، مصدر این دادهها میتواند از جانب خداوند، فرشتگان یا ارواح باشد؛ میتواند از جانب شیطان باشد؛ یا میتواند از جانب نفس انسان باشد. نکتۀ مهم این است که آنچه باعث میشود ما این اطلاعات را وارد ذهن خود کنیم میزان «توجه» است. اگر انسان دلمشغول دنیا و نفس خود باشد بسیاری از اطلاعات را دریافت نمیکند. اما همانطور که سید احمدالحسن میفرماید اگر مشغولیت ما به آخرت و به روح باشد و بدن را سبک کنیم -یعنی کمتر به آن توجه کنیم- بسیار میشنویم و میبینیم. [4]
بنابراین ما در هر موقعیتی با اطلاعات بسیاری مواجه هستیم و براساس میزان توجهی که به دادهها و اطلاعات خاصی داریم –که میتواند از جانب خدا، نفس یا شیطان باشد- ذهنمان آنها را دریافت و پردازش میکند. «انتخاب» در این زمینه نقش اساسی دارد، اما متأسفانه باید اعتراف کنیم که گاهی ما انتخابهای خود را با تفکر و آگاهی لازم برنمیگزینیم و توجه خود را کنترل نمیکنیم. ازآنجاکه ذهن بر حالات و رفتارهای انسان تأثیر میگذارد، اگر ورودی و خروجی افکار کنترل نشود، افکار منفی در ذهن فرد نهادینه میشود و افکاری که منبع آن شیطان است میتواند فرد را به معضلات روانی و اخلاقی-رفتاری گوناگونی گرفتار کند. [5]
کودکی را در نظر بگیرید که مدام انیمیشنهای خشونتآمیزی تماشا میکند، او قطعاً در رفتارهای خود پرخاشگری بیشتری نشان میدهد. در این زمینه آلبرت بندورا -بنیانگذار نظریۀ یادگیری اجتماعی- آزمایشی انجام داد که در آن یک فرد بزرگسال رفتار پرخاشگرانهای را با یک عروسک داشت و نشان داد چگونه مشاهدۀ چنین رفتاری میتواند بر یادگیری خشونت کودکان تأثیر داشته باشد. [6]
اجازه دهید مثال سادۀ دیگری بزنیم. زمانی که پشتسر فردی غیبتی را میشنویم –صرفنظر از اینکه این اطلاعات صحیح است یا نه- ناخودآگاه دیدگاهمان نسبت به آن فرد تغییر میکند، او را قضاوت میکنیم و حتی ممکن است در آینده رفتار متفاوتی را با او در پیش بگیریم؛ یا زمانی که به فرد نامحرمی نگاه میکنیم یا با او به گفتوگوهایی میپردازیم که خارج از چهارچوب دین است، در واقع درحال پرورش افکاری هستیم که مانند یک دومینو ممکن است ما را به جایی بکشانند که در ابتدا خواستار آن نبودهایم. تصور کنید بالای کوهی برفی ایستادهاید و گلولهبرفی کوچکی را بهسمت پایین کوه پرتاب میکنید. شاید به خودتان بگویید «این فقط یک گلولهبرفی کوچک و بیخطر است. سخت نگیر… بذار کمی برفبازی کنم…» هرچه گلولهبرفی بهسمت پایین میرود بزرگتر و بزرگتر میشود و در نهایت تبدیل به بهمنی میشود که دیگر نمیتوانیم جلوی آن را بگیریم و شاید اصلاً خواستار آن نبودهایم. موضوع مهم این است که همهچیز از همان گلولهبرفی اول شروع میشود… بسیاری از احکامی که اسلام قرار داده است در واقع مانند فیلتری عمل میکند که مانع راهاندازهای بهمنهای فکری میشود.
خوراک ذهن میتواند نقطۀ شروعی برای نهادینه شدن یک باور غیرمنطقی باشد. برای مثال زمانی که توجه خود را بیش از اندازه به اخباری از قبیل دزدیها، اختلاسها، قتلها و… معطوف میکنیم، به مرور زمان این باور برایمان ایجاد میشود که دنیا جای کاملاً ناامنی است و به هیچکس نمیتوان اعتماد کرد. شاید بپرسید ایراد آن چیست؟! مگر نه اینکه دنیا واقعاً جای ناامنی است و بهسختی میشود به دیگران اعتماد کرد؟! در پاسخ باید بگوییم در این دنیا هیچچیز مطلقی وجود ندارد. چنین باورهایی که اغلب همراه با کلماتی مانند کاملاً، همیشه، همه یا هیچ و… همراه هستند و الگوی مطلقی را ارائه میدهند غیرمنطقی هستند و میتوانند زندگی ما را تحتتأثیر خود قرار دهند. سید واثق حسینی بیان میکند:
«پس افکاری را مییابیم که بر حالات انسان، بر سلامتی او، بر طریقۀ صحبت کردن و به کار بردن کلمات، بر اعمال و رفتار او اثر میگذارد؛ تا آنجا که حتی این افکار بر شخصیت انسان هم تأثیر میگذارد و شخصیت انسان را افکاری تعیین میکند که با آن سروکار دارد.» [7]
علاوهبر این، از منظر دینی افکار انسان دروازهای برای نفوذ شیطان محسوب میشود. [۲] ازاینرو یک رژیم ذهنی سالم میتواند از نفوذ شیطان در ذهن انسان و وسوسههای نفس به امور ناشایست جلوگیری کند.
باید بدانیم کسی که میتواند به ذهن ما خوراک بدهد و چرخۀ افکارمان را هدایت کند «خودمان» هستیم. این ما هستیم که تعیین میکنیم چه اطلاعاتی را وارد ذهن خود کنیم و چه افکاری را در ذهن خود بپرورانیم. سید واثق حسینی میفرمایند:
«… ما میان غذای خوب و غذای بد انتخاب میکنیم تا از سلامتی خود و سلامتی بدن خود محافظت کنیم؛ وقتی غذایی مطبوع بیابیم، دوست داریم آن را بخوریم اما زمانی که غذایی بد و ناپسند و گندیده پیدا کنیم، آن را نمیخوریم. میان لباس خوب و بد، لباس خوب را انتخاب میکنیم. میان دوست خوب و بد، دوست خوب را برمیگزینیم. همچنین ذهن ما احتیاج دارد تا با افکاری که دارای اثر است و بر کلام ما، شخصیت و اعمال و رفتار ما اثر میگذارد تغذیه شود، پس باید سالم باشد. باید در ما خوشبینی ایجاد کند. باید افکاری باشد که در ما احساس خوبی نسبت به زندگی ایجاد کند؛ تا اینکه تلاش کنیم دائماً با خوشبینی زندگی کنیم. همواره مراقب باشیم تا زندگیمان یک زندگی خوب و سعادتمند باشد؛ زیرا ما هستیم که خودمان را بالا میکشیم یا خود ما هستیم که خودمان را در سختی دائمی یا غالبی قرار میدهیم.» [7]
نکتۀ مهم این است که هیچکسی تمایل ندارد ذهنش جولانگاه افکار منفی شود و برای همۀ ما اتفاق افتاده است که گاهی افسار افکارمان از دستمان خارج شده باشد. از کنترل خارج شدن افکار یکی از شکایتهای رایج افرادی است که هجوم افکار منفی، آنها را به مرز اختلالاتی مانند افسردگی و وسواسهای فکری کشانده است. [8] [9] ما میتوانیم راهاندازهای چرخۀ افکار خود را کنترل کنیم -یعنی با کنترل اطلاعاتی که از طریق حواسمان وارد ذهن میکنیم میتوانیم به میزان چشمگیری از بروز چنین افکاری جلوگیری کنیم.
اطلاعات عالم جسمانی میتواند از طریق دیدن، شنیدن، مطالعه کردن و… وارد ذهن شود. یکی از راههای تغذیۀ سالم ذهن، فیلتر کردن اطلاعاتی است که در شبکههای اجتماعی میخوانید و میبینید؛ بدین لحاظ باید مراقب باشیم چه فیلم و سریالهایی را تماشا میکنیم؛ چه چیزهایی را گوش میدهیم و به چهچیزهایی میاندیشیم. سید واثق حسینی در این زمینه بیان میکنند:
«ازجمله دلایل ایجاد تفکر منفی، رسانههای خبری هستند. میبینید که بسیاری از ما اخبار را دنبال میکنیم. امروزه، اخبار یا شبکههای تلویزیونی دائماً چهچیزی میگویند؟ انفجارهای متعدد، کشتارها و جنگ و ظلمی که میشود. در رسانههای خبری، ابداً خبری شادیبخش نمیبینیم. همۀ اخبار عبارت است از: مرگ و جنگ و نابودی و خونریزی. اینها بر شخصیت ما اثر میگذارد. به همین دلیل امروزه شیوۀ تولید سریالها و فیلمها چگونهاند؟ به ایجاد مشکل و درگیری در خانوادهها میپردازند. اینها همگی بر شخصی که این امور را دنبال میکند، تأثیر میگذارد و گاهی افراد به این نمیاندیشند که از چه منبعی بدون تفکر اطلاعات میگیرند.» [7]
البته شاید نتوانیم ذهن خود را کاملاً از اخبار منفی و رسانهها ایزوله کنیم، اما میتوانیم اطلاعات را مدیریت کنیم و غرق اخبار نشویم. همچنین در همان موقعیت واحدی که اطلاعات منفی دنیوی به ذهنمان هجوم میآورند، میتوانیم نسبت به آموزهها و اطلاعات عالم اَعلی نیز هوشیار باشیم. برای این کار کافی است تا تمرین کنیم چگونه نیروی قدرتمند «توجه» را که گاهی سرکِش است و برخلاف میل و خواستۀ ما عمل میکند رام کنیم.
زمانی که انسان غرق اطلاعات و دادههایی میشود تمایل دارد بدون تحقیق و تفکر آن اطلاعات را بپذیرد. برای مثال یکی از تأثیرات رسانه که بهوضوح در جامعه شاهد آن هستیم غرقهسازی ذهنها با اطلاعات و آموزههای بیاساس مانند موضوع «تقلید» است. علما از طریق رسانههای خود سعی دارند به مردم القا کنند که باید دین را از ما بگیرید و بدون تقلید ایمان و عملتان در پیشگاه خدا پذیرفته نخواهد شد. [10] متأسفانه بسیاری از ما آنقدر در چنین اطلاعاتی غرق میشویم که «لزوم تقلید» را که هیچ دلیل دینی موجهی برای آن وجود ندارد میپذیریم؛ نسبت به باورهای اصلی دینی دچار شک میشویم و باور به «لزوم تقلید» را در ذهن خود رشد میدهیم. [11] در واقع خوراکی که رسانههای مرجعیت به ذهن مردم میدهند این است که ما از شما بیشتر میفهمیم و صلاح شما را بهتر تشخیص میدهیم، بنابراین شما باید از ما پیروی کنید، تاجاییکه خودشان را منجی مردم میدانند یا حداقل آنها هستند که باید حجیت و حقانیت منجی و فرستاده را تأیید کنند. اما چه میشود که ما باور میکنیم، چگونه میشود که به این سادگی باور کنیم!؟ آزمایش مشهور «اثر اَش» به ما کمک میکند تا این موضوع را بهتر درک کنیم که چطور انسان حقیقت ملموس –مانند حقانیت یمانی موعود را که با دلیل ارائه میشود [12]- رد میکند و دروغهای بیاساس را –مانند لزوم تقلید از علما که برایش هیچ دلیلی وجود ندارد- برمیگزیند.
سولومون اَش در سال 1950 یک مطالعۀ پیشگامانه را طراحی و اجرا کرد. در این آزمایش، گروهی از شرکتکنندگان در یک اتاق (که پر از آزمایششوندههای دیگر بود) قرار گرفتند و به آنها تصویری با سه خط شمارهدار نشان داده میشد. از افراد یک سؤال ساده میپرسد: «کدام خط از همه بلندتر است؟» در هر گروه، تنها یک شرکتکنندۀ واقعی وجود داشت. بقیۀ شرکتکنندهها، از قبل انتخاب شده بودند و به آنها گفته شده بود که عمداً پاسخ «نادرست» را انتخاب کنند. تقریباً در همۀ موارد، شرکتکننده تحتتأثیر پاسخ سایر افراد قرار میگرفت و باوجود اینکه خط بلندتر بهوضوح نمایان بود، پاسخی را برمیگزید که اکثر افراد انتخاب کرده بودند! [13] این آزمایش نشان میدهد که انسان چطور تمایل دارد تا خود را با دیگران و اکثریث سازگار کند و خب البته باید بگویم که در این میان رسانه نیز میتواند نقش «اکثریت» را بهخوبی بازی کند.
ازطرفی نتیجۀ این آزمایش این سؤال را مطرح میکند که ما در یک موقعیت خاص تمایل داریم چه دادههایی را وارد ذهنمان کنیم؟ واکنش افراد متفاوت را یا تصویر سؤال را؟ ذهن ما برای پاسخدهی مناسب، اطلاعاتی را که به آن دادهایم پردازش میکند! بنابراین این ماییم که انتخاب میکنیم پاسخ اشتباه بدهیم. اگر خوراک ذهنی ما واکنشهای افراد باشد، ذهن ما براساس واکنش آنها بهدنبال پاسخ صحیح میگردد، اما اگر بر خود سؤال تمرکز کنیم بهراحتی میتوانیم پاسخ صحیح را پیدا کنیم. در واقع عملکرد ذهنی و خروجی ذهن حاصل توجه انتخابی ماست.
همانطور که گفته شد انسان در یک موقعیت واحد با اطلاعات بیشماری احاطه شده است، این اطلاعات و آموزهها میتواند از عوالم مختلف باشد. عالم جسمانی پایینترین عالم از عوالم ظلمت است که از ماده تشکیل شده است. [14] ماده، شبیه به عدم است -یعنی عدمی است که قابلیت و استعداد وجود دارد- [15] حال اگر بیشترین توجه ما به دنیا و مشکلات و مسائل دنیوی باشد و وقت کمتری را صرف عبادت و توجه به خداوند کنیم، طبیعی است که به همان میزان از اطلاعات حاصل از ملکوت اَعلی نیز غافل شویم. هرکسی با توجه به میزان توجهی که به منبع خیر و خوبیها دارد به همان میزان از محبت و رحمت خداوند برخوردار میشود و آرامشی که در درون فرد شکل میگیرد بهترین نمود این رحمت و محبت است. این یک معادله است. اطلاعاتی که وارد ذهنمان میشود از نور و ظلمت تشکیل شده است. در طول روز به چه میزان نور را وارد ذهنمان میکنیم و به چه میزان ظلمت را؟ ظلمت میتواند اثر نور را خنثی کند؛ تصور کنید امروز ۲۰ واحد نور و همزمان ۱۵ واحد ظلمت وارد ذهن خود کردهاید:
(5=15-20)
به عبارتی دیگر، دریافت شما از نور 5 واحد است!!
حالا متوجه شدید چرا با اینکه در طول روز خوراک نورانی به ذهن خود دادهایم باز هم از ارتقا جا ماندهایم؟! زیرا ظلمتها نور را خنثی کردهاند، همانطور که کینه میتواند اثر خوبیها را پاک کند. [16] اگر میخواهید ذهن شما به بالاترین درجۀ عملکرد خود برسد و کار کند، باید حساس باشید نسبت به اطلاعاتی که وارد ذهن میکنید و خوراکی که برای تغذیه و پرورش افکارتان در نظر گرفتهاید. ذهن انسان همانند ظرفی است که انسان میتواند هرچیزی را داخل آن بگذارد و اگر آب کثیف و گلآلودی را وارد آن کرد نمیتواند توقع داشته باشد از آن آب پاک و زلال دریافت کند. اگر ظرف ذهنیتان با افکار منفی و نامناسب پر شده، زمان آن رسیده است که با آبی زلال این ظرف را بشویید و آلودگیهایش را بیرون بریزید. ما برای دریافت نور و آموزههای ملکوت اَعلی نیاز داریم توجه خود را از عالم دنیا به عالم ملکوت معطوف کنیم و اینگونه قطعاً میتوانیم آموزههایی را دریافت کنیم که در گذشته از آن غافل بودیم.
خداوند در سورۀ کهف آیۀ 110 میفرمایند: (قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ…) (بگو من بشری همانند شما هستم که بر من وحی میشود…). بنابراین پیامبران و حجتهای الهی، افرادی از جنس بشرند، اما نسبت به اطلاعات و دادههای عالم اعلی-از طریق وحی- هوشیارند. توجه انتخابی آنها به ملکوت اعلی باعث میشود برای ذهنشان خوراکی از جنس نور مهیا کنند. سید احمدالحسن در کتاب «عقاید اسلام» بیان میکند فرض بر این است که همۀ انسانها این اطلاعات و آموزهها را دریافت کنند:
«آغاز این راه از آمادگی برای شنیدن حقیقت شروع میشود، پساز آن بهوسیلۀ تجرد و اخلاص برای آن حقیقتی که این جهان را به وجود آورده تا جایی میرسد که روح انسان مستقیماً از آن حقیقت حکیم میشنود و برایش وجود و حکمت ثابت میشود و از آن به بعد، سفر خود را بهسمت معرفت آغاز کند؛ به این ترتیب از خدا و رسولانش از طریق وحی در رؤیا و کشف بشنود، بلکه کار به جایی میرسد که انسان حتی صدای جمادات را هم میشنود. این همان طریق انبیا و اولیای الهی است؛ و فرض آن است که همۀ فرزندان آدم باید همین طریق را بپیماند، اما متأسفانه آنها از خداوند رو بر میتابند، و درحالیکه خداوند آنها را فرامیخواند، مشغول دنیا گشته و غافل میشوند.» [17]
همانطور که سید احمدالحسن میفرماید آغاز این راه با آمادگی برای شنیدن شروع میشود؛ بدین معنا که انسان باید توجه خود را به خداوند معطوف کند و بخواهد صدای خداوند را بشنود، نه اینکه گوشش را ببندد و بگوید هیچ صدایی را نشنیدم، بلکه لازم است انسان نسبت به اطلاعات محیطی و آموزههایی که از خداوند دریافت میکند هوشیار باشد. این امر یادآور آزمایش «گوریل نامرئی» است. کسانی که توجه خود را بیش از حد به بازی دادهاند متوجه گوریل نشدند. بنابراین انسانی که سرگرم دنیا شده است در واقع چشم و گوشش را نسبت به حقایقی بسته که بهوضوح -مانند یک گوریل بزرگ- پیشرویش قرار دارد و از آن غافل شده است.
حالکه خوراکهای ذهن را شناختیم و دانستیم آن چیزی که ذهن را تغذیه میکند و افکار را در ذهن پروش میدهد توجه انتخابی به اطلاعات محیطی است، لازم است به این موضوع بپردازیم که چگونه میتوان توجه خود را به اطلاعاتی معطوف کنیم که پیش از این از آن غافل بودیم و در واقع «آمادگی برای شنیدن حقیقت» را پیدا کنیم. اگرچه علم روانشناسی تمرینهای مختلفی برای بهبود تمرکز و توجه به ما معرفی میکند که میتواند بسیار مؤثر واقع شود، [18] اما در ادامۀ این مبحث قصد داریم به مهمترین راهکاری که دین پیشروی ما قرار میدهد بپردازیم؛ زیرا آن طریقهای است که اولیای الهی پیمودهاند و به بالاترین سطح از درک و آگاهی نسبت به آموزهها و اطلاعات دریافتی از عالم اعلی دست پیدا کردهاند و ظرف ذهنیشان را از هر آلودگی و خوراک ناسالمی عاری ساختند.
اگر به عباداتی که در دین وجود دارد نگاهی بیندازیم میبینیم این عبادات بهمعنای ترک خواستهها و لذتهای دنیوی است. در واقع عبادات مانعی ایجاد میکند برای هرآنچه انسان را به دنیا و ظلمت مشغول میکند تا خوراکی که انسان برای ذهن خویش مهیا میکند نه از جنس ظلمت بلکه از نور باشد. سید واثق حسینی در این زمینه میفرمایند:
«نفس انسان در عالم دنیا به مدیریت بدن مشغول است؛ بنابراین خداوند این عبادتها را مقرر فرمود تا نفس به دلمشغول شدن با خدا معطوف شود. نماز، نشاندهندۀ پیوند بنده به پروردگارش و عروج روح او به ملأاعلی است تا خود را به پروردگار خویش مشغول سازد و به قبلۀ واقعی رو کند. روزه بهمعنای ترک خواستهها و لذتها و روزهداری از منیت، و روی آوردن بهسوی خداوند متعال است. حج، رو کردن بهسوی خدا و یادآوری عهد و پیمان و یاری نمودن ولی خداست. خمس و زکات، صرف کردن اموال در راه خداست؛ زیرا اموال ازجمله زینتهای دنیاست که انسان را مشغول میسازد؛ پس [انسان] آن را در پیشگاه خداوند تقدیم میکند. جهاد، تقدیم کردن خویشتن برای خداست… به این ترتیب درمییابیم هدف نهایی از عبادتها، توجه و روی کردن به خداوند متعال، به یاد او بودن، و غفلت نکردن از اوست. پس این مسئله در این زندگی دنیوی بهدلیل مشغلۀ نفس در مدیریت بوده است. پس عبادات برای قطع ارتباط نفس با این دنیا و روی آوردن به دنیای دیگر است.» [19]
بنابراین عبادات فرد را آمادۀ شنیدن و دیدن حقایقی میکند که تاکنون از آن غافل بوده است. نکتۀ مهمی که قصد داریم بهطور خاص به آن اشاره کنیم این است که خداوند از میان تمامی عبادات، روزه را برگزید و خودش را پاداش روزه قرار داد. روزۀ حقیقی یعنی ترک گفتن «من» و ترک گفتن هرچیزی برای خدا. [20] در واقع هنگامی که روزه میگیریم ذهن خود را راجع به تمامی اطلاعاتی که از عالم دنیا و حتی از بدن جسمانی خود دریافت میکنیم (مانند احساس گرسنگی و تشنگی) -از اذان صبح تا اذان مغرب- فیلتر میکنیم و کانال توجه خود را به خداوند و آنچه رضایت او در آن است معطوف میکنیم.
سید احمدالحسن میفرماید: «بر روزهدار است که تمام روزش را به افطار و نوع غذایی که قرار است تناول کند فکر نکند. زمانی که درحال روزهداری احساس گرسنگی کردی به یاد مسلمانانی باش که بیشتر ایام سال را گرسنه میمانند.» [21] بنابراین بر روزهدار است که به غذا توجه نکند، زیرا نتیجۀ این خوراک ذهنی، پرورش افکاری است که چگونه گرسنگیاش را برطرف سازد و خروجی ذهن رفتاری خواهد بود که به نیاز شخصیاش رسیدگی کند. اما اگر ورودی ذهن را یاد کردن از مسلمانان گرسنه قرار دهیم، نتیجه چه میشود؟! قطعاً چنین یاد کردنی باعث میشود فرد بهدنبال حل مسئله باشد و خروجی ذهنش رفتارهای والا و خداپسندانهای همچون یاری رساندن، اطعام مستمندان، نوعدوستی و ایثار باشد.
ازاینرو بهترین تمرین برای داشتن یک رژیم ذهنی سالم «روزهداری» است. در این رژیم همانطور که گفته شد از خوراکهای ذهنی دنیوی و جسمانی پرهیز میکنیم. همانطور که خداوند نیز میفرماید «روزه از این بابت بر انسان واجب شده است که انسان از پرهیزکاران شود.» [22] شخص پرهیزکار از جانب خداوند سبحان کلمات و آیاتی (خوراک اَعلای ذهن) دریافت میکند که افراد دیگر آن را انکار میکنند و آن رؤیای صادقه است. بنابراین کسی که نتیجۀ روزهاش رؤیای صادقه نباشد و پیام و آیات خداوند را در خواب و بیداری نبیند در حقیقت روزه نگرفته است. [23] چنین فردی اگرچه از آب و غذایی که به دهان و معدۀ خود میرساند دست کشیده است، اما خوراکیهای ذهن دنیوی را وارد ذهن خود کرده و از ثمرات روزه بیبهره مانده است. رسولالله(ص) میفرمایند: «چه بسا روزهداری که بهرهاش از روزهداریاش، تنها گرسنگی و تشنگی باشد و چه بسا قیامکننده در نیمههای شب که بهرهاش تنها بیخوابی است.» [24] بنابراین در رژیم روزهداری علاوهبر بدن جسمانی باید ذهن خود را نسبت به خوراکهای دنیوی گرسنه نگه داریم تا خداوند سبحان ما را با نور الهی سیراب کند. در واقع هرچقدر ظرف ذهنی خود را خالی کنیم به همان اندازه خداوند آن را پر میکند.
ذهن انسان برای سازگاری با محیط و سازماندهی رفتار، نیازمند دریافت اطلاعات از دنیای پیرامونش است. در واقع انسان با معطوف کردن توجه خود بر اطلاعات خاصی ذهن خود را با همان اطلاعات تغدیه میکند. همانطور که در این مقاله به آن پرداختیم این تغدیه بر افکار و احساس و رفتارهای ما تأثیر میگذارد. بنابراین باید خوراکهای ذهن را بشناسیم و نسبت به رژیم ذهنی خود هوشیار باشیم؛ زیرا تغذیۀ نامناسب موجب بیماری و اختلال در عملکرد ذهن خواهد شد. این موضوع را میتوان بهخوبی در اثر اَش دید. انسان حتی با وجود سادگی یک مسئله نمیتواند با تغذیۀ ناسالم ذهنش به پاسخ صحیح دست پیدا کند؛ بنابراین باید کاملاً مراقب باشیم که چه خوراکی به ذهنمان میدهیم. تغییر رژیم ذهنی شاید در ابتدا کار سختی باشد، اما با تمریناتی که دین برای ما قرار داده است قابل دستیابی است.
بهترین رژیم ذهنی، رژیم روزهداری است. اگر ذهن خود را نسبت به اطلاعات محیطی گرسنه نگه داریم و از اطلاعات ظلمانی دنیا و اطلاعاتی که بدنمان به ذهن مخابره میکند دست بکشیم، میتوانیم از خوراک اَعلای ذهن و نور الهی بهرهمند گردیم؛ تاجاییکه سید احمدالحسن میفرماید:
«خداوند به آن دسته از بندگان مخلصش که پساز اعراض و روی گردانیدن از دنیا و زینتهایش، از من و منیت روی گردانده و پساز آنکه در هر ریزودرشتی خداوند سبحانومتعال را اطاعت نمودند، پاداش میدهد به اینکه آنها را مثل خویش در زمینش میگرداند و در آنهنگام، گفتار آنها گفتار او و کردار آنها کردار اوست. این مطلب در روایتی از اهل بیت(ع) که دلهای ما ظرفی برای خواست و مشیت خداوند است و اگر خدا بخواهد ما میخواهیم آمده است.» [25]
پینوشت
[1] الزغول عماد، فالح الهنداوي علی. مدخل إلى علم النفس. (الفصل الثالث) الناشر: دار الكتاب الجامعي؛2014.
[2] چابریس، کریستوفر؛ سایمونز، دانیل. گوریل نامرئی: ادراک شهودی چگونه فریب میدهد. مترجم: بنفشه شریفیخو. انتشارات بذر.
[3] سید احمدالحسن، سفر حضرت موسی به مجمعالبحرین، انتشارات انصار امام مهدی(ع)، چاپ دوم، ص 41. Available from: www.almahdyoon.co
[4] حطاب ادهیم فیصلی، احمد. رؤیاها از نگاه علم و دین، پایاننامۀ دکتری. Available from: www.almahdyoon.co
[5] حاجیپور، سجاد، حاجی پور، حسین، موری، مهدی، فصلنامۀ تخصصی اسلامپژوهان، سال دهم، شمارۀ بیستوپنجم، سال ۱۴۰۲.
[6] Hock, Roger, R. (2009). Upper Saddle River. Forty Studies that Changed Psychology (6th ed.). , NJ: Pearson Education, Available from: https://www.amazon.com/Forty-Studies-that-Changed-Psychology/dp/013603599X
[7] فلیح حسین حسینی واثق. صندوق حافظه: 11 دلیل حبس انفرادی انسان در صندوق حافظه و افکار، همایشهای هفتگی، Available from: https://youtu.be/jS1cGovtc_l
[8] احمدپور راضیه، ترکان هاجر. پیشبینی نشخوار فکری و نگرانی براساس توانایی کنترل فکر و اجتنابشناختی رفتاری در دانشجویان مبتلا به افسردگی بالینی، دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی[Internet]. 1401؛23(2 (پیاپی 88) ):158-168. Available from: https://sid.ir/paper/1032901/fa
[9] صادقپور سامان، محمدخانی شهرام، حسنی جعفر. علائم وسواسی-اجباری، باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر در جمعیت غیربالینی، روانشناسی و روانپزشکی شناخت[Internet]. 1394؛2(4):23-34. Available from: https://sid.ir/paper/263479/fa
[10] دیراوی، عبدالرزاق، شیعیان در معرض آزمایش، انتشارات انصار امام مهدی(ع)، فصل اول، ص 42.
[11] برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به کتاب گوساله، نوشتۀ سید احمدالحسن، جلد دوم، مبحث عقاید مراجعه کنید. Available from: www.almahdyoon.co
[12] جهت مطالعۀ بیشتر در زمینۀ دلایل حقانیت سید احمدالحسن میتوانید به سایت زیر مراجعه کنید:
https://almahdyoon.co/category/reasons-for-inviting-ahmad-al-hassan-yamani/reasons-for-inviting-ahmad-al-hassan-yamani-to-shia/
[13] Asch, S.E. (1951). Effects of group pressure on the modification and distortion of judgments. In H. Guetzkow (Ed.), Groups, leadership and men(pp. 177–190). Pittsburgh, PA:Carnegie Press.
[14] عوالم ظلمانی شامل عالم ذر، دنیا و رجعت است که عالم دنیا در پایینترین رتبه قرار دارد. برای مطالعۀ بیشتر میتوانید به کتاب متشابهات (ج4، سؤال 175) نوشتۀ سید احمدالحسن مراجعه کنید.
[15] سید احمدالحسن. گزیدهای از تفسیر سورۀ فاتحه، ص 54. Available from: www.almahdyoon.co
[16] عبدالواحد تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم. ج1، ص 168، ح6429.
[17] سید احمدالحسن. عقاید اسلام، ص 13. Available from: www.almahdyoon.co
[18] حسینپور، محمد، نادمی، علیرضا، تأثیر تمرینات ذهنآگاهی و مراقبه بر توجه و تمرکز دانشآموز، هشتمین کنفرانس بینالمللی پژوهشهای مدیریت و علوم انسانی در ایران. 1400. Available from: https://civilica.com/doc/1847246/
[19] فلیح حسین حسینی واثق، پیدایش نخستین، (ترجمۀ فارسی) ص 326.
هفته نامه شماره 187
دانلود تمامی شماره های هفته نامه زمان ظهور
عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پساز او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More
مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More
گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More
به قلم: شیث کشاورز امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریهای است که در جامعۀ علمی، بهطور گسترده بهعنوان توضیحی کاملاً… Read More
پاسخ به تئوفان اعترافکننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More
وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More