هفته‌نامه زمان ظهور

آیا معجزه راه ثابت شناخت فرستادگان الهی است؟

گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم)

به قلم: متیاس

الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد و تصمیم گرفتند که فردا به دیدار کشیش بروند. آ‌نها درحال قدم زدن و لذت بردن از هوای مطبوع و طبیعت زیبای پارک بودند که زنگ اعلان گوشی همراه الیاس به صدا در آمد. الیاس نگاهی به گوشی خود انداخت و گفت: «وهب است، همان پسر ایمان‌دار به احمدالحسن! عجله‌ای برای خواندن پاسخش ندارم!» او تظاهر می‌کرد که خواندن جواب وهب برایش اهمیتی ندارد، شاید نمی‌خواست ساره را نگران کند، اما خودش می‌دانست که به‌شدت درگیر و‌ مشتاق پیگیری این مباحثه شده است. وقتی به خانه رسید، گوشی‌اش را برداشت و پیام وهب را خواند. او نوشته بود:
«الیاس عزیز، پاسخ این پیامت را در چند بخش کوتاه تقدیم می‌کنم؛ پیش از هرچیز لازم است بگویم که: گفتی از همین ابتدا می‌دانی آیاتی که در اثبات حقانیت احمدالحسن می‌آورم، به وی بی‌ارتباط است:
«به‌حسب ظاهر داوری مکنید، بلکه به راستی داوری نمایید.»[1] ای‌کاش لااقل به آیات کتاب مقدس خود پایبند باشید و بدون پیش‌داوری دلایل ما را بخوانید و بررسی کنید.

به پاسخ سؤالت دربارۀ معجزات احمدالحسن می‌پردازم:
اول:بله، ایشان معجزات بسیاری داشته‌اند؛ ازجمله خبر از غیب، شفای بیماران و‌ حتی زنده کردن مردگان و…
دوم:از اینکه از معجزات احمدالحسن پرسیدی، چه هدفی داشتی؟ آیا حقیقتاً معجزه را نشانۀ حقانیت یک شخص می‌دانی و اگر ایشان معجزه‌ای ارائه نکرده بود، آن را دلیل بر باطل بودن ادعایش می‌دانستی؟ پس اگر در زمان یحیای ‌نبی بودی چه می‌کردی؟
«و بسیاری نزد او آمده، گفتند که یحیی هیچ معجزه ننمود و لکن هرچه یحیی دربارۀ این شخص گفت، راست است.»[2] سوم:اگر کتاب مقدس خود را با دقت بیشتری بخوانی، درمی‌یابی که عیسی نسبت به مسیح‌ها و انبیای دروغین هشدار داده است که از آنها هم معجزات صادر می‌شود.
«زیراکه مسیحان کاذب و انبیا کذَبه ظاهر شده، علامات و معجزات عظیمه چنان خواهند نمود که اگر ممکن بودی برگزیدگان را نیز گمراه کردندی.»[3]

پس چگونه مدعیان راستین را از دروغ‌گویان تشخیص بدهیم؟!

احمدالحسن مانند عیسی معجزه دارد، اما این، راهِ شناختِ ثابت نیست. اگر ثابت و یکسان بود، پس چرا یحیای نبی و بسیاری انبیای دیگر معجزه‌ای مادی نداشتند؟!
بهتر است این نکته را بدانی که معجزات مادی همیشگی نیستند و به‌خواست خداوند نشان داده می‌شوند.
دوست من، اگر بخواهی می‌توانم برایت از قانونی بگویم که بر همۀ فرستادگان خداوند صدق می‌کند و همۀ آنها با این قانون، حقانیت خود را ثابت می‌کنند.»
گویی پس‌از خواندن پاسخ وهب، اندکی از خشم الیاس نسبت به وی کاسته شده بود. شاید چون دانسته بود که با انسان آگاهی درحال مباحثه است که تنها به پاسخ‌هایی براساس کتاب مقدس اکتفا کرده و از بیان کوچک‌ترین توهینی خودداری می‌کند.
ا‌و تصمیم گرفت تا فردا و پس‌از دیدار با کشیش استیفان هیچ پاسخی به وهب ندهد.
لحظۀ موعود فرارسید و الیاس و ساره به کلیسا رفتند. ازآنجاکه آن روز، روز شلوغی برای کلیسا بود و آنها قصد نداشتند که دیگران از این‌ موضوع باخبر شوند، از کشیش خواستند که وقت خود را در اختیارشان قرار دهد و در جلسه‌ای خصوصی و خلوت به سؤالات آنها پاسخ بدهد. کشیش درخواستشان را پذیرفت و آنها به انتظار و مشتاق دیدار با کشیش نشستند. ساره امیدوار بود که این ملاقات، پایان درگیری‌های ذهنی الیاس دربارۀ خبر ظهور فرستادۀ عیسی باشد و الیاس مشتاق شنیدن راهنمایی‌های کشیش بود تا از آنها در مباحثه با وهب استفاده کند.
سرانجام پس‌از پایان‌ مراسم کلیسا در آن روز، کشیش استیفان آنها را به اتاقی دعوت کرد و گفت‌وگوی آنها آغاز شد.
الیاس شروع کرد و گفت: «جناب کشیش، آیا شما از ظهور فرستادۀ عیسی باخبرید؟ بهتر است بگویم آیا با افرادی که درحال نشر این خبرند مواجه شده‌اید؟»
کشیش استیفان چندلحظه با بهت و‌ سکوت به الیاس خیره شد و کلمه‌ای بر زبان نیاورد. ساره که متوجه حیرت وی شده بود، ادامه داد و گفت: «البته که ما می‌دانیم ادعای آنها کذب محض است، اما ازآنجاکه الیاس با یکی از این افراد وارد بحث شده، و ذهنش اندکی درگیر شده، تصمیم گرفتیم نزد شما بیاییم تا سخنان شما خط پایانی بر مباحثۀ الیاس با آن شخص بکشد و دیگر وقت خود را صرف خواندن پاسخ‌های او نکند.»
کشیش گفت: «من نمی‌دانم بخندم یا گریه کنم! خنده‌ از آن‌جهت که چطور و با چه جرئتی خبری به این اندازه سست و بی‌اساس را نشر می‌دهند، و گریه‌ برای اینکه چگونه ایمان‌دارانی مثل شما این اخبار را جدی می‌گیرند و پیگیر می‌شوند.»
الیاس گفت: «جناب کشیش، نگرانی من برای دیگران است، نه خودم! من که یقین دارم این ادعا باطل است، اما به فکر ایمان‌دارانی هستم که فریب این افراد را می‌خورند و از پدرمان دور می‌شوند. این‌طور که به نظر می‌رسد آنها کاملاً آماده و آموزش دیده‌اند و پاسخ‌هایی مطابق با کتاب مقدس ارائه می‌کنند.»
این گفت‌وگوی داستانی ادامه دارد…

منابع
1- انجیل یوحنا 24:7.
2- انجیل یوحنا 41:10.
3- انجیل متی 24:24.

 

هفته نامه شماره 190

دانلود تمامی شماره های هفته نامه زمان ظهور

ali03131

Recent Posts

گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت سوم)

عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پس‌از او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More

1 ماه ago

مدعیان خیر

مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More

2 ماه ago

آیا فرگشت یک هدف کلان دارد؟

به قلم: شیث کشاورز   امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریه‌ای است که در جامعۀ علمی، به‌طور گسترده به‌عنوان توضیحی کاملاً… Read More

2 ماه ago

پاسخ به اتهام فرصت‌طلبیِ پیامبر(ص) و یادگیری ایشان از اهل کتاب

پاسخ به تئوفان اعتراف‌کننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More

2 ماه ago

«رؤیا» دریچه‌ای به‌سوی ملکوت

وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More

2 ماه ago

آیا ذکر صریح نام شخص بشارت داده‌شده شرط حقانیت اوست؟

 گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت اول) به قلم: متیاس فرستادۀ عیسای ‌مسیح -احمدالحسن- ظهور کرد. این اولین… Read More

2 ماه ago