به قلم: نورا احمدی
مقدمه
سالیان درازی است که محبان امام حسین(ع) در سراسر جهان، هرساله برای سیدالشهدا عزاداری میکنند. بهراستی چهچیزی مشوق آنها برای حرکت بهسمت کربلا و زیارت امام حسین(ع) است؟! آیا درک مردم از واقعۀ عاشورا یکسان است یا هرکس برداشتی متفاوت از آن دارد؟
دیدگاههای متفاوتی دربارۀ قیام مقدس امام حسین(ع) و برنامۀ آن حضرت وجود دارد:
گروهی بر این عقیدهاند که برنامۀ امام حسین(ع) این بود که خود و خانواده و برخی از یاران برگزیدهاش را به کربلا ببرد که خود و یارانش کشته شوند و خانوادهاش به اسیری بروند تا از این راه حکومت بنیامیه رسوا شود و بدین وسیله اسلام زنده گردد.[1]
گروه دیگری میگویند امام حسین(ع) قصد داشت خود را به کشتن دهد تا بزرگترین پاداش را از خداوند دریافت کند و به بالاترین درجات سعادت برسد.[2]
گروهی از اهلسنت نیز قیام آن حضرت را یک قیام اصلاحی اجتنابناپذیر در حکومت اسلامی میدانند.
تا به حال هیچ عالم و دانشمندی نتوانسته بهطور دقیق و کامل هدف امام حسین(ع) را توجیه کند؛ لذا در این مقاله قصد داریم دیدگاه روشنفکران و علمای شیعه را دراینخصوص بررسی کنیم و به هدف قیام امام حسین(ع) و رابطۀ آن با حکومت امام مهدی(ع) در آخرالزمان از کلام سید احمدالحسن بپردازیم.
چگونه میپذیرید امام حسین(ع) طفل شیرخوارش را نزد دشمن برد، درحالیکه میدانست کشته میشود؟
در سال 1348 کتابی تحتعنوان «شهید جاوید» نوشته شد و به چاپ رسید. نویسندۀ این کتاب، آقای نعمتالله صالحی نجفآبادی، گرایشی روشنفکرانه داشت و درصدد عادیسازی و طبیعی جلوه دادن جریان عاشورا بود و خود را مدافع حسین(ع) میخواند. وی بر این باور بود که ماجراها و حوادثی که امروزه مرثیهسرایان، مداحان و سخنرانان دربارۀ واقعۀ عاشورا بیان میکنند، ساختگی و دور از واقعیت است؛ و در حقیقت نبرد امام حسین(ع) نبردی بود مانند دیگر نبردها.
بسیاری از روشنفکران اعتقاد دارند که: اگر امام حسین(ع) غیب میدانست، چگونه میپذیریم که کودک نوزادش را نزد دشمن برد، درحالیکه میدانست او کشته میشود؟! علمای دین در پاسخ به این افراد بیان میکنند ائمه(ع) بارها در احادیث متعددی ذکر کردهاند که این مصیبتها بر سر حسین(ع) و اصحابش میآید.[3] لذا این روایات، روایات متواتر و بسیار محکماند و در کتب معتبری مانند «لهوف سید بن طاووس» ذکر شده است.
علمای شیعه تنها توانستهاند با استفاده از روایات، علم امام حسین(ع) را دربارۀ کشته شدن طفل شیرخوارش اثبات کنند؛[4] اما از توضیح دقیق هدف قیام امام حسین(ع) که سؤال اصلی مطرحشده و مسئلهای بیپاسخ است، باز ماندهاند!
«حضرت فاطمه(س) بر رسول خدا(ص) داخل شد، درحالیکه چشمان آن جناب اشکبار بود. فاطمه(س) از آن جناب پرسیدند: شما را چه میشود؟ رسول خدا(ص) فرمودند: جبرائیل(ع) به من خبر داده که امتم عنقریب حسین را میکشند؛ پس فاطمه به جزع آمده و جامۀ خود را پاره کرد. رسول خدا(ص) که حال ایشان را مشاهده نمودند، به آن حضرت خبر دادند که یکی از فرزندان این مولود مالک امور گشته و از قاتلان انتقام خواهد گرفت. پساز این خبر حضرت فاطمه خشنود گردید و نفس مبارکش آرام گرفت.»[5]
أشهد أنک قد أقمت الصلاة
برخی معتقدند امام حسین(ع) برای زنده نگهداشتن اسلام و نماز و امر به معروف و نهی از منکر به شهادت رسید، درحالیکه در آن زمان «عمر» -لعنت خدا بر او باد- بسیار سختگیرتر و جدیتر به این اصول پایبند بود! امروزه طالبان و وهابیها نیز همین مسیر را در پیش گرفتهاند، درحالیکه هیچ اعتقادی به امام حسین(ع) ندارند.
آیا بهراستی خون پاک و مقدس سیدالشهدا تنها برای زنده نگهداشتن اعمال عبادی همچون نماز جاری شد؟ آیا اقامۀ نماز و امر به معروف و نهی از منکر به چنین هزینۀ سنگینی نیاز داشت؟!
امام صادق(ع):«مراد از نماز و زکات و روزه و حج در کتاب خدا، ما هستیم.»[6]
«أشهد أنک قد أقمت الصلاة» «شهادت میدهم که تو نماز را برپا داشتی.»[7]
در اینجا منظور از نماز آلمحمد(ص) است؛ لذا درونمایۀ این سخن اشاره به این دارد که: ای حسین شهادت میدهم که با خون خود آلمحمد را برپا کردی… پس صراحتاً مشخص میشود که هدف حسین(ع) فراتر و والاتر از سخنانی است که علمای شیعه بر زبان میآورند. اما کدام هدف ارزش جاری شدن خون پاک و شریف امام حسین(ع) و یاران باوفای ایشان را داشت؟!
پاسخ سید احمدالحسن را میخوانیم:
«بسم الله الرحمن الرحیم،
و الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آلمحمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیما
امام حسین(ع) فرزند شیرخوارش را برد تا برایش درخواست آب کند درحالیکه آن حضرت میدانست او کشته میشود.
و بدان که باطل را جولانی است و حق را دولتی [8] و برای اینکه جولان باطل به نهایت خود برسد، لشکر شیطان که خداوند لعنتش کند باید در هر ورطۀ تاریکی فرو روند و باید در نبرد با لشکر خدا، هرآنچه در چنته دارند و هرآنچه در آن غوطهور شدهاند، از خود بروز دهند. و بدان که مصیبتهای امام حسین(ع)، از شدت ظلمهای بسیار بسیار زیاد ظالمان که شما را یارای تحملشان نیست، کاسته است تا به رضای خدای سبحان دست یابید و شما را در بهشتهایی که نهرها از زیر آن جاری است داخل نماید.
امام حسین(ع) خون شریف مقدس خود را فدای خونهای شما کرد و برترین زنان عالم را از اولین و آخرین، پس از مادرش حضرت فاطمه (س) که زینب(س) است را فدای زنان و نوامیس شما گردانید و شیرخوارش را فدای فرزندان شما نمود. بار فضل حسین(ع) بیشتر از همۀ خلق خدا بر دوش امام مهدی(ع) و من بندۀ فقیر مسکین سنگینی میکند، و دین حسین(ع) بر پشتم سنگینی میکند و تابوتوان ادای آن را ندارم، مگر اینکه خداوند خودش یاریم فرماید.
بدان، هنگامی که امام مهدی(ع) دربارۀ امام حسین(ع) میفرماید: «بر تو بهجای اشک خون میگریم»[9] حقیقتاً میفرماید، نه از روی مبالغه. این امر بدین خاطر است که امام حسین(ع) خون شریف خود و نفس مقدسش را فدای قضیۀ امام مهدی(ع) گردانید و خودش را فدای قضیۀ امام مهدی(ع) نمود.
آن حضرت ذبیحالله است یعنی همانطور که شما وقتی خانهای میسازی یک گوسفند قربانیاش میکنی، خداوند سبحانومتعال نیز هنگامی که عرش خود و آسمانها و زمینش را برپا نمود، حسین(ع) را فدای آنها کرد. قضیۀ امام مهدی(ع) همان قضیۀ خداوند و سرمنزل انذار الهی است، و همان قضیۀ عرش خدای سبحان و مُلک او و حاکمیت او در زمینش است.
حقتعالی میفرماید: (وَفَدَيناهُ بِذِبحٍ عَظِيم)[10] (و او را به فدیهای (قربانی) بزرگ بازخریدیم)؛ یعنی با امام حسین(ع) و کسی که فدیه برایش انجام شده، امام مهدی است؛ پس سلام بر ذبحشدۀ آرامش و حق و عدالت.
و بدان که علی اکبر(ع) ذبیح اسلام است، همانطور که امام حسین(ع) ذبیح الله است. و الحمد لله وحده.»[11]
دین خدا یعنی حاکمیت خدا و حاکمیت خدا، یعنی حاکمیت قائم(ع) و اولادش مهدیین در آخرالزمان. در حقیقت حاکمیت خدا بر زمین در آخرالزمان توسط قائم آلمحمد محقق خواهد شد؛ و در نهایت حسین فدای دولت قائم آلمحمد(ع) در آخرالزمان شد…
دین خداوند و حاکمیت او در خلیفه و جانشین خدا خلاصه میشود و این مطلب را سید احمدالحسن در کتابهایش بهصراحت بیان میکند:
«قرآن جملگی در سورۀ فاتحه است و فاتحه در بسمله و بسمله در «باء»و «باء» در نقطه و نقطۀ آن علی(ع) است. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «من آن نقطه هستم.»و علی(ع) جانشین خدا بر زمینش است. بنابراین نقطه و باء و بسمله و فاتحه و قرآن و دین همگی عبارتاند از: همان جانشین خدا در زمینش.»[12]
«دین خدا یکی است؛ چون ازسوی یگانه آمده است، و فداکاری و ایثار در اسلام با روشنترین صورت در حسین(ع) تجلی یافت و قبل از اسلام نیز در دین حنیف ابراهیم(ع) با اسماعیل متجلی گشت. ازاینرو میبینیم امام حسین(ع) که خداوند اراده فرمود تا او را سببی برای یاد آوری عدۀ بسیاری از خلایق قرار دهد، حج را رها میکند و مسیری را که به مکان ذبح شدنش منتهی میشود، در پیش میگیرد.»[13]
مهدی یا یوسف آلمحمد(ع)، قبلۀ محمد و آلمحمد(ع) است، پس همۀ آنان به او بشارت دادهاند و در مسیر زمینهسازی حکومت عدل الهی که امام مهدی(ع) آن را برپا میدارد، مشارکت نمودهاند.
«حضرت محمد(ص) حاکمیت خداوند را طلب نمود. بلکه حتی وقتی فرصت برایش ایجاد شد، حاکمیت خداوند را در مدینۀ منوره، سپس در مکه و حجاز اجرا کرد. او بهروشنی بیان کرد که حق در حاکمیت خداوند است و همۀ فرقههای مسلمانان که از حاکمیت خداوند بیرون بروند، فرقههای گمراه هستند. حدیث فرقۀ ناجیه و صفت آن، از آتش بر فراز کوه مشهور تر است.
رسولالله(ص) فرمود:«بر سر امت من، وجببهوجب چیزهایی میآید که بر سر بنیاسرائیل آمده است؛ حتی اگر یکی از آنان آشکارا با مادرش آمیزش کرده باشد، در امت من نیز کسی این کار را انجام می دهد. بنیاسرائیل بر هفتاد و دو آیین تقسیم شدند و امت من بر هفتاد و سه آیین تقسیم می شوند که همۀ آنان در آتش هستند، مگر یک آیین.» عرض شد: ای رسولالله، آن چیست؟ فرمود:«آنچه ما و یارانم امروز بر آن هستیم»[14]».[15]
حرکت خلایق و مسیر عمومی آنها برای زمینهسازی قائم(ع)
خدای تعالی میفرماید: (أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ وَمَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ)[16] (آیا ندیدهای هرکه در آسمانها و زمین است و آفتاب و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و بسیاری از مردم خدا را سجده میکنند؟ و بر بسیاری عذاب حق است و هرکه را خدا خوار سازد، هیچ گرامیدهندهای نخواهد داشت، زیرا خدا هرچه بخواهد همان میشود).
«بنابراین همگی درحال زمینهسازی برای وارث یا قائم(ع) هستند، چه بخواهند و چه نخواهند! خورشید و ماه و ستارگان برای قائم مقدمات را فراهم میکنند. همچنین کسی که عذاب بر او محقق شده است نیز زمینهساز قائم است، هریک به فراخور حال و وضعیت خود. حرکت خلایق و مسیر عمومی آنها زمینهسازی برای قائم است… .»[17]
سخن پایانی
با تفکر بر پاسخ سید احمدالحسن دربارۀ هدف قیام امام حسین(ع)، این مسئله واضح شد که برپایی حکومت عدل الهی بر زمین، نیازمند فداکاریهای بزرگی است، هم از نظر مالی و هم از نظر بخشیدن جان. بخش عظیمی از این فداکاریها را امام حسین(ع) بر دوش کشیدند، چراکه انصار امام مهدی(ع) در آخرالزمان توان تحمل آن را نداشتند.
به عبارت دیگر، امام حسین(ع) با شهادت خود و یاران و خانوادهاش، راه را برای ظهور امام مهدی(ع) و برپایی حکومت عدل الهی هموار کردند. ایشان حتی حاضر شدند فرزند شیرخوار خود را فدای انصار امام مهدی(ع) و زینب کبری(س) را فدای نوامیس آنها کنند.
قیام امام حسین(ع) زمینهسازی برای انقلاب جهانی امام مهدی(ع) و برپایی حاکمیت خدا بر زمین در آخرالزمان است.
«السلام علی الحسین(ع) الذی ذبح عطشانا»
منابع
[1] دکتر محمد ابراهیم آیتی، بررسی تاریخ عاشورا، مقدمه، ص 23 و گفتار عاشورا ص 29 و154، چاپ1346.[2] سید بن طاووس، لهوف، ص 23.
[3] ر.ک: سید بن طاووس، لهوف؛ علامه مجلسی، بحارالانوار؛ کلینی، خصال و…
[4] نام برخی از علمای قائل به علم امام حسین(ع) به شهادت حضرت علی اصغر(ع): علامه مجلسی: در کتاب بحار الانوار؛ شیخ مفید: در کتاب الارشاد؛ طبرسی: در کتاب دلائل الامامه؛ علامه طباطبایی: در کتاب المیزان.
[5] ابنقولویه قمی، کامل الزیارات، ص 172.
[6] مجلسی، بحارالانوار، ج 24، ص 303؛ شیخ ابو الفتح، محمد بن علی بن عثمان کراجکی طرابلسی، کنزالفوائد، ص 2 و3.
[7] گزیدهای از زیارت عاشورا.
[8] امام علی(ع) میفرماید:«باطل را جولانی است» همچنین میفرماید:«حق، دولتی دارد». عیون الحکم والمواعظ، ص 403.
[9] مکیال المکارم، ج 1، ص 153؛ مزار مشهدانی، ص 501، از سخنان امام مهدی(ع).
[10] صافات، 107.
[11] سید احمدالحسن، متشابهات ج 4، س 123.
[12] سید احمدالحسن، تفسیر سورۀ توحید، پیوست 5، ص187.
[13] همان، ص 188.
[14] سنن الترمذی، ج 4، ص 135.
[15] سید احمدالحسن، عقاید اسلام، سوم: حاکمیت خداوند، ص 172.
[16] حج، 18.
[17] سید احمدالحسن، تفسیر سورۀ توحید، پیوست 5، ص 196.