بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیما
موضوع تحریفشدن یا نشدن قرآن از جمله مسائلی است که سالیان سال در بین عالمان و کسانی که خود را صاحبنظرانی در دین اسلام میدانند، جریان دارد و از جمله زیرمجموعههای این موضوع، چگونگی رفتار قائم آلمحمد(ع) دربارۀ قرآن، در هنگامۀ ظهور مبارکش است.
از جمله شبهاتی که بر دعوت قائم آلمحمد(ع)، سید احمدالحسن (ع)، یمانی موعود وارد شده است شبهۀ مخالفبودن قرائت ایشان با قرآن است.
شبهه: هرکس قرآن را خلاف قرائت موجود بخواند مسلمان نیست و شخص باطلی است؛ پس سید احمدالحسن باطل است!
در ادامه خلاصه پاسخ فرستادۀ امام مهدی(ع)، سید احمدالحسن(ع) و نص کلام ایشان را بررسی میکنیم.
اولاً: تحریف قرآن و اختلاف قرائتهای آن، موضوعی نیست که ما فقط آن را بیان کرده باشیم؛ بلکه مطلبی است که در روایت آلمحمد(ع) نیز اشاره شده است؛
ثانیاً: حتی خود آخوند خراسانی استاد معروف مکتب اصولیون در کتاب کفایةالاصول که مرجعی برای اجتهاد مجتهدین است، به این مطلب تصریح میکند که قرآن تحریف شده است.
ثالثاً: خود فقها قائلاند بر اینکه قرآن 112 سوره دارد، نه 114 سوره. (میگویند: سورۀه (ضحی و شرح) یک سوره است و همین طور (فیل و قریش) هم یک سوره است و قرائت یکی از آن دو در نماز کافی نیست باید هر دو خوانده شود.) همچنین به اضافهشدن دو «بسم الله» به قرآن معتقدند. و این یعنی قرآن تحریف شده است.
نص و متن امام احمدالحسن (ع) در پاسخ به شبهه:
«اینها میگویند احمدالحسن بهصورت «بِکُلِّ أمرٍ» قرائت میکند که با نسخۀ مکتوب و موجود فعلی ناسازگار است و هرکس با قرآن مکتوب امروزی مخالفت ورزد بر باطل است؛ آیا اینطور نیست؟
بنابراین، طبق این استدلال آنها، تمام فقهای اصولی شیعه بر مسیر باطل هستند؛ زیرا آنها به چیزی فراتر از این عقیده دارند. فقط کافی است سری به کتابهای فقهی آنها بزنی؛ به تحقیق وسیعی نیاز نیست؛ زیرا این کتابها پُر است از مطالبی در تأیید قرائتهای مختلف. یکی، این قرائت را میپسندد و دیگری، آن قرائت را. به کتابهای «فتواها» مراجعه کن و در باب قرائت، در کتاب نماز میبینی که قائلاند بر اینکه قرآن 112 سوره دارد، نه 114 سوره؛ همچنین به اضافهشدن دو «بسم الله» به قرآن معتقدند؛ بنابراین آنها خودشان، خویشتن را باطل میسازند؛ زیرا با قرآن مکتوب مخالفت کردهاند؛ این دلیل اول.
دلیل دوم: کتاب «کفایةالاصول» و تعلیق مشکینی بر آن را شما دارید؛ زیرا این کتاب در حوزۀ نجف تدریس میشود و به تعلیق و حاشیۀ آن، عمل میکنند. در کتاب کفایةالاصول، سخنی در باب حجیّت ظاهر قرآن وجود دارد. آیا قبلاً به این مطلب برخوردهای؟ آیا کلام نویسندۀ کتاب و تعلیق مشکینی در خصوص تحریف قرآن را خواندهای؟ آن را بخوان تا دریابی که نویسندۀ کتاب، تحریف را ترجیح میدهد و مشکینی هم با استناد به «اعتبار» و «اخبار» بر تحریف قرآن تأکید میورزد. در این خصوص، اخبار معروفی وجود دارد. منظور از «اعتبار» هم نقص در بلاغت، گسست در کلام، ایرادات نحوی و نظایر آن است.
اینها علما و فقهای بزرگ اصولی هستند که به تحریف معتقدند و به آن تصریح میکنند؛ ولی ما فقط به ایشان گفتهایم که کافی است قرائت اهلبیت(ع) را همردیف دیگر قرائتهای هفتگانه که پذیرفتهاید، قرار دهید؛ پس مشکل چیست؟!
به خدا سوگند روزی به یک وهابی گفتم: قرائت اهلبیت(ع) را نیز مانند قرائتهای هفتگانۀ دیگر که میخوانید، حساب کنید. وی ساکت شد، پاسخی نگفت و سخنم را قبول کرد. اینها را چه شده؟! با اینکه این وهابی میگفت اهلبیت قائل به تحریف قرآن هستند و بر آن دلیل میآورد؛ ولی اینها را حسد کور کرده و هیچ سخنی را نمیفهمند (لا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلاً) (گویا هیچ گفتهای را نمیفهمند).» (کتاب در محضر عبد صالح، ج۱، ایستگاه اول)
بعضی از روایات در این زمینه:
– از سالم بن ابی سلمه نقل شده که گفت: «کسی خدمت امام صادق(ع) ع قرآن تلاوت میکرد و من حروفی از قرآن را برخلاف آنچه عموم مردم میخواندند شنیدم. امام صادق(ع) به وی فرمود: باز ایست! باز ایست! از این قرائت دست بردار. آنگونه بخوان که مردم قرائت میکنند، تا زمانی که قائم بیاید. وقتی که او قیام کند کتاب را بهصورت واقعیاش خواهد خواند، و مصحفی را که امام علی(ع) نوشت بیرون خواهد آورد. سپس فرمود: علی قرآن را برای مردم بیرون آورد، پس به مردم فرمود: این کتاب خداست؛ آنگونه که خداوند بر محمد نازل فرمود و من آن را بین دو جلد جمع کردهام. گفتند: ما مصحفی داریم که جامع قرآن است و به آن مصحف تو نیاز نداریم. حضرت علی(ع) فرمود: به خدا سوگند بعد از امروز دیگر هیچگاه آن را نخواهید دید. وظیفۀ من این بود که وقتی قرآن را بهشکل کامل جمع کردم به شما خبر دهم تا آن را بخوانید.» (مختصر بصائرالدرجات، ص۱۹۳)
– عبدالله بن عجلان سکونی نقل شده که حضرت باقر(ع) فرمود: «خانۀ علی و فاطمه، حجرۀ رسولالله است؛ سقف خانۀشان عرش ربالعالمین است و در عمق خانۀشان شکافی است روباز تا عرش که معراج وحی است و فرشتگان هر صبح و شام و هر ساعت و هر چشم بههمزدن با وحی بر آنان فرود میآیند. دستههای فرشتگان از هم گسیخته نمیشود. دستهای فرود میآیند و دستهای بالا میروند.
خداوند تبارکوتعالی برای ابراهیم(ع) از آسمانها پرده برداشت تا آنکه عرش را دید، و خداوند نور دیدۀ او را نیرو بخشید؛ و خداوند به نور دیدۀ محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) نیز نیرو بخشید و آنها عرش را میدیدند و برای خانۀشان سقفی بهجز عرش نمییافتند؛ پس خانههایشان به عرش رحمان مسقف بود و محل عروجِ پیوستۀ ملائکه و روح ـدستهای پس از دستهایـ در این خانههاست و هیچ خانهای از خانههای ما ائمه نیست مگر اینکه ملائکه در آن تردد میکنند، بنا به فرمودهی خداوند عزوجل: «تَنَزَّلُ المَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذنِ رَبِّهِم مِن کُلّ أمرٍ سَلام.» راوی گوید: گفتم: مِن كُلِّ أمر؟ حضرت فرمود: بِكُلِّ َأمر. سپس پرسید: آیا اینچنین نازل شده است؟ حضرت فرمود: آری.» (بحارالانوار، جلد ۲۵، ص ۹۷)
متن صاحب کفایه:
«بهطور اجمالی میدانیم که قرآن به طرق مختلف دستخوش تحریف شده است: یعنی با حذف (بعضی جملات از آیات) یا با تصحیف (تبدیل نقطه یا حرکت) و چنین چیزی بعید نیست؛ کما اینکه بعضی اخبار به این معنا شهادت میدهد و ملاحظات، تأییدکنندۀ این معناست. برفرض وقوع تحریف در قرآن، چون ما به این مطلب علم نداریم (یقین نداریم) که خللی در آن واقع شده است، مانعی از حجتبودن ظاهر آن نیست (یعنی ظاهر قرآن سالم از خلل است) … تحقیق در مطلب آن است که اختلاف در قرائت کلمهای مثل «یطهرن» با تشدید و بدون تشدید، موجب اخلال در تمسک و استدلال به آن است؛ زیرا ثابت نشده کدامیک، در قرآن (واقعی) است و همچنین تواتر قرائتها نیز ثابت نشده؛ بنابراین استدلال به قرائت آنها جایز نیست. حتی اگر تواتر قرائت آنها مشهور باشد، از اموری است که پایه و اساسی ندارد. پس آنچه ثابت شده است جایزبودن قرائت به یکی از قرائتهاست نه واجببودن آن و همان طور که پوشیده نیست، ملازمتی بین آنها وجود ندارد.» (کفایةالاصول، ص ۲۸۴)
جهت مطالعۀ بیشتر نظرات سید احمدالحسن(ع) دربارۀ تحریف قرآن، میتوانید به این کتب مراجعه کنید:
گوساله، ج۲، نوشته سید احمدالحسن(ع).در محضر عبد صالح، تألیف: دکتر علاء سالم.
حجت خدا قران ناطق هست، هرچی بگه درسته
خدارو شاکریم برای این نعمتی که به ما داده
لبيك يا داعي الله♥️✋
ياالله
سلام عليكم و خدا قوت بهتون
مطلب بسيار جالبى بود
خدا خيرتون بده
يااحمدالحسن ع