قسمت پنجم
معرفینامه یا نص، ضمانتشدهای الهی است که فقط بر مدعی راستگو منطبق است و فقط او به آن استدلال میکند
به قلم: یهوشوع ربوبی
-
پیشگفتار
یکی از پرسشهایی که اکنون ممکن است پیش بیاید این است: اگر روبهروی ما مجموعهای از نصوص دربارۀ مسیح یا ماشیح باشد، آیا باید بهمحض اینکه مدعی نشان داد که با برخی از آنها آمده است به او ایمان بیاوریم؟ ازآنجاییکه این موضوعی مهم است، در این مقاله به بررسی آن خواهم پرداخت. -
ایمان آوردن حتی با آمدن بعضی از معرفینامه؟
تصور کنیم که شخصی آمده است و میگوید: «من مسیح وعده داده شدهام؛ چراکه چنین معرفینامههایی از تَنَخ دربارۀ من است و با آمدن من به سرانجام رسید». فرد دیگری که سخن این مدعی را میشنود به او میگوید: «تو مسیح نیستی! چراکه سایر پیشگوییهایی که دربارۀ مسیح است، در تو یا در زمان تو به فرجام نرسیدهاست»! نتیجه چیست؟ آیا باید او را بپذیریم؟ یا اینکه او را نپذیریم؟ به ارائۀ چند نکته دراینباره میپردازم:
نکتۀ اول. احتمال به فرجام رسیدن پیشگوییهای موجود در معرفینامهها پس از سالها یا در فرزندان
تحقق نیافتن گروهی از پیشگوییهای موجود در معرفینامهها را نباید دلیلی بر باطل بودن مدعی بدانیم؛ زیرا ممکن است پیشگوییها سالها پس از شروع دعوت ماشیح به سرانجام برسد.[1] همچنین در دو قسمت قبل روشن شد که برپایۀ تنخْ ممکن است برخی معرفینامهها که دربارۀ ماشیح است، در فرزندان او به فرجام برسد و ما نمیتوانیم به تحقق نرسیدن آنها را دلیلی بر راستگو نبودن مدعی بدانیم. نکتۀ دوم. تأثیر رمزی بودن معرفینامهها
در تَنَخ معرفینامههای زیادی دربارۀ مسیح یا ماشیح موعود وجود دارد که درهمتنیدگی دارند و تصویری خاص را از او نشان میدهند؛ اگر در لابهلای آن، معرفینامههای رمزگونه نیز موجود باشد، پس کسی جز ماشیح نمیتواند قفلشان را باز کند و سپس به آن استدلال کند؛ زیرا او مسلح به دانش الهی است؛ در نتیجه چنین معرفینامهای از چشمان مردمان عادی دور میماند و آمدن مدعی با آن نشان میدهد که او ماشیح موعود است. بنابراین در روزی از روزها اگر یک مدعی قفل یک یا چند معرفینامۀ رمزگونه را -که مخفی و مثلاً دربارۀ محل سکونتش بود- بگشاید، پس به ما نشان میدهد که چنین شخصی راستگوست. نکتۀ سوم. سریعترین راه برای رسیدن به حقیقت
پرسش از خدا آسانترین و سریعترین راهی است که میتوان به حقانیت چنین شخصی پی برد؛ فقط بر انسان لازم است که در درخواست شناخت حق، اخلاص داشته باشد؛ خدا به زودی با او، با رؤیا و بهوسیلۀ راههای ملکوتی روحی سخن میگوید و کدام یهودی است که نداند این راه تا چه اندازه اهمیت دارد؟! [2] نکتۀ چهارم. قانون ثابت شناخت فرستادگان
همانطور که در قسمت قبل روشن شد قانون ثابت شناخت فرستادگان خدا از سه رُکن تشکیل میشود که اولین آن معرفینامه و دومین آن علم و حکمت و سومین آن حاکمیت خداست و این قانونی است که فرستادگان خدا همواره با آن میآیند. پس فردی که ادعا میکند ماشیح است و معرفینامههایی در تَنَخ دربارۀ او وجود دارد، پس قطعاً او باید با دو رکن دیگر نیز آمده باشد؛ یعنی او باید با دانشی الهی آمده باشد؛ برای مثال دانش به تفسیر متون تَنَخ و حل معماهای سخت و پیچیدۀ آن و بیان حقایق و رازهای نهفته در آن؛ بدون هیچ نقصی و روشن و قابل فهم برای همگان! همچنین او باید با دعوت به حاکمیت خدا بیاید یا خواستار آن باشد. پس وجود این دو رُکن الهی کار تشخیص مدعی راستین از بین مدعیان دروغین را آسان کرده است. نکتۀ پنجم. اخبار غیبی
یکی دیگر از راههایی که تأییدی بر حقانیت مدعی راستگوست، تحقق پیشگوییهایی است که او بیان داشته است؛ [3] بنابراین این راه میتواند نشان دهد که او حق است. نتیجهگیری
برای اطمینان از درستی گفتار کسی که به یک یا چند تا از معرفینامههای مربوط به ماشیح استدلال کرده است و هنوز گروهی از پیشگوییها یا معرفینامهها در او محقق نشده است، میتوان از خدا پرسید یا انطباق قانون ثابت شناخت فرستادگان را در دعوت او بررسی کرد؛ آمدن او با معرفینامههای رمزگونه نیز میتواند نشان دهد که او همان ماشیح موعود است. همچنین باید توجه داشته باشیم که تحقق نیافتن گروهی از پیشگوییهای بیان شده دربارۀ ماشیح که در مدعی به سرانجام نرسیده را نباید دلیلی بر باطل بودن او بدانیم؛ زیرا ممکن است آنها در فرزندان ماشیح رخ دهد، یا در سالهای طولانی پس از آمدنش رخ دهد. -
پانوشت
1- بلعام بن بعور گفت: (او را خواهم دید لیکن نه الان. او را مشاهده خواهم نمود اما نزدیک نی. ستارهای از یعقوب طلوع خواهد کرد و عصایی از اسرائیل خواهد برخاست و اطراف موآب را خواهد شکست. و جمیع ابنای فتنه را هلاک خواهد ساخت). اعداد ۱۷:۲۴. یهودیان این پیشگویی را الهی میدانند و راشی (ומחץ פאתי מואב. זֶה דָוִד….)، موسی بن میمون (וְשָׁם הוּא אוֹמֵר (במדבר כד, יז) “אֶרְאֶנּוּ וְלֹא עַתָּה” זֶה דָּוִד. (במדבר כד, יז) “אֲשׁוּרֶנּוּ וְלֹא קָרוֹב” זֶה מֶלֶךְ הַמָּשִׁיחַ….) بحیا ابن آشر (אראנו ולא עתה. ע”ד הפשט התנבא על דוד ע”ה …. ) و ابنعزرا (אראנו ולא עתה. הקרוב אלי כי זאת הנבוא’ על דוד אמר ולא עתה כי אחרי ארבע מאות שנה היתה:) در این پیشگویی داوود (ع) را دیدند. این پیشگویی صدها سال پیش از داوود (ع) گفته شده است. اکنون تصور کنیم که یهودیان در زمان داوود (ع) بودند؛ همچنین با یک معرفینامۀ الهی یا نص از سوی سموییل (ع) دانستند که داوودْ مسیح و برگزیدۀ خداست. (ر.ک: ۱ سموئیل ۱۳:۱۶؛ همچنین 2 سموئیل ۲:۵)؛ همچنین داوود (ع) به آنان میگوید که این معرفینامه در سِفِرِ اعداد نیز دربارۀ اوست! اینجا این پرسش را ارائه میکنم که آیا یهودیان منتظر میماندند تا این قسمت از پیشگویی را انجامشده ببینند و سپس به داوود (ع) ایمان آورند: (اطراف موآب را خواهد شکست) قطعاً اگر در آن زمان یک یهودی میگفت: «منتظر میمانم تا این پیشگویی تحقق پیدا کند»، پس باور نداشتنش به پیامبر خدا سموییل (ع) را اثبات میکرد! در نتیجه پیشگویی موجود در معرفینامه ممکن است مدتی پس از بعثت به فرجام برسد.
2- باید به رؤیای پَرعُوه (فرعون) دقت کرد؛ خدا موضوع اقتصادی را که مربوط به دنیای آنان بود به او وحی میکند (ر.ک: بِرِشیت، فصل ۴۱) درحالیکه موضوع عقایدی که هم آخرت و هم دنیای انسان را آباد میکند، برای مردم بسیار مهمتر است! پس خدا قطعاً از رؤیا برای اثبات حقانیت فرستادگان خود استفاده میکند. همچنین به این نکته دقت کنیم که خدا پیام مهمی را از طریق رؤیا به اَبیمِلِک منتقل کرد و او را متوجه کرد که اَوراهام یا ابراهیم، پیامبر است (ر.ک: بِرِشیت ۷:۲۰) همچنین نِبوکَدْ نِصَر (پادشاه بابل) ماشیح را در رؤیای خود بهصورت «سنگ» مشاهده کرد (ر.ک: دانیئِل، فصل ۲) و دانیئِل نیز در رؤیای خود ماشیح را دید (ر.ک: دانیئِل ۱۳:۷)؛ در مجموع خدا از این راه میتواند به مردم دربارۀ فرستادۀ خود خبر دهد.
3- در تورات میخوانیم: (۲۰ و اما نبیای که جسارت نموده، به اسم من سخن گوید که به گفتنش امر نفرمودم، یا به اسم خدایان غیر سخن گوید، آن نبی البته کشته شود. ۲۱ و اگر در دل خود گویی: سخنی را که خداوند نگفته است، چگونه تشخیص نماییم. ۲۲ هنگامی که نبی به اسم خداوند سخن گوید، اگر آن چیز واقع نشود و به انجام نرسد، این امری است که خداوند نگفته است، بلکه آن نبی آن را از روی تکبر گفته است. پس از او نترس) دِواریم، فصل ۱۸. همچنین در نویئیم میخوانیم: (۹ [یرمیا گفت:] امّا آن نبیای که به سلامتی نبوّت کند، اگر کلام آن نبی واقع گردد، آنگاه آن نبی معروف خواهد شد که خداوند فیالحقیقه او را فرستاده است.» […] ۱۵ آنگاه ارمیا نبی به حننیا نبی گفت: «ای حننیا بشنو! خداوند تو را نفرستاده است بلکه تو این قوم را وامیداری که به دروغ توکل نمایند. ۱۶ بنابراین خداوند چنین میگوید: اینک من تو را از روی این زمین دور میاندازم و تو امسال خواهی مرد؛ زیرا سخنان فتنهانگیز به ضدّ خداوند گفتی.» ۱۷ پس در ماه هفتم همان سال حننیا نبی مرد.) یرمیا، فصل ۲۸.
هفته نامه شماره 179
دانلود تمامی شماره های هفته نامه زمان ظهور