عجیب است که عموم مسلمانان این حدیث رسولالله(ص) را نقل میکنند که: «حج عرفه است»؛ ولی آیا مسلمانان شناخت پیدا کردهاند که عرفه چیست و چرا حج، عرفه است؟!
آیا عاقلانه است که رسول خدا(ص) حج را به صعود به کوه عرفه گره بزند؛ آن هم فقط به دلیل صعود؟!
آیا هیچیک از حاجيان پرسیده است که راز و سِرّ صعود به عرفه چیست؟ و چرا اسمش عرفه است؟!
بسیاری از افراد، دین را صرفاً یک سری اعمال میدانند که گویا مانند کارگرانی مکلف به انجام آنیم؛ ولی حقیقت این است که اعمال برای حرکت هرچه بهتر بهسوی غایت و هدفی است که برای آن خلق شدهایم. تا به آنجا برسیم و هرچه بهتر تجلی خدای مهربان خود باشیم.
اعمال اگر ما را به منزل مقصود نرساند، چیزی جز گمراهی و دورکردن ما نخواهد بود.
پیامبران کسانی هستند که به معرفت و منزل مقصود رسیدهاند و خداوند آنها را در میان خلقش فرستاده است تا نامههای او را به مردم برسانند؛ دقیقاً همچون کبوتر نامهبری که برای رساندن نامه میرود.
تمام دغدغۀ این کبوتر پس از انجاموظیفه، بازگشت به منزلش است؛ زیرا متوجه شده و به معرفت رسیده که منزلش کجاست!
وصی و فرستادهٔ امام مهدی علیهالسلام در خصوص عرفه و کسی که به معرفت میرسد، اینگونه مینویسد:
«کسی که حقیقت را بشناسد، مانند کبوتر نامهبری است که تمام سعی و تلاشش در جهت بازگشت به خانهای است که از آن آزاد شده است؛ بهاینترتیب در نهایت، پس از اینکه خداوند به یوسف(ع) او فرمانروایی و علم عطا فرمود، دعایش جز این نبود که “…توَفَّنِي…” “…مرا بمیران…”
(رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِماً وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ) (یوسف، 101) (پروردگارا، تو به من فرمانروایی دادى و از تعبير خوابها به من آموختى. ای آفرينندۀ آسمانها و زمين، تو در دنيا و آخرت ولیّ من هستی. مرا مسلمان بميران و به شايستگان ملحق فرما).
از آنجا که یوسف حقیقت را شناخته است، میخواهد به حقیقتی که آن را شناخته و از آن خارج شده است، بازگردد. امام حسین(ع) نیز در روز عرفه (روز شناخت خداوند) اینچنین دعا میفرماید:
“اِلهى اَمَرْتَ بِالرُّجُوعِ اِلَى الآثارِ فَارْجِعْنى اِلَیْکَ بِکِسْوَةِ الاْنْوارِ وَهِدایَهِ الاِسْتِبصارِ حَتّى اَرْجِعَ اِلَیْکَ مِنْها کَما دَخَلْتُ اِلَیْکَ مِنْها مَصُونَ السِّرِّ عَنِ النَّظَرِ اِلَیْها وَمَرْفُوعَ الْهِمَّهِ عَنِ الاْعْتِمادِ عَلَیْها اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ” (بحارالانوار، ج95، ص226) (خدايا، مرا به رجوع به آثار فرمان دادى؛ پس مرا به پوششى از انوار و هدايتى بصيرتجو بهسوی خود بازگردان، تا از آنها به سويت بازگردم؛ همانطور كه از آنها به بارگاهت راه يافتم، با بازداشتنِ نهادم از نگاهکردن به آنها و برگرفتن همتم از اعتماد بر آنها. همانا تو بر هرچيز توانايى).
(فَفِرُّوا إِلَى اللهِ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ) (ذاریات، 50) (پس بهسوی خداوند بگريزيد که من شما را از جانب او بيمدهندهای آشکارم).»
(روشنگریهایی از دعوتهای فرستادگان، ج۳، ص50)
دستور بازگشت بهسوی خدا و معرفت او برای همه بندگان است!
نصیب خود را از دین، فقط ظاهری از آن قرار ندهیم که خسران بزرگی است.
(يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ)
(از زندگى دنيا، ظاهرى را مىشناسند؛ حالآنكه از آخرت غافلاند). (روم، 7)
با ما همراه باشید در کمپین #حج_با_امام_زمان