بیانیهای در صفحات و کانالهای یمانیون منتشر شده که از آن به شهادت نسبشناسان معروف عراقی در تأیید نسب احمدالحسن، تعبیر میشود؛ در حالی که امضاکنندکان این بیانیه افراد زیر هستند که همه مؤمن به یمانیاند. چطور شهادت این افراد که در شهادتشان ذینفع هستند، پذیرفته میشود؟
۱.سید محسن صالح حسین؛
۲.سید حسن محمدعلی حمامی؛
۳.شیخ شیاع محمداوی؛
۴.شیخ عیدان خزاوی.
منبع: فرقۀ احمداسماعیل، بیرامی، ص52.
پاسخ مختصر:
۱. اساس دعوت یمانی بر سیادت و انتساب سید احمدالحسن به امام مهدی(ع) نیست؛ بلکه ادعای ما وصایت و حجیت سید احمدالحسن(ع) است؛
۲. تنها اشکالی که پاسخ آن در مسئلۀ نسب و سیادت به عهدۀ ماست، اثبات امکان و احتمال سیادت احمدالحسن(ع) است تا بهواسطۀ ادلۀ دیگر وصایت و سپسسیادت ایشان را ثابت کنیم؛
۳. شهادتِ شاهدانِ عادل یکی از راههای مهم برای اثبات سیادت است؛ لذا تعدادی از رؤسای قبایل عراقی و شیوخ آنها، بر سیادت سید احمدالحسن(ع) شهادت دادهاند؛
۴. شهادت این اشخاص مستند به مقطوعالنسببودن عشیرۀ آل المهدی(ع) و قطعیبودن صدق ادعای سید احمدالحسن(ع) برای آنهاست؛ هرچند آنها شاهد ازدواج حضرت ولیعصر(ع) نبودند یا اینکه در ظاهر این انتساب برای آنها قطعی نباشد؛
۵. همانند شهادت این شیوخ، شهادت خزیمه صحابی معروف به ذوالشهادتین است وقتی در اختلاف پیامبر(ص) با شخصی، بدون اینکه دیده باشد حق با پیامبر(ص) است به حقانیت او شهادت داد و استدلالش این بود که ما صدقِ کلام آسمانی پیامبر(ص) را میدانیم؛ پس چطور کلمات زمینی ایشان را صادق ندانیم؟!
پاسخ مفصل:
سیادت
سیادت و انتساب به امام مهدی(ع) ادعای سید یمانی نیست؛ بلکه خلاصۀ ادعای ایشان، وصایت و رسالت از طرف امام مهدی(ع) است؛ بنابراین هیچ دلیلی وجود ندارد که ما به مسئلۀ نسب بپردازیم؛ هرچند این انتساب به اشکال مختلفی ثابت و قطعی شده است.
در مقالهای مفصل ثابت شد که چطور سیادت یمانی ثابت میشود و وظیفۀ ما فقط اثبات وصایت و حجیت ایشان است؛ لذا از تکرار آن پرهیز میکنیم و شما را به مطالعۀ آن، دعوت میکنیم.
شهادتدادن یکی از راههای اثبات نسب
یکی از راههایی که نسبشناسان برای اثبات نسب بیان کردند مسئلۀ شهادت بر نسب است؛ لذا میتوان از این راه برای تأیید نسب سید احمدالحسن(ع) استفاده کنیم.
سید محسن صالح که عموی بزرگوار سید احمدالحسن(ع) و نیز بزرگ عشیرۀ آل المهدی(ع) هستند یکی از شاهدان و امضاکنندگان این نسبنامه هستند؛ همچنین عالم جلیلالقدر سید حسن حمامی حفظه الله بر این مطلب صحه گذاشتند، شیخ شیاع محمداوی و شیخ عیدان خزاوی نیز به انتساب سید احمدالحسن(ع) به امام مهدی(ع) شهادت دادند؛ اما چطور این شهادت پذیرفته میشود؟!
آیا همۀ این اشخاص از انصار امام مهدی(ع) نیستند؟ پس چطور شهادت آنها در این مسئله معتبر است؟
بیان شد که راه اصلی اثبات انتساب سید احمدالحسن به امام مهدی(ع)، اثباتِ عصمت ایشان و در نتیجه صدق و راستی تمامی ادعاهای ایشان است؛ لذا ما به چیزی بیشتر از همین دلیل نیاز نداریم؛ اما شهادات این شیوخ مسئله را روشنتر می سازد؛ خصوصاً در عراق که مسئلۀ عشایر و بزرگان عشایر از مسائل بسیار مهم و جدی است.
این اشخاص چون به صدق کلام سید یمانی(ع) یقین دارند شهادت دادهاند و این شهادت نیز قطعاً پذیرفتنی است؛ همان طور که شهادت خزیمه دربارۀ اختلاف پیامبر با مردی عرب، پذیرفته شد با اینکه او اصلاً از مسئلۀ اختلافی اطلاعی نداشت و شهادت او از روی حس ظاهری نبود؛ بلکه طبق قواعد موجود حدسی بود.
اما خزیمه بهموجب پذیرش پیامبر و ایمان به صدقِ کلمات او، شهادت داد و جالبتر اینکه حضرت رسول(ص) این شهادت را پذیرفته و بهمنزلۀ شهادت دو شخص، حساب کردند؛ لذا او ملقب به ذوالشهادتین شد. گواهی خزیمه دربارۀ اسبی از پیامبر، به نام مُرْتَجِز بود که پیامبر آن را از یک اعرابی خرید؛ اما آن اعرابی معامله را به تحریک برخی منافقان انکار کرد و خزیمه به نفع رسول خدا شهادت داد.
(… پیامبر از او پرسید: «چگونه شهادت میدهی، در حالی که تو همراه ما نبودی؟». خزیمه پاسخ داد: «من میدانم که تو جز حق نمیگویی، چگونه تو را در آوردن دینی از جانب خدا تصدیق کنیم؛ ولی ادعایت بر خرید اسبی از یک اعرابی پلید را تصدیق نکنیم؟». پس از آن، پیامبر فرمود: «هر که خزیمه به نفع یا برضد وی برای او شهادت دهد، او را بس است»). (کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۰۱)
والحمدلله وحده
منابع برای مطالعۀ بیشتر:
1. پاسخ صوتی دکترعبدالعالی منصوری به سیدصباح شبر (صوت آن در یوتیوب موجود است).
2. فی القطیف ضجه، ج1 و2، دکتر عبدالرزاق دیراوی.