دکتر شیخ محمد عطیه مصری در جواب یکی از انصار ایرانی در فیسبوک، داستان آشنایی خویش با دعوت یمانی و ایمان آوردن به سید احمد الحسن (ع) را بیان میکند.
- سلام علیکم شیخ بزرگوار
شما همان شیخ عطیهای هستید که قبلاً از اهل سنت بوده است و سپس شیعه شدند و به حوزه قم آمدند و در ایران به دعوت سید احمد الحسن (ع) ایمان آورده است؟ اگر زحمتی نیست خواهش میکنم مسیر ایمانتان را بیان کنید. خداوند بهترین پاداش را به شما عنایت کند.
پاسخ دکتر محمد عطیه و توضیح نحوه آشنایی با دعوت سید احمد الحسن یمانی (ع)
👤 و علیکم السلام و رحمة الله دوست و سید ما
از خدا میخواهم که شما و خانوادهتان و برادران(انصاری)تان که گنجهای طالقان هستند، در خوبی و عافیت و در بهترین حالات باشید.
👤 بله سید بزرگوار، من همان عطیه هستم و از خداوند میخواهم که به فضل و رحمتش من و شما را از اصحاب امام احمد الحسن قرار دهد.
👤 خداوند ولایت اهل بیت را در سال ۱۹۸۷ میلادی در زندان مصر به من تفضل نمود و من را با ولایت ایشان از ظلمات سقیفهی بنی ساعدهی اول خارج کرد.
من از خانوادهای صوفی بودم که به اهل بیت علاقه دارند؛ مخصوصاً پدرم رحمتالله علیه که میگفت: «ای اهل بیت رسول الله گرمای وجودم از شماست.»
👤 به خواست خدا عزم کردم که مذهب اهل بیت رو بخوانم و چون حوزه نجف مثل قفل بر روی من بسته بود، در حوزه قم برای درس مشغول شدم.
در قم به توفیق الهی با جدیت مشغول درس شدم و از تمام گروهها و مسلکهای مرجعیت شیعی دوری گزیدم و با تمام وجود روایات اهل بیت را میخواندم؛ اما فهمیدم چقدر شیعه دوازدهامامی از منهج و راه اهل بیت به دور هستند.
👤 به خواست خدا به یکی از دوستان عراقیام که بهتازگی از انصار امام مهدی (ع) شده بود، برخورد کردم و قرار ملاقات با هم گذاشتیم. درباره حدیث وصیت و بعضی از روایات با هم مباحثهای کردیم. از پیش او که برگشتم مدام در فکر بودم؛ وقتی به مجتمع مسکونی مدینة العلم خوئی که منزلمان در آنجا بود وارد شدم، قلبم نسبت به سید احمد الحسن روشن شد؛ چون تعدادی رؤیاها دیده بودم که تفسیرش را نمیدانستم.
👤 قلبم گواهی میداد که احمد الحسن همان صاحب ما هستند که تابهحال چیزی از ایشان نشنیده بودیم. همان شب کامپیوتر را روشن کردم و به صفحه احمد الحسن (و مواقع ایشان) رفتم و بعضی از بیانات ایشان را خواندم و یقین کردم که محال است انسان عادی این بیانات را نوشته باشد و حتی بتواند چنین معرفت و علمی داشته باشد؛ لذا شروع به خواندن کتب ایشان و انصارشان کردم و در کتب موجود در کتابخانهام روایاتی که ایشان و انصار ایشان بدان استدلال کرده بودند را پیدا میکردم.
به آن روایات مسلط شدم و ادله دعوت را از کتب موجود در کتابخانهام جمع کردم و مردم را به دعوت شریف ایشان تبلیغ میکردم.
👤 یکبار سه ساعت با شیخ کورانی در منزل وی مناظره داشتم و مسئولین امنیتی ایران با بزرگانی از تهران و قم هم حضور داشتند و بهصورت صوتی تصویری ضبط میکردند که هنوز هم نسخهای از آن مناظره را به من ندادهاند.
👤 مناظراتی هم در مدرسه حجتیه با شیخ جعفر هادی داشتم که ضبط نکردند. بار دیگر با مدیر مدرسه محامی و همچنین با شیخ نجم الدین طبسی و تعدادی از اساتید آن مدرسه مناظره داشتم که ضبط میشد ولی به من ندادند؛ اما حدود سه ماه بعد از این مناظرات مرا بازداشت کردند و در زندان زنبیل آباد قم مرا در سلول انفرادی زندانی کردند.
خلاصه اینکه به یاری خدا تحقیقات تمام شد و برای اولین بار هم دعوت را شنیدم و هم تبلیغ نمودم که امام مهدی ظهور کردهاند.
👤 ۵۵ روز در سلول انفرادی بودم و سپس به زندان عمومی خارج از قم منتقل شدم. حکمی که علیه من صادر شده بود این بود: «در اتهام توهین به مراجع تبرئه شدم؛ اما به یک سال و شش ماه زندان و خلع لباس و اخراج از حوزه و محرومیت از امکانات حوزه و اخراج از ایران محکوم شدم.»
🍂 به سوریه رفتم و در آنجا با پیگیری ایرانیها نسبت به مقامات امنیتی سوری چندین بار احضار شدم و بعضی کرامات حاصل شد تا اینکه خدا از دست آنها نجاتم داد اما اقامتم را دیگر تجدید نکردند. در نهایت به مصر آمدم و به فضل خدا مرحلهی جدیدی در باب دعوت مبارک شروع کردم…
اطلاعات تکمیلی از مسیر ایمان به یمانی موعود توسط دکتر محمد عطیه را بهصورت فایل صوتی-تصویری که به درخواست انصار ایرانی ارائه نمودهاند در لینک زیر پیگیری نمایید: