- نام: سید حامد میری
- جرم: ایمان به وصی و فرستاده امام مهدی (عج) سید احمد الحسن (ع)
- محکومیت: 21 سال حبس تعزیری!
به کدامین گناه نزدیک یک سال است که سید حامد میری در زندانهای ایران به سر میبرد؟
وقتیکه بــــــابـــــــا در خانه نبــــاشد!
اولین بار که سید حامد دستگیر شده بود، رقیه سادات پنج یا شش ماه بیشتر نداشت، تقریباً ساعت یک شب بود که مادر داشت ظرفهایش را میشست و ناگهان متوجه شد، رقیه دارد گریه میکند. مادرش به سراغش رفت و دید فرزندش نمیتواند نفس بکشد و صورتش کبود شده و مردمک چشمش ثابت شده است، بغلش کرد، نمیدانست چه کند! فقط میگفت یا فاطمه زهرا یا فاطمه زهرا.
کمکم بدن کودک در آغوش مادر جمع شد… و مادر میدوید سمت در خانه همسایهها و همانطور میگفت یا احمد الحسن، یا ابا العباس. با خودش اندکی تأمل کرد و دید چادری بر سر ندارد. برگشت که چادر را بر سر کند، همان لحظه ناخودآگاه دست برد سمت دهان کودکش و زبان چسبیده به کام کودک را پایین آورد و تنفس کودکش برگشت و بعد نشست گریه کرد و اشک ریخت به خاطر نبودن سایه بالاسرش یعنی همسرش.
بارها آه کشید، گفت به کدامین گناه شوهرم در زندان است؟! یک بیگناه را زندانی کردند درحالیکه خود با آرامش در کنار خانوادههایشان هستند و بچهی سید حامد نصف شب روی دست مادر جان داد.
دیگر برای بانوی سید حامد این یقین شده بود که هرچند مرد خانهی او نیست ولی خداوند محافظ اوست و امام مهدی و فرزندش سید احمد الحسن دلسوزتر از هر پدر است برای بچههایش.
شاید اگر پدر بالای سر بچه بود و بچه به آن حال مرده بود برنمیگشت و چون نظر پدر حقیقی به آن بچه بود برگشت؛ چون پدرش به خاطر پدر حقیقی در زندان است و او هوای فرزندانش را به بهترین وجه دارد.
شاید هم اگر پدر در خانه بود، بچه اصلاً به این حالت موت درنمیآمد چون بچه هم میفهمد همانطور که رقیه حسین (علیهالسلام) از دوری پدر از دنیا رفت…
واقعاً چه حرکتی میتواند این بزرگواران را که خداوند اینچنین آیاتش را نشانشان داده از راه احمد الحسن جدا کند؟! این ایمان و یقین مبارکت باد ای شیر زن صبور مهدوی. ای به قربانت بشوم مولای مهربانی که در انصارتان اسوههایی از انصار و اهلبیت امام حسین (علیهالسلام) نمایان است. «رقیه سادات میری» آیتی بسیار کوچک برای درک مصیبت رقیه امام حسین (علیهالسلام) در خرابه شام است که جان عالم به فدایشان باد.