توهم بی‌خدایی

ایجاد جهش در فرهنگ هوموساپینس ها

چه چیزی باعث ایجاد جهش در فرهنگ هوموساپینس ها شد؟!

احمدالحسن در کتاب توهم بی‌خدایی می‌نویسد:

دو مجموعۀ انسانی وجود دارد که توانستند با موفقیت، صدها هزار سال اخیر را طی کنند. این دو که از هومواِرِکتوس آفریقایی منشعب شدند، عبارت‌اند از نئاندرتال اروپایی و دیگری مجموعۀ کوچک هوموساپینس که برخی از آن‌ها از طریق باب المندب مهاجرت و سپس سراسر جهان را پر کردند.

اگرچه میانگین اندازۀ مغز نئاندرتال از مغز هوموساپینس بزرگ‌تر است ولی پیشرفتی که نئاندرتال‌ها از لحاظ تمدنی و فرهنگی به دست آوردند، کمتر از پیشرفت‌های هوموساپینس هایی بود که از آفریقا مهاجرت کرده بودند. بین مجموعه‌های نئاندرتال برخلاف هوموساپینس ها، روابط اجتماعی مشاهده نمی‌شود.

تقریباً سی‌وپنج هزار سال پیش در اروپا، هوموساپینس ها مجسمه می‌ساختند و آثار هنری می‌آفریدند که در واقع روایتی از شرایط و موقعیت آن‌ها به شمار می‌رفت؛ درحالی‌که نئاندرتال‌ها نمی‌توانستند از آن‌ها پیروی کنند. چه چیزی در معادلۀ گروه کوچکی که از راه باب المندب مهاجرت کرد، وارد شده است؟ چه چیزی در آن مجموعۀ برگزیده رخ داد تا آن‌ها توانستند نسلی پدید آورند که جهان را پر کند؟

برای پاسخ‌دادن به این پرسش، هر فردی می‌تواند هر نظریه و فرضیه‌ای را که می‌پسندد، مطرح نماید؛ اما واقعیت آن است که هیچ تفسیر علمی واقعی و کافی برای توضیح آنچه برای عقل هوموساپینس مهاجر از آفریقا رخ داده است، وجود ندارد؛ درحالی‌که نئاندرتال‌ها صدها هزار سال در اروپا زندگی کردند، ولی نتوانستند هیچ نوع تکامل فرهنگی یا تمدنی حتی در سطح زندگی اجتماعی یا زبان یا نگارگری ایجاد کنند و تمام آنچه انجام دادند، به ساخت ابزار سنگی ساده منحصر شد.

حتی در اینکه آیا مخترع اصلی این ادوات، نئاندرتال‌ها بوده‌اند، تردیدهایی وجود دارد و این احتمال می‌رود که آن‌ها این فن را پس از مهاجرت هوموساپینس‌ها به اروپا، فرا گرفته باشند.

حال آنکه هوموساپینس های مهاجر در کمتر از شصت هزار سال، به مرحلۀ تدوین قوانین اخلاقی در لوح‌های گلی رسیدند؛ که این الواح از سومری‌ها به دست ما رسیده است. آیا می‌توان از این واقعیت غفلت ورزید که قطعاً چیزی در معادلۀ این موجود زمینی وارد شده و موجب شده است که او به صورتی ساخت‌یافته و نه حیوان‌گونه همچون گذشته عمل کند؟ به‌طوری‌که او هم به کشت و زرع، برداشت محصول و پرورش حیوانات روی آورد و هم توانست زندگی اجتماعی‌اش را نظم و سامان دهد، سخن بگوید و سرانجام توانست بنویسد. چه اتفاقی افتاد که این انسان به چنین تکامل قابل‌توجهی رسید ولی آن یکی که در اروپا ساکن بود، با وجود برخورداری از مغزی بزرگ‌تر تکامل نیافت؟!

اینجا رمز و رازی وجود دارد که باعث بروز نوعی جهش بزرگ و آشکار در هوموساپینس شده است که البته نمی‌توان آن‌گونه که عده‌ای از دانشمندان مسئلۀ تفاوت انسان با بقیۀ حیوانات را مرتبط با حجم مغز و نسبت آن با دیگر اندام بدن می‌دانند، آن را فقط به بزرگی اندازۀ مغز یا رسیدن مغز به یک اندازۀ بحرانی یا عبور از آن، نسبت داد؛ درحالی‌که اگر موضوع به افزایش حجم مغز ارتباط می‌داشت، نئاندرتال تکامل‌یافته‌تر بود، زیرا میانگین مغزش همچون میانگین مغز انسان امروزی (هوموساپینس) بزرگ و چه‌بسا از آن بزرگ‌تر بود که این افزایش گاهی به بیش از 10 درصد می‌رسید.

بااین‌حال نئاندرتال در مقابل آنچه انسان امروزی انجام داد، کاری از پیش نبرد. انسان امروزی، فرهنگ و زندگی اجتماعی خود را در اروپا به ثبت رساند، درحالی‌که نئاندرتال نه‌تنها چیز باارزشی از خود به یادگار نگذاشت، بلکه از زندگی اجتماعی ساده‌ای برخوردار بود و برخلاف انسان امروزی که به زندگی اجتماعی تمایل بیشتری نشان می‌دهد، با همنوعان خود ارتباط و مراوده‌ای نداشت؛ بنابراین چاره‌ای نیست جز اقرار به اینکه چیز جدیدی وارد معادله شده است که سبب این پیشرفت تمدنی، فرهنگی و فکری انسان امروزی (هوموساپینس) گشته و باعث شده جهش فرهنگی و فکری روشنی برای این انسان‌ها روی دهد و برجسته‌ترین نمونه‌هایی که از آن به ما رسیده، ارزش‌های والای اخلاقی از قبیل ایثار و عدالت است.

منبع: کتاب توهم بی‌خدایی نوشته احمدالحسن، ویراست سوم، ص 283

کاربر2

Recent Posts

گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت سوم)

عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پس‌از او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More

1 ماه ago

مدعیان خیر

مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More

2 ماه ago

آیا معجزه راه ثابت شناخت فرستادگان الهی است؟

 گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More

2 ماه ago

آیا فرگشت یک هدف کلان دارد؟

به قلم: شیث کشاورز   امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریه‌ای است که در جامعۀ علمی، به‌طور گسترده به‌عنوان توضیحی کاملاً… Read More

2 ماه ago

پاسخ به اتهام فرصت‌طلبیِ پیامبر(ص) و یادگیری ایشان از اهل کتاب

پاسخ به تئوفان اعتراف‌کننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More

2 ماه ago

«رؤیا» دریچه‌ای به‌سوی ملکوت

وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More

2 ماه ago