توهم بی‌خدایی

حضرت آدم تکامل‌یافتۀ میمون‌هاست یا دفعتاً خلق شده؟

دانش‌آموز خردسال از معلم می‌پرسد:

«خانوم معلم! آدم از بهشت اومده روی زمین، یا اول روی زمین، میمون بوده و بعد آدم شده؟!».

معلم نیز در پاسخ او می‌گوید:

«مطالعه می‌کنم و پاسخش رو بهت میگم».

البته این دانش‌آموز و معلم تقصیری ندارند؛ چراکه در واقع، این دو پاسخ (به‌ظاهر متفاوت) که برای دانش‌آموز و معلمش و بسیاری دیگر از مسلمانان پیش آمده از نتایجِ اسف‌بارِ ناآگاهی و وارونه‌فهمیِ علمای بی‌عمل است؛ کسانی ‌که نه درک درستی از علم و یافته‌های علمی دارند و نه دین را درست فهمیده‌اند.

آری! این علمای بی‌عمل هستند که خلقت جسم آدم را با تکیه بر فهم غلط از برخی نصوص دینی، از گِل می‌دانند؛

از طرفی نیز نظریۀ تکامل را به «میمون‌زاده‌بودن» تعبیر کرده و سپس آن را مردود می‌شمارند!

نتیجه این می‌شود که شخصی که پیروِ این افراد است، خود را در دو راهی عقل و دین‌داری می‌بیند؛ در این‌سو نظریۀ تکامل است که با دلایل و شواهد زیادی تأیید شده، در آن‌سو نیز نصوص دینی (بلکه برداشت غلطِ علمای بی‌عمل از نصوص دینی) است …

اما واقعیت آن است که بین یافته‌های ثابت‌شدۀ علمی و بین نصوص دینی هیچ‌گونه تعارضی وجود ندارد؛ چراکه آنچه از گِلِ به آسمان‌برده‌شده درست شد، نفْس آدم بود؛ اما جسم آدم از پدر و مادری از گونۀ هموساپینس‌ها متولد شد؛ ازاین‌رو نفْس آدم در آسمان اول (بهشت نفسانی) و جسم وی به‌صورت جداگانه به‌وسیلۀ تکامل در روی زمین به‌وجود آمد. (برای کسب اطلاعات بیشتر به فصل سوم کتاب توهم بی‌خدایی نوشتۀ فرستادۀ امام مهدی، احمدالحسن مراجعه کنید).

بدین ترتیب خلقت حضرت آدم از منظر علم و دین، کاملاً با یکدیگر موافق و قابل‌جمع است؛ و این احمدالحسن بود که با تألیف کتاب توهم بی‌خدایی، برای اولین بار فهمی صحیح از نصوص دینی ارائه نمود که یافته‌های علمی را تأیید کرده و با آن‌ها کاملاً مطابقت دارد.

احمدالحسن در بخشی از کتاب توهم بی‌خدایی می‌نویسد:

«می‌توان گفت که علم، نه با خودِ دین، بلکه با درک و فهم ناقص برخی متصدیانِ صدور فتوا از متون دینی، که فقهای سنی، شیعه، مسیحی و یهودی نامیده‌ می‌شوند، در تعارض است؛ و ایراد مزبور بر این افراد وارد است، نه به‌طورکلی بر دین الهی یا متن دینیِ الهیِ ثابت‌شده. این افراد، خود عهده‌دار عواقب آرای خویش هستند …
بنابراین صحیح نیست که شکاکان یا منکران دین و متن الهی، بر پایۀ نظرات این افراد جبهه‌گیری کنند. این دروغی است بزرگ و ترفندی است که ملحدان یا کسانی که در وجود خدا شک دارند، با دستاویز قرار دادن آن، خود را فریب می‌دهند و اینکه دین الهی و متن دینی برابر است با آراء و نظرات اینان.

اگر منکران وجود خدا مایل‌اند با این دروغ زندگی کنند و با پیروزی خیالی الحاد بر دین، خود را فریب دهند، این به خودشان مربوط است؛ ولی به نظر من در این‌ صورت، آن‌ها خوشبخت‌تر از آن عالِم دینی فریب‌کاری که از او انتقاد می‌کنند، نخواهند بود …».

کاربر2

Recent Posts

گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت سوم)

عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پس‌از او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More

1 ماه ago

مدعیان خیر

مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More

2 ماه ago

آیا معجزه راه ثابت شناخت فرستادگان الهی است؟

 گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More

2 ماه ago

آیا فرگشت یک هدف کلان دارد؟

به قلم: شیث کشاورز   امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریه‌ای است که در جامعۀ علمی، به‌طور گسترده به‌عنوان توضیحی کاملاً… Read More

2 ماه ago

پاسخ به اتهام فرصت‌طلبیِ پیامبر(ص) و یادگیری ایشان از اهل کتاب

پاسخ به تئوفان اعتراف‌کننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More

2 ماه ago

«رؤیا» دریچه‌ای به‌سوی ملکوت

وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More

2 ماه ago