جامعهای که سخن میگوید اما از عمل تهی است، چگونه برای ما بگوید انسان و انسانیت چیست؟
در این حین کسانی هستند که عمل کرده و سخنها را بعد از خود کوتاه نمودهاند و از ما میپرسند آیا نباید گذر کرد، از هر آنچه بر جانهایمان پیچیده است و نمیگذارد دستی بهسوی انسانیت، برآوریم…؟
این روزها مردم واژۀ انسانیت را به خوی آدمی، تربیت، اخلاق و ادب نیکو معنا میکنند. گاهی میگویند دین نداشته باش اما انسان باش؛ یا میگویند انسانیت من دین من است. در هر سویی که نامی از انسان و انسانیت باشد با دین به ستیز برمیخیزند تا بگویند انسانیت امری جدا از دین و باور است و از درون آدمها و ورای عقیدهها میآید. انسانیت را وجه مشترک و زبان همگانی اهل زمین قرار دادهاند؛ اما غافل از اینکه درک کنند چه کسی انسانیت را معنا کرده است؟
آنگاه در معرکۀ خیر و شر، ایثارگری حقیقی و بی چشمداشت که منظور اصلی انسانیت است، خود را به درجۀ اعلی میرساند و عباس بن علی(ع) سوارکار ایثار حقیقی و در حد تام آن است و کربلا، نبرد متمایز انسانیت است و عباس بن علی(ع)، معلم انسانیت و الهامکنندۀ معنای حقیقی آن است؛ تا جایی که برپایی دولت عدل الهی در آخرالزمان وامدار اوست و حتی مردمی که در دولت عدل زندگی میکنند، مدیون ایثارگریِ بدون چشمداشت عباس بن علی(ع) هستند؛
و چه اندوه عظیمی است وقتی نتوانیم آنچنان قدم برداری که شایستۀ مقام اهلبیت علیهمالسلام و شأن والای ابوالفضل است و از آنچه خواستۀ آنان است دور شویم و ندانیم دو دست بریدۀ عباس(ع) بهای عظیم نفسکشیدن در دولت عدل است و ندانیم که انسانیت آبرویش را از عباس(ع) و حسین(ع) ودیعه میگیرد؛ چگونه میتوان نام انسان را از دین ناب الهی جدا کرد؟! هیهات! چگونه میشود ذکر انسانیت در میان باشد، اما بدون عباس بن علی (ع).
بدون عباس(ع) در کربلا ما از انسانیت چه میدانستیم؟ عباس(ع) جسمش را میبخشد و نیز جانش را؛ شجاعتش را تقدیم و هرآنچه را که در دستانش هست رها میکند، حتی جرعۀ آبی که به لبان خشکشدهاش نمیرسد؛ عباس(ع) چنین کرد تا بدانیم برای رسیدن به انسانیت، باید گذشت، باید فدا کرد، تا آخرین حد، بدون چشمداشت و بدون طلب منفعت؛ باید گذر کرد… به اطراف خود بنگریم.
معترفیم به اینکه از شناخت حق عباس(ع) عاجزیم و آرزومندیم با ورود به مُحرمی دیگر، بتوانیم آنچنان که ایشان(ع) در رکاب مولایش گام نهاد و تا همیشۀ تاریخ نامش بر جریدۀ عالم بهعنوان فاتح قلۀ انسانیت میدرخشد، ما نیز حداقل جرعهای از ایثار ایشان را برگرفته و در رکاب مولایمان قائم آل محمد(ع) باشیم. معترفیم که از شناخت حق حسین(ع) عاجزیم، وقتی میبینیم در راه اعلای حق از هیچچیز فروگذار نبوده است؛
دستها را از دنیا پر کنیم، به آن نظر کنیم و دوباره رهایش سازیم… انسانیت همینجاست! میان دستان عباس(ع) که آب را در حین نیاز رها کرد و خود را از آن سیراب نساخت تا نقش عظیمی در ما باقی بگذارد. دستهایمان را از دنیا خالی و از انسانیت پر کنیم…
السلام علیک یا عباس بن علی
حسین(ع) در كربلا، با منیت مواجه شد و سواركار این مواجهه و برخورد، پس از حسین(ع) و بهترین فردی كه در میدان جنگ با آن وارد شد، عباس بن علی(ع) بود؛ وقتی ایشان آب را ریخت و از قرآن برداشت:
(یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَة)
(هرچند در خودشان احتیاجى [مبرم] باشد، آنها را بر خودشان مقدّم مىدارند). (حشر، 9)
احتیاج عباس(ع) چه احتیاجی بود و ایثار ایشان (ع) چه ایثاری؟ و آیا ایثار بود یا اینکه بهعلت ناتوانی کلمات در وصف، آن را ایثار نامیدیم؟ (خطبۀ سید احمدالحسن(ع) به طلبههای حوزههای علمیه در نجف اشرف و در قم و در تمام نقاط زمین)
عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پساز او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More
مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More
گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More
به قلم: شیث کشاورز امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریهای است که در جامعۀ علمی، بهطور گسترده بهعنوان توضیحی کاملاً… Read More
پاسخ به تئوفان اعترافکننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More
وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More