این مقاله چکیدهای از برنامه تلویزیونی تدریس شرایع الاسلام توسط سید واثق حسینی حفظه الله در رابطه با فضیلت و برتری روز و نماز جمعه میباشد که به زبان فارسی ترجمه شده است.
اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمه و المهدیین و سلم تسلیماً
فضیلت روز و نماز جمعه در قرآن
خداوند در قرآن سورهای کامل را به این نام اختصاص داده است، یعنی سوره جمعه، سوره 62 قرآن و در این سوره آیهای است که نماز جمعه را واجب کرده است.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (جمعه: 9) «اى كسانى كه ايمان آوردهاید! چون براى نماز جمعه ندا داده شد بهسوی ذكر خدا بشتابيد و دادوستد را واگذاريد. اگر بدانيد اين براى شما بهتر است.»
در غیر از این سوره نیز در آیهای از قرآن، فضیلت جمعه و نماز جمعه آمده است: حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَی (بقره: 238)؛ «بر نمازها و نماز ميانه مواظبت كنيد.» و تبیین این آیه در روایات و بیان یمانی موعود (ع) خواهد آمد.
فضیلت روز و نماز جمعه در روایات
عن أبيعبدالله (ع) قال في حديث: إن الله اختار من كل شيء شيئاً فاختار من الأيام يوم الجمعة. از امام صادق (ع) وارد شده است، ایشان فرمودند: «خداوند از هر چیزی، مسئلهای را اختیار کرد و از روزها روز جمعه را اختیار کرد»؛ (وسائل الشیعه: ج 7، ص 375) بنابراین برترین روزهای هفته نزد خداوند عزوجل، روز جمعه است.
عن أبيبصير، عن أبيعبدالله (ع) عن آبائه صلواتالله عليهم قال: قال رسول الله (ص): أنَّ الله عزوجل اختار من الأيّام الجمعة، ومن الشهور شهر رمضان، ومن الليالي ليلة القدر. رسولالله (ص) فرمودند: «خداوند از روزها روز جمعه را اختیار کرد و از ماهها ماه رمضان و از شبها شب قدر»؛ (کمالالدین: ج 1، ص 281)
عن جابربن يزيد، عن أبيجعفر الباقر (ع)، قال: إذا كان حين يبعث الله تبارکوتعالی شأنه العباد أتي بالأيام، تعرفها الخلائق باسمها وحليتها، ويقدمها يوم الجمعة له نور ساطع، تتبعه سائر الأيام كأنها عروس كريمة ذات وقار تهدى إلى ذي حلم ويسار، ثم يكون يوم الجمعة شاهدا وحافظا لمن سارع إلى الجمعة، ثم يدخل المؤمنون إلى الجنة على قدر سبقهم إلى الجمعة. امام ابیجعفر الباقر (ع) فرمودند: «وقتی زمانی برسد، خداوند بندگان را مبعوث کند، روزها را میآورد [و] آنها را به اسمهایشان و جواهرشان به خلایق معرفی میکند، بر آنها روز جمعه مقدم است، برای او نوری درخشان است، روزها دنبال او میآیند، گویا او عروسی موهبهبخش باوقار است، به صاحب حلم و شأن هدیه داده میشود؛ سپس روز جمعه بر کسی که بر او محافظت میکند و به او شتاب میکند شاهد است، سپس مؤمنین داخل بهشت میشوند به میزان سبقتی که به روز جمعه داشتهاند»؛ (الامالی شیخ صدوق: مجلس 62)
یعنی هرکس دارای چنین خصوصیاتی بوده، در حضورش به نماز جمعه، در بهجا آوردن عبادات واجب و مستحب روز جمعه، به بهشت سبقت میگیرد.
و روي عن أبي عبدالله (ع) أنه قال: إن للجمعة حقا واجبا، فإياك أن تضيع أو تقصر في شئ من عبادة الله تعالى والتقرب إليه بالعمل الصالح. امام صادق (ع): «برای روز جمعه حقی واجب است، پس تو را بر حذر میدارم در چیزی از عبادات خداوند عزوجل و تقرب به او با عمل صالح [در آن شب] که تباه کنی یا کوتاهی کنی»؛ (مصباح المتهجد: ص 248)
وجه تسمیه روز جمعه چیست؟
در روایات بعدی وجه تسمیه روز جمعه بیان گردیده است؛ و این روایات حول ولایت نبی رحمت و آل اطهارش در چرخشاند. وجه تسمیههای مختلفی برای روز جمعه بیان گردیده است؛ زیرا خداوند در آن مسلمین را جمع میکند؛ و جمع میشوند برای یادآوری امور دین و دنیایشان و آخرتشان و نیز برای ادای آنچه خداوند برایشان واجب کرده از نماز جمعه و غیره.
عن الصادق (ع): سميت الجمعة جمعة لان الله جمع للنبي (ص) أمره. امام صادق (ع): «روز جمعه، جمعه نامیده شد؛ زیرا خداوند برای نبی (ص) امرش را جمع کرد»؛ (بحارالانوار: ج 86، ص 281)
عن الصادق (ع): سميت الجمعة جمعة لان الله جمع الخلق لولاية محمد وأهل بيته. امام صادق (ع) فرمودند: «روز جمعه، جمعه نامیده شد؛ زیرا خداوند، خلق را برای ولایت محمد و اهلبیت ایشان جمع کرد»؛ (بحارالانوار: ج 26، ص 309)
بنابراین علت تسمیه و نامگذاری روز جمعه به این دلیل است که خداوند خلایق را در آن جمع کرد و ایضاً آنها را جمع کرد برای یادآوری امور دین و دنیایشان و علت اصلی آن نیز اجتماعشان بر ولایت نبی رحمت و آل اطهارش است؛ پس روز جمعه، روزی است برای اجتماع مردم در آن و برای ادای عهد بستن به ولایت آل محمد (ع).
عن علي (ع) قال: كنا مع رسولالله (ص) إذ جاء رجل فقال: يا رسولالله بأبي أنت وأمي أخبرني عن يوم الأحد كيف سمي يوم الأحد -إلى أن- قال: بأبي أنت وأمي يا رسولالله أخبرني عن يوم الجمعة، فبكى رسول الله (ص)، وقال: سألتني عن يوم الجمعة فقال: نعم، فقال رسولالله (ص): تسميه الملائكة في السماء يوم المزيد، يوم الجمعة، يوم خلق الله فيه آدم عليه السلام، يوم الجمعة نفخ الله في آدم الروح، يوم الجمعة يوم أسكن الله فيه آدم الجنة، يوم الجمعة يوم أسجد الله ملائكته لآدم، يوم الجمعة يوم جمع الله فيه لآدم حواء، يوم الجمعة يوم قال الله للنار: (كوني بردا وسلاما على إبراهيم) يوم الجمعة يوم استجيب فيه دعاء يعقوب، يوم الجمعة يوم غفر الله فيه ذنب آدم، يوم الجمعة يوم كشف الله فيه البلاء عن أيوب، يوم الجمعة يوم فدى الله فيه إسماعيل بذبح عظيم، يوم الجمعة يوم خلق الله فيه السماوات والأرض وما بينهما، يوم الجمعة يوم يتخوف فيه الهول وشدة القيامة والفزع الأكبر. از امیرالمؤمنین علی (ع) نقل است: «ما نزد رسولالله (ص) بودیم که مردی از رسولالله (ص) پرسید: ای رسولالله پدر و مادرم فدایتان باد؛ به من از روز جمعه خبر دهید، پس رسولالله (ص) گریه کردند و فرمودند: از من از روز جمعه پرسیدی؟ گفت: بله. رسولالله (ص) فرمودند: (ملائکه در آسمان آن را به روز مزید، روز جمعه نامگذاشتهاند. روز جمعه روزی است که در آن خداوند آدم را خلق کرد، روز جمعه روزی است که خداوند به آدم، روح را نفخ کرد، روز جمعه روزی است که خداوند در آن آدم را در بهشت ساکن کرد، روز جمعه روزی است که خداوند به ملائکهاش دستور داد به آدم سجده کنند، روز جمعه روزی است که خداوند در آن برای آدم، حواء را جمع کرد، روز جمعه روزی است که خداوند تعالی به آتش فرمودند بر ابراهیم سرد و سلامت باش، روز جمعه روزی است که در آن دعای یعقوب استجابت شد، روز جمعه روزی است که خداوند در آن گناه آدم را بخشید، روز جمعه روزی است که خداوند در آن بلا را از ایوب رها کرد، روز جمعه روزی است که خداوند در آن برای اسماعیل ذبح عظیم را فدا کرد، روز جمعه روزی است که خداوند در آن آسمانها و زمین و آنچه بین آن دو هست را خلق کرد، روز جمعه روزی است که در آن از هول و شدت قیامت و فزع اکبر ترسیده میشود»؛ (مستدرک الوسائل: ج 6، ص 58 – 59)
ملائکه در آسمان روز جمعه را به یومالمزید نامیدهاند؛ یعنی روزی که در آن، خلایق تقرب به خداوند عزوجل را زیاد [مزید] میکنند. بنابراین فضیلت روز جمعه نزد خداوند سبحانهوتعالی واقعاً عظیم گردید؛ در اینجا بهاختصار بعضی روایات را بیان کردیم ولیکن روایات در این زمینه زیاد است.
حق روز جمعه بر مؤمنین و مردم
حق روز جمعه بر مؤمنین و عموم مردم چیست؟ مؤمن به این الفاظ خطاب میشود به اعتبار آنکه او به روز جمعه ایمان آورده و بیان چیزی از حقیقت آن را خواهم گفت.
و روي عن أبي عبدالله (ع) أنه قال: إن للجمعة حقا واجبا، فإياك أن تضيع أو تقصر في شئ من عبادة الله تعالى والتقرب إليه بالعمل الصالح. امام صادق (ع): «برای روز جمعه حقی واجب است، پس تو را بر حذر میدارم در چیزی از عبادات خداوند عزوجل و تقرب به او با عمل صالح که تباه کنی یا کوتاهی کنی»؛ (مصباح المتهجد: ص 248)
قال النبي (ص): إن الله كتب عليكم الجمعة فريضة واجبة إلى يوم القيامة. پیامبر (ص) فرمودند: «خداوند برای شما جمعه را بهعنوان فریضهای واجب تا روز قیامت نوشته است»؛ (وسائلالشیعه: ج 7، ص 301 – ابواب نماز جمعه و آداب آن، باب اول)
جمعه فریضۀ واجب است، یعنی نماز جمعه فریضه واجب است. به سبب کثرت استعمال واژه جمعه -در لسان روایات- بهعنوان نماز جمعه و تبعاً بین مردم عرب اینگونه شایع شده است که میگویند جمعه و مراد نماز جمعه است و الان هم در لسان اهلبیت (ع) بعضاً از نماز جمعه به جمعه تعبیر میشود.
قال امیرالمؤمنین (ع): ضمنت لستة على الله الجنة –منهم- رجل خرج إلى الجمعة فمات فله الجنة. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «ضمانت کردم برای شش [گروه] که بر خداوند است بهشت [ببرد] -و از اینها [از این شش گروهها]- مردی که به جمعه خارج شده است و میمیرد، برایش بهشت است»؛ (وسائل الشیعه: ج 7، ص 308)
عن الصادقين (ع) أن الله جلجلاله فرض على عباده من الجمعة إلى الجمعة خمساً وثلاثين صلاة لم يفرض فيها الاجتماع إلا في صلاة الجمعة خاصة، فقال جل من قائل: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِن يَومِ الجُمُعَةِ فَاسعَوا إِلَى ذِكرِ اللهِ وَذَرُوا البَيعَ ذَلِكُم خَيرٌ لَكُم إِن كُنتُم تَعلَمُونَ). از امام صادق و امام باقر (ع) که فرمودند: «خداوند جلجلاله بر بندگانش از جمعه به جمعه سیوپنج نماز را واجب گردانید، سپس در آن اجتماع را واجب نکرد، الا در نماز جمعه؛ سپس [خداوند] (بزرگوار باشد گویندهاش) فرمود: (ای کسانی که ایمان آوردهاید زمانی که برای نماز جمعه ندا داده شد، شتاب کنید به ذکر خداوند و کاسبی را رها کنید؛ آن برای شما بهتر است اگر بدانید)»؛ (وسائل الشیعه: ج 7، ص 301)
اجتماع یعنی بهصورت نماز جماعت خوانده شود و الا بقیه نمازها جماعت در آن مستحب است. پس از این احادیث برای ما روشن شد که نماز جمعه و عموماً جمعه، فضلی عظیم دارد و بر مؤمن است در آن بهرۀ خود را از تقرب به خداوند و بهجا آوردن آنچه خداوند در آن بر او واجب کرده تباه نکند.
بعضی از اعمال روز جمعه
بعد از بیان فضیلت روز جمعه، خیلی از اعمال است که در مورد جمعه وارد شده و از شب جمعه شروع میشود و این اعمال استمرار پیدا میکند تا روز جمعه؛ که زیاد هم هست.
از جمله آنها مثلاً در شب جمعه دعای کمیل است و ادعیه دیگری که در این زمینه وارد شده است.
از جمله آنها مثلاً دعای (يا دائِمَ الفَضْلِ عَلى البَرِيَّةِ، يا باسِطَ اليَّدِيْنِ بِالعَطِيَّةِ، يا صاحِبَ المَواهِبِ السَّنِيَّةِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ خَيْرِ الوَرى سَجِيَّةً، وَاغْفِرْ لَنا يا ذا العَلى فِي هِذِهِ العَشِيَّةِ)؛ این دعا در اعمال شب جمعه در مفاتیح وارد شده است؛ که ده مرتبه خوانده میشود.
و از جمله برترین اعمال در شب جمعه، همان زیارت امام حسین علیه و علی اصحابه افضلالصلاه والسلام است.
و ایضاً اعمال آن تا صبح روز جمعه باقی است و در آن خیلی از امور مستحب است، از جمله آنها دعا بعد از نماز فجر با ادعیهای معین است.
ایضاً غسل کردن.
همچنین اعمال بسیار و تسبیحات که وارد شده است؛ و ایضاً از افضل تسبیحات و ذکر در روز جمعه و شب آن، همان زیاد صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد (ع) است؛ در روایتی است که نقل به مضمون میشود، رسول الله (ص) میفرمایند: «در این زمینه فرشتهای مأمور به انتقال صلوات بر من در هر شب و روز است، لیکن زمانی که روز جمعه و شب آن باشد صلوات را خودم میشنوم»، یعنی در شبوروز جمعه آن را برایشان فرشتهای نقل نمیکند و فقط خودشان هستند که صلوات بندگان را میشنوند. از خداوند میخواهیم ما را از مصلِّین بر محمد و آل محمد (ع) قرار بدهد.
رسول الله (ص) روز جمعه را چه نامیدند؟
روایتی است که گفتوگویی بین یکی از اصحاب رسول الله (ص) بوده است، او یکی از اعراب بوده، یعنی یکی از اعرابی که در دهات زندگی میکرده و به او میگفتند: قُلیب یا قَلیب. ایشان نزد رسول الله (ص) آمدند و سؤالی مطرح کردند:
عن أبيعبدالله، عن أبيه، عن جده (ع) قال: جاء أعرابي إلى النبي (ص) يقال له: قليب، فقال له: يا رسولالله، إني تهيأت إلى الحج كذا وكذا مرة فما قدر لي؟ فقال له: يا قليب، عليك بالجمعة فأنها حجالمساكين. از امام صادق از پدرشان از جدشان (ع) است که فرمودند: «اعرابی نزد رسولالله (ص) آمد که به او قلیب گفته میشد، به ایشان گفت: ای رسولالله من آماده شدم برای حج، چندین و چندین مرتبه و برایم مقدر نشده. رسول الله (ص) به او فرمودند: ای قلیب بر تو باد به جمعه؛ چراکه آن حج مساکین است.»؛ (وسائل الشیعه: ج 7، ص 300)
در اینجا چرا نماز جمعه به حج مساکین نامیده شده است؟ به نسبت روز جمعه: این روز در ضمن ویژگیهای آن، روز قائم (ع) است و برای همین در آن زیارت امام مهدی (ع) مستحب است؛ و در زیارت به او میگویی: (هذا يَوْمُ الجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ المُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ)، «این روز جمعه است و آن روزی است که در آن انتظار ظهور تو میرود»؛ (مفاتیحالجنان: زیارت امام مهدی (ع) در روز جمعه، ص 112)
بنابراین انتظار میرود ظهور امام مهدی (ع) در روز جمعه باشد و روز جمعه اختصاص به امام مهدی (ع) دارد؛ اگر قضیه امام مهدی (ع) باشد، روز جمعه برایش خصوصیت معینی با امام مهدی (ع) هست. این از یک جهت و از جهتی دیگر ولایت آل محمد (ع) علاقهای به حج دارد، به اعتبار آنکه در حج، مردم حج میکنند برای آنکه ولایتشان را به نبی رحمت و آل اطهارش برسانند. این امر مهمی است که باید حاجی آن را بفهمد که برای چه به حج میرود. حج همان ولایت ولیالله است. این حج حقیقی است که بنویسیم: ولایت ولیالله را داریم.
پس ولایت قائم و مهدی (ع) هم علاقه به حج دارد؛ و ولایت امام مهدی و ولایت قائم (ع) هم حج است. بنابراین کسی که بر نماز جمعه و چیزی که منظور آن در قول خداوند تعالی است، محافظت میکند (حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَی؛ بر نمازها و نماز وسط محافظت کنید) مراد از نماز وسط به معنای ظاهر نماز جمعه است یا آنچه در سایر ایام مقابل آن قرار میگیرد که نماز ظهر است.
و در معنای دیگر، مراد از نماز جمعه همان قائم است و او مهدی اول (ع) است که وسط ائمه و مهدیین (ع) است؛ پس حج مساکین در روز جمعه به نماز جمعه و بهشرط و شروط آن است؛ و آن ولایت قائم آل محمد، مهدی اول، یمانی موعود، سید احمد الحسن (ع) است؛ و این معنا یعنی نماز همان ولایت است و این مطلب در روایات آل محمد (ع) موجود است، از جمله روایتی که از داوود ابن کُثَیر یا کَثِیر وارد شده میگوید:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) أَنْتُمُ الصَّلاَةُ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ أَنْتُمُ الزَّكَاةُ، وَ أَنْتُمُ الْحَجُّ؟ فَقَالَ: يَا دَاوُدُ، نَحْنُ الصَّلاَةُ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ نَحْنُ الزَّكَاةُ، وَ نَحْنُ الصِّيَامُ، وَ نَحْنُ الْحَجُّ، وَ نَحْنُ الشَّهْرُ الْحَرَامُ، وَ نَحْنُ الْبَلَدُ الْحَرَامُ، وَ نَحْنُ كَعْبَةُ اللَّهِ، وَ نَحْنُ قِبْلَةُ اللَّهِ، وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ، قَالَ اللَّهُ تَعَالَی: (فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّه – بقره: 115) نَحْنُ الْآيَاتُ، وَ نَحْنُ الْبَيِّنَاتُ. وَ عَدُوُّنَا فِي كِتَابِ اللَّهِ: اَلْفَحْشَاءُ وَ الْمُنْكَرُ وَ الْبَغْيُ، وَ الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ، وَ الْأَنْصَابُ وَ الْأَزْلاَمُ، وَ الْأَصْنَامُ وَ الْأَوْثَانُ، وَ الْجِبْتُ وَ الطَّاغُوتُ، وَ الْمَيْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِيرِ. به امام صادق (ع) گفتم: شما در کتاب خدای عزوجل، نماز هستید؟ و شما زکات هستید و شما حج هستید؟ پس فرمودند: «ای داوود ما نماز در کتاب خداوند عزوجل هستیم و ما زکات هستیم و ما روزه هستیم و ما حج هستیم و ما ماه حرام هستیم و ما شهر حرام هستیم و ما کعبه الله هستیم و ما قبله خدا هستیم و ما وجهالله هستیم، خداوند تعالی میفرماید: (هرکجا رو کنید پس آنجا وجه الهی است)، ما آیات و بینات هستیم؛ و دشمنان ما در کتاب خداوند، فحشا و منکر و ظلم و شراب و آلات قمار و بتهای دور کعبه و تیرهای قرعهکشی و بتها و انجاس و جبت و طاغوت و مردار و خون و گوشت خوک هستند.»؛ (تفسیر البرهان: ج 1، ص 52)
یعنی این اوصاف و آن اوصاف بر محمد و آل محمد و بر دشمنان محمد و آل محمد (ع) اطلاق میشود؛ بنابراین حج، محمد و آل محمد (ع) هستند و نماز، محمد و آل محمد (ع) هستند؛ و نماز جمعه ولایت است و بهخصوص محافظت کنید بر نماز، یعنی بر ولایت ائمه و ولایت مهدیین (ع)، یعنی محافظت کنید بر ولایت آل محمد (ع) و بر نماز وسط تخصیص وارد شده است، زیرا آن متعلق به مهدی اول احمد الحسن (ع) است. سید احمد الحسن (ع) در بیانیهای حول این آیه جواب فرمودهاند:
نماز وُسطی بهخصوص، همان نماز جمعه است و قرین آن در باقی ایام همان نماز ظهر است و امر به محافظت بر نماز جمعه بهخصوص و تأکید بر آن است، زیرا مسلمانان در آن جمع میشوند تا آنچه از دین و دنیایشان فاسد شده است را اصلاح کنند و برای آنکه از فضل خداوند سبحانه و تعالی طلب زیادی کنند؛ این بهحسب ظاهر است اما حقیقت نماز همان ولایت ولیالله و حجت او بر بندگانش است، پس نماز وُسطی [که در صراحت بهحسب ظاهر نماز جمعه است] همان عمل و جهاد بین دستان قائم (ع) و آن نماز قائم (ع) است، زیرا او امت را جمع میکند؛ و نماز قائم (ع) همان نماز جمعه است، زیرا او امت اسلامی را بر حق جمع میکند، بعد از آنکه امامان گمراهی آن را متفرق کردهاند. (کتاب متشابهات)
ملاحظه کنید کلام سید احمد الحسن (ع) همان کلام پدرانش (ع) و همان کلام قرآن کریم است. بنابراین نماز جمعه، حج مساکین گردید چراکه آن، ولایت قائم آل محمد و مهدی اول (ع) است.
جزای کسانی که در واجبات روز جمعه اهمال میورزند
اگر جمعه به این اهمیت و به این خصوصیات باشد، در مقابل جزای کسانی که جمعه و محافظت بر آن و التزام به ادای نماز در آن را ترک کنند نیز اینچنین است که میبینیم آل محمد (ع) با کسی که نماز جمعه را رها کند یا به حضور در آن سستی داشته باشد، هرگز سازش نمیکنند. روایات عدیدهای است که آل محمد (ع) عقوبت کسی که نماز جمعه را ترک کند، بیان میکنند. مثالهایی در ادامه ذکر میکنیم:
عن زرارة بن أعين، عن أبىجعفر الباقر (ع) قال: صلاة الجمعة فريضة، والاجتماع إليها فريضة مع الإمام، فإن ترك رجل من غير علة ثلاث جمع فقد ترك ثلاث فرائض، ولا يدع ثلاث فرائض من غير علة إلا منافق. از زراره از امام ابیجعفر باقر (ع): «نماز جمعه فریضهای است و اجتماع بر آن با امام [یعنی بهشرط آنکه با امام (ع) باشد] فریضه است؛ پس اگر مردی بدون علت، آن را تا سه جمعه ترک کرد، همانا سه فریضه را ترک کرده است و کسی سه فریضه را بدون علت ترک نمیکند، الا آنکه منافق است.»؛ (وسائل الشیعه: ج 7، ص 297)
ملاحظه کنید هیچ علت و عذری برای ترک نماز جمعه یافت نمیشود؛ و این روایت تطبیق داده میشود بر اینکه آن را کسی ترک نمیکند، الا منافق.
عن ابن أبينصر، عن أبيالحسن الرضا (ع) قال: قال رسول الله (ص): إن يوم الجمعة سيد الأيام، يضاعف الله فيه الحسنات، ويمحو فيه السيئات، ويرفع فيه الدرجات، ويستجيب فيه الدعوات، وتكشف فيه الكربات، وتقضي فيه الحوائج العظام، وهو يوم المزيد لله فيه عتقاء وطلقاء من النار، ما دعا به أحد من الناس وعرف حقه وحرمته إلا كان حقاً على الله عزوجل أن يجعله من عتقائه وطلقائه من النار، فان مات في يومه أو ليلته مات شهيداً وبعث آمنا، وما استخف أحد بحرمته وضيع حقه إلا كان حقا على الله عزوجل أن يصليه نار جهنم إلا أن يتوب. از ابینصر از امام رضا (ع) است فرمودند: رسول الله (ص) فرمودند: «روز جمعه سید روزهاست؛ در آن حسنات دو برابر میشود و سیئات در آن محو میشود و درجات در آن ترفیع پیدا میکند و دعاها در آن به استجابت میرسد و ناراحتیها در آن برطرف میشود و در آن حوائج عظام باز میشود و آن روز مزید است برای خداوند در آن رها شدگان و آزادشدگان از آتش هستند و کسی در حرمت آن سبک شماری نکند و حق آن را تباه نکند، الا آنکه حقی است بر خداوند عزوجل که او را به آتش جهنم وارد سازد مگر آنکه توبه کند.»؛ (وسائل: ج 7، ص 376)
پس روایت دوم هم میگوید: او را داخل جهنم میکند مگر آنکه توبه کند.
قال النبي (ص) في خطبة طويلة نقلها المخالف والمؤالف: إن الله تبارك وتعالى فرض عليكم الجمعة فمن تركها في حياتي أو بعد موتي استخفافاً بها أو جحوداً لها فلا جمع الله شمله، ولا بارك له في أمره، ألا ولا صلاة له، ألا ولا زكاة له، ألا ولا حج له، ألا ولا صوم له، ألا ولا بر له، حتى يتوب. از نبی (ص) در خطبهای طولانی که مخالف و مؤافق نقل کردند ایشان فرمودند: «خداوند تبارکوتعالی جمعه را بر شما واجب کرده است؛ پس هرکس در زندگانی من یا بعد از مرگ من به خاطر استخفاف به آن یا انکار، آن را ترک کند، پس خداوند [امور] او را جمع نکند و خداوند در امر او برکت قرار ندهد، آگاه باشید و نمازی برای او نیست، آگاه باشید و زکاتی بر او نیست، آگاه باشید و حجی بر او نیست، آگاه باشید و روزهای بر او نیست، آگاه باشید و هیچ خیری بر او نیست تا آنکه توبه کند.»؛ (وسائل: ج 7، ص 302)
قال النبی (ص): من ترك ثلاث جمع تهاونا بها طبع الله على قلبه. رسولالله (ص) فرمودند: «کسی که به خاطر سستی، سه جمعه را ترک کند خداوند بر قلبش مهر میزند.»؛ (وسائل: ج 7، ص 301)
سه جمعه را ترک کند، یعنی برای سه هفته در نماز جمعه حاضر نشود. به خاطر سستی، یعنی نه برای علت مقبولی مثل مریضی یا سفر، بلکه سستی یعنی سببش غیر مقبول هست و فقط در سستی اوامر شرعی است.
و روایات دیگری که در این باب و ابواب دیگر در وسائلالشیعه و ایضاً در کافی و تهذیب و غیر آن موجود است و ذکر میکند، کسی که نماز جمعه را ترک کند خداوند بر قلبش مهر میزند یا آنکه آن را ترک نمیکند الا منافق و غیر آن، از الفاظی که بیانگر عقوبت کسی است که نماز جمعه را ترک میکند.
پس ای برادران و خواهران مؤمنین، با وجود این همه اهتمام بر نماز جمعه، بر ماست که به این نماز التزام و بر آن سعی داشته باشیم و خداوند سبحان میداند چقدر فتح حاصل میشود و چقدر ثواب حاصل میشود برای کسی که در نماز جمعه حاضر شود.
همچنین این اجتماع شیعه آل محمد (ع) در امروز، احیاء امر آل محمد (ع) است؛ (فرحم الله من أحيا أمرنا؛ خداوند رحمت کند کسی که امر ما را احیا کند – بحارالانوار: ج 74، ص 251)، چنانکه امام رضا (ع) و امام صادق (ع) این عبارت را در کلامشان میفرمایند.
تفقه در دین و طلب علم در روز جمعه
از مواردی که در روز جمعه مستحب است، قضیۀ تفقه در دین است. مسئلۀ تفقه در دین، یعنی طلب علم، یعنی لااقل اگر انسان در سایر ایام به عمل خود مشغول است، روز جمعه تعطیل است و در نتیجه بر اوست که جزئی از وقتش را به تفقه در دین اختصاص دهد؛ تفقه در دین و واژه الفقه مقصود از آن فقط احکام متعلق به نماز و روزه و حج و غیر آن نیست؛ بلکه این کتاب فقه، جزئی از تفقه در دین است و نیز بر اوست که علوم محمد و آل محمد (ع) را طلب کند. در باب عقاید، در باب اخلاق، آنچه متعلق به آخرت است، آنچه متعلق به توحید است، بر سیره انبیا گذشته و … که در آن امور زیادی است، مطلع شود.
و نیز بر قرائت قرآن و تفسیر قرآن وارد شده از آل محمد (ع) مواظبت کند؛ بنابراین در روز جمعه انسان نباید بهرهاش را از تفقه در دین تباه نکند. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته