نام مبارکش را جعفر (ع) نهادند. پدرشان امام محمد باقر (ع) و مادرشان فاطمه امفروه بود. از آنجا که در رفتار و گفتار راستگو و پاکیزه بود، او را القایی چون ظاهر، فاضل و صادق دادند. فضائل آن حضرت بهحدی بود که مالک بن انس در وصف ایشان گفت: «بهتر از جعفر بن محمد هیچ چشمی ندید و هیچ گوشی نشنید.» (مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص ۲۴۸)
و ابوحنیفه نیز گفت: «از جعفر بن محمد فقیهتر ندیدم». (تاریخ الکبیر، ج۲، ص۱۹۹)
شیخ مفید در ارشاد میگوید: «علومی که از آن حضرت نقل کردهاند، بهاندازهای است که توشۀ کاروانیان شده و نامش در همهجا انتشار یافته است.»
ایام زندگانی امام، مقارن با خلافت پنج خلیفۀ آخر اموی یعنی هشام، به بعد و دو خلیفۀ نخست عباسی، سفاح و منصور دوانیقی بود.
عمده فعالیت امام(ع) گسترش علوم الهی بود و امام در مقطعی از زمان، شاگردانی داشتند که برخی تعداد آنان را تا ۴۰۰۰ نفر نقل کردهاند؛ ازاینرو در بین اهلبیت علیهمالسلام بیشترین روایات از ایشان نقل شده است و شاید به همین دلیل، مذهب شیعه را مذهب جعفری نیز مینامند.
با آنکه حاکمان اموی و عباسی، غاصب و ستمگر بودند، امام(ع) برنامهای برای تقابل نظامی با آنها نداشتند، و علت را عدم وجود قابل و پذیرنده و یار واقعی، عنوان کرده بودند.
امام(ع) حتی دعوت به خلافت را که از سوی ابومسلم خراسانی به ایشان پیشنهاد شده بود رد کردند. امام(ع) در پاسخ به نامۀ منصور دوانیقی که از ایشان خواسته بود مثل بقیۀ مردم نزد ایشان بروند، فرمود: «ما چیزی نداریم که بهجهت (ازدستدادن آن) از تو بترسیم و تو چیزی از امور اخروی نداری که ما بهجهت آن به تو امیدوار باشیم.» (اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۲۷)
ازاینرو حاکمان وقت، فعالیتهای امام(ع) را شدیداً تحتنظر داشتند و بهنوعی ایشان در حصر خانگی بودند.
لذا امام(ع) به انصار خود توصیه به تقیه میکردند و به آنها میفرمودند: «با غیر از زبان [یعنی رفتار نیکو] بهسوی ما دعوتکننده باشید.» (بحارالانوار، ج۶۷، ص309)
کار تا آنجا بالا گرفت که حسن بن زید، والی مدینه، آستانۀ خانه امام(ع) را به آتش کشید؛ اما امام(ع) در حالی که از میان آتش عبور میکردند فرمودند: «من فرزند ابراهیم خلیل هستم… .» (تاریخ طبری، ج۸، ص۳۲)
پس از شهادت امام(ع) برخی شیعیان در وصایت امام کاظم(ع) شک کردند؛ اما وقتی از ایشان سؤالات علمی پرسیدند و تسلط او را بر علوم الهی دریافتند، یقین پیدا کردند که نص و علم در کنار هم، معرف این امام همام است.
سرانجام، منصور دوانیقی نتوانست پیشرفت و گسترش دعوت الهی به دست مبارک امام صادق(ع) را تحمل کند و در ۲۵شوال۱۴۸ق او را با انگور زهرآلود به شهادت رساند.
امام در ۶۵سالگی دار فانی را وداع گفت و به دیدار محبوب شتافت. بدن مطهرش را در قبرستان بقیع در جوار مقبرۀ امام حسن مجتبی(ع) به خاک سپردند.
امام صادق(ع) نهتنها علومی را منتشر کردند که چون آب حیات، دلهای مردگان را تا ابد زنده و سیراب میکند، بلکه یادگاری از خود گذاشتند که تا قیامت، چراغ راه رهروان راه اهلبیت(ع) است و آن، نقل حدیث شریف وصیت پیامبر(ص) بود که بهحق، بازدارنده از گمراهی تا ابد است.
چراکه در آن حدیث شریف، پس از ذکر نام همۀ ائمۀ اطهار علیهمالسلام، به معرفی اولین مهدیین بانامهای، احمد، عبدالله و مهدی پرداخته که او اولین مقربین است … و سپس مژدۀ وصایت یازده مهدی را پس از او میدهد. (غیبت شیخ طوسی، ص ۳۰۰)، که آنها وارثین زمین خواهند بود، انشاءالله.
امید آنکه رهرو راه آن اولیاءالله باشیم.
عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پساز او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More
مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More
گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More
به قلم: شیث کشاورز امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریهای است که در جامعۀ علمی، بهطور گسترده بهعنوان توضیحی کاملاً… Read More
پاسخ به تئوفان اعترافکننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More
وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More