توهم بی‌خدایی

چرا همجنس گرایی؟

چرا دکتر علاء سالم دربارۀ همجنس ‌گرایی پژوهشی مفصل انجام داده و آن را منتشر کردند؟ آیا واقعاً این مسئله اهمیت پرداختن به آن در این حد را دارد؟

دکتر علاء سالم در‌این‌باره می‌نویسند:


«1. ظهر جمعه ـ‌22فوریۀ 2019‌‌‌ـ از خبری مطلع شدم که پارلمان فرانسه برای تصویب قانونی، عزم خود را جزم کرده که ـ‌در جهت توجه به احساسات همجنس‌ گراها‌ـ واژه‌های «مادر و پدر» را حذف، و به‌جای آن‌ها از واژۀ «والد شمارۀ 1 و والد شمارۀ 2» استفاده شود؛ همان همجنس‌ گراهایی که همین پارلمان فرانسه پیش‌تر قانونی را در سال 2013 تصویب کرده بود که به آن‌ها اجازۀ ازدواج می‌داد.

2. امروزه همجنس‌ گرایی به‌عنوان یکی از محورهای اساسی است که تفکر خدا ناباوری از طریق نفی واقعیت آن ـ‌یعنی واقعیتِ همجنس ‌گرایی‌ـ به‌عنوان یک انحراف و بیماری روانی یا به‌نوعی غیرطبیعی، آن را به‌عنوان یک انتخاب جنسی و قانونمند در نظر می‌گیرد، و در تفکرش به آن تکیه می‌کند؛
چراکه ‌طبق نظر خداناباوران، همجنس‌ گرایی خصوصیتی بیولوژیکی و ژنتیکی است و می‌تواند به ارث برسد؛ یعنی شخص همجنس‌ گرا با این صفت، متولد می‌شود و نمی‌توان این خصوصیت را از او گرفت؛
چه برسد به اینکه مسئله‌ای استثنایی یا گناهی محسوب شود که لازم باشد آن فرد نصیحت شود و از او خواسته شود از این عمل خودداری، و آن را درمان کند یا ‌آن‌گونه که ادیان آسمانی واجب کرده‌اند، که به‌جهت چنین رفتاری مجازات شود؛ در‌ نتیجه این موضوع طبق نظر دانشمندان خداناباور، دروازۀ وسیعی را می‌گشاید تا بتوان ـ‌به‌طور کلی‌ـ به خدا و دین الهی اشکال وارد کرد.

3. همان گونه که طی این تحقیق نیز روشن خواهد شد، حجم فریب‌کاریِ علمی و خبریِ ساخته‌و‌پرداخته‌شده در موضوع همجنس ‌گرایی اندک نیست.
خداناباوران به‌طور خاص‌ ـ‌همان طور که گفتم‌ـ وظیفۀ بیان توجیه علمی (و نه استدلال) را برای همجنس ‌گرایی از طریق برخی پژوهش‌های مبتنی بر احتمالات و فرضیات (و نمی‌گویم نظریات؛ زیرا در این فرضیات شرط‌های لازم برای پذیرفته‌شدن به‌عنوان نظریۀ علمی وجود ندارد) را عهده‌دار شده‌اند؛

ولی با این حال، آن‌ها اقدام به این کار کرده‌اند، با این ادعا که بعد از تلاش‌های فراوان توانسته‌اند به عامل ژنتیکیِ همجنس‌ گرایی دست یابند یا به آن نزدیک شوند، یا ‌بار دیگر، چنین تصویری را ـ‌هرچند به‌صورت جزئی ارائه ‌دهند‌ـ که همجنس ‌گرایی، خاصیتی است که دست‌کم می‌تواند به ارث برسد.

چه بسا تمامی این تلاش‌ها برای راضی‌نگه‌داشتن تمایلات خداناباوری‌ آن‌ها و پیش‌داوری‌هایی برای ردکردن هرچیزی باشد که در ارتباط با خدای حکیم مطلق است؛ یا به‌جهت ترس آن‌ها از ایستادن در برابر سیل ویرانگری باشد که در تمایل سیاسیِ جهانیِ کشورهای پیشرفتۀ جهان برای قانونی‌کردن ازدواج همجنس ‌گراها به‌وجود آمده است.
حتی اگر صرفاً فریب‌کاریِ علمی مطرح می‌بود، همین برای شروع تحقیق در این موضوع و توقف در برابر توجیه علمی ادعا‌شده برای همجنس ‌گرایی و پرده‌برداشتن از آن ـ‌به‌جهت انصاف بر مردم و نیز انصاف بر علم و حقیقت و دین الهی‌ـ برای مردم و دیدگاه عمومی کافی بود.

4. وجود آثارِ فراوانِ ناشی از تصویب قانون ازدواج همجنس‌ ها و تأثیر آن بر جوانب متعددی که با زندگی فردی و اجتماعی انسان و ارتقا و تکامل او مرتبط می‌شود؛ چه مسائل مربوط به جنبۀ اجتماعی و چه جنبۀ روانی یا بیولوژیکی یا اخلاقی یا دینی‌.

5. مسئلۀ همجنس ‌گرایی ‌در سطح علت‌یابی‌اش ـ‌همان گونه که اخیراً نیز مطرح شده‌ـ همیشه محل بحث‌وجدل علمی گسترده‌ای بوده و هست؛
میان کسی که آن را به عامل محیط اجتماعی مرتبط می‌داند و کسی که آن را به عامل ژنتیکی وراثتی مربوط می‌داند؛ به‌خصوص پس از کنار گذاشته‌شدنش از فهرست بیماری‌های روانی در ابتدای دهۀ 70قرن گذشته پس این موضوع، نیازمند قطعیت و کلام آخر است تا امور آن را در محل درست خود قرار دهد.

بنده معتقدم دلایل ذکر‌شده ‌و چه بسا پاره‌ای از آن‌ها، برای به‌دست‌آوردن انگیزه در راستای طرح این موضوع در عرصۀ بحث و تحقیق، بیش از حد نیاز است؛ حتی اگر صرفاً به‌منظور تحقیق و جست‌وجوی دلیلی بوده باشد که برخی دانشمندان خداناباور زیست‌شناسی تکاملی، وراثت، ژنتیک و علم اعصاب پیش می‌کشند؛
و اینکه آن‌ها چنین القا می‌کنند که همجنس‌ گرایی به یک اصل و ریشۀ ژنتیکی و موروثی بازمی‌گردد؛ موضوعی که این روزها ‌پس از احاطه‌شدن با موج خبری بسیار گسترده، به مسئله‌ای مهم در سطح جهانی تبدیل شده است.

این پژوهش، برخی پرسش‌های مهم را پاسخ خواهد داد؛ از جمله:

ـ آیا واقعاً یک اصل و ریشۀ ژنتیکیِ جبری برای همجنس ‌گرایی وجود دارد؟ و آیا درست است که این جبرگرایی، هیچ فرصتی را برای انسان در رویارویی [با همجنس‌ گرایی] باقی نمی‌گذارد؟

ـ هورمون‌ها یا محیط و عوامل اجتماعی که انسان در آن رشد می‌کند، تا چه حد ممکن است در این موضوع نقش داشته باشد؟

ـ آیا همجنس‌ گرایی، مسئله‌ای اختیاری و در حوزۀ ارادۀ انسان است؟ یا انتخابی قهری است که همجنس‌ گراها به‌ناچار دچارش هستند؟

ـ آیا همجنس‌ گرایی، اساساً مسئله‌ای استثنایی و خارج‌شدن از وضعیت طبیعت است و ـ‌به‌عنوان مثال‌ـ در ورایش محرک‌های شخصی وجود دارد؟ و اگر وضعیت این‌چنین باشد دلیل واقعی نهفته‌شده در پسِ محرک‌های این‌چنینی چیست؟

ـ آیا وجود همجنس ‌گرایی در جوامع حیوانی، وجود آن را در انسان توجیه می‌کند؟ و اساساً چه عاملی در پشتِ‌پردۀ اقدام برخی حیوانات به همجنس ‌گرایی قرار دارد؟

– ناهنجاری جنسی (ناهنجاری در هویت جنسی) چه علتی دارد؟ و آیا تغییر جنسیت، درمانی برای این ناهنجاری و همجنس گرایی محسوب می‌شود؟

ـ آیا در پشتِ‌پردۀ همجنس‌ گرایی، آن‌گونه که گفته می‌شود، محرک‌هایی علمی و انسانی محض وجود دارد؟ یا این موضوع پا را از این مرز فراتر می‌گذارد و با سیاست جهانی که سرمایه‌داریِ آزاد ترسیمش می‌کند، ارتباط پیدا می‌کند؟

و دیگر پرسش‌هایی که خواننده پاسخشان را در طول این تحقیق خواهد یافت.» [1]

شایان‌ذکر است پژوهش دکتر علاء سالم، مبتنی بر آخرین یافته‌های تأیید‌شدۀ علوم تجربی در حوزه‌های زیست‌شناسی تکاملی، وراثت، ژنتیک و علم اعصاب است و این یافته‌های علمی در کتب و مجلات معتبر علمی منتشر شده است و هدف دکتر علاء سالم آن است که اثبات کنند، هیچ دلیل علمی برای طبیعی و جبری‌بودن تمایلات همجنس‌ گرایی وجود ندارد.

شما می‌توانید پاسخ سؤالات مطرح شده در متن را در ترجمۀ فارسی پژوهش منتشرشدۀ «همجنس ‌گرایی؛ پژوهشی در خصوص علل ماورایی در انسان»، نوشتۀ دکتر علاء سالم، مطالعه نمایید.

باهم خلاصه این کتاب را بصورت اینفوگرافی مرور می کنیم :

بخشی از کلام سید احمد الحسن (ع) در صفحه مبارک فیسبوک‌شان که این مساله­ را طبیعی ندانسته و ناهنجاری جنسی می‌­نامند:

ناهنجاری جنسی ‌تنها به این دلیل که حیوانات دیگر نیز آن را انجام می‌دهند‌، مسئله‌ای طبیعی نیست؛ بلکه حالتی ناهنجار و خارج‌شدن از طبیعتی محسوب می­‌شود بر بدنِ موجودِ زنده چیره‌ شده است و وضع کردن قوانینی که بازدارنده از این انحراف باشد و فرد را محدود کند امری طبیعی است، و نه برعکس آن!
اما متأسفانه این بهانه که ناهنجاری جنسی، صفتی موجود و شایع در ویژگی‌های حیوانی است‌، برای قانع‌کردن برخی سیاست‌مداران در بریتانیا و فرانسه به خدمت گرفته شد تا قوانین مربوط به ازدواج هم‌جنس‌ها رایج شود، درحالی که بیشتر آن‌ سیاست­مداران اطلاعی از زیست‌شناسی تکاملی ندارند‌.

پی‌نوشت:

[1] هم‌جنس‌گرایی؛ پژوهشی در خصوص علل ماورایی در انسان، دکتر علاء سالم، ص30 تا 32.

قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم

کاربر2

View Comments

Recent Posts

گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت سوم)

عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پس‌از او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More

1 ماه ago

مدعیان خیر

مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More

2 ماه ago

آیا معجزه راه ثابت شناخت فرستادگان الهی است؟

 گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More

2 ماه ago

آیا فرگشت یک هدف کلان دارد؟

به قلم: شیث کشاورز   امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریه‌ای است که در جامعۀ علمی، به‌طور گسترده به‌عنوان توضیحی کاملاً… Read More

2 ماه ago

پاسخ به اتهام فرصت‌طلبیِ پیامبر(ص) و یادگیری ایشان از اهل کتاب

پاسخ به تئوفان اعتراف‌کننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More

2 ماه ago

«رؤیا» دریچه‌ای به‌سوی ملکوت

وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More

2 ماه ago