توهم بی‌خدایی

گریزی از پذیرش تکامل حیات نیست.

سه رکن جهش ژنتیکی، انتخاب طبیعی و وراثت، باعث فرگشت حیات می‌شوند.

سید احمدالحسن می فرمایند:

این سخن، نادرست است؛ زیرا تمامی دلایل، به وقوع پیوستن تکامل را نشان می‌دهند؛ به‌عنوان مثال، دلایل ژنتیکی: این دلایل، دلایلی هستند که میان گونه‌های مختلف، رابطه برقرار می‌کنند؛ بنابراین یک شخص چگونه می‌تواند ادعا کند دلایل تکامل در راستای اثبات به‌وجود آمدن گونه‌ها نیست؛ این سخنی است بی‌معنی! دلایل تکامل همان دلایل گونه‌زایی هستند. گونه‌زایی یا گوناگون‌کردن، همان نتیجۀ طبیعیِ رویداد تکامل در داخل مرزهای یک گونه است. مسئله، فقط و فقط مسئلۀ وجود زمان [کافی] است.

ازآنجا که ما جهش ژنتیکی را داریم، اگر تولیدمثل و انتخاب طبیعی را نیز به آن بیفزاییم، نتیجه، حرکت به‌سوی تمایز میان افراد خواهد بود؛ چراکه به بروز صفات جدیدِ مشخص در جاندار منجر خواهد شد ـ‌صفاتی مانند اختلاف در بزرگی، طول و عرض، شکل، وجود مو در قسمتی و محو شدن آن از قسمتی دیگر، دندان‌های نیش، چنگال‌ها و…‌ـ و با گذر زمان ـ‌به‌عنوان یک نتیجۀ حتمی در اثر انباشته‌شدن این صفت‌ها‌ـ این تفاوت‌‌ها پایدار و بزرگ‌تر خواهد شد؛

نتیجه‌ای منطقی و حتی بدون نیاز به هیچ دلیل دیگری؛ بنابراین با سپری‌شدن دورۀ زمانیِ کافی برای تراکم صفات و مزیت‌های جدید، گونۀ جدیدی پا به عرصۀ ظهور خواهد گذاشت؛ بنابراین مسئلۀ اینکه تکامل در درون مرزهای یک گونه قرار بگیرد یا خارج از مرزهای یک گونه، تنها مسئلۀ وقت است؛ یعنی تنها فراهم‌آمدن زمان کافی برای انباشته‌شدن اختلاف‌ها تا آنجا پیش خواهد رفت که موجود زنده را ـ‌‌از نظر دانش زیست‌شناسی‌ـ به‌عنوان گونه‌ای جدید دسته‌بندی نماید.

واقعیت آن است که بنده در کتاب «توهم بی‌خدایی» بیان کردم ‌کسی که این ایده را مطرح می‌کند که تکامل در مرز‌های یک گونه یا یک‌ رده متوقف می‌شود، کسی است که باید از او «دلیل» خواسته شود. کسی که می‌پذیرد فرآیند تغییر تجدید مستمرِ ساختار و دگرگونی برای یک جاندار در جهت سازگار‌شدن با محیطش وجود دارد،

به‌گونه‌ای که این دگرگونی و تجدید ساختار مسئول متمایز‌شدن خرس قطبی از خرس قهوه‌ای با وجود اختلاف فاحش میانشان از نظر شکل، بزرگی، وزن، رنگ، نوع غذا و سوخت‌وساز بوده است، ولی درعین‌حال نمی‌پذیرد این دگرگون‌شدن و تجدید ساختار تا آن حدی برسد که این دو موجود زنده را ـ‌‌به‌عنوان‌مثال‌ـ در دو ردۀ مختلف جای دهد، این‌چنین شخصی باید برای فرضیۀ واهی خود دلیل بیاورد؛ چراکه مسئلۀ گونه‌زایی یا گونه‌گون‌کردن همان نتیجۀ طبیعیِ حاصل از انباشته‌شدن تجدید ساختار و دگرگونی در طبیعت است. این فرآیند، فرآیندی است مبتنی بر جهش ژنتیکی؛ و جهش ژنتیکی ـ‌از دیدگاه نظری‌ـ در طبیعت، اگر زمان کافی در اختیار داشته باشد، توانایی تشکیل گونه‌ها، جنس‌ها و رده‌ها را دارد.

کاربر2

Recent Posts

گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت سوم)

عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پس‌از او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More

1 ماه ago

مدعیان خیر

مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More

2 ماه ago

آیا معجزه راه ثابت شناخت فرستادگان الهی است؟

 گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More

2 ماه ago

آیا فرگشت یک هدف کلان دارد؟

به قلم: شیث کشاورز   امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریه‌ای است که در جامعۀ علمی، به‌طور گسترده به‌عنوان توضیحی کاملاً… Read More

2 ماه ago

پاسخ به اتهام فرصت‌طلبیِ پیامبر(ص) و یادگیری ایشان از اهل کتاب

پاسخ به تئوفان اعتراف‌کننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More

2 ماه ago

«رؤیا» دریچه‌ای به‌سوی ملکوت

وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More

2 ماه ago