140 – سلسله‌پاسخ‌هایی به بدعت ۱۰۱ یوحنای دمشقی (قسمت هشتم)

﴿بگو من بدعـــتـــــی از فرستادگانْ نيـــستـــــم﴾

قسمت هشتم | پاسخ به اتهام زهد ظاهری پیامبر(ص) و مضحک‌بودن قرآن کریم

به ادامۀ نقد سخنان یوحنای دمشقی درباره پیامبر خدا ـ‌محمد (ص)‌ـ و کتاب مقدس قرآن می‌پردازیم:

او می‌گوید:
«سپس خودش را به لطف مردم، با وانمود کردن زهد و پرهیزکاری ظاهری، جا انداخته، وی اعلام داشت که کتابی خاص از آسمان به او نازل شده است. او یک سری نوشته‌های مضحک در کتاب خود قرار داده بود و به‌عنوان یک چیز مقدس به آن‌ها داد.»

در جواب می‌گوییم:
زهد و پرهیزکاری محمد رسول‌الله (ص) ظاهری نبود. بهتر بود یوحنای دمشقی پیش از بیان این جملات اندکی مطالعۀ تاریخی و روایی می‌داشت.

  • پیامبر خدا (ص) کفش خود را به دست خویش پینه می‌زد و لباسش را وصله می‌زد. [۱]
  • دیوار خانۀ رسول خدا (ص) از شاخۀ درخت خرما بود. [2]
  • نان سفرۀ ایشان تا هنگام رحلت، نان جو بود. [3]
  • فرش او عبا بود. [4]
  • ایشان هرگز در حال تکیه‌دادن غذا نخورد و مانند بردگان غذا می‌خورد و مانند بردگان می‌نشست. [5]

حال به بررسی ادامۀ سخنان یوحنای دمشقی می‌پردازیم:
«وی اعلام داشت کتابی خاص از آسمان بر او نازل شده است. او یک سری نوشته‌های مضحک در کتاب خود قرار داده بود و به‌عنوان یک چیز مقدس به آن‌ها داد.»

حالت اول اینکه: یوحنای دمشقی هرگز کتاب مقدس اسلام را نخوانده است؛ چراکه اگر آن‌ را با انصاف و به‌دور از پیش‌داوری می‌خواند، آن را نوشته‌ای مضحک معرفی نمی‌کرد؛ چه بسا مضحک خواندن قرآن به مضحک‌شمردن آیاتی از کتاب مقدس هم بینجامد!

این آیات و مشابه آن را بسیار در قرآن می‌خوانیم:

(لاتَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا)

(جز خدا را نپرستید و دربارۀ پدر و مادر نیکی کنید).

(بقره، ۸۳)
و در کتاب مقدس نیز می‌بینیم:
(زیرا خدا حکم داده است که مادر و پدر خود را حرمت دار و هرکه پدر یا مادر را دشنام دهد البته هلاک گردد).

(متی ۴:۱۵)

همچنین:
سورۀ اسراء، آیۀ ۳۲ می‌فرماید:
(وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا ۖ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا)

(و هرگز به عمل زنا نزدیک نشوید که کاری بسیار زشت و راهی بسیار ناپسند است).
و کتاب مقدس نیز چنین می‌گوید:
(…عیسی گفت: قتل مکن، زنا مکن، دزدی مکن، شهادت دروغ مده).

(متی ۱۸:۱۹)
یا دستورات اخلاقی دیگری که در هر دو کتاب به آن‌ها تأکید شده است.

می‌بینیم که این آیات حقیقتاً کلماتی مقدس و قابل‌احترام هستند که در قرآن و در کتاب مقدس بیان شده‌اند؛ اگر یک کتاب را مضحک بنامیم پس به دیگری نیز چنین سخن ناروایی را نسبت داده‌ایم.

(همه چیز را تحقیق کنید، و به آنچه نیکو است متمسک باشید)

(تسالونیکیان ۲۱:۵)
اگر یوحنای دمشقی به این توصیۀ کتاب مقدس خود عمل می‌کرد، در این منجلاب تضاد و دوگانگی گرفتار نمی‌شد.

و حالت دوم اینکه: یوحنای دمشقی نگاهی سطحی به آیات قرآن داشته و برحسب فهم خود آن‌ها را مضحک می‌خواند.

(ایشان نمی‌دانند و نمی‌فهمند؛ زیرا چشمان ایشان را بسته است تا نبینند و دل ایشان را تا تعقّل ننمایند).

(اشعیا ۱۸:۴۴)
در کتاب اعمال، فصل هشتم می‌خوانیم که فیلیپس با شخصی حبشی مواجه شد که کتاب اشعیای نبی را می‌خواند. فیلیپس از او پرسید:

(فیلپس پیش دویده، شنید که اشعیای نبی را مطالعه می‌کند. گفت: آیا می‌فهمی آنچه را می‌خوانی؟ گفت: چگونه می‌توانم؟ مگر آنکه کسی مرا هدایت کند).

(اعمال ۳۰:۸ و ۳۱)

بهتر بود که یوحنای دمشقی نیز از خداوند یا برگزیدگان و مؤمنان به برگزیدگانش می‌خواست که او را در فهم آیات قرآن یاری دهند:
(به تمامی دل خود بر خداوند توکل نما و بر عقل خود تکیه مکن).

(امثال ۵:۳)
و اما یوحنای دمشقی که آیات مقدس قرآن را مضحک می‌خواند، آیا کتاب مقدس خود را نخوانده‌ و متوجه داستان‌های ضد علم آن نشده است؟ به عنوان مثال داستان طوفان نوحی که در تورات فعلی بیان شده است و احمدالحسن در کتاب توهم بی‌خدایی توضیح می‌دهد که این داستان پر از اشتباهات ضد علمی است.

ایشان در فصل پنجم کتاب «توهم بی‌خدایی» می‌فرمایند:

«در تورات نکاتی وجود دارد که به‌وضوح باطل است؛ زیرا با حقایق ثابت‌شدۀ علمی در تناقض است؛ از جمله:
کشتی نوح از هر حیوانی که بر روی زمین زندگی می‌کرد، یک زوج برداشته است.»

ایشان سپس آیات پیدایش ۱۴:۷ تا ۱۶ را ارائه کردند و سپس فرمودند: «سراسر زمین با آب پوشانده شد و آب به‌اندازه‌ای بالا آمد که پانزده ذراع، از قلۀ بلندترین کوه‌های زمین نیز بالاتر رفته بود.»

در ادامه از همان کتاب به آیات ۱۹:۷ تا ۲۳ اشاره کردند و فرمودند: «نوح با این خِیل انبوه حیوانات و غذاهایی که نیاز داشتند، بیش از یک سال در کشتی ماند.»

ایشان سپس آیات ۶:۷، ۷:۷ و ۱۱:۷ و ۱۴:۸ تا ۱۶ را ارائه کردند و فرمودند:
«بطلان این موارد بدیهی است. آن‌ها هیچ تفسیر علمی برای این آب‌های انبوه که تمام کوه‌های زمین را پوشاند، ارائه نکرده‌اند؛ چراکه اصولاً این مقدار آب در زمین وجود ندارد. در ضمن هیچ توجیهی برای چگونگی باقی‌ماندن این همه حیوان زنده بر روی کشتی آن هم به‌مدت بیش از یک سال وجود ندارد. طبق این داستان تورات، نوح چگونه آن مقدار غذا را که برای بیش از یک سال کافی باشد در کشتی جای داده است؟ نوح از کجا گوشت کافی برای درندگانی که طبق این داستان، آن‌ها را بیش از یک سال بر کشتی سوار کرده بود، فراهم کرد؟»

همچنین به آیات ۱۱ تا ۱۳ از فصل هفتم کتاب پیدایش و آیات ۱۳ تا ۱۹ از فصل هشتم اشاره کردند و فرمودند:
«در ضمن نشانه‌ها و آثار این آب‌های فراوان کجاست؟ در حالی که آثار رویدادهای زمین‌شناختی که تاریخشان به میلیاردها سال پیش بازمی‌گردد، موجود است و می‌توان آن‌ها را مطالعه کرد؛ حال چگونه آثار و علایم رویدادی که بیشتر از چند هزار سال از آن نگذشته، کاملاً محو و نابود شده است؟!
شاید بگویند با معجزه پنهان و محو شده است! البته در این صورت، ماجرا یک قصه‌پردازی تخیلی خواهد بود. هرجا موضوع بغرنج و گیج‌کننده می‌شود و مشخص می‌گردد که قضیه با حقایق اثبات‌شدۀ علمی ناسازگار و فاقد شواهد تاریخی است، دلیل آن را معجزه می‌دانند و حال آنکه ارائۀ معجزه از سوی خداوند باید از روی حکمت و دلیل حکیمانه باشد، نه کاری عبث یا برای گمراه‌کردن انسان و پوشیده‌ساختن وقایع و رویدادهایی همچون طوفان نوح(ع).» [۶]

همچنین موضوع ضد علمی دیگری که در تورات کنونی موجود است و جا دارد به آن اشاره کنیم و آن، آفرینش حوا از دندۀ آدم است. آیا این یک موضوع علمی و قابل‌قبول در نزد یوحنای دمشقی است که مضحک‌بودن آن به چشمش نیامده است؟

(و خداوند خدا، خوابی گران بر آدم مستولی گردانید تا بخفت، و یکی از دنده‌هایش را گرفت و گوشت در جایش پر کرد. و خداوند خدا آن دنده را که از آدم گرفته بود، زنی بنا کرد و وی را به نزد آدم آورد). (پیدایش۲: 21 و 22)

برای مطالعۀ توضیحات علمی احمدالحسن دربارۀ این اشکال [۷]، شما را به مطالعۀ کتاب توهم بی‌خدایی دعوت می‌کنیم. [۸]

نتیجه اینکه یوحنای دمشقی با مضحک‌خواندن قرآن و تمسخر پیامبر خدا، در حقیقت خود را به سخره گرفت و نشان داد بهره‌ای از فهم و انصاف نبرده است.

پانوشت

۱. نهج‌البلاغه، فيض الاسلام اصفهانى، على نقى، ج۳، ص۵۱۱.
۲. سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، القمي، الشيخ عباس، ج۳، ص۵۴۰.
۳. مستدرک الوسائل، المحدّث النوري، ج۱۶، ص۳۳۴.
۴. مكارم الاخلاق، الطبرسي، رضي الدين، ج۱، ص ۳۸.
۵. الكافي، ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج۶، ص۲۷۰ و۲۷۱، ح۱.
۶. در باب طوفان به این آدرس‌ها مراجعه کنید: توهم بی‌خدایی، فصل پنجم، برخی اشکالات علمی بر داستان عامیانۀ دینی طوفان، ص ۳۵۰؛ همان، در تورات، علت طوفان نوح، دینی و ناشی از خشم الهی است، ص ۳۷۰؛ همان، مکان طوفان نوح، ۳۷۵؛ همان، لنگرگاه کشتی نوح (ع) (دلمون، جودی، آرارات)، ص ۳۷۸.
۷. در باب عدم خلقت حوّا از دندۀ آدم به این آدرس‌ها مراجعه کنید: توهم بی‌خدایی، فصل سوم، مقولۀ آفرینش حوّا از دندۀ آدم … در یک رویاروییِ علمی، ص ۱۷۸؛ همچنین به فصل دوم، ص ۱۶۱ مراجعه کنید.

۸) دانلود کتاب توهم بی‌خدایی

 

به‌ قلم: متیاس

دانلود فایل کامل هفته نامه زمان ظهور – شماره 140

لیست کامل تمامی شماره های هفته نامه زمان ظهور

ali

Recent Posts

گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت سوم)

عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پس‌از او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More

1 ماه ago

مدعیان خیر

مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More

2 ماه ago

آیا معجزه راه ثابت شناخت فرستادگان الهی است؟

 گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More

2 ماه ago

آیا فرگشت یک هدف کلان دارد؟

به قلم: شیث کشاورز   امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریه‌ای است که در جامعۀ علمی، به‌طور گسترده به‌عنوان توضیحی کاملاً… Read More

2 ماه ago

پاسخ به اتهام فرصت‌طلبیِ پیامبر(ص) و یادگیری ایشان از اهل کتاب

پاسخ به تئوفان اعتراف‌کننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More

2 ماه ago

«رؤیا» دریچه‌ای به‌سوی ملکوت

وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More

2 ماه ago